عبادت، هدف آفرينش
آيا تا به حال فکر کرده ايد که آفرينش جهان با اين همه عظمت براي چيست و چرا خداوند انسان را در جهان با گستره بي حد و مرزش آفريد؟ شايد پاسخ اين پرسش، نقش غيرقابل پيش بيني را در زندگي ما داشته باشد و سبب تحول عظيمي در بينش ها و ارزش هاي زندگي ما شود.
خداوند آسمان ها و زمين را خلق کرد و آن ها را در اختيار انسان قرار داد تا او را عبادت کند، آن چنان که در قرآن مي فرمايد: «و ما خلقت الجن و الانس الا
خداوند آسمان ها و زمين را خلق کرد و آن ها را در اختيار انسان قرار داد تا او را عبادت کند، آن چنان که در قرآن مي فرمايد: «و ما خلقت الجن و الانس الا
عبادت، هدف آفرينش
آيا تا به حال فکر کرده ايد که آفرينش جهان با اين همه عظمت براي چيست و چرا خداوند انسان را در جهان با گستره بي حد و مرزش آفريد؟ شايد پاسخ اين پرسش، نقش غيرقابل پيش بيني را در زندگي ما داشته باشد و سبب تحول عظيمي در بينش ها و ارزش هاي زندگي ما شود.
خداوند آسمان ها و زمين را خلق کرد و آن ها را در اختيار انسان قرار داد تا او را عبادت کند، آن چنان که در قرآن مي فرمايد: «و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون» (الذاريات: 56) البته صورت هاي گوناگون عبادت که در فقه بيان شده است، در زمان، مکان يا آداب خاص منحصر نمي شود، بلکه همه کارهايي را که براي رضايت خداوند انجام مي دهيم، عبادت تلقي مي شود، گرچه مانند کسب و کار، پي جويي علم، ازدواج يا خدمت به مردم براي رفع نيازهاي فردي يا اجتماعي باشد. آنچه يک امر را تبديل به عبادت مي کند، اتکاي آن به انگيزه اي متعالي است؛ يعني به تعبير قرآن(1) کارمان رنگ خدايي داشته باشد.
تاريخ بشري گونه هاي متنوعي از عبادت و پرستش انتخابي انسان ها را در خود ثبت کرده است که در آن موجودات و اشياء گوناگون پرستيده مي شده اند. از چوب، سنگ، خورشيد، ماه، آب و آتش گرفته تا حيوانات و انسان هايي که عنوان معبود و مسجود را بر آن ها مي نهادند. خداياني مجازي که هر يک در دوره اي طرفداراني براي خود دست و پا مي کردند. با اين حال، مجموع اين ها از نياز پرستشگري انسان خبر مي دهد و اين که خلأ آن، روح انسان را با بحراني عميق مواجه مي سازد.
شهيد مطهري مي گويد:
يکي از پايدارترين و قديمي ترين تجليات روح آدمي و يکي از اصيل ترين ابعاد وجود انسان ها حس نيايش و پرستش است…(2)
عمق و اصالت اين گرايش را مي توان از استواري و عظمت بناهايي که در طول تاريخ براي پرستش بنيان گرديده، دريافت.(3)
خداوند آسمان ها و زمين را خلق کرد و آن ها را در اختيار انسان قرار داد تا او را عبادت کند، آن چنان که در قرآن مي فرمايد: «و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون» (الذاريات: 56) البته صورت هاي گوناگون عبادت که در فقه بيان شده است، در زمان، مکان يا آداب خاص منحصر نمي شود، بلکه همه کارهايي را که براي رضايت خداوند انجام مي دهيم، عبادت تلقي مي شود، گرچه مانند کسب و کار، پي جويي علم، ازدواج يا خدمت به مردم براي رفع نيازهاي فردي يا اجتماعي باشد. آنچه يک امر را تبديل به عبادت مي کند، اتکاي آن به انگيزه اي متعالي است؛ يعني به تعبير قرآن(1) کارمان رنگ خدايي داشته باشد.
تاريخ بشري گونه هاي متنوعي از عبادت و پرستش انتخابي انسان ها را در خود ثبت کرده است که در آن موجودات و اشياء گوناگون پرستيده مي شده اند. از چوب، سنگ، خورشيد، ماه، آب و آتش گرفته تا حيوانات و انسان هايي که عنوان معبود و مسجود را بر آن ها مي نهادند. خداياني مجازي که هر يک در دوره اي طرفداراني براي خود دست و پا مي کردند. با اين حال، مجموع اين ها از نياز پرستشگري انسان خبر مي دهد و اين که خلأ آن، روح انسان را با بحراني عميق مواجه مي سازد.
شهيد مطهري مي گويد:
يکي از پايدارترين و قديمي ترين تجليات روح آدمي و يکي از اصيل ترين ابعاد وجود انسان ها حس نيايش و پرستش است…(2)
عمق و اصالت اين گرايش را مي توان از استواري و عظمت بناهايي که در طول تاريخ براي پرستش بنيان گرديده، دريافت.(3)
پي نوشت ها:
1- بقره، 138.
2- احياي تفکر ديني، ص 105.
3- پرستش آگاهانه، ص 52.
منبع:از نمازگزاري تا انس با نماز (1)
/خ