هدف از عبرت گرفتن از تاریخ و اعمال دیگران آن است که از ریشه ها و علل و اموری که در شکل گیری یک عمل و یا جریان در گذشته دخالت و تأثیر داشته اند، به عنوان چراغی پیش روی خود استفاده کنیم؛ یعنی اگر تجربه موفقی بوده، سعی کنیم آن عوامل و اسباب را در زندگی خود پیاده نماییم و اگر تجربه ناخوشایندی بوده از بروز و ظهور آن ریشه ها و علت ها جلوگیری نمایم و این امر باعث صرفه جویی در وقت و بهینه کردن امور و باعث هموارتر شدن راه سعادت و بالا رفتن ضریب موفقیت می گردد. و هنگامی انسان ها از تاریخ عبرت می گیرند که درک کنند تاریخ دارای سنت هایی ثابت است و این سنت ها حاکم بر اعمال و روش ها می باشد و در طول تاریخ با رفتن نسلی و آمدن نسلی دیگر، آن قوانین و سنت ها تغییر نمی کند، مثلاً از سنت های الهی این است که اگر گروهی شکرگزار نعمت های الهی باشند، خداوند نعمت هایش را بر آنها بیشتر می کند و اگر کفران ورزیدند و ناسپاسی کردند خداوند نعمت را از آنها سلب می کند.
پس باید سنت های الهی حاکم بر تاریخ را شناخت و نقش و تأثیر خود را در جهان آفرینش فهمید و رمز موفقیت ها و شکست ها و سعادت و شقاومت پیشینیان را درک نمود و مطالعه عمیق همراه با تفکر در اعمال آنها داشت و آن ریشه ها را چه نیک و چه بد، در زندگی فعلی مورد توجه قرار داد تا به این وسیله از تاریخ عبرت گیریم و اعمال گذشتگان و علت توفیق یا شکست آنها چراغ راه ما باشد.
پس باید سنت های الهی حاکم بر تاریخ را شناخت و نقش و تأثیر خود را در جهان آفرینش فهمید و رمز موفقیت ها و شکست ها و سعادت و شقاومت پیشینیان را درک نمود و مطالعه عمیق همراه با تفکر در اعمال آنها داشت و آن ریشه ها را چه نیک و چه بد، در زندگی فعلی مورد توجه قرار داد تا به این وسیله از تاریخ عبرت گیریم و اعمال گذشتگان و علت توفیق یا شکست آنها چراغ راه ما باشد.