سوره سجده، آيه 21: («وَ لَنُذِيقَنَّهُم مِّنَ الْعَذَابِ الْأَدْنىَ دُونَ الْعَذَابِ الْأَكْبرَِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُون»)؛ به آنان از عذاب نزديكتر پيش از عذاب بزرگ مى چشانيم، شايد بازگردند!
اكثر مفسران معتقدند مقصود از عذاب اكبر (بزرگ تر) در اين آيه، عذاب دوزخ در قيامت بوده و مقصود از عذاب ادني(نزديك تر) عذاب هاي دنيايي است. از آنجا كه خداوند هرگز نمى خواهد بنده اى گرفتار عذاب جاويدان(اكبر) شود، به همين دليل از تمام وسائل بيدار كننده براى نجات انسان ها در همين دنيا استفاده مى كند. پيامبران الهى مى فرستد، كتب آسمانى نازل مى كند، نعمت مى دهد، به مصيبت گرفتار مى سازد، و اگر هيچيك از اينها براي هدايت انسان سودبخش نبود، آن زمان است كه عذاب اكبر كه همان آتش دوزخ است به سراغ انسان خواهد آمد. [1]
اينكه منظور از عذاب دنيا دقيقا چه عذابي است، بايد گفت منظور گرفتارى و ناراحتي هايى است كه در اين جهان براى انسان پيش مي آيد و انسان را به بدبختي و ذلت مى كشاند.[2] برخي آنرا از دست دادن عزيزان، برخي گرسنگي و قحطي و خشكسالي و موارد ديگر معنا كرده اند.[3] در كل بايد گفت منظور از آن سختي هايي است كه براي انسان در اين دنيا پيش مي آيد و باعث مي شود انسان به ياد خداوند بيفتد؛ در واقع عذاب ها و سختي هايي كه بعد از آن انسان هنوز فرصت بازگشت و توبه را دارد، چرا كه در انتهاي آيه مي فرمايد: «لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُون» بنابراين برخي عذاب هاي دنيوي كه به عذاب استيصال شناخته مي شوند از موضوع بحث آيه خارج است. چرا كه اين عذاب ها در واقع مجازاتهايى هستند كه براى نابودى اقوام سركش كه هيچ وسيله بيدارى در آنها مؤثر نبوده است، نازل مى شود.[4]
در مورد عذاب اكبر قريب به اتفاق مفسران معتقدند كه منظور از آن عذاب قيامت است. اما در مورد مصداق عذاب ادني گرچه اكثرا معتقد به همين ديدگاه ذكر شده هستند؛ اما برخي ديگر منظور از آنرا عذاب انسان در رجعت[5] و برخي ديگر عذاب انسان در قبر مي دانند.[6] اما طبق استدلال مطرح شده اين موارد رد مي شود؛ چرا كه در اينگونه عذاب ها ديگر فرصت بازگشت و توبه وجود نداشته و با بخش آخر آيه منافات دارد.
اما چرا عذاب “ادني” به معناي نزديكتر را در مقابل عذاب “اكبر” به معناي بزرگتر قرار داد، چرا كه متضاد ادني، اقصي به معناي دورتر است نه اكبر به معناي بزرگتر. يا چرا بجاي واژه ادني، واژه اصغر را كه متضاد اكبر است، قرار نداد تا تضاد بين دو واژه حفظ شود؟ در پاسخ اين سوال فخر رازي مي نويسد: چون اين سخن براي تهديد و ترساندن مخاطب است، در نتيجه بلاغت كلام ايجاب مي كند از بين دو واژه قابل استفاده واژه اي انتخاب شود كه رعب آورتر است و اگر واژه اصغر(كوچكتر) براي عذاب دنيا انتخاب مي شد، ترس آن كمتر مي شد و اگر اقصي(دورتر) هم براي عذاب قيامت انتخاب مي شد باز آن ترس و عظمتي كه در واژه اكبر وجود دارد را نداشت و اين نشان دهنده بلاغت قرآن است.[7]
ضمنا اين آيه به يكى از فلسفه هاى مهم مصائب و بلاها و رنجها كه از سؤال انگيزترين مسائل در بحث توحيد و خداشناسى و عدل پروردگار است، اشاره مي كند و آن بازگشت، توبه و هدايت انسان است. چنان چه در آيه 94 سوره اعراف نيز به اين حقيقت و هدف اشاره شده است، كه مي فرمايد:«وَ ما أَرْسَلْنا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُون» ما در هيچ شهر و ديارى پيامبرى نفرستاديم مگر اينكه مردم آنجا را گرفتار مشكلات و زيان ها ساختيم تا بيدار شوند و به درگاه خدا روى آورند.[8]
پي نوشت:
[1] . تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية ، تهران،1374،ج17، ص: 159
[2] . مجمع البيان في تفسير القرآن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372ش، ج8، ص: 520
[3] .البرهان في تفسير القرآن، بحرانى سيد هاشم،بنياد بعثت، تهران،1416، ج4،ص401
[4] . تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية ، تهران،1374،ج17، ص: 159
[5] .تفسير قمي، دار الكتاب، قم، 1367، ج2،ص170
[6] . مجمع البيان في تفسير القرآن، ج8، ص: 520
[7] . مفاتيح الغيب، بيروت، دار احياء التراث العربى، 1420ق، ج25، ص: 149-148
[8] . تفسير نمونه، ج17، ص: 160