عقل و علم آموزي در قرآن و حديث
عقل و علم آموزي در قرآن و حديث
در اهميت و فايده عقل همين بس كه عقل، زيربناي علم و فلسفه و فراگيري است و تمدن و فرهنگ بشري، وامدار عقل. خداوند نيز در قرآن كريم به قضاوت و حكومت عقل بسيار معتقد است و مي فرمايد: «لقد انزلنا اليكم كتاباً فيه ذكركم افلا تعقلون؛ همانا ما به سوي شما امت، كتابي فرستاديم كه مايه شرافت و عزت است. آيا نبايد تعقل كرد؟ (انبيا:10) همچنين، خداوند، احكام قرآن را بر پايه خرد مي داند و مي فرمايد: كذلك نفصل الايات لقوم يعقلون؛ ما چنين مفصل، آيات خود را براي مردم با عقل و هوش بيان مي كنيم». (روم: 28)
تشريح حقايق، از ويژگي هاي قرآن است و از اين راه، قواي عقلي انسان ها تقويت مي شود، جنان كه در قرآن آمده است: «انا جعلناه قرانا عربياً لعلكم تعقلون؛ كه ما قرآن را به عربي فصيح قرار داديم تا عقل و فكرتان را به كار بنديد!» (زخرف: 3)
خداوند در قرآن به پيامبر خويش سفارش مي كند در دعوت به سوي خدا، از راه حكمت و سخن منطقي وارد شود و مي فرمايد: «ادع الي سبيل ربك بالحكمة والوعظة الحسنة وجادلهم بالتي هي احسن…؛ خلق را به حكمت و برهان و موعظه نيكوبه راه خدا دعوت و به بهترين راه با آنان مناظره كن…!» (نحل:125)
خداوند تشخيص آنچه را در قرآن آمده است، به عهده عقل مي گذارد و مي فرمايد: عبدالله خيروابقي افلا تعقلون؛ اگر فهم و عقل به كار بنديد، آنچه نزد خداست، براي شما بهتر است». (قصص:60)
در آيات قرآن كريم، ارزش انسان ها با عقل آنها ارزيابي مي شود و خداوند، مردم نابخرد را کرو كور مي خواند و در رديف پست ترين موجودات قرار مي دهد،چنان كه مي خوانيم: «ان شرّالدواب عندالله الصم البكم الذين لا يعقلون؛ بدترين جانوران كساني كه در برابر شنيدن و گفتن حرف حق، كرو لالند و تعقل نمي كنند».(انفال: 22)
درآيه ي ديگر مي خوانيم: «انما يخشي الله من عباده العلماء؛ ميان بندگان خدا، فقط دانشمندان از او مي ترسند». (فاطر:28)
تشويق نيز از عوامل وادار كننده به علم آموزي و تربيت اسلامي به شمار مي آيد.خداوند در سوره انفال، با تشويق، مسلمانان را براي جهاد آماده مي كند و مي فرمايد: «يا ايها النبي حرض المومنين علي القتال ان يكن منكم عشرون صابرون…؛ اي رسول! مؤمنان را به جنگ تشويق كن كه اگر بيست نفر از شما صبور و پايدار باشيد، بر دويست نفر از دشمنان غالب خواهيد شد و اگر صدنفر باشيد بردو هزار نفر غالب خواهيد شد». (انفال: 65) خداوند براي نصيحت كردن به منظور تربيت اسلامي و ديني، درآيه 41 سوره احزاب مي فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا اذكروا الله ذكراًكثيراً؛ اي كساني كه ايمان آورده ايد، بسيار ذكر حق و ياد خدا كنيد!»
در آياتي ديگر آمده است: «در همه احوال، ايستاده، نشسته و بر پهلو و هر حال كه مي توانيد، خدا را ياد كنيد!» (نساء:103)
«آنگاه كه اعمال حج را به جا آورديد، مانند پدران خود، بلكه بيش از پدرانتان، خدا را ياد كنيد و همه حاجت هاي دنيا و آخرت را از خدا بخواهيد!» (رقره:200)
«نام پروردگارت را ببر و تنها به او دل ببند». (مزمل: 8)
درآيه اي ديگر از قرآن مي خوانيم: «نيكوكاري بدان نيست كه از پشت ديوار به خانه درآييد، بلكه اين كار ناشايست است. نيكويي آن است كه پارسا باشيد و به هر كار از راه آن داخل شويد و تقوا پيشه كنيد كه رستگار شويد.» (بقره: 189) امام باقر(ع) در تفسير اين آيه فرمود: «اوتوا البيوت من ابوابها: هركار را بايد از راه خودش انجام داد». (1)
حديث
پيامبراكرم(ص) .«خداوند متعال، چيزي بهتر از عقل را در بين بندگانش تقسيم نكرده است.بنابراين، خواب عاقل بهتر از شب بيداري جاهل است واقامه عاقل در وطن، افضل از هجرت جاهل. خداي سبحان پيامبرو رسولي را نفرستاد؛ مگر وقتي كه عقلش به حد كمال رسيد و از عقول امتش برتر بود. وضع عبادت كنند گان در فضيلت عبادت، به مرتبه عبادت عاقل نمي رسد. آنها عقلا و صاحبان الباب هستند، چنان كه در قرآن مي خوانيم: «وما يتذكر الا اولوالالباب».(2)
رسول خدا(ص). «عندذكر الصالحين ينزل الرحمة؛ هنگامي كه از نيكوكاران ياد مي شود، رحمت الهي فرود مي آيد».(3)
حضرت علي (ع): «عقل، سرچشمه همه خوبي هاست.(4)
حضرت علي(ع): «اخلاق نيك، از پي آمدهاي عقل است».(5)
حضرت علي(ع): دين را جز عقل اصلاح نمي كند».(6)
حضرت علي (ع): «ادب و دين، از نتايج عقل هستند».(7)
حضرت علي(ع): «عقل، غريزه اي است كه با علم و تجربه، برآن افزوده مي شود».(8)
حضرت علي(ع): «عقل در نگه داري تجربه هاست».(9)
حضرت علي(ع): «عاقل كسي است كه رفتار او، گفتارش را تصديق كند».(10)
امام صادق(ع) : «هركه عاقل باشد، دين دارد و هر كه دين داشته باشد، داخل بهشت خواهد شد».(11)
امام صادق (ع): «العامل علي غير بصيرة كالسائر علي غير طريق فلا تزيده سرعهًْ السيرالا بعداً، عمل كننده بي بصيرت، به رهنوردي مي ماند كه به بيراهه مي رود و سرعت حركت، وي را به هدف نمي رساند، بلكه دورش مي كن».(12)
امام رضا (ع): «عقل هر انساني، دوست او و جهلش، دشمن اوست».(13)
در نهج البلاغه آمده است: حضرت علي(ع) در نامه اي به مالك اشتر، فرمانرواي مصر هشدار مي دهد: «مبادا نيكوكار و بدكردار، نزد تو يكسان باشند؛ زيرا چنين روشي نيكوكار را از كار دور مي سازد و بدكردار را به كار بد مي كشاند».(14)
در روايت هاي اسلامي، كودك را به طور فطري، شايسته و مستعد تربيت مي دانند اسلام معتقد است با مراقبت از قواي كودك، مي توان او را پرورش داد و انعطاف پذير كرد. حضرت علي(ع) در اين باره مي فرمايد: «وانما قلب الحدث كالْاَرض الخاليه ما القي فيها من شيء قبلته؛ صفحه دل نوجوان، زمين مستعدي است كه هيچ گياهي در آن نروييده و آماده هر نوع بذر افشاني است».(15)
يك هدف تعليم و تربيتي در قرآن
در قرآن، صبر نيز هدفي تربيتي براي تعليم دادن به انسان ها به شمارمي آيد، چنان كه در آياتي مي خوانيم: «ليس البر ان تولوا وجوهكم… اليوم الآخر…في الباًساء والضراًء…؛ نيكي هرگز اين نيست كه رو به مشرق يا مغرب آريد؛ نيكوكار راستين كسي است كه به خدا و آخرت ايمان آورد و نيز صابران كساني هستند كه در تنگناها و سختي ها و نيز در صحنه نبرد صبر پيشه مي كنند».(بقره: 177)
«ثواب الله خير لمن امن وعمل صالحاً ولايلقاها الا الصابرون؛ براي اهل ايمان و عمل صالح؛ پاداش الهي از هر چيزي بهتر است؛ البته اين پاداش را كسي جز صابران نمي يابند».
«آنچه نزد خداست، تا ابد باقي خواهد بود البته اجري كه به صابران مي دهيم، اجري بسيار بهتر از عملي است كه به جا مي آورند».(نحل:96)
«اي اهل ايمان در پيشرفت كار خود صبرپيشه كنيد و به ذكر خدا و نماز توسل جوييد كه خداوند،ياور صابران است!« (بقره: 135)
اهميت موضوع و هدف در تعليم و تربيت قرآت و حديث
«وما ارسلناك انا كافةً للنّاس…؛ و نفرستاديم تو را مگر براي همه مردم». (سبا:28)
درتفسير كشف الاسرار، به نقل از پيامبر آمده است: «انما بعثت معلّما؛ همانا برانگيخته شدم براي تعليم دادن.» در حقيقت، رسول خدا(ص) هدف نهايي بعثت را تكميل فضائل و مكارم اخلاق مي داند و مي فرمايد: «انما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق».(16)
اهميت تعليم و تربيت و احترام به استاد در روايات
رسول خدا(ص) مي فرمايد: «لان يهدالله بك رجلاً واحداً خيرلك من الدنيّاً و ما فيها؛ اگر خداوند به كمك تو فردي را هدايت كند، برايت بهتراست از دنيا و هر آنچه در آن است».(17)
پيامبر اكرم(ص) در تعليم و تربيت، بيش از هر چيز به پاكي و صفاي قلوب اهميت مي دهد و مي فرمايد: «مثل من براي آن برانگيخته شده ام، مثل باران است كه در مناطق گوناگون فرومي ريزد. برخي سرزمين ها پاك و آماده اند، آب را در خود نگه مي دارند و گياه مي رويانند و برخي ديگر مانند سنگ، سخت هستند و آب در آنها نفوذ نمي كند…».(18)
فضيلت علم در قرآن
…هل يستوي الذين يعلمون والذين لا يعلمون إنما يتذكّر اولوا الالباب. (زمر:9)
…بگو آيا آنها كه مي دانند و آنها كه نمي دانند، يكسان هستند؟ هرگز ولي تنها كساني [اين نكته را] در مي يابند كه خردمند باشند.
…يرفع الله الذين آمنوا منكم والذين اوتوالعلم درجات والله بماتعملون خبير.(مجادله:11)
خداي تعالي مؤمنان را به يك درجه و علم داده شدگان را به چند درجه برتري داده و خدا از آنچه مي كنيد، باخبر است.
…وقل رب زدني علماً.(طه: 114)
…و بگوپروردگارا، بردانشم بيفزاي؛
پي نوشت ها :
1. تفسير الميزان، ج 3، ص 80.
2. وافي، ج 1، ص 85.
3بحارالانوار، ج 93، باب 21، ص 434.
4. غررالحكم و دررالكلم، فصل اول، ح 708.
5. همان، ح 1327.
6. همان، ح 1389.
7. همان، ح 1672.
8 همان، ح 1746.
9. همان، ح 724.
10. همان، ح 1429.
11. همان، ص 82.
12تحف العقول، ص 379.
13وافي، ج 1، ص 81.
14. نهج البلاغه، ترجمه: صبحي صالح، ص 430.
15. سفينة البحار، ج 1 ص 411.
16شهيد ثاني، منية المريد في آداب المفيد و المستفيد، ترجمه: محمد باقر ساعدي خراساني، ص 10.
17. فائضي و آشتياني، مباني تربيت و اخلاق اسلامي، ص 42.
منبع:نشريه اشارات، شماره 137
/ع