خانه » همه » مذهبی » علم خواه بنده از نظر بلاغت و فصاحت بیان و شهامت در بحث ها و گفتگو ها (بنده دانشجو هستم و در اتاقی که هستم همه سنی اند و موقع بحث ها این مشکلات رو دارم) خیلی مشکل دارم مرا راهنمایی کنید.

علم خواه بنده از نظر بلاغت و فصاحت بیان و شهامت در بحث ها و گفتگو ها (بنده دانشجو هستم و در اتاقی که هستم همه سنی اند و موقع بحث ها این مشکلات رو دارم) خیلی مشکل دارم مرا راهنمایی کنید.

[کامل از کد34646]سخنورى مهارتى است که با داشتن برخى ابزارهاى لازم با تمرین و ممارست بدست مى آید. و همانطور که یکى از سخنرانان زبر دست گفته یک هنر است طبیعى است در هر هنرى اصول خاصى خود و شیوه هاى مشخص دارد. ما در اینجا به برخى اصول و روشهاى لازم براى تقویت قدرت نطق و سخن گفتن را بیان مى کنیم و امیدواریم مفید واقع شود. 1. قبل از هر چیز باید خزینه ى لغات خود را گسترش داد. در صورتى که انسان از واژه ها، کلمات و جملات ترکیبى و اصطلاحات زیادى در حافظه ى خود داشته باشد هنگام سخن گفتن به دنبال کلمه و جمله اى نخواهد گشت و از کلمات مختلف و متکثرى که در حافظه خود دارد استفاده کرده و متوقف نخواهد شد. و این امر در گرو مطالعه زیاد است بنابراین باید زیاد مطالعه کرد مطالعه در زمینه هاى مختلف و مورد علاقه. 2. آشنایى با ادبیات فارسى که نقش زیادى در جمله بندى و ترکیب جملات دارد، شرط دوم پیدا کردن این مهارت است. در این زمینه خواندن متون ادبى مثل گلستان و بوستان سعدى و نظایر آن در فصاحت و بلاغت مؤثر است. 3. تمرین و تکرار شرط اساسى این هنر و مهارت است. در هر موقعیتى هر چند کوچک و با تعدادى اندک موضوعى را آماده کرده درباره اش با دیگران به گفتگو و تبادل نظر، بپردازید و با شهامت کامل درباره ى آن موضوع (که قبلاً درباره اش خوب فکر کرده اید و یا مطالعه داشته اید) سخن بگوئید. مثلاً درسهاى خود را براى هم کلاسى خود بیان کنید (اصطلاحا به قول طلاب حوزوى مباحثه کنید) و یا در کلاس درس، بطور پیشنهادى موضوعى را انتخاب نموده و کنفرانس بدهید و یا حتى در اتاقتان با دوست و هم اتاقى خود مطلبى را آماده کرده براى آنها بازگو کنید و… و به طور کلى به هر مناسبتى و در هر موقعیتى به ایراد سخن بپردازید. البته لازمه ى این امر تسلّط نسبى شما بر موضوع و مطلب مورد نظرتان است. 4. اعتماد به نفس شرط موفقیت در سخنرانى است اگر فرد از اعتماد به نفس کافى برخوردار نباشد در سخن گفتن ناتوان است و خجالت کشیده و نمى تواند در سخنرانى حتى گفتگوى کوتاه با دوست جدید و ناآشناى خود موفق شود. بنابراین اگر خجالتى هستید و جرأت صحبت کردن، سؤال کردن و حرف زدن در جمع و افراد ناآشنا ندارید توصیه مى کنیم مقاله ى ضمیمه ى نامه را که در مجله پرسمان شماره 5 به چاپ رسیده مطالعه کرده و راهکارهاى آن را عملى سازید. 5. قبل از حرف زدن، خوب فکر کنید و جملات و کلمات را آماده کرده و در ذهن خود به آنها ترتیب منطقى دهید. 6. با افرادى که از این مهارت برخوردارند ارتباط نزدیک ترى داشته باشید و یا به نوارهاى آنها گوش داده و درباره ى چگونگى ورود و خروج به سخنرانى و صحبت هاى او خوب دقت کنید. 7. دو کتاب آئین سخنرانى نوشته ى دیل کارنگى و سخن و سخنورى نوشته ى مرحوم محمدتقى فلسفى را مطالعه کنید.
[پایان کد انتخابی][کامل از کد32166]یکی از علل نداشتن جرأت برای ارائه کنفرانس یا سخنرانی، نداشتن اعتماد به نفس کافی است. اگر بتوانید قبل از شروع کار، اراده و اعتماد به نفس خود را تقویت کنید و به خود تلقین کنید که قادر بر انجام این کار هستید، مشکل شما تا حد زیادی حل می شود. علاوه بر این، ما در اینجا به بعضی از راهکارهای دیگری که برای برطرف شدن این مشکل مفید است اشاره می کنیم، اما قبل از آن توجه شما را به مقدمه ای در این باره جلب می کنیم: اضطراب و ترس از شرکت در برنامه های جمعی علل زیادی دارد. یکی از آنها داشتن افکار منفی است و چون زیر بنای احساسات انسان افکار اوست، اگر این افکار منفی باشد احساسات او نیز منفی و تخریب گر خواهد بود. اگر شما بتوانید افکار منفی را تبدیل به افکار مثبت کنید ترس شما از بین می رود. در اینجا چند نمونه از افکار منفی را که منجر به ترس از سخن گفتن در حضور جمع می شود می آوریم. «اگر من صحبت کنم، می ترسم عصبی و مضطرب شوم و نتوانم نظراتم را به روشنی بیان کنم» «من نباید مضطرب شوم». «اگر نتوانم درست صحبت کنم، همه مرا مورد تمسخر قرار می دهند» «این اتفاق نشان می دهد من آدم بی عرضه و حقیری هستم». در اینجا چهار نمونه از افکار منفی را آوردیم که نتیجه آنها دچار اضطراب و هراس شدن شما می شود. اگر شما بتوانید افکار بالا را با افکار مثبت عوض کنید یقینا مشکلتان حل می شود؛ یعنی به جای اینها این طور فکر کنید: «اگر من صحبت کنم ممکن است ابتدا عصبی و مضطرب شوم، اما این طبیعی است وقتی شروع کردم آرامش بیشتری پیدا می کنم. من بزرگترین جلسه گردان و سخنران دنیا نیستم، اما می توانم نقطه نظرهایم را ارائه دهم». در مورد فکر «نباید مضطرب باشم» به خود بگویید: «هیجان داشتن اشکال ندارد همه ما در این موقع چنین احساسی پیدا می کنیم». اما این که چرا باید این طور فکر کنیم به این دلیل است که ما اگر در مقابل اضطراب خود مقاومت کنیم وضع بدتر می شود پس باید آن را بپذیریم ولی بزرگ نمایی نکنیم. در مورد این فکر منفی که ممکن است شما را مسخره کنند به خود بگویید: «لازم نیست همه مردم دنیا مرا قبول داشته باشند، زیرا من هرگز انسان کاملی نیستم؛ پس طبیعی است که مورد تمسخر عده ای باشم». و در مورد این فکر منفی که آدم بی عرضه و حقیری هستید به خود بگویید: «هیچ رابطه ای بین خوب حرف زدن در جمع و این که من یک انسان حقیر و بی ارزش و بی عرضه باشم وجود ندارد. این فرض غلط است که اگر عده ای مرا قبول ندارند و حقیر پندارند، همه مردم مرا حقیر پندارند و هیچ کس مرا دوست نداشته باشد». بنابراین ما می توانیم با اصلاح افکار منفی خود، بسیاری از احساسات نادرستمان را که برخواسته از این افکار منفی است از بین ببریم. حال با توجه به این مقدمه، پیشنهادات زیر را برای تقویت روحیه تان به هنگام حضور در جمع دوستان و آشنایان یا برای کنفرانس دادن، به شما ارائه می کنیم: 1. هرگز خود را سرزنش نکنید. 2. بر اساس شناختى که از خود دارید، براى خویش هدفى در نظر بگیرید و براى رسیدن به آن برنامه ریزى کنید؛ مثلاً بر اساس شناخت از خود، ارائه یک گزارش را به عهده گیرید؛ براى تهیه و کیفیت ارائه آن برنامه ریزى کنید و با تمرین در خلوت و نیز ارائه آن نزد دوستان صمیمى و گروهاى کوچک خود را براى ارائه در کلاس آماده سازید. 3. هنگام سخن گفتن، خود را گرفتار آداب و رسوم و تکلف هاى بى مورد نسازید. ساده، راحت و عارى از هرگونه آداب خاصّ هدفتان را بیان کنید. در فعّالیّت هاى آغازین، خواسته و هدف خود را به صورت یک جمله بنویسید و نوشته را بخوانید. 4. پرسش ها و مطالب اولیه را کوتاه و مختصر انتخاب کنید. 5. ارتباط بصرى با مخاطب را حفظ کنید. 6. همیشه سخن را با مقدمه، کلام یا یک کلمه جالب آغاز کنید، از به کارگیرى کلمات پیچیده بپرهیزید. کلمات آغازین باید متدوال و جذاب باشند. 7. قبل از سخن گفتن، مطلب مورد نظر را نوشته، در ذهن مرور و تمرین کنید و شکل بیان و مهارت لازم را فراهم آورید. 8. به درستى علمىِ سخنى که مى گویید و به جا بودن آن یقین داشته باشید و با مطالعه و پشتوانه علمى قبلى به میدان گفتار گام نهید. 9. هنگام سخن گفتن، به دیگران و قضاوت و حرکات و سکناتشان هرگز توجّه نکنید. گفتارتان را پى گیرید و با خونسردى به هدف بیندیشید. 10. موانع احتمالى و افکار و اعمال مزاحم را شناسایى و ذهن خود را براى مقابله با آن آماده سازید؛ مثلاً اگر خنده حاضران از ادامه سخن بازتان مى دارد، شما نیز بخندید. 11. به کار خود پاداش دهید. یک نفس عمیق، به خود آفرین گفتن یا باز گفتن تفصیلى و با آب و تاب آن براى نزدیکان مى توانند پاداش به شمار آیند. 12. از جزئیات بکاهید و اصل سخن را به صورت خلاصه و گویا بیان کنید. 13. اجازه سوء استفاده به دیگران ندهید. کافى است به کار خود ادامه داده، در صورت روبه رو شدن با واکنش آنان خود را در برابرشان احساس نکنید. 14. در انجام رفتارهاى اجتماعى کوچک و در محیطهاى دیگر که بیش تر احساس راحتى مى کنید، فعال باشید. این کار را از سلام کردن، احوالپرسى، جواب سلام دادن، نگاه کردن، تعارف کردن و تعارف شنیدن آغاز کنید. و با تمرین به کارهاى بزرگ تر و مهم تر گسترش دهید. 15. با افراد فعال و پر تحرکى که احساس خجالت نمى کنند، بیش تر مأنوس باشید و از خجالتى ها فاصله بگیرید. 16. همیشه کلامى براى گفتن و عمل یا هنرى براى ارائه به جمع داشته باشید و آن را ارائه کنید. در جاهایى که کم تر احساس کمرویى مى کنید و شبیه کلاس است، فعال تر باشید. 17. توجه داشته باشید تا زمین نخورید راه رفتن نمى آموزید. پس باید نقد دیگران و تمسخر آن ها باشد تا شما مجال رشد یابید. بنابراین، اگر با عکس العمل دیگران روبه رو شدید یا در فعالیت هاى آغازین احساس ناتوانى کردید، از ادامه سخن یا عمل چشم پوشید؛ هر چند مى توانید آن را ارائه کنید و از این راه براى ارائه بهتر و کامل تر مطالب آماده شوید. امید واریم با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، با همت عالى و بلند، راهکارهاى عملى و روش هاى تغییر شناخت اهتمام کامل و دقیق و مستمر داشته باشید. تا به هدف نائل آیید. در اینجا باید یاد آور شد، این مقصود اندک اندک به دست مى آید نه با چند جلسه تمرین و خواندن چند جلد کتاب. اجراى پیوسته دستور العمل ها، تکنیک ها و رفتارها در رسیدن به هدف سودمند است. اما برای مقابله با کسی که از شما انتقاد می کند، بهترین و مناسب ترین پاسخ آن است که کاری کنید انتقاد او از حالت خصمانه داشتن به حالت دوستانه تبدیل شود. شما با این کار هم انتقاد او را سازنده کرده اید، هم او را خلع سلاح کرده اید، هم دشمنی او را به دوستی مبدل ساخته اید و هم از اضطراب خود کاسته اید. برای این کار لازم است هیچ عکس العمل متضاد نشان ندهید و بلکه به بخشی از انتقاد او که دارای نکته مثبتی است اعتراف کنید و آن را قبول کنید. در اینجا با چند مثال مطلب را بیشتر توضیح می دهیم. فرض کنید سر قرار حاضر نشدید، دوستتان در مقام انتقاد از شما می گوید: «همیشه دیر می کنی. از انتظار کشیدن خسته شده ام» شما در پاسخ بگویید: «بله حقیقت دارد. دیر کردم و حق داری عصبانی شوی». با این پاسخ هم دوستتان احساس می کند کسی به حرفش گوش داده و مورد احترام قرار گرفته است و هم از شدت ناراحتی او کاسته می شود. اما اگر حالت تدافعی بگیرید و عذر و بهانه بیاورید، او را عصبانی تر کرده اید. مثال دیگر: برای تهیه یک گزارش یا مقاله زحمت زیادی کشیده اید، ولی استاد یا همکلاسی تان به شما می گوید: «گزارش (یا مقاله) بسیار بدی نوشته ای حواست کجا بود. آیا هنگام نوشتن خیالاتی شده بودی؟» شما می توانید بگویید: «مثل این که نکته مهمی را فراموش کرده ام. البته وقت زیادی صرف تهیه این گزارش کردم. ممکن است نظر خود را بیشتر توضیح دهید؟». این طرز برخورد از شدت عصبانیت استادتان می کاهد و به احتمال زیاد بهتر با شما گفتگو می کند و راهنمایی بهتری به شما ارائه می دهد. مثال دیگر: فرض کنید لباس تازه ای خریده اید و همه از آن تعریف می کنند ولی در این میان کسی به شما بگوید: «این پیراهن سبز روی تن تو گریه می کند» شما برای خلع سلاح کردن او بگویید: «ممکن است لباس سبز به تن من نیاید به نظر شما چه رنگی بیشتر به من می آید؟» شما با این پاسخ هم انتقاد او را محترمانه پاسخ داده اید و از این بابت رنجشی در دلتان ایجاد نشده و هم مانع این شده اید که به بحث بی فایده ای درباره رنگ لباس کشیده شوید. مثال دیگر: فرض کنید کمی اضافه وزن دارید و دوستتان می گوید: «پرخور چاقی هستی. اختیار غذا خوردنت را نداری» در پاسخ می توانید بگویید: «بله حق با توست باید از وزنم کم کنم بهتر است غذا خوردنم را کنترل کنم». بنابراین در مواجهه شدن با انتقادهای دیگران سه راه وجود دارد: 1. ناراحت شوید و واکنش تدافعی از خود نشان دهید. 2. خود خوری کنید و با ناراحتی سکوت نمایید. 3. به روش هایی که در بالا گفته شد؛ یعنی پیدا کردن نکته مثبتی در انتقاد او و پذیرش آن و توضیح خواستن بیشتر درباره سخنانش، سعی کنید او را خلع سلاح کنید و از حالت تهاجمی به حالت سازنده تبدیلش کنید. به نظر ما روشی که هم شما را راضی می کند و هم انتقاد کننده شما را قانع می کند و ناراحتی بین شما را به دوستی تبدیل می کند و هم او را آماده می کند که به سخن شما گوش دهد و به شما احترام گذارد، روش سوم است. در حالی که روش اول و دوم به عمق اختلاف و ناراحتی می افزاید و مشکلی را هم حل نمی کند. اما در مورد لهجه داشتن شما هنگام صحبت کردن، این هم نوعی انتقاد است که می توانید به روش خلع سلاح آن را پاسخ دهید.
[پایان کد انتخابی]

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد