یکى از ویژگى هاى اختصاصى رسول اللَّه(صلى الله علیه وآله)، امکان ازدواج بیش از چهار همسر به صورت عقد دائم بودمجمع البیان، ج 8، ص 364. که دیگران در این ویژگى، شریک نبودند؛ البته این عدم محدودیت، بیش از ده سال دوام نیافت و پس از آن، ازدواج تازه براى آن حضرت تحریم شدسید محمد حسین طباطبایى، فرازهایى از اسلام، ص 174. که آیه 52 سوره احزاب، بدان اشاره دارد. از این رو، آزادى ازدواج نامحدود در یک دوره ده ساله، همگان را به رمز گشایى این حکمت الهى سوق مى دهدو از دیگر سو اگر سخنى در باره ازدواج هاى متعدد مطرح است، درباره مقطع پس از رحلت نخستین همسر پیامبر است؛ زیرا ازدواج هاى متعدد او در 13 سال آخر عمر، یعنى در حد فاصل سنین 50 تا 63 سالگى رخ داد؛ دوره اى که سال هاى پایانى اقامت در مکه و دوران اقامت در مدینه را شامل مى شود. به طور قطع، آن ازدواج ها، عوامل گوناگون دینى، سیاسى، اجتماعى و اقتصادى داشت و براى حل مشکلات جارى بود؛ زیرا سن 50 سالگى، اقتضایى براى خوش گذرانى جنسى مرد ندارد. علاوه بر این، بسیارى از زنانى که پیامبر با آنان ازدواج کرد، بیوه بودند؛ جز یک نفر و اکثراً از جهت سنى بالا و حتى پیر بودند و برخى بارها با ناسازگارى ها و حسادت هاى زنانه، پیامبر(صلى الله علیه وآله) را مى آزردند.ر.ک: تحریم (66)، آیه 1 – 5. معلوم است که این روش و این نوع ازدواج، روش شهوت رانان نیست. با این محاسبه، یک انسانِ محقق دوراندیش، نمى تواند براى آن حضرت، انگیزه هاى شهوانى در نظر بگیرد؛ چون ازدواج هاى متعدد، هنگامى ناپسند است که بر محور امیال جنسى استوار باشد که درباره پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)، چنین برداشتى، ناصواب است. همچنین انسان هاى شهوات ران و تنوع طلب، معمولاً از ازدواج هاى دائم شانه خالى مى کنند و به کامرانى هاى گذرا و آنى مى پردازند؛ در حالى که در زندگى پیامبر، چنین امرى مشاهده نشد.
بعد از توجه به مطالب فوق ، علت ازدواج هاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) را در موارد ذیل، مى توان تحلیل کرد:
1 – ازدواجهای پیامبر در بسیاری از موارد جنبة سیاسی داشته و برای کاستن از دشمنی، یا ایمان آوردن و یا طرح دوستی و جلب محبت و علاقه اشخاص و یا قبایل به اسلام بوده است که حتی گاهی به خاطر این ازدواجها تمام افراد یک قبیله مسلمان میشدند، از جمله ازدواجهای مصلحتی پیامبر گرامیازدواج با صفیه (دختر حی بن اخطب رئیس قبیله بنی نضیر) ازدواج با حفصه (دختر عمر)، جویره (دختر حارث، رئیس قبیله بنی مصطلق که باعث شد پدر، برادران و بسیاری از قبیله مذکور به اسلام ایمان آوردند.( ر.ک: فروغ ابدیّت، آیت الله جعفر سبحانی، ج 2، ص 171، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم. )
2 -از آنجا که پیامبر با عدة محدود و کمی از یارانش بر ضد تمام عقاید خرافی دوران خود قیام کرد، بنابراین به طور طبیعی تمام اقوام و قبیلههای مختلف آن محیط بر ضد او بسیج شده بودند و پیامبر برای این که از گزند برخی اشخاص و قبایل در امان باشد و یا باعث ایمان آوردن آنها به اسلام شود، از طریق ازدواج، با آنان رابطة خویشاوندی (که محکمترین رابطه در میان عرب جاهلی بود) برقرار میکرد.( ر.ک: تفسیر نمونه، همان، ج 17، ص 381ـ382. )
3 -برخی دیگر از ازدواجهای پیامبر به خاطر شکستن آداب و رسوم غلط جاهلی بوده است، مثل ازدواج با زینب که قرآن مجید در سوره احزاب، آیه 37، به آن اشاره و میفرماید: هنگامی که زید زینب را طلاق داد، او را به ازدواج تو درآوردیم، تا برای افراد با ایمان درباره همسران پسرخوانده خود هنگامی که آنها را طلاق میدهند محدودیتی نباشد.(احزاب،37ـ38)
ازدواج پیامبر با زینب افزون بر باطل کردن یک سنت غلط(حرمت ازدواج با پسر خوانده در نظر اعراب) بزرگترین الگوی مساوات و برابری قرار گرفت، زیرا رهبر بزرگوار اسلام با زنی ازدواج کرد که درگذشته همسر بردة آزاد شده او بود و در دنیای آن روز چنین ازدواجی، با آداب و رسوم و شئون اجتماع مخالف بود و حتی اقدام شجاعانه پیامبر گرامی اعتراض و انتقاد منافقان و جاهلان آن زمان را برانگیخت و خداوند در آیات مذکور (احزاب، 37ـ38) جواب آنها را داده است.( ر.ک: فروغ ابدیت، همان، ص 113ـ114. )
4- بعضی دیگر از ازدواجهای پیامبر گرامیبه خاطر تأمین نیاز اقتصادی بیوه زنان بیسرپرست انجام میگرفت به خصوص افرادی که سرپرست خود را به خاطر اسلام و حفظ دین خدا در جبهه و نبردها با دشمنان از دست داده بودند مثل سوده، و ام سلمه ، زیرا آنها بعد از شهادت همسرانشان کسی را نداشته و زندگی برای یک زن بیسرپرست در جامعة آن روز بسیار سخت و مشکل بود
5) دلجویى از زنان، به دلیل آسیب هایى که آنان به خاطر پذیرش اسلام، متحمل شدند؛ مانند ازدواج با ام حبیبه که دختر ابو سفیان بود.
6) آزادسازى اسیران و بردگان؛ مانند ازدواج با جویریه.ر.ک: المیزان، ج 4، ص 195 ؛ علامه طباطبایى، بررسى هاى اسلامى، ص 132 – 139؛ مؤسسه در راه حق، نگرشى کوتاه به زندگى پیامبر اسلام، ص 29؛ رسولى محلاتى، تاریخ انبیاء، ج 3، ص 475.
7-برای قضاوت در مورد هر مسئله ای یکی از عوامل مهم و اساسی در قضاوت صحیح بررسی شرائط و وضعیت زمان وقوع آن قضیه است تعدد زوجات در آن زمان، در منطقه عربستان(و شاید در مناطق دیگر )، یک امر عادى و متداول بود و مختص به رسول خدا نبود و با مسائل هر زمان و مکان، باید با توجه به معیارها و استانداردهاى همان زمان و مکان، نگاه کرد. رسول خدا(صلى الله علیه وآله) با بسیارى از رسوم زمان خود که در تضاد با اهداف و اصول تربیتى اسلام نبودند، مخالفتى نکرد؛ بلکه با واقع گرایى با آنها رو به رو شدواگر هم در تضاد با اسلام بود کم کم آنها را تصحیح نموده و یا از اساس، برطرف ساخت.
8 – پیامبر در سن 25 سالگى با خدیجه کبرى که 28 ساله بود، ازدواج کرد و دوران جوانى و میان سالى را با او گذراند و تا 50 سالگى، یعنى سال دهم بعثت، فقط با آن بانوى بزرگ زیست و تا هنگام درگذشت حضرت خدیجه، با کسى ازدواج نکرد. از این رو، اگر او شهوت ران بود، با زنى مسن تر از خود وصلت نمى کرد و 25 سال آغازین زندگى زناشویى و شور جوانى را با او نمى گذرانید و یا همزمان با زنانى دیگر، پیوند زناشویى مى بست.
9-اگر نیم نگاهی به زندگی پادشاهان هوسران که برای شهوترانی هر چه بیشتر به تشکیل حرم سرا اقدام می کردند ، بیندازیم هیج وجه مشترکی یافت نمی شود ،زندگی همسران پیامبر همسطح سایر مردم و حتی پائین تر بود و در اطراف مسجد النبی در اطاقهائی ساده و بی آلایش روزگار می گذراندند و از حقوقی مساوی با سایر مسلمانان برخوردار بودند .وپیامبر اسلام (ص) باتحمل گرسنگی و مرارتها هرگز حاضر نبودند که برای همسران خو یش امکانات ویژهای در نظر بگیرند.
دیدگاه برخی از مستشرقین
در پایان اقرار و اعتراف برخی ازمستشرقین دراین باره شنیدنى است
الف) جان دیون پورت انگلیسى مى گوید: با این که در آن زمان، زیاد زن گرفتن کار بدى نبود، ولى با این حال، حضرت محمد(صلى الله علیه وآله) تا پنجاه سالگى با یک زن زندگى کرد و تا خدیجه زنده بود، زن دیگرى نگرفت. آیا ممکن است کسى شهوت ران باشد و هیچ مانعى هم براى زن گرفتن در کار نباشد، با این حال، با یک زن زندگى کند؛ آن هم با زنى که سنّ بالایى داشته باشد؟عقیقى بخشایشى، همسران پیامبر، ص 78.
ب) توماس کارلایل مى گوید: به رغم دشمنان، حضرت محمد(صلى الله علیه وآله)، هرگز شهوت پرست نبود و این تهمت، بى انصافى است.همان.
بعد از توجه به مطالب فوق ، علت ازدواج هاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) را در موارد ذیل، مى توان تحلیل کرد:
1 – ازدواجهای پیامبر در بسیاری از موارد جنبة سیاسی داشته و برای کاستن از دشمنی، یا ایمان آوردن و یا طرح دوستی و جلب محبت و علاقه اشخاص و یا قبایل به اسلام بوده است که حتی گاهی به خاطر این ازدواجها تمام افراد یک قبیله مسلمان میشدند، از جمله ازدواجهای مصلحتی پیامبر گرامیازدواج با صفیه (دختر حی بن اخطب رئیس قبیله بنی نضیر) ازدواج با حفصه (دختر عمر)، جویره (دختر حارث، رئیس قبیله بنی مصطلق که باعث شد پدر، برادران و بسیاری از قبیله مذکور به اسلام ایمان آوردند.( ر.ک: فروغ ابدیّت، آیت الله جعفر سبحانی، ج 2، ص 171، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم. )
2 -از آنجا که پیامبر با عدة محدود و کمی از یارانش بر ضد تمام عقاید خرافی دوران خود قیام کرد، بنابراین به طور طبیعی تمام اقوام و قبیلههای مختلف آن محیط بر ضد او بسیج شده بودند و پیامبر برای این که از گزند برخی اشخاص و قبایل در امان باشد و یا باعث ایمان آوردن آنها به اسلام شود، از طریق ازدواج، با آنان رابطة خویشاوندی (که محکمترین رابطه در میان عرب جاهلی بود) برقرار میکرد.( ر.ک: تفسیر نمونه، همان، ج 17، ص 381ـ382. )
3 -برخی دیگر از ازدواجهای پیامبر به خاطر شکستن آداب و رسوم غلط جاهلی بوده است، مثل ازدواج با زینب که قرآن مجید در سوره احزاب، آیه 37، به آن اشاره و میفرماید: هنگامی که زید زینب را طلاق داد، او را به ازدواج تو درآوردیم، تا برای افراد با ایمان درباره همسران پسرخوانده خود هنگامی که آنها را طلاق میدهند محدودیتی نباشد.(احزاب،37ـ38)
ازدواج پیامبر با زینب افزون بر باطل کردن یک سنت غلط(حرمت ازدواج با پسر خوانده در نظر اعراب) بزرگترین الگوی مساوات و برابری قرار گرفت، زیرا رهبر بزرگوار اسلام با زنی ازدواج کرد که درگذشته همسر بردة آزاد شده او بود و در دنیای آن روز چنین ازدواجی، با آداب و رسوم و شئون اجتماع مخالف بود و حتی اقدام شجاعانه پیامبر گرامی اعتراض و انتقاد منافقان و جاهلان آن زمان را برانگیخت و خداوند در آیات مذکور (احزاب، 37ـ38) جواب آنها را داده است.( ر.ک: فروغ ابدیت، همان، ص 113ـ114. )
4- بعضی دیگر از ازدواجهای پیامبر گرامیبه خاطر تأمین نیاز اقتصادی بیوه زنان بیسرپرست انجام میگرفت به خصوص افرادی که سرپرست خود را به خاطر اسلام و حفظ دین خدا در جبهه و نبردها با دشمنان از دست داده بودند مثل سوده، و ام سلمه ، زیرا آنها بعد از شهادت همسرانشان کسی را نداشته و زندگی برای یک زن بیسرپرست در جامعة آن روز بسیار سخت و مشکل بود
5) دلجویى از زنان، به دلیل آسیب هایى که آنان به خاطر پذیرش اسلام، متحمل شدند؛ مانند ازدواج با ام حبیبه که دختر ابو سفیان بود.
6) آزادسازى اسیران و بردگان؛ مانند ازدواج با جویریه.ر.ک: المیزان، ج 4، ص 195 ؛ علامه طباطبایى، بررسى هاى اسلامى، ص 132 – 139؛ مؤسسه در راه حق، نگرشى کوتاه به زندگى پیامبر اسلام، ص 29؛ رسولى محلاتى، تاریخ انبیاء، ج 3، ص 475.
7-برای قضاوت در مورد هر مسئله ای یکی از عوامل مهم و اساسی در قضاوت صحیح بررسی شرائط و وضعیت زمان وقوع آن قضیه است تعدد زوجات در آن زمان، در منطقه عربستان(و شاید در مناطق دیگر )، یک امر عادى و متداول بود و مختص به رسول خدا نبود و با مسائل هر زمان و مکان، باید با توجه به معیارها و استانداردهاى همان زمان و مکان، نگاه کرد. رسول خدا(صلى الله علیه وآله) با بسیارى از رسوم زمان خود که در تضاد با اهداف و اصول تربیتى اسلام نبودند، مخالفتى نکرد؛ بلکه با واقع گرایى با آنها رو به رو شدواگر هم در تضاد با اسلام بود کم کم آنها را تصحیح نموده و یا از اساس، برطرف ساخت.
8 – پیامبر در سن 25 سالگى با خدیجه کبرى که 28 ساله بود، ازدواج کرد و دوران جوانى و میان سالى را با او گذراند و تا 50 سالگى، یعنى سال دهم بعثت، فقط با آن بانوى بزرگ زیست و تا هنگام درگذشت حضرت خدیجه، با کسى ازدواج نکرد. از این رو، اگر او شهوت ران بود، با زنى مسن تر از خود وصلت نمى کرد و 25 سال آغازین زندگى زناشویى و شور جوانى را با او نمى گذرانید و یا همزمان با زنانى دیگر، پیوند زناشویى مى بست.
9-اگر نیم نگاهی به زندگی پادشاهان هوسران که برای شهوترانی هر چه بیشتر به تشکیل حرم سرا اقدام می کردند ، بیندازیم هیج وجه مشترکی یافت نمی شود ،زندگی همسران پیامبر همسطح سایر مردم و حتی پائین تر بود و در اطراف مسجد النبی در اطاقهائی ساده و بی آلایش روزگار می گذراندند و از حقوقی مساوی با سایر مسلمانان برخوردار بودند .وپیامبر اسلام (ص) باتحمل گرسنگی و مرارتها هرگز حاضر نبودند که برای همسران خو یش امکانات ویژهای در نظر بگیرند.
دیدگاه برخی از مستشرقین
در پایان اقرار و اعتراف برخی ازمستشرقین دراین باره شنیدنى است
الف) جان دیون پورت انگلیسى مى گوید: با این که در آن زمان، زیاد زن گرفتن کار بدى نبود، ولى با این حال، حضرت محمد(صلى الله علیه وآله) تا پنجاه سالگى با یک زن زندگى کرد و تا خدیجه زنده بود، زن دیگرى نگرفت. آیا ممکن است کسى شهوت ران باشد و هیچ مانعى هم براى زن گرفتن در کار نباشد، با این حال، با یک زن زندگى کند؛ آن هم با زنى که سنّ بالایى داشته باشد؟عقیقى بخشایشى، همسران پیامبر، ص 78.
ب) توماس کارلایل مى گوید: به رغم دشمنان، حضرت محمد(صلى الله علیه وآله)، هرگز شهوت پرست نبود و این تهمت، بى انصافى است.همان.