دوران حکومت امام على(ع) را مى توان پرآشوب ترین دوران تاریخ اسلام نام نهاد و مى توان گفت که در زمان هیچ یک از خلفاى پیش از آن حضرت و یا پس از ایشان (امویان و عباسیان)، بدان سان که در زمان ایشان جنگ هاى داخلى صورت گرفته، فتنه و آشوب هاى خانگى برپا نشده است. از آن جا که در زمان حکومت خلفاى سه گانه، انحرافاتى صورت گرفته بود، حضرت على(ع) در زمان حکومت خویش در صدد اصلاح امور برآمدند، ولى این کار باعث شد تا مخالفان، سودجویان و صاحبان زر و زور با آن حضرت دشمنى بورزند و جنگ هاى متعددى به راه اندازند. این دشمنى ها منحصر به دوران حیات آن حضرت نبود، بلکه پس از شهادت ایشان نیز ادامه یافت. ریشه اصلى اختفاى مزار آن حضرت را باید در فراوانى و شدت دشمنى ها نسبت به ایشان جست جو کرد. معاویة بن ابى سفیان دشمنى را با امام على(ع) به آن مرحله رسانید که سب و لعن على(ع) را بر منابر رایج نمود و در قنوت نماز خود امیر مؤمنان على(ع) را لعن مى کرد! این دشمنى ها و کینه توزى ها باعث شد تا فرزندان امام على(ع) از بیم دشمنى هاى بنى امیه مزار ایشان را بنابر وصیت خود آن حضرت مخفى کنند و طى سال هاى متمادى آن را پوشیده نگه دارند.ر.ک: مناقب آل ابى طالب، ابن شهرآشوب، ج 3، ص 308، (مؤسسة انتشارات علامه)؛ بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 42، ص 222 – 200، ح 1، باب 127، (مؤسسة الوفا، بیروت). ابن ابى الحدید شارح نهج البلاغه، رویداد به خاکسپارى امیر مؤمنان(ع) را چنین نقل مى کند: «هنگامى که على(ع) به شهادت رسید، فرزندان ایشان تصمیم گرفتند تا قبر ایشان را از بنى امیه پنهان نگه دارند تا مبادا بر ایشان در قبر و یا براى قبر ایشان حادثه اى روى دهد. از این رو در شب شهادت ایشان دست به انجام کارهایى زدند تا کسى از محل خاکسپارى ایشان آگاه نشود. آنها تابوتى را در حالى که از آن بوى کافور استشمام مى شد بر شترى بستند و به سوى مدینه بردند؛ چنان که گروهى گمان کردند که امام را به مدینه مى برند تا در کنار قبر حضرت زهرا(س) دفن نمایند. از سوى دیگر بر اشترى دیگر جنازه اى پیچیده شده گذاشتند و چنان وانمود کردند که مى خواهند آن حضرت را در حیره دفن کنند و در آن جا تعدادى قبر در مکان هاى مختلف کندند. در نهایت کسى جز فرزندان و اصحاب خاص ایشان که آن حضرت را در سحرگاه شب بیست و یکم رمضان در نجف به خاک سپردند، از محل خاکسپارى ایشان هیچ کس دیگر آگاه نشد… و محل دفن ایشان پوشیده ماند. بدین سبب بنى امیه شایعات بسیارى ساختند: گروهى ادعا کردند که جمعى از طایفه طى، شترى را در آن شب یافتند که بر آن شتر صندوقى قرار داشت که راه را گم کرده بود و به ایشان گمان دستیابى به مال و ثروت به آن دست یازیدند و هنگامى که فهمیدند در صندوق چه چیز قرار دارد، از بیم آن که کسى به دنبال آن بیاید، صندوق را با آنچه در آن بود، دفن کردند و شتر را نیز کشتند و خوردند. این شایعه به مذاق بنى امیه خوش آمد تا جایى که ولید بن عقبه در یکى از اشعارش به آن اشاره کرده است: فَإِن یَکُ قَد ضَلَّ البَعیرُ بِحَمْلِهِ فَما کانَ مَهدیّاً وَ لا کانَ هادِیاً اگر شترى که او را حمل مى کرده، گم شده است، پس نه او هدایت کننده بوده است و نه هدایت شده.شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحدید، ج 4، ص 82 – 81، (چاپ کتابخانه آیت اللَّه مرعشى نجفى).
براى آگاهى بیشتر از اقوال و گفتارهاى موجود درباره خاکسپارى امام على(ع) مى توانید به کتاب هایى چون تاریخ خلفا، نوشته سیوطى، ذیل باب ابوالسبطین على ابن ابى طالب(ع) ص 176 و تاریخ طبرى، ج 4، ص 116، حوادث سنه اربعین، مراجعه کنید.
اما به طور خلاصه، عامل اصلى پنهان نمودن مزار امام على(ع) را مى توان در دشمنى بنى امیه با آن حضرت جستجو کرد؛ چرا که هر گونه اطلاع از محل دفن ایشان ممکن بود باعث بى حرمتى و یا حتى نبش قبر آن حضرت شود. بنابر این امام على(ع) در وصیت خود دستور داد تا قبر او را مخفى کنند، هم چنان که قبر همسرش حضرت فاطمه(س) دختر رسول خدا(ص) نیز مخفى بود و هست.
مزار آن حضرت تا حدود صد سال هم چنان مخفى بود تا آن که امام صادق(ع) محل آن را براى عموم مردم آشکار کرد. ر.ک: مناقب آل ابى طالب، ابن شهرآشوب، ج 3، ص 308، (انتشارات علامه). سپس به دستور داود بن على عباس صندوقى بر مزار ایشان نهاده شد و در زمان خلافت هارون عباسى اتاقى بر روى آن ساخته شد و نخستین بقعه بر مزار ایشان بنا گردید.ر.ک: فرحة الغرى فى تعیین قبر امیرالمؤمنین على(ع)، سیدعبدالکریم بن طاووس الحسینى، ص 15، (نشر مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه).
به نقل از مؤسسه آموزشی پژوهشی مذاهب اسلامی
براى آگاهى بیشتر از اقوال و گفتارهاى موجود درباره خاکسپارى امام على(ع) مى توانید به کتاب هایى چون تاریخ خلفا، نوشته سیوطى، ذیل باب ابوالسبطین على ابن ابى طالب(ع) ص 176 و تاریخ طبرى، ج 4، ص 116، حوادث سنه اربعین، مراجعه کنید.
اما به طور خلاصه، عامل اصلى پنهان نمودن مزار امام على(ع) را مى توان در دشمنى بنى امیه با آن حضرت جستجو کرد؛ چرا که هر گونه اطلاع از محل دفن ایشان ممکن بود باعث بى حرمتى و یا حتى نبش قبر آن حضرت شود. بنابر این امام على(ع) در وصیت خود دستور داد تا قبر او را مخفى کنند، هم چنان که قبر همسرش حضرت فاطمه(س) دختر رسول خدا(ص) نیز مخفى بود و هست.
مزار آن حضرت تا حدود صد سال هم چنان مخفى بود تا آن که امام صادق(ع) محل آن را براى عموم مردم آشکار کرد. ر.ک: مناقب آل ابى طالب، ابن شهرآشوب، ج 3، ص 308، (انتشارات علامه). سپس به دستور داود بن على عباس صندوقى بر مزار ایشان نهاده شد و در زمان خلافت هارون عباسى اتاقى بر روى آن ساخته شد و نخستین بقعه بر مزار ایشان بنا گردید.ر.ک: فرحة الغرى فى تعیین قبر امیرالمؤمنین على(ع)، سیدعبدالکریم بن طاووس الحسینى، ص 15، (نشر مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه).
به نقل از مؤسسه آموزشی پژوهشی مذاهب اسلامی