خانه » همه » مذهبی » علل ترس از مرگ را بيان کنيد وچکار کنيم که از آن نترسيم؟

علل ترس از مرگ را بيان کنيد وچکار کنيم که از آن نترسيم؟

قبل ازپرداختن به پاسخ ذکر اين نکته ضروري است که ترس از مرگ تا حدودي در بسياري از افراد ديده مي شوداما اگر روند عادي زندگي را مختل کند غير طبيعي است که نياز به  مراجعه حضوري به روان شناس باليني مي باشد.

عوامل ترس از مرگ:
مهمترين عوامل روان شناختي ترس از مرگ عبارتند از:
1. احتمال اين كه با مرگ، حقيقت انسان و حيات او خاتمه مي يابد.
2. مرگ امري ناشناخته است و ما از مرگ خود تجربه اي نداريم، از اين رو نمي دانيم كه پس از مرگ چه خواهد شد و بر ما چه خواهد گذشت.
3. هر انساني بايد به تنهايي با مرگ مواجه شود، چه بسا اگر مي توانستيم، با يكديگر آن را تجربه كنيم، چنين هراسناك نبود.
4. مرگ ميان انسان و جاه، مقام، اموال، دوستان و خويشان اش جدايي مي افكند.
5. با رسيدن مرگ همة اميدها و آرزوهاي آدمي از دست رفته و پايان يافته خواهد بود.
6. انسان حمايت فرد متوفي و پايگاه امن قبلي را از دست داده به حساب مي آورد.
همة اين عوامل يا برخي از آن ها ممكن است باعث ترس از مرگ شود. در برخي موارد، آگاهي از گناهان خودمان و نداشتن توشه اي براي آخرت، دلبستگي شديد به دنيا و امور آن، ترس از جهنم و عذاب الهي باعث مي شود كه ما از مردن بترسيم.
روان شناسان تحقيقات زيادي در اين باره انجام داده و معتقدند ترس از مرگ تا حدودي كاملاً طبيعي است زيرا مي تواند در تنظيم رفتار انسان نقش مثبت داشته باشد. يعني باعث مي شود كه بر اعمال و رفتار خود نظارت و كنترل داشته باشيم. فقط موقعي ترس از مرگ غير طبيعي و ناهنجار است كه به صورت سدّي در راه زندگي در آيد و مانع رشد و تكامل انسان شود.
بنابراين ترس از مرگ بايد در ما وجود داشته باشد، هيچ بشري نمي تواند دلواپسي از مردنِ خود نداشته باشد. نهايت كاري كه ما مي توانيم اين است كه اين ترس را در حدّ معقول و مطلوب آن نگه داريم و اجازه ندهيم كه به يك ترس نابهنجار تبديل شود و مانع تلاش و اميد در ما شود.[1]فكر مردن سخت است مگر آن كه ياد بگيريم مرگ بخش مهمي از زندگي است و پس از مرگ شيرين ترين زندگي از آنِ مؤمنين است و او را غريبه اي هولناك نپنداريم. فقط با درك كامل از معناي مرگ با جهان بيني الهي است كه مي توانيم، از پيامدهاي منفي ترس از آن جلوگيري كنيم.
از نظر اسلام نيز انسان ضمن آن كه به فنا پذير بودن خود كاملاً آگاه است و هميشه به ياد مرگ است، بايد آن چنان با عشق و اميد زندگي كند كه گويا هرگز نمي ميرد.[2] امام علي _ عليه السلام _ مي فرمايد: «اكثر ذكر الموت و ذكر ما تهجم عليه و تنضي لبداعوت اليه؛[3] فراوان به ياد مرگ باش و دربارة پيشامدهاي پس از مرگ بينديش».
در روايات ديگر نيز توصيه شده كه بايد به ياد مرگ بود و هيچ گاه نبايد از مرگ غفلت كرد. امّا ياد مرگ بايد به گونه اي باشد كه انسان خود را براي آن آماده كند، نه اين كه از آن بترسد و سعي كند از آن فرار نمايد.
علي _ عليه السلام _ با اين كلمات گهربارش نگرش تازه اي در ما به وجود مي آورد و مرگ و مردن را به گونه اي تفسير و تحليل مي كند كه اگر معناي واقعي آن را درك كنيم، هيچ گاه از مرگ نخواهيم ترسيد.
براي افرادي كه اهل معصيت هستند، مرگ مي تواند ترسناك باشد؛ زيرا بعد از مرگ به عذاب الهي دچار خواهند شد. اما براي افراد نيكوكار و مؤمن، مرگ و مردن لذت بخش و گوارا است؛ زيرا به ملاقات پروردگار خود مي رود و از نعمت هاي الهي در جهان پس از مرگ استفاده مي كند.
شايد هيچ يك از ما بدون گناه نباشيم، امّا هنوز كه نمرده ايم و فرصت توبه و انجام كارهاي خوب و اعمال شايسته را داريم، چه خوب است كه با انجام عبادات و اعمال نيك توشه اي براي آخرت خود فراهم كنيم. در اين صورت است كه ترس از مرگ نيز از بين مي رود.

درمان ترس از مرگ:
يگانه عامل ترس از مرگ، جهل و ناداني ما است. فكر مي كنيم با مردن، زندگي ما پايان مي يابد. در اديان الهي و به ويژه دين مقدس اسلام، مرگ به معناي فنا و نابودي نيست؛ بلكه مرگ حيات دوباره و انتقال از يك جهان به جهان ديگر است. شخصي از امام جواد _ عليه السلام _ پرسيد: چرا عده اي از مسلمانان از مرگ هراسانند و از آن مي ترسند؟  امام جواد _ عليه السلام _ فرمود: زيرا آنها مرگ را نمي شناسند از اين رو از آن خوششان نمي آيد، اگر آن را مي شناختند و از دوستان خدا بودند، آن را دوست داشتند و مي دانستند كه آخرت براي آنها بهتر از دنيا است. سپس امام جواد براي روشن شدن مطلب، اين مثال را زد و فرمود: چرا كودك دارويي را كه برايش مفيد است، نمي خورد؟ او گفت: به خاطر اين كه به فايدة دارو آگاه نيست. امام جواد فرمود: سوگند به آن كسي كه محمد _ صلّي الله عليه و آله _ را به حق مبعوث كرد، كسي كه خود را براي مرگ، آماده كند، فايدة آن مرگ براي او از فايدة اين دارو براي بيمار بيشتر است. سپس فرمود: اگر افراد معناي مرگ را مي دانستند و خود را براي مرگ آماده مي كردند، با علاقه از مرگ استقبال مي كردند.
روزي امام جواد _ عليه السلام _ به بالين بيماري رفت و ديد گريه مي كند و از مرگ مي ترسد. امام جواد _ عليه السلام _ به او فرمود: «اي بندة خدا! از اين رو از مرگ مي ترسي كه آن را نمي شناسي، هرگاه بدنت پر از چرك گردد و زخم ها و بيماري هاي پوستي بردارد، و تو بداني كه اگر به حمام بروي و بدن خود را شستشو بدهي، همة آن چرك ها و زخم ها برطرف مي گردد آيا با علاقه به حمام براي شستشو مي روي؟ و يا رفتن بر حمام را دوست نداري؟ او عرض كرد: اي فرزند رسول خدا، دوست دارم كه به حمام بروم، امام جواد _ عليه السلام _ فرمود: فذلك الموت هو ذلك الحمّام؛ آن مرگ همان حمام است، و آخرين مرحله براي پاك شدن انسان از چرك ها و معصيت هاي دنيا. پس هرگاه بر مرگ وارد شدي و از آن گذشتي، از هرگونه غم و اندوه و رنج نجات مي يابي و به سرور و شادي مي رسي، در اين هنگام آن فرد آرامش يافت.[4]اين روايات نشان مي دهد كه علت اصلي ترس از مرگ، نداشتن شناخت درست از آن است. اگر ما بپذيريم كه مرگ پايان راه نيست و سعي كنيم اعمال شايسته بيشتر هم انجام بدهيم تا بيم و هراسي از عذاب الهي نداشته باشيم، در آن صورت از مرگ نخواهيم ترسيد. خداوند مي فرمايد: «ولا تيأسوا من روح الله، انّه لاييأس من روح الله الا القوم الكافرون؛[5] از رحمت خدا نا اميد نشويد، زيرا جزء گروه كافران كسي از رحمت خدا مأيوس نمي گردد».
و در آخر اين كه در توجه به آيات عذاب و رحمت الهي بايد اعتدال داشته باشيم نه آن قدر بي جهت و بدون عمل اميدوار شويم كه از اعمال صالح بازمانيم و نه آن قدر مأيوس كه افسرده و نگران باشيم بايد در حالت اميد و ترس باشيم تا از حركت به سوي رشد باز نمانيم.

نكته:
نظام اعتقادي و باورها را دست كم نگيريم با تفكر و مطالعه و مشورت با علماء به اين باورها عمق ببخشيم تا با همة وجودمان به آنها باور داشته باشيم آنگاه است كه در پرتو آن نيازهاي فطري ما برطرف مي شود. در اين نظام با تمام وجود باور مي كنيم كه مرگ پايان زندگي نيست و آن ورود به يك دورة تكاملي براي انسان هاست كسي كه اين باور را داشته باشد مسلماً با مرگ عزيزش بيمار و افسرده نمي شود.[6]

نكات كاربردي:
1. دربارة حقيقت مرگ، مطالعه كنيد، تا باور نماييد كه مرگ پايان راه نيست. دربارة زندگي امام خميني (ره) تفكر كنيد كه چه چيز باعث شد او هنگام مرگ بگويد با دلي آرام و قلبي مطمئن به جوار حق مي روم. و يا چگونه در كربلا فرزند امام حسن _ عليه السلام _ به عمويشان امام حسين _ عليه السلام _ مي گويد: مرگ برايم شيرين تر از عسل است.
2. اعمال شايسته انجام دهيد و به فضل و رحمت الهي اميدوار باشيد.
3. به آيات رحمت الهي (پاداش هاي بهشتي، رحمت وسيع و باغ هاي باصفاي بهشتي و جويبارها) تمركز داشته باشيد. و سعي كنيد به ابعاد مثبت زندگي آخرت تمركز كنيد مثل نعمت هاي بهشتي، همجواري با انبياء، لذت هاي جاويد، نبود بيماري و رنج، زندگي جاويد، از طرفي نيز به قول خداوند و ائمه _ عليهم السلام _ اعتماد كنيد همانهايي كه هرگز خلف وعده نمي كنند بي ترديد روايتي از امام رضا _ عليه السلام _ را شنيده ايد كه ايشان فرمودند: هنگام مرگ به بالين كسي مي آيم كه مرا زيارت كرده و يا روايت هايي كه مي گويند مرگ مؤمن مثل بوئيدن گل است يعني فرد مؤمن به خواست خدا به راحت ترين و شادترين وجه به ملاقات خدا مي رود تا جايي كه ائمه _ عليهم السلام _
گفته اند مثل گذشتن از پل يا كندن لباس هاي كثيف و پوشيدن لباس هاي تميز است. پس بايد با اميد به اين امر مطيع دستورات خدا باشيم.
4. توصيه مي كنيم با افرادي كه نشاط معنوي دارد و ديدشان به دين و زندگي باز است، همنشيني و رفت و آمد بيشتري كنيد. گاهي مادراني هستند كه چند فرزندشان شهيد شده اند وقتي انسان پاي صحبت هاي آنها مي نشيند به حال آن ها و بينش خوبشان غبطه مي خورد. مسلماً همنشيني با اين افراد ديد انسان را به زندگي حقيقي روشن تر مي كنند همان گونه كه زمان جنگ تحميلي فضاي معنوي كشور كاري كرده بود كه زن و مرد، پير و جوان شهادت طلب بودند و از مرگ واهمه اي نداشتند.
5. در صورتي كه اين افكار خيلي زياد و آزار دهنده است از مشاوره با روان شناس باليني كمك بگيريد تا با شيوه هاي روان شناختي به شما آرامش دهد و زندگي را برايتان نشاط بخش كنند. خداوند در سورة زمر آية 54 با لحني  مهربان آميز و سرشار از محبت به ما گفته: «اي بندگانم كه با گناه بر خود اسراف كرده ايد از رحمت وسيع و بيكران من نا اميد نباشيد من با توبة شما گناهانتان را مي بخشم» پس چه خوب است به نداي اين مهربان خداي گوش دل بدهيم. گاهي ناراحتي هاي ما به خاطر احساس گناه و گناهان گذشته است، چه خوب است كه با شستشوي خود در درياچة تميز توبه دل خود را پاك پاك و لايق ديدار حق كنيم، آنگاه است كه خود خدا دلمان را سرشار از امنيت و آرامش مي كند و اين امر وعده خداست كه كساني كه ايمان آورده اند و به خود و ديگري ظلم نكردند و نسبت به گذشته گناه آلودند و توبه كردند دلشان را سرشار از امنيت و آرامش مي كنم.
6. سعي كنيد با شنيدن سخنراني هاي مذهبي و خواندن كتاب هاي ديني بينش خود را نسبت به زندگي، جايگاه ما در هستي، خداوند تقويت كنيد.
7. براي اوقات فراغت خود حتماً برنامه ريزي كنيد. سعي كنيد ذهنتان بي كار نماند و موقع انجام كارهاي منزل به تلويزيون و برنامه هاي آن گوش كنيد. در برنامة خود برنامة قرآن و زندگي و برنامه هاي راديو معارف را بگنجانيد. توجه داشته باشيد كه اگر ذهن را با برنامه هاي كاري، ديني و … مشغول نكنيد منشأ افكار بد و منفي مي گردد.
8. به امام زمان (عج) كه ناظر اعمال و افكار ماست، توسل نماييد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. اسلام در كنار داغديدگان (شهيد ثاني)، ترجمة سيد محمدباقر حجتي، نشر جوانه رشد.
2. اصول عقايد، آيت الله ناصر مكارم شيرازي، مطبوعاتي هدف، (بحث معاد).
3. معاد شناسي، حسيني طهراني.
4. معاد و جهان پس از مرگ، آيت الله مکارم، انتشارات هدف.
 
پي نوشت ها:
[1] . اينياس، لِپ؛ روان شناسي مرگ، ترجم: رفيعي، تهران، انتشارات خجسته، 1375، ص 79- 89.
[2] . مالكي اشتري، ابن ابي فراس، تنبيه الخواطر و نزهته النواظر، نجف، مكتبة الحيدريه، 1384 ق، ص 553.
[3] . نهج البلاغه، خطبة 31، وصيت اميرالمؤمنين _ عليه السلام _ به امام حسن مجتبي _ عليه السلام _.
[4] . اشتهاردي، محمدمهدي؛ عالم برزخ در چند قدمي ما، انتشارات نبوي، چاپ اول،1371، ص 68- 70.
[5] . يوسف/ 87.
[6] . خلجي، امان الله، خودشناسي در آئين مذهب و روان شناسي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1378، ص 27، (اقتباس).

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد