علائم نشان دهنده افسردگی در کودکان
افسردگی کودکان
«دختر من ساعت ها تنها در اتاقش می نشیند و با یک عروسک بازی می کند. وقتی مهمان داریم هم او کناری می نشیند و مودب و بی سروصدا تنها بازی می کند و با بچه های شیطان و پرسروصدا همبازی نمی شود… خدارو شکر که پسر نوجوان من اصلا اهل رفیق بازی نیست. اصلا با نوجوانان پرشر و شور همسن و سالش قرار نمی گذارد و بیرون نمی رود. ما گاهی به زور او را از خانه بیرون می فرستیم. پسرم هرگز با ما مخالفت و مشاجره نمی کند و خدا رو شکر هیچ مشکلی با او نداریم…» اینها برخی از جمله هایی هستند که گاهی از والدین می شنویم، والدینی که خسته از کارها و مشغله های روزانه، خانه ای ساکت و بی سروصدا را ترجیح می دهند، اما آیا واقعا رفتار کودکی که ساعت ها تنها در اتاقش می نشیند و یک کلمه صحبت نمی کند یا نوجوانی که در مورد هیچ چیز با والدینش جروبحث نمی کند و از خانه بیرون نمی رود، طبیعی است؟
تا چند سال پیش، بیشتر افراد تصور می کردند افسردگی صرفا بیماری بزرگسالان است و کودکان اصلا افسرده نمی شوند زیرا کودکی دوران شادی و بی مسئولیتی است ولی پزشکان می گویند حتی کودک زیر 2 سال نیز ممکن است افسرده شود.
با دکتر شهرام محمدخانی، دانشیار و روان شناس بالینی و عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی، درباره همین موضوع گفت و گو کرده ایم.
شیوع افسردگی در کودکان چقدر است؟
بین 2 تا 8 درصد از کودکان زیر 4 تا 18 ساله حداقل یک رویداد افسردگی بالینی را در زندگی خود تجربه می کنند. براساس مطالعه هایی که اخیرا انجام شده، معلوم شده است که 25درصد نوجوانان حداقل نشانه های خفیف افسردگی را در دوره ای از زندگی شان تجربه کرده اند؛ یعنی از هر 4 نفر، یک نفر. این شیوع قابل ملاحظه است که به توجه نیاز دارد اما متاسفانه چون مورد غفلت و بی توجهی قرار می گیرد، بسیار دیر تشخیص داده می شود.
کودک افسرده چه نشانهای دارد؟
اسدی این روان درمانگر بیان کرد: کودکان افسرده به بیدار بودن رغبتی نشان نمیدهند و تا نیمه های روز در خواب هستند، همچنین علائمی چون تندمزاجی یا عصبانیت، ناراحتیهای مداوم و احساس غم و اندوه، کناره گیری از جمع، افزایش حساسیت نسبت به عدم پذیرش، تغییر در اشتها (پرخوری یا کم خوری)، تغییر در خواب، صداهای ناهنجار یا گریه های مداوم، اشکال در تمرکز و احساس خستگی مزمن دارند که از نشانههای افسردگی است.
وی افزود: باید بدانیم که همه کودکان تمام علائم افسردگی را با هم ندارند، در حقیقت بیشتر آنها نشانههای مختلفی را با توجه به شرایط موجود بروز میدهند؛ اگرچه بعضی از کودکان افسرده ممکن است به کارهای کاملا منطقی و عقلانی خود ادامه دهند ولی هنگام بروز افسردگی شدید دچار تغییرات قابل ملاحظهای در رفتارهای اجتماعی خود میشوند و اغلب از علاقه نداشتن به مدرسه، ضعف در انجام تکالیف و عملکرد تحصیلی یا تغییر در ظاهر رنج میبرند.
علت افسردگی در کودکان چیست؟
این روان درمانگر در خصوص علت بروز افسردگی، اظهار کرد: افسردگی یک بیماری است که علت آن میتواند ژنتیکی، روان شناختی، زیستی یا محیطی باشد؛ عوامل خانوادگی و زیستی، بیش از عوامل دیگر در بروز افسردگی نقش دارند، افسردگی کودکی، پیامدهای منفی بسیاری را از جمله، افسردگی در ادوار آینده، عدم سازگاریهای اجتماعی، مشکلات تحصیلی و در برخی مواقع حتی اقدام به خودکشی بههمراه دارد.
اسدی تشریح کرد: اگر علت افسردگی ژنتیکی باشد بایستی به اختلاف سطح هورمونها و مواد بیوشیمیایی بدن توجه کرد و در عوامل روان شناختی به رابطه والدین و کودک و همین طور به حالات روحی و روانی پدر و مادر توجه کرد؛ افسردگی در اصل به معنای فقدان یا از دست دادن است، کودکان افسرده، فرد، محیط یا چیزی دوست داشتنی را از دست دادهاند و یا آن را هرگز به دست نیاوردهاند.
آیا افسردگی نشان از غم درون دارد؟
وی ادامه داد: حتی بعضی از روانکاوان افسردگی را معادل عزاداری دانستهاند و عنوان کردهاند که کودک افسرده برای از دست دادن شخصی گویی عزاداری میکند؛ شاید در پارهای موارد به نظر برسد که کودک چیزی را از دست نداده است اما مسلما دد داشتههایش، فقدان چیزی را احساس میکند، برای مثال کودک مادر دارد ولی مادر دلخواهش نیست یا پدر دارد اما پدر دلخواهش نیست.
این روان درمانگر بیان کرد: این گونه مضامین هم به عنوان فقدان سمبلیک مطرح هستند و موجب افسردگی میشوند، گاهی رفتار والدین از نوع آزاردهنده، تحقیرکننده و مقایسه کننده است که حالات افسردگی را در کودک به وجود میآورد؛ در پارهای از موارد هم مادر افسرده است و کودک در اثر مجاورت با او ناخواسته تمامی حالات وی را دریافت میکند، به طور کلی چنانچه محیط زندگی کودک مطلوب نباشد و نیازهایش ارضا نشود خطر افسردگی برای او وجود دارد.
درمان افسردگی کودکان
اسدی افزود: درمان افسردگی در کودکان به روشهای مختلفی امکان پذیر است مانند درمانهای دارویی، روان درمانی فردی و خانوادگی و کاهش یا تخفیف موقعیتهای استرسزا اشاره کرد که تاثیر قابل توجهی را در برداشته است.
درمان دارویی بیش از همه در کودکانی که بشدت مبتلا هستند و اختلال در اعمال فیزیولوژیک نظیر خواب، وزن و اشتها دارند، ممکن است موثر واقع شود.
اگر افسردگی در کودک و نوجوان دیر تشخیص داده شود یا اصلا تشخیص داده نشود، چه عواقبی دارد؟
افسردگی در کودکان مشکلات مختلفی ایجاد می کند. کودک افسرده از تعاملات اجتماعی با همسالان کناره گیری می کند، عزت نفس پایین، مهارت اجتماعی ضعیف و نگرش منفی به خود و زندگی و آینده دارد و این مسائل او را مستعد پیامدهای ناگوار می کند. اگر برای درمان کودک یا نوجوان افسرده اقدامی نشود، احتمال بروز اختلال های روانی دیگر مانند سوءمصرف مواد و خودکشی در بزرگسالی افزایش می یابد. حتی گاهی رفتارهای پرخطر ممکن است پاسخی به افسردگی زیربنایی در کودک و نوجوان باشد.
چرا افسردگی در کودکان دیر تشخیص داده می شود؟
شاید مهم ترین دلیل، ماهیت این بیماری باشد. همان طور که می دانید، اختلال های دوران کودکی 2 نوع هستند؛ درون ریز و برون ریز. اختلا های برون ریز مثل بیش فعالی به این علت که پرسروصدا هستند و والدین را به ستوه می آورند، زودتر تشخیص داده می شوند اما اختلال های درون ریز مانند افسردگی چون متمرکز بر درون فرد است و از درون او را رنج می دهند و برای اطرافیان آزاردهنده نیستند، دیرتر مورد توجه قرار می گیرند. حتی ممکن است اولیا و مربیان مدرسه این کودکان یا نوجوانان را به عنوان افراد سر به راه و آرام و بی آزار (به اصطلاح بچه مثبت) تشویق کنند و این خود یکی از عوامل تداوم بخش این بیماری خواهدشد. معمولا والدین کودک و نوجوان افسرده زمانی او را نزد مشاور می برند که دچار افت تحصیلی شدید، روابط اجتماعی مختل، نداشتن تمرکز و اختلال های خواب و خوراک شده اند زیرا این علائم در طولانی مدت، توجه والدین و گاهی معلمان را جلب می کند در حالی که کودک افسرده مدت ها درد و رنج ناشی از آن را متحمل شده است. اگر والدین و معلمان علائم افسردگی را بشناسند و به آن حساس باشند، خیلی زودتر برای درمان فرزندشان اقدام خواهندکرد و این درمان زودهنگام باعث پیشگیری از عواقب آتی می شود.
چرا و چگونه کودکان افسرده می شوند؟
افسردگی در کودکان می تواند علت های ژنتیکی، روان شناختی، زیستی یا محیطی داشته باشد. در صورتی که سابقه افسردگی در اقوام درجه اول کودک وجود داشته باشد، احتمالا زمینه افسردگی به علت اختلاف سطح هورمون ها و مواد بیوشیمیایی در بدن وجود دارد اما این به تنهایی برای ایجاد افسردگی کافی نیست چون همان طور که می دانیم همه افرادی که سابقه خانوادگی افسردگی دارند، الزاما افسرده نمی شوند و بروز علائم به عوامل روان شناختی فرد، رابطه والدین و کودک، باورهای کودک درباره خودش و دنیایی که در آن زندگی می کند و همین طور به حالت های روانی پدر و مادر بستگی دارد. والدین تحقیرکننده و مقایسه کننده، باور بدبودن و دوست داشتنی نبودن را در کودک به وجود می آورند و زمینه را برای افسردگی او در سال های آتی ایجاد می کنند. از دیگر عوامل خطرساز افسردگی در کودکان می توان به وقوع رویدادهای استرس زای زندگی، نداشتن مهارت های مقابله ای موثر و فضای خانوادگی نامناسب اشاره کرد. اما هر کودک و نوجوانی که به دلیلی برای چند روز خسته و بی حوصله است، افسرده نیست. برای اینکه به این اختلال شک کنیم، علائم باید شدید باشند و حداقل چند علامت از علائم ذکر شده، همزمان و حداقل به مدت 2 هفته وجود داشته باشند. تشخیص افسردگی کاری ظریف است که به مهارت و تجربه نیاز دارد.
16 نشانه افسردگی کودکان که باید والدین و معلمان به آنها توجه کنند
اگر والدین و اولیای مدرسه در کودک یا نوجوانشان این علائم را مشاهده کردند، باید او را برای بررسی بیشتر نزد روان شناس یا روان پزشک ببرند:
1- دیگر از تفریحات و سرگرمی هایی که مورد علاقه اش بوده، لذت نمی برد.
2- بیشتر اوقات روز را در غمگینی و ناراحتی و ناامیدی سر می کند.
3- حوصله و انرژی قبل را برای انجام کارهایش ندارد
4- دائم از دل درد، سردرد، تهوع و… شکایت می کند در حالی که براساس معاینه ها و بررسی های انجام شده هیچ مشکل جسمی ای ندارد.
5- تمایلی به ارتباط با همسالان خود ندارد و تنهایی و گوشه گیری را ترجیح می دهد.
6- پرخاشگر و تحریک پذیر است (درواقع پرخاشگری نقابی است که باعث پنهان ماندن افسردگی کودک پشت آن می شود.)
7- درباره خودکشی صحبت می کند یا افکار مربوط به خودکشی دارد.
8- اعتماد به نفسش کم است و نگرش منفی به خودش دارد.
9- به همه چیز بی احساس است.
10- تغییرات وزن مشهود و ناخواسته ای دارد.
11- اختلال در خواب چه به صورت پرخوابی و چه به صورت کم خوابی او را آزار می دهد.
12- مشکل افت تحصیلی و نداشتن تمرکز دارد.
13- خستگی مداوم و انرژی تحلیل رفته زندگی او را مختل کرده است.
14- احساس گناه دارد.
15- افزایش حساسیت به خود و تمرکز بر ناتوانی هایش دارد.
16- غیبت های مکرر از مدرسه دارد و تکالیف مدرسه اش را انجام نمی دهد.
افسردگی دو نوع دارد: افسردگی اساسی (ماژور) و افسردگی خوئی. افسردگی اساسی تقریباً دو سال طول میکشد و ممکن است در زندگی کودک شما بیش از یک بار روی بدهد.
کودک ممکن است دچار افسردگی قابل توجهی شود که به دنبال حوادث ناراحت کنندهای مانند فوت یکی از اعضای خانواده یا یک دوست روی میدهد. افسردگی اساسی آنقدر شدید نیست، اما فُرم طولانی افسردگی است که دستکم دو سال طول میکشد.
علائم هشداردهندهی افسردگی در کودکان که باید جدی بگیرید
1. اندوه و بیحالی
کودک ممکن است از ناامیدی و بیحالی رنج ببرد، او بهراحتی به گریه میافتد و ممکن است سعی کند با خودداری یا گوشه گیری، اشکهایش را پنهان کند. کودکانی که دچار افسردگی هستند معمولاً آهستهتر واکنش نشان میدهند، آهستهتر راه میروند و آهستهتر حرف میزنند. این بچهها کمتر بازیگوشی و فعالیت میکنند و کم تحرکتر از حد نرمالاند.
2. کمبود تمرکز و توجه و از دست دادن علاقه
مثلاً کودکی که همیشه دوست داشت توپ بازی کند، ممکن است ناگهان علاقهاش را نسبت به شرکت در این بازیها از دست بدهد. او تمایلی به پرداختن به کارهایی که زمانی از آنها خیلی لذت میبرد ندارد و مدام از حوصله سررفتگی شکایت میکند.
3. نگرانی و بیقراری
کودک افسرده ممکن است نتواند آرام بگیرد و علائم بیقراری و نگرانی و اضطراب را از خود نشان میدهد. این کودک ممکن است دچار ترسها و تنشهایی باشد. منبع اضطراب کودک ممکن است کلیدی از چیزی که سبب شروع افسردگی در کودک شده به دستتان بدهد.
4. آشفتگی و پریشانی
کودک افسرده ممکن است کج خلق و زود رنج شود. این کودک به دلیل رنج و اندوهی که تجربه میکند ممکن است زود عصبانی شود یا نوسانات خلقی داشته باشد. افرادی که افسردگی دارند بد گمان و منفی باف میشوند و خودشان، محیط شان و زندگیشان را به صورت بد و ناخوشایندی تصور میکنند.
5. احساس گناه و بیارزش بودن و آسیب رساندن به خود
بچههایی که افسردهاند ممکن است نسبت به اشتباهات خود بیش از اندازه حساس شوند و بهشدت احساس گناه کنند و اینطور تصور میکنند که به درد بخور نیستند. افرادی که افسردگی دارند ممکن است دردهای فیزیکی برای خود ایجاد کنند یا دست به کارهای خطرناک بزنند.
6. آسیب پذیری و ناامیدی
بچههای افسرده تحت تأثیر احساسات دلسرد کننده خود، اغلب فکر میکنند مشکلشان درمان شدنی نیست. مخصوصاً کودکانی که دچار افسردگی خوئی هستند ممکن است تصور کنند بیقراریها بخشی از زندگی معمول آنهاست.
7. انزوا و گوشه گیری
کودکی که افسردگی دارد به دلیل حساسیتهای خاصی که پیدا میکند، ممکن است مورد تمسخر دوستان خود قرار بگیرد، بنابراین برای اجتناب از چنین موقعیتهای ناخوشایندی، ترجیح میدهد با دیگران ارتباط کمتری برقرار کند.
8. تغییرات در وزن یا عادات غذایی
بیشتر افرادی که افسردگی دارند دچار افزایش یا کاهش اشتها میشوند. آنهایی که تمایل به خوردن پیدا میکنند بهطور غیرمنتظرهای نسبت به غذاهایی که میخورند و سالم یا ناسالم بودنشان بیتفاوت میشوند. جوانترها معمولا با پُرخوری سعی میکنند هیجانات خود را کنترل کنند.
9. اختلالات خواب
بچههای افسرده برای به خواب رفتن و ماندن در خواب عمیق مشکل دارند. البته میتوان انتظار زیاد خوابیدن یا خیلی زود از خواب بیدار شدن را نیز در این کودکان داشت. کودکانی که افسردگی دارند ممکن است در مدرسه و طی روز به سختی بتوانند خود را بیدار و هوشیار نگه دارند.
10. اجتناب و عقب نشینی
کودکانی که از افسردگی رنج میبرند ممکن است از کارها و سرگرمیهای روزانه اجتناب کنند. آنها معمولاً از خانواده و همسالان خود کناره گیری میکنند. اتاق خواب میتواند جایی باشد که کودک افسرده ترجیح میدهد بیشتر اوقات آنجا باشد و با خودش خلوت کند.
منبع: سایت سیمرغ
سایت تسنیم
سایت انا