عبادت اصيل
عبادت اصيل
رغبت به طاعت
نکته: در کودکي بازي، در جواني مستي، در پيري سستي، پس خدا را کي پرستي ؟!(1)
رغبت به طاعت
توصيه: از معصيت نفرت کن و به طاعت رغبت؛ زيرا لذّت معصيت برود و تلخي آن بماند و تلخي طاعت برود و لذّت آن بماند. (2)
مذمت عادت پرستي
نکته: تا با تو ذره اي عادت پرستي هست، حقيقتِ تسليم به تو رو نمي آورد. تو آنگه نه مسلماني، تو عادت پرستي، چنان که عمومِ جهودان و ترسايان. اگر بداني که چه مي بايد کني، آنگه ابتداي کار تو آسان بود که زنَّار(3) عادت بريدن گيري.(4) و زنار گبرکي بگسلي.(5) هر گاه زُنَّارِ عادت بريده گردد، تسليم آنجا تواند بود.(6)
اين دوست! تو عاشق خودي، و بازرگاني به بد دلي نتوان کرد. چون دخترکان در عالم عادت پرستان سِير کردن ديگر است، و پاي همت را بر عادت و عادت پرستي زدن ديگر.( 7)
ترک عادت در عبادت
نکته اي دوست! طالبانِ خدا، به اوّل قدم، ترکِ همه عادت ها بگفتند.( 8)
هيچ مذهب در ابتداي راه، بهتر از ترک عادت نداند.(9)
نفس آدمي را با عادت ها الفتي بوَد. و چون چيزي وي را عادت شد، سرشت وي شود؛ چون سرشت شد، حجاب گردد. و از آن بود که پيغمبر (ص) گفت: «خيرُ الصّيامِ صومُ اخي داود؛ بهترين روزه ها روزه
برادر من داوود عليه السلام است.» گفتند: يا رسول الله، آن چگونه باشد؟ گفت: آن که روزي روزه داشتي و روزي نداشتي. تا نفس را عادت نشود و وي بدان در حجاب دنيا گرفتار نگردد.(10)
اگر خواهي که جمال قرآن بيني، دست از عادت پرستي بدار، و هر چه شنوده اي فراموش کن!(11)
اکنون بيشتر اعمال تو- و الله اعلم- گناهان ظاهر است. و اگرعبادتي کني گاهي وقت ها، انگيزنده تو بر آن عبادت، عادتي بود و آن در قيامت به کار نخواهد آمدن. (12)
نکته رسول خدا (ص) نمي گويد: عبادت مکن، مي گويد: به رسم وعادت، عبادت مکن. نمي گويد: طاعت مکن، مي گويد: در طاعت شرکت مکن. نمي گويد: دعا، و تسبيح، تهليل(13)، و استغفار مکن، مي گويد: به ريا، و سُمعَت،(14) و انکار مکن، و در تقبيح(15) و تخليط(16) برادر مسلمان مکوش، که طاعت و عبادت با اينها دوام نيارد: بر هر غيبتي و بهتاني،(17) و دروغي که بر برادر مسلماني بگويي، چند ساله عباد ت در سر آن خواهد رفت. (18)
تولد دوباره
توصيه: رونده راه حق بايد دو بار بزايد: يک بار از مادر بزايد که خود را و اين جهان فاني را بيند؛ و يک بار از خود بزايد تا آن جهان باقي و خدا را بيند.(19)
توصيه: عيسي عليه السلام خبر چنين داد که: به ملکوت نرسد هر که دوبار نزايد؛ يعني هر که از عالم شکم مادر به در آيد اين جهان را بيند، و هر که از خود به در آيد آن جهان را بيند…
اي عزيز! اگر خواهي که جمال اين اسرار بر تو جلوه کند، از عادت پرستي دست بدار که عادت پرستي بت پرستي باشد. و هر چه شنيده اي از مخلوقات، فراموش کن و هر چه شنوده اي ناشنوده گير و هر چه مي بيني ناديده گير.(20)
پی نوشت ها :
1ـ مجموعه رسائل خواجه عبدالله انصاري ، ج2، ص530
2ـ حُسن دل، ص44
3ـ زنّار: آنچه ترسايان بر کمر بندند
4ـ عادت هايت را کنار بگذاري
5ـ کفرت را کنار بگذاري
6ـ نامه هاي عين القضات همداني، ج2، ص478
7ـ همان، ج1، ص123
8ـ نامه هاي عين القضات همداني، ج2، ص252
9ـ تمهيدات، ص21.
10ـ کشف المحجوب، ص71
11ـ نامه هاي عين القضات همداني، ج2، ص102
12ـ همان، ص40
13ـ تهليل: لااله الا الله گفتن
14ـ سمعت: شنوانيدن عمل خير به مردم
15ـ تقبيح: زشت شمردن کار کسي.
16ـ تخليط: آميختن کاري با کار ديگر و فساد افکندن در آن .
17ـ بهتان: دروغ بستن، افترا زدن .
18ـ روضة المذنبين: ص83
19ـ تمهيدات، صص319و320
20ـ تمهيدات، صص12و13
منبع:گنجينه ش 81