خانه » همه » مذهبی » عصمت و حفظ شریعت

عصمت و حفظ شریعت

در این باره توجّه به چند نکته لازم است :

{J یک . J}

دلایل عصمت متعدّد است و تنها یکى از براهین عقلى مبتنى بر این مبنا است . بنابراین بدون این فرض هم لزوم عصمت امام ثابت است .

{J دو . J}

فرض حاجت به وجود پیشواى معصوم براى حفظ دین کاملاً روشن است و امّت بدون امام معصوم بر صیانت از دین توانا نیست . بهترین دلیل این مطلب پیشینه تاریخى است . مطالعه تاریخ دوران بعد از رحلت پیامبر نشان مى دهد که امّت اسلامى به هیچ وجه در انجام این وظیفه جدّى و توانا نبوده است . در این رابطه شواهد و نمونه هاى متعدّدى وجود دارد . اینک برخى از این شواهد :

{J الف . صیانت از نبوت J}

پس از رحلت پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) ، بدعت هاى فراوان پدید آمده مانند منع نقل احادیث نبوى توسّط خلفا ، ورود اسرائیلیات ، جعل احادیث خرافى و . . . این انحرافات و تحریفات ، چنان ضربه اى بر پیکر معارف ناب اسلامى وارد آورد که آثار آن همچنان باقى است . ابوداود در « سنن » خویش ، 4800 حدیث را از میان پانصد هزار حدیث جمع آورى کرده و بقیه را به دلیل جعلى بودن کنار زده است .

« بخارى » نیز احادیث « صحیح » خود را که مشتمل بر 2761 حدیث غیرتکرارى است ، از بین ششصدهزار حدیث انتخاب کرده و بقیه را جعلى دانسته است . همچنین بقیه کتب حدیثى اهل سنّت . 1 با این همه در میان همین احادیثى که به زعم اصحاب صحاح و مسانید ، صحیح و مسند تلقى شده اند ، روایاتى وجود دارند که :

اولاً بسیارى از کسانى که به عنوان صحابى پیامبر از آنان نقل روایت شده اساساً وجود خارجى نداشته و فقط آفریده هاى قوه خیال دروغ پردازان و جاعلان حدیث اند . 2

ثانیاً محتواى بسیارى از آنها در تعارض آشکار با عقل سلیم و بیگانه با تعالیم قرآن کریم است . اسف انگیز این که این موارد از بنیادى ترین آموزه هاى دینى مانند مباحث خداشناختى ، پیامبرشناختى ، هستى شناختى ، انسان شناختى ، فرجام شناختى تا دیگر مسائل را در برگرفته و چهره اى بسیار متفاوت از آیین ناب محمدى ( صلى الله علیه و آله ) ارائه مى نماید . 3

{J ب . فهم و تفسیر دین J}

در مسئله تفسیر قرآن و توضیح و تشریح مقاصد آیات الهى ، اختلافات زیادى در میان مفسّران اسلامى وجود دارد که شاهدى گویا بر ناکافى بودن توانایى و شایستگى امّت در این مسئله است . براى مثال قرآن کریم مى فرماید :

« وَ السَّارِقُ وَ السَّارِقَهُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُما » 4 .

اما در این که دست دزد را از کجا باید قطع نمود ، اختلافات فراوانى وجود دارد . عدّه اى ( خوارج ) موضع قطع را منکب ( محل اتّصال بازو و کتف ) دانسته و برخى دیگر ( ابوحنیفه ، مالک و شافعى ) از مچ دست 2 ، ص 469 ( کتاب السرقه ، مسئله 31 ) . مسلّم است که همه این نظریات نمى توانند مطابق با واقع باشند ، بلکه نظر حق بیش از یکى نیست . این تفاوت آشکار در تفسیر یک آیه بیانگر نیاز به یک مفسّر الهى است که از اشتباه و خطا در تفسیر و تبیین مقصود وحى ، مصون و معصوم باشد .

درست است که با ارسال کامل ترین وحى تشریعى نیاز به تجدید بعثت و نبوّت تشریعى برطرف شد و با قرار گرفتن مسئولیّت دعوت و ارشاد و تبلیغ دینى بر دوش عالمان نیاز به نبوّت تبلیغى نیز برطرف گردید . اما درست از همین رو نیاز به امام در امّت ختمیه رخ نمود .

استاد مطهرى در این باره مى نویسد : « امام مرجعى است براى حلّ اختلافات ، شاخصى است براى حلّ اختلافاتى که منشأ آن هم خود علما هستند » .

به عبارت دیگر قرار گرفتن عالمان در مسند تبلیغ ، استنباط و تفسیر دین لاجرم در پى دارنده فهم ها ، گرایش ها و تفسیرهاى مختلف و متعارض از دین خواهد شد و بدون وجود مرجعى که از عصمت و حجیّت در فهم و تبیین دین برخوردار باشد و رأى او فصل الخطاب همه آراى متعارض باشد اختلاف از میان امت ها دامن برنمى چیند . بنابراین تصحیح و باز پیرایى فهم دین و حفظ و انسجام جامعه دینى در گرو وجود امام معصوم و رهبرى ها و هدایت هاى اوست . بنابراین دوام و پایندگى اسلام با امامت قرین است و از همین رو در نگاه قرآن امامت یکى از ارکان مهم دین و شرط کمال آن است . 5

{J ج . اجتهادگرایى در برابر نص J}

است . بر اساس این رویکرد برخى خود را مجاز دیدند که در مقابل آیات قرآن و احادیث معتبر پیامبر خدا ( صلى الله علیه و آله ) از مدلول نصوص صرف نظر کرده و رأى خود را مقدّم بدارند . 6 این جریان در واقع گشودن راه اقسام بدعت ها تحت عنوان اجتهاد دینى و مشروعیت دادن به آن بود . متأسفانه امّت اسلامى و غالب عالمان دینى به جاى مبارزه جدّى و فراگیر با این پدیده ، به سازش و پذیرش آن تن داده و به آن رسمیت بخشیدند .

{J د . صیانت از نظام سیاسى اسلام J}

دکتر یثربى در این باره مى نویسد : « تجربه تاریخى ما ، از جریان کار پس از رحلت پیامبر اسلام ( صلى الله علیه و آله ) نیز ، براى اهل تحقیق ، دلیل روشنى از ضرورت تحقّق امامت است . نظام دینى که به دست پیامبر و یارانش در مدینه تأسیس شد ، از همان آغاز مورد تهدید آزمندان و قدرت طلبان قرار گرفت و این تهدید که در آغاز آشکار بود ، با تثبیت قدرت اسلام که با فتح مکّه تحقّق یافت ، حالت پنهانى و زیرزمینى پیدا کرد و در انتظار فرصت مناسب ماند . عوامل این تهدید ، از هرگونه زمینه سازى و توطئه ، براى فراهم آوردن شرایط علنى شدن و اقدام عملى خود ، غافل نبودند . تا آنکه پس از حدود سى سال از درگذشت پیامبر ( صلى الله علیه و آله ) این تهدید عملاً کامیاب شده و عوامل تهدید ، قدرت را به دست گرفتند و نظام « خلافت » را به « سلطنت » تغییر دادند » . 7

اکنون آیا مى توان گفت که امت اسلامى در سایه تعلیمات پیامبر به مرحله اى از رشد و کمال رسیده بود که یا ضرورى است که شارع مقدّس بعد از پیامبر ، معصومانى را به عنوان ادامه دهنده وظایف او معرفى و مردم را موظّف به پیروى از آنها نماید .

( 1 ) الغدیر ، ج 5 ، صص 292 – . 293 ( 2 ) جهت آگاهى بیشتر بنگرید : یکصد و پنجاه صحابى ساختگى ، علامه عسکرى . ( 3 ) جهت آگاهى بیشتر بنگرید : سیرى در صحیحین ، محمد صادق نجمى . ( 4 ) مائده ( 5 ) ، آیه . 38 ( 5 ) بنگرید : وحى و نبوت ، شهید مطهرى ، صص 40 – 44 ختم نبوت ، همو خاتمیت ، همو ، صص 27 – 60 ، تهران : صدرا .

نیز جهت آگاهى بیشتر بنگرید :

الف . کتاب نقد ، شماره 38 ، بهار 1385

ب . خاتمیت و پرسش هاى نو ، محمد الحق عارفى ، مشهد ، دانشگاه علوم اسلامى رضوى ، اول ، . 1386
( 6 ) درباره اجتهاد در مقابل نص ، کتاب هایى نوشته شده است ، بنگرید : النص و الاجتهاد ، علامه سید شرف الدین الموسوى . ( 7 ) فلسفه امامت ( با رویکرد فلسفى و عرفانى ) ، سید یحیى یثربى ، صص 88 و 89 ، تهران پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى ، اول ، . 1383

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد