جهان آفرینش، جهان تأثیر و تأثر است و به ویژه پدیده ها ازعلل حقیقی و اعدادی خود تأثیر می پذیرند. پدر و مادر نیز از علل اعدادی و شرایط پیدایش فرزندان هستند که بدین دلیل رفتار آنها در پیش از تولد کودک و انعقاد نطفه و در حین آن و در دوران بارداری و تولد و پس از آن بر کودک تأثیر دارد. اما آیا این مطلب به این معنی است که از کودک سلب اختیار می شود؟ مسلما چنین نیست.همه این تأثیرها دروجود مادی اوست که در اصطلاح دینی ما به «طینت» تفسیر می شود اما وجود معنوی او که همان روح و فطرت اوست، زنده است و از همان کودکی او را می شوراند و به همین دلیل هم دارای اختیار و اراده است و می تواند خلاف مقتضای طبیعت و تربیت خانوادگی و شرایط محیط رفتار کند. انسان بر اساس رفتار اختیاریش بازخواست می شود و مورد پرسش قرار می گیرد و مستحق ثواب و عقاب می شود و این رفتار مبتنی بر اراده و علم است و همه انسان ها در فطرت خود دارای علم به خوبی و بدی هستند. «و نفس و ما سویها، فالهمها فجورها و تقویها؛ سوگند به نفس و آن کسی که آن را گسترد، سپس پلید کاری و پرهیزگاری اش را به او الهام کرد» (شمس، آیه 9 – 8).
«انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا؛ ما راه را بدو (انسان) نمودیم یا سپاسگزار خواهد بود یا ناسپاسگزار» (انسان، آیه 3).
پس ملاک عمل و ثواب و عقاب و نیک و بد افعال اختیاری انسانهاست که اگر چه تحت تأثیر شرایط محیطی و خانوادگی است، اما اصل و اساس آن، ریشه در فطرت آدمی دارد که انسان را به خوبی دعوت می کند واز بدی باز می دارد. به این دلیل است که بسیاری از انسان ها را دیده ایم که برخلاف شرایط محیطی و خانوادگی خود رفتار کرده اند.
اما تأثیر مال حرام در روحیات بعدی فرزند به دلیل همین نظام تأثیر و تأثری عالم و دنیای مادی است. زیرا لقمه حرام نطفه را خراب می کند و همچنین شیر مادر را تباه می نماید و به این دلیل دستور داده شده که از آن اجتناب شود و در این صورت یکی از عوامل انحراف و تباهی احتمالی بعدی کودک پدر و مادر هستند که در قیامت باید پاسخگو باشند. البته تمام علت نیستند بلکه علت اصلی، همان اختیار و اراده خود اوست که آن نیز براساس فطرت الهی او قرار دارد که یا آنها را شکوفا می کند و بر مقتضای آن عمل می کند و رستگار می شود یا آن را زنده بگور می کند و خلاف مقتضای آن عمل می کند و از لطف الهی محروم می شود.
«انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا؛ ما راه را بدو (انسان) نمودیم یا سپاسگزار خواهد بود یا ناسپاسگزار» (انسان، آیه 3).
پس ملاک عمل و ثواب و عقاب و نیک و بد افعال اختیاری انسانهاست که اگر چه تحت تأثیر شرایط محیطی و خانوادگی است، اما اصل و اساس آن، ریشه در فطرت آدمی دارد که انسان را به خوبی دعوت می کند واز بدی باز می دارد. به این دلیل است که بسیاری از انسان ها را دیده ایم که برخلاف شرایط محیطی و خانوادگی خود رفتار کرده اند.
اما تأثیر مال حرام در روحیات بعدی فرزند به دلیل همین نظام تأثیر و تأثری عالم و دنیای مادی است. زیرا لقمه حرام نطفه را خراب می کند و همچنین شیر مادر را تباه می نماید و به این دلیل دستور داده شده که از آن اجتناب شود و در این صورت یکی از عوامل انحراف و تباهی احتمالی بعدی کودک پدر و مادر هستند که در قیامت باید پاسخگو باشند. البته تمام علت نیستند بلکه علت اصلی، همان اختیار و اراده خود اوست که آن نیز براساس فطرت الهی او قرار دارد که یا آنها را شکوفا می کند و بر مقتضای آن عمل می کند و رستگار می شود یا آن را زنده بگور می کند و خلاف مقتضای آن عمل می کند و از لطف الهی محروم می شود.