خانه » همه » مذهبی » علت اینکه امام خمینی (ره) به پاریس رفتند چه بود؟

علت اینکه امام خمینی (ره) به پاریس رفتند چه بود؟

پس از شکست مانورهای شریف امامی به منظور جلب حمایت جناحهای سیاسی و مذهبی، فعالیتهای سیاسی برای ساکت کردن آیت الله خمینی و یا اخراج او از نجف آغاز گردید.رژیم عراق نیز با توجه به نفوذ روزافزون آیت الله به عنوان بارزترین خصیت برجسته مبارز مذهبی در عراق، که اکثریت جمعیت آن را شیعیان تشکیل می دهند و نیز مشاهده آثار انقلاب در ایران و نقش آیت الله در به حرکت درآوردن توده ها، نگران شده بود.توافق بر سر ساکت کردن آیت الله خمینی و یا اخراج ایشان از نجف در مذاکراتی که بین وزرای خارجه ایران و عراق، که برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک رفته بودند صورت گرفت. آخرین تلاش ها، در آخرین روزها، صفحه 25. سپس هیئتی از تهران به بغداد رفت و مذاکراتی با مقامات عراقی در زمینه هماهنگ ساختن سیاست دولتین ایران و عراق درباره آیت الله خمینی به عمل آمد.متعاقب این اقدامات، محدودیتهایی برای امام فراهم ساختند و حتی، ماموران امنیتی، منزل آیت الله را محاصره کردند.سرانجام چون آیت الله حاضر به تبعیت از نظریات دولت عراق نشد، تصمیم به ترک خاک آن کشور گرفت. حجت الاسلام محمود دعائی که سالها از همراهان نزدیک آیت الله خمینی در نجف بوده، چگونگی عزیمت امام را از عراق به کویت، بدین شرح نقل کرده است:
«…عراقیها می خواستند امام را در موضع سکوت داشته باشند، اما امام در هیچ شرایطی حاضر به این کار نبود و حتی تماس با نزدیکان امام فایده نداد […] سعدون شاکر رئیس سازمان امنیت عراق مرا احضار کرد [….] سعدون با لحن ملتمسانه و موذیانه از من خواست که امام یک ماه سکوت کند و می گفت: بالاخره ما هم نسبت به رژیم شاه تعهداتی داریم و این صحیح نیست که ایشان از عراق خارج شوند […] سعدون شاکر از من خواست که به نحوی از امام بخواهم کمتر فعالیت کنند [….] اعلامیه صادر کنند، ولی در خارج از عراق توزیع شود.گفتم با شناختی که من از امام دارم اجازه نخواهند داد حتی یک لحظه هم فعالیتهایشان زیر فشار یک رژیم یا جناحی به نفع یک قدرت جبار محدود شود یا اینکه در روششان تجدید نظر کنند [….] من تصریح و التماس آنها را نزد امام بیان کردم [….] امام به این نتیجه رسیدند که دیگر ماندنشان در عراق صلاح نیست و تصمیم گرفتند از عراق خارج شوند…» (نقل از روزنامه جمهوری اسلامی، مورخ 14 مهر 1359 و مصاحبه مؤلف با حجت الاسلام محمود دعائی) .
آیت الله خمینی ابتدا در نظر داشت به سوریه برود، ولی چون روابط عراق و سوریه به شدت تیره شده بود و محتملا دولت عراق اجازه خروج نمی داد، عزیمت به سوریه، از طریق کویت در نظر گرفته شد، اقدامات مربوط به خروج به وسیله آقای دعائی به ترتیب خاصی فراهم گردید.ویزای کویت را سید احمد مهری، از کویت گرفت.شب قبل از حرکت دکتر ابراهیم یزدی وارد نجف شد و صبح روز 13 مهر، آیت الله خمینی و همراهان با اتومبیل عازم کویت گردیدند.مسئولین کویتی هنگام صدور ویزا برای آیت الله خمینی، متوجه هویت ایشان نشدند، زیرا در آن موقع، در کشورهای عربی اعلام نام فامیل ضرورت نداشت و برای معرفی درخواست کننده، نام و نام پدر کفایت می کرد.ویزای کویت برای آیت الله و همراهان را سید احمد مهری در کویت گرفت و به نجف آورد.مشخصات آیت الله خمینی با عنوان: روح الله فرزند مصطفی اعلام شد.برای دیگران نیز، به همین نحو (نام و نام پدر) ویزا، و پروانه خروج گرفته شد.به گفته حجت الاسلام دعائی (مسئول امور مربوط به تهیه پروانه اقامت و اجازه خروج برای کسانی که از ایران به منظور دیدار آیت الله به نجف وارد می شدند)، ترتیب اخذ پروانه خروج آیت الله به نحوی صورت گرفت که مقامات عراقی، هشت ساعت قبل از حرکت آیت الله و همراهان به کویت از خبر مسافرت ایشان آگاه شدند (مصاحبه حجت الاسلام محمود دعائی با مؤلف، شنبه 25 خرداد 1370، تهران) .
با آنکه امام خمینی دارای ویزای معتبر بود، دولت کویت از ورود او و همراهان به داخل خاک کویت جلوگیری کرد.دولت عراق نیز اجازه بازگشت آنها را به عراق نداد.بدین سان این قافله کوچک مدتی در مرز کویت سرگردان بود.سرانجام چون آیت الله و همراهان تصمیم گرفتند به پاریس مسافرت کنند اجاز داده شد به بغداد بروند و روز بعد، عازم فرانسه شوند. 4.در آن موقع ایرانیان بدون روادید (ویزا) می توانستند به فرانسه وارد شوند. در آن موقع ایرانیان بدون روادید (ویزا) می توانستند به فرانسه وارد شوند.
به گفته گری سیک، معاون برژینسکی رئیس شورای امنیت ملی کاخ سفید، هنگامی که آیت الله در مرز کویت و عراق بود، ریچارد کاتم، کارشناس امور خاورمیانه و ایران، به او تلفن و توصیه کرده است تا دولت آمریکا برای رفع مشکل مسافرت آیت الله مداخله کند، ولی گری سیک گفته بود «ما مداخله نمی کنیم » . Sick;All fall Down,p.57.
روز 15 مهرماه آیت الله خمینی و همراهان با هواپیما وارد فرودگاه پاریس شدند.دولت فرانسه پس از مشورت با دولت ایران، با ورود ایشان به خاک فرانسه موافقت کرد.محتمل است توافق دولت ایران و شاه با اقامت آیت الله خمینی در فرانسه، به دلایل دورتر شدن آیت الله از ایران و مشکلتر شدن مسافرت روحانیون و طرفداران بوده است.در صورتی که این محاسبه اشتباه بود، به رغم مسافت چهار هزار کیلومتری بین ایران و فرانسه، آیت الله خمینی با استفاده از تلفنی که در نوفل لوشاتو Nauphel – le – chateau محل اقامت خود در حومه پاریس در اختیار داشت، به طور منظم با تهران در ارتباط بود.چگونگی مسافرت آیت الله خمینی از عراق به پاریس بدین نحو بوده است:
روز 13 مهر 1357 آیت الله خمینی و همراهان (حجت الاسلام احمد خمینی، دکتر ابراهیم یزدی، برادران مهری و آقایان فردوسی پور و املائی) با اتومبیل عازم کویت می شوند، پس از رسیدن به مرز کویت، از ورود آیت الله خمینی، به داخل خاک کویت – به رغم داشتن روادید (ویزا)، تا کسب اجازه از مقامات دولتی جلوگیری می شود.مقارن ساعت یازده شب به آیت الله اطلاع می دهند که به دستور دولت کویت اجازه ورود به آن کشور را ندارد.در همین اوان، ماموران مرزی و گمرک عراق در شهر مرزی صفان به آیت الله اطلاع می دهند که مراجعت ایشان به نجف بلامانع است.آیت الله خمینی از بازگشت به نجف امتناع می کند، استفاده از اتومبیل دولت عراق را برای مسافرت به بصره، نمی پذیرد و با اتومبیل مهری، و سه تن همراهان (سید احمد خمینی، فردوسی پور و املائی) به بصره می روند و شب را در هتل می گذرانند.یکی از برادران مهری، که مقیم کویت بود، به کویت بر می گردد.ماموران دولت عراق دکتر یزدی را در صفان نگاه می دارند و صبح روز بعد، به بصره می برند.آیت الله خمینی در بصره تصمیم به عزیمت به پاریس می گیرد، عراقیها نیز از این تصمیم استقبال می کنند.
بعد از ظهر روز 14 مهر مسافران با هواپیمای عراقی به بغداد برده می شوند و در هتل دار السلام استقرار می یابند.همان شب آیت الله برای زیارت به کاظمین می روند، در حرم، زوار، آیت الله را می شناسند و جمعیت انبوهی دور ایشان جمع می شوند.ماموران عراقی، با شتاب ایشان را به بغداد بر می گردانند.
پیش از ظهر روز 15 مهر آیت الله خمینی و همراهان (حجت الاسلام سید احمد خمینی، دکتر ابراهیم یزدی و آقایان فردوسی پور و املائی) با هواپیمای عراقی، عازم فرانسه می شوند.به کاروان پنج نفره در قسمت فوقانی هواپیمای جت، دور از دید سایر مسافران جا داده می شود.در توقف کوتاه هواپیما در ژنو، دکتر ابراهیم یزدی به دکتر حسن حبیبی در پاریس تلفن می کند و می گوید «آیت الله و همراهان تا یک ساعت دیگر باید در فرودگاه پاریس باشند.اگر تاخیر طولانی شد، گرفتاری پیدا کرده ایم…» در فرودگاه پاریس، دکتر حبیبی، دکتر غضنفر پور، دکتر بنی صدر و احمد سلامتیان و آیت اللهی از آیت الله استقبال می کنند، آیت الله خمینی مایل نیستند میهمان کسی باشند ولی اقامت در هتل هم مناسب تشخیص داده نمی شود و به منزل دکتر غضنفرپور می روند.پس از چند روز، دکتر عسگری (از دوستان دکتر سامی) منزل سه اطاقه ای در نوفل لوشاتو، حومه پاریس، اجاره می کند و در آنجا اقامت می کنند. (مصاحبه با دکتر ابراهیم یزدی، تهران، خرداد 1370) . والری ژیسکاردستن valery Giscardd|Estaing (ترجمه از متن فرانسوی) چگونگی ورود آیت الله خمینی را به پاریس، همچنین تصمیم دولت فرانسه را در زمینه موافقت با اقامت او، بدین شرح نقل کرده است:
«ورود آیت الله خمینی به فرانسه غیر منتظره بود.وی روز 6 اکتبر 1978 گذرنامه قانونی خود را به ماموران پلیس فرودگاه روآسی، مجاور بغداد، ارائه کرده بود.آیت الله از سال 1966 به عنوان پناهنده در عراق به سر می برد.دولت صدام حسین، به دلایل سیاسی و به منظور به حالت عادی درآوردن روابطش با ایران، آیت الله را اخراج کرد.گفته شد وی ابتدا برای عزیمت به الجزایر یا پاریس تردید داشت و سرانجام عازم فرانسه گردید [….] دولت فرانسه، بر اساس اصول و قواعد معمول، به همه کسانی که به علل سیاسی در کشورشان مورد ظلم و ستم قرار می گیرند پناهندگی اعطا می کند و در دوران هفت ساله ریاست جمهوری من، به تعداد زیادی از مردم شیلی، در درجه اول و نیز از ویتنام و کامبوج پناهندگی سیاسی داده شده است، ولی دولت فرانسه به افرادی که قصد مبارزه ستیزگرانه دارند، اجازه اقامت نمی دهد [….] صبح روز بعد، سفیر دولت شاهنشاهی ایران، به طور رسمی به وزیر امور خارجه فرانسه اطلاع می دهد که دولت ایران خواستار هیچ گونه مخالفت و محدودیتی برای اقامت آیت الله خمینی در فرانسه، نمی باشد.
روز 15 اکتبر سفیر ما در ایران، در گزارش تلگرافی اطلاع داد، در دیداری که با نخست وزیر ایران داشته به او، گفته شده است با حضور و اقامت [آیت الله] خمینی در فرانسه، با رعایت قوانین و مقررات معمول در آن کشور، هیچ گونه مخالفتی ندارد، تنها تقاضای نخست وزیر ایران این است که اخبار و اطلاعات مربوط به فعالیتهای آیت الله را به اطلاع او برسانیم، و ما نیز به همین نحو عمل کردیم.»valery Giscardd|Estaing,Le pouvoir et la vie,paris,compagnie 12, 1988.|pp.113 -115. 10.Chayet
سپس رئیس جمهوری فرانسه تصمیم دولت فرانسه را در اخراج آیت الله خمینی ازپاریس به علت فعالیتهای ضد رژیم ایران و مخالفت شاه بدین شرح روایت کرده است:
«….در اواخر نوامبر، سفیر ایران به ما اطلاع داد که کاست های پیام آیت الله، همچنان به ایران فرستاده می شود.من به آقای شایهChayet متصدی امور قراردادها، در وزارت خارجه دستور دادم به نوفل لوشاتو برود و رسما اخطار کند که «دولت فرانسه این وضع را تحمل نخواهد کرد» .روز 4 دسامبر این دستور اجرا شد….
روز دوشنبه، کاست های تازه ای، حاوی پیام آیت الله به تهران ارسال و پخش شد، در این پیامها، حتی قتل شاه توصیه شده بود. تحمل این وضع دیگر امکان نداشت، در اینجا، مسئله تنها مربوط به ایران نبود، احترام به قوانین پناهندگی فرانسه و نیز حیثیت کشورمان در میان بود.
بی درنگ وزیر کشور را به الیزه (کاخ رئیس جمهوری) احضار کردم و از او خواستم، اقدامات و پیش بینی مقتضی به عمل آورد و در صورت صحت موضوع، ترتیب اخراج آیت الله را از کشورمان فراهم نماید.من تاکید کردم مقدمات مربوط به اخراج او را تا پایان هفته فراهم سازد.وزیر کشور، احتمال واکنش و خطر ناشی از این تصمیم و نتایج آن را در تهران، در رابطه با هموطنانمان در ایران و نیز منافع فرانسه تشریح کرد [….] من به او گفتم: تصمیم خود را گرفته ام و خاطرنشان ساختم که نمی توانم اجازه بدهم فرانسه صحنه آشوب و ناآرامی شود….
چهارشنبه، ترتیبات مربوط به اخراج، برای صبح روز جمعه، به من گزارش شد.آیت الله به الجزایر فرستاده می شد، زیرا در گذشته نیز قصد عزیمت به آن کشور را داشت.همه اقدامات لازم برای عزیمت او انجام شده بود و من آن را تصویب کرده بودم.تصویر حکم اخراج آیت الله خمینی از فرانسه پیوست است.
آخرین اقدامات ضروری، آگاه ساختن شاه بود، توصیه کردم از طریق سفیرمان در ایران، تصمیم ما در روز پنج شنبه به شاه اطلاع داده شود.این کار نیز انجام گرفت.کمی بعد به من گفته شد که باید با تلفن فوری الیزه صحبت کنم.تلفن کننده شخص شاه بود.وی از اینکه او را در جریان تصمیم خود گذاشته بودیم تشکر کرد و گفت: «تصمیم به اخراج آیت الله، مربوط به فرانسه است و دولت ایران هیچ گونه مسؤلیتی به عهده نمی گیرد، ولی اگر پس از اخراج او، چگونگی امر از وی سئوال شود خواهد گفت با این اقدام موافق نبوده است.» آنگاه رئیس جمهوری فرانسه به بررسی علل و انگیزه شاه در مخالفت با اخراج آیت الله خمینی می پردازد و بدین نتیجه می رسد که «شاه نگران بالا گرفتن آشوب در تهران بود و قصد داشت مسئولیت اخراج آیت الله را به عهده نگیرد، یا اینکه او (رئیس جمهور فرانسه) را از تصمیمی که اتخاذ کرده بود، منصرف سازد.
سرانجام رئیس جمهوری بدین نتیجه می رسد که «فرانسه نباید به تنهایی خطر انجام کار را به عهده گیرد.از سوی دیگر، توجیه این اقدام دولت فرانسه، در اخراج آیت الله خمینی، بدون درخواست تهران در مقابل افکار عمومی، ناممکن بود.بدین ترتیب دستور مربوط به اخراج لغو شد.» Le pouvoir et la vie,op.cit,p.115 -116.
(غلامرضا نجاتی ، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، ج 2، ص 101 )

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد