طلسمات

خانه » همه » مذهبی » علت پذيرش قطعنامه 598 توسط حضرت امام (ره) و واقعيات و مصالح مربوط به آن چه بود؟

علت پذيرش قطعنامه 598 توسط حضرت امام (ره) و واقعيات و مصالح مربوط به آن چه بود؟

براي پاسخ به اين پرسش بايد در 4 محور بحث كنيم.
 1. ويژگي و خصوصيت قطعنامه 598.       
 2. اهداف شوراي امنيت از صدور قطعنامه 598.
 3. عوامل و زمينه‌هاي پذيرش قطعنامه 598 توسط ايران.
 4. اثرات و پيامدهاي پذيرش قطعنامه 598 توسط ايران.

ويژگي و خصوصيت قطعنامه 598
در طول جنگ تحميلي از سوي شوراي امنيت 9 قطعنامه و 10 بيانيه صادر شده بود، لكن اهميت و ويژگي منحصر به فرد قطعنامه 598 در اين است كه اوّلاً: قطعنامه 598 تحت عنوان «منازعه بين ايران و عراق» صادر شده است، برخلاف قطعنامه‌هاي قبلي كه تنها اعلان «وضعيت ما بين ايران و عراق» است. ثانياً: در قطعنامه‌هاي قبلي مسأله تعيين متجاوز و عقب‌نشيني براساس قرارداد 1975 مطرح نشده بود، در حالي كه اين دو امر كه نقش تعيين‌كننده‌اي در پذيرش قطعنامه توسط ايران داشت. ثالثاً: اين قطعنامه مفصل‌ترين قطعنامه و از نظر حجم و دقيق ترين از نظر عبارت، نسبت به قطعنامه هاي پيشين بوده و نه تنها توصيه نامة صرف بلكه حالت آمرانه بودن آن غالب و قوي بوده و برخاسته از اعتماد شوراي امنيت و نگراني عميق آن به ادامة جنگ بين ايران و عراق بوده است.[1]

اهداف شوراي امنيت از صدور قطعنامه 598
الف: اعادة حيثيت سازمان ملل متحد به عنوان نهاد حافظ صلح بين‌المللي، زيرا شوراي امنيت با صدور قطعنامه‌اي بي‌حاصل عدم توانائي خود را در اذهان جهان تقويت مي‌كرد، لذا به منظور نمايش قدرت و نشان دادن توانايي و صلاحيت خود در حل مناقشات حاضر شد، تسليم خواست به حق جمهوري  اسلامي ايران شود و امتياز شناسايي آغاز‌گر جنگ را به او بدهد.
ب: جلوگيري از سقوط صدام، حاميان بين‌المللي صدام به خوبي دريافتند كه ايران با تصميمات تهاجمي خود در جنگ ممكن است، رژيم عراق را به سقوط بكشاند، لذا به اين نتيجه رسيدند كه ايجاد حركت سياسي تازه در منطقه ضروري است تا نقش عمليات رزمندگان ايران را در ايجاد تحولات سياسي منطقه بي‌اثر سازد.
ج: تقويت روحيه حاميان رژيم عراق به منظور جلب حمايت بيشتر آنها نسبت به صدام و تشديد روند كمك‌هاي تسليحاتي و سياسي آنها و حفظ وجهه منطقه‌اي جنگ ايران و عراق.[2]

عوامل و زمينه‌هاي پذيرش قطعنامه 598 توسط ايران
1. فشارها و تمهيدات بين‌المللي عليه ايران: رونالد ريگان رئيس جمهور وقت آمريكا در اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل پس از نطق رئيس جمهور ايران در مجمع عمومي گفت: «من از اين فرصت استفاده مي‌كنم و از ايشان مي‌خواهم كه صريحاً و بدون ابهام اعلام دارد كه ايران قطعنامة مصوب شوراي امنيت را كه خواستار برقراري آتش‌بس در جنگ شده است قبول دارد يا نه؟ اگر پاسخ مثبت باشد اين يك گام خوشايند  و يك پيشرفت عمده محسوب مي‌شود و در صورت منفي بودن پاسخ ايران شوراي امنيت راهي جزء اعمالِ مجازات عليه ايران و وادار كردن اين كشور به قبول آتش‌بس پيش رو ندارد»[3] به دنبال اين تهديدات بود كه حمله به هواپيماي مسافربري ايرباس صورت گرفت و 290 نفر از هموطنان ما جان خود را در آن حادثه از دست دادند.
آقاي هاشمي رفسنجاني درباره شرايط و عللي كه باعث پذيرش قطعنامه 598 از سوي ايران شد، اظهار داشتند: اخيراً استكبار جهاني با تمام توان و مجدانه تصميم گرفته بود كه از پيروزي سريع ما ممانعت به عمل آورد و پافشاري ما در اين مقطعِ خاص ممكن بود وارد آمدن خسارات عمده‌اي به مردم ما و عراق را به دنبال داشته باشد نمونة آن قساوت عجيب آمريكائي‌ها در خليج فارس و سرنگوني هواپيماي مسافربري جمهوري اسلامي ايران و قساوت فوق‌العاده صدام در داخل عراق بود كه با بمباران شيميائي هزاران روستا مردم كشور را آواره و متواري كرد و آنان را قتل عام نمود. استفاده گسترده از گازهاي شيميائي در جبهه‌ها توسط صدام نيز يكي از دلايل بود و ملاحظه مي‌شد كه استكبار جهاني به صدام اجازة ارتكاب جنايات بزرگي را داده و امكانات بي‌سابقه و غير قابل باوري را در اختيار او گذاشته بود مجموعه اين شرايط و ادلة ديگر نشان مي‌داد كه مصلحت منطقه و دو ملت ايران و عراق اين است كه قطعنامه پذيرفته شود»[4]اين تهديدات و فشارهاي بين‌المللي به صورت‌هاي مختلف اعمال مي‌شد:
1. محاصره اقتصادي غرب و بويژه آمريكا بر ايران. 2. استراتژي حمايت مستقيم از صدام تحت پوشش حفظ صلح و امنيت بين‌المللي در خليج فارس. 3. تبليغات منفي عليه ايران و معرفي صدام به عنوان چهرة صلح ‌طلب در محافل بين‌المللي، اين جنگ رواني و تبليغات هدف‌‌دار در كنار حضور بي‌سابقه ناوگان‌هاي آمريكائي و متحدانش در خليج فارس شرايط پيچيده‌اي را به وجود آورد كه ايران مظلوم و قرباني تجاوز، جنگ طلب معرفي شود و به همين بهانه رژيم عراق بدون نگراني از تهديد بين‌المللي حجم حملات شيميائي و بمب‌هاي شيمياي و ميكروبي را چند برابر كرده بود. حجم انهدام بمب‌هاي شيميايي و ميكروبي توسط كارشناسان سازمان ملل پس از تجاوز عراق به كويت عمق فاجعه را به خوبي نشان مي‌دهد.
2. وضعيت نامطلوب اقتصادي ايران و فشارهاي داخلي اقتصادي
تحريم اقتصادي غرب و كاهش شديد قيمت نفت و كاهش درآمد ارزي ايران در مقاطع پاياني جنگ نيز در پذيرش قطعنامه توسط ايران بي‌تأثير نبود، هرچند عامل عمده تهديدات و فشارهاي سياسي و اقتصادي بين‌المللي عليه ايران بود، بنابراين با توجّه به شرايط مذكور راهي براي ايران جزء قبول قطعنامه 598 باقي نمانده بود.
اثرات و پيامدهاي پذيرش قطعنامه 598 توسط ايران از جهت سياسي و در بعد بين‌المللي قابل توجّه بود.
«متأسفانه تبليغات جهاني ما را جنگ افروز و جنگ‌طلب معرفي كرده و صدام و حزب بعث متجاوز كه تمامي قوانين را نقض كرده ولي چون يك شعار مشخص دارد، يعني قطعنامه را پذيرفته و حاضر به قضاوت بين‌الملل است به صورتي عوام فريبانه صلح‌طلب معرفي شده است با اين كار يعني قبول قطعنامه 598 ما نشان داديم كه در اين زمينه انعطاف‌پذير هستيم، ما هرگز قطعنامه را رد نكرده بوديم بلكه شرطي «تعيين متجاوز» روي آن گذاشتيم.[5] «تا امروز آنها اين بهانه را مطرح مي‌كردند كه ايران جنگ‌طلب است و صلح را نمي‌پذيرد، ولي به دنبال پذيرش قطعنامه از سوي ايران در همين گام‌هاي اول به دنيا ثابت شد كه جنگ‌طلب اصلي كيست؟»[6] تا زماني كه دشمن در جبهه‌هاي نظامي به ما حمله مي‌كرد وظيفة ما دفاع نظامي بود و هنگامي كه پس از صدور قطعنامه 598 استراتژي ضربه را از جبهه نظامي به جبهة سياسي كشاند ما هم لازم بود متناسب با اين جبهه شيوة دفاعي اتخاذ مي‌كرديم به همين خاطر امام راحل (ره) فرمود: «كه من معتقد به همان شيوة دفاع و مواضع اعلام شده تا چند روز قبل بودم و اكنون به دليل حوادث پيش آمده… با قبول قطعنامه موافقت مي‌كنم».[7]اگرچه امام راحل (ره) با قبول قطعنامه موقعيت نظام جمهوري اسلامي را در شرايط ايجاد شده حفظ كرد و دشمن را از اشغال حتي يك وجب خاك ايران كه در تاريخ جنگ‌ها بي‌سابقه است، پس از هشت سال مبارزه نا اميد كرد، لكن اين تصميم به منزلة پايان مبارزه نبوده است بلكه تغيير استراتژي و اتخاذ شيوة جديدي از مبارزه در جبهة سياسي بوده است. بطوري كه در اين زمينه فرمودند: «قبول قطعنامه از طرف جمهوري اسلامي ايران به معناي حلّ مسأله جنگ نيست با اعلام اين تصميم حربه‌هاي تبليغات جهانخواران عليه ما كُند شده است».[8]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. بررسي حقوقي ـ سياسي تجاوز رژيم عراق به جمهوري اسلامي ايران، نوشته اسماعيل منصوري لاريجاني.
2. انقلاب اسلامي، جنگ تحميلي و نظام بين‌الملل، تدوين دفتر بررسي‌هاي سياسي.

پي نوشت ها:
[1] . روزنامه جمهوري اسلامي، 21/9/1374.
[2] . روزنامة جمهوري اسلامي، 21/9/1374.
[3] . روزنامة رسالت، 31/6/66.
[4] . روزنامه جمهوري اسلامي، 2/4/1367.
[5] . هاشمي رفسنجاني، علي اكبر، روزنامه جمهوري اسلامي، 21/9/1374.
[6] . روزنامه اطلاعات، 20/5/1367.
[7] . روزنامه اطلاعات، 30/4/1367.
[8] . اسماعيل منصوري لاريجاني، بررسي حقوقي ـ سياسي تجاوز رژيم عراق به جمهوري اسلامي ايران، ص 161.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد