علي عليه السلام در آئينه قرآن(2)
حضرت امام (ره) از غايه المرام نقل مي كنند كه سه حديث از اهل سنت آمده كه منظور از اهل ذكر، حضرت علي عليه السلام است. (2)
بعضي از منابع اهل سنت نيز مانند: تفسير قرطبي و طبري، اهل ذكر را به اهل بيت عليهم السلام تفسير كرده اند. (3)
آيه اولي الامر
«اي اهل ايمان! فرمان خدا و رسول و فرمانداران (از طرف خدا و رسول) را اطاعت كنيد».
حاكم حسكاني، مفسر معروف در كتاب خود ذيل اين آيه، پنج حديث نقل كرده كه در همه آنها منظور از اولي الامر، حضرت علي عليه السلام دانسته شده است. به اتفاق مفسران منظور از اولي الامر، اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله است. (1) در همين خصوص، روايتي را نيز اشاره كرديم.
آيه اهل ذكر
(وَ ما ارْسَلناكَ مِنْ قَبلِكَ الّا رِجالا نُوحي اِلَيْهِمْ فَسْئَلوا اهْل الذِّكْرِ انْ كُنْتُم لا تَعلَمونَ). (نحل/43)
«و ما پيش از تو اي محمد (بر هيچ امت) غير رجال مؤيد به وحي خود، كسي را به رسالت نفرستاديم (برويد) و از اهل ذكر اگر نمي دانيد، سوال كنيد».
حضرت امام (ره) از غايه المرام نقل مي كنند كه سه حديث از اهل سنت آمده كه منظور از اهل ذكر، حضرت علي عليه السلام است. (2)
بعضي از منابع اهل سنت نيز مانند: تفسير قرطبي و طبري، اهل ذكر را به اهل بيت عليهم السلام تفسير كرده اند. (3)
آيه صادقين
يا ايُّهَا الّذينَ آمَنوا اتَّقوا اللهَ و كوُنوُا مَعَ الصّادقينَ (توبه/119).
«اي اهل ايمان! خداترس باشيد و از (مردم دروغگوي منافق دوري كنيد و) به مردمان راستگوي با ايمان بپيونديد».
بنابر روايات فراواني كه درخصوص اين آيه وارد شده است، شأن نزول اين آيه را علي عليه السلام و يا همه اهل بيت مي دانند كه بعضي از اهل سنت نيز مانند: سليمان قندوزي و حاكم حسكاني حنفي به اين مطلب اشاره كرده اند. (4)
حضرت امام (ره) به نقل از غايه المرام چنين مي نويسند كه هفت حديث از اهل سنت آمده كه مراد از«مع الصادقين»، پيامبر صلي الله عليه و آله و ائمه عترت عليهم السلام است كه حضرت علي عليه السلام را نيز شامل مي شود. (5) بعضي از مفسران اهل سنت نيز مانند: خوارزمي، عبدالله شافعي و حاكم حسكاني حنفي، «مع الصادقين»، را به «مع علي بن ابي طالب» تفسير كرده اند. (6)
آيه ليله المبيت
وَ مِنَ النّاسَ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغا مَرْضاتِ اللهِ و اللهُ رءوُفُ بِالعِبادِ.(بقره/207)
«بعضي مردانند كه از جان خود در راه رضاي خداوند در گذرند و خدا، دوستدار چنين بندگاني است».
اين آيه در مورد ليله المبيت نازل شده است و در تفاسيرعلماي شيعه و نيز كتب اهل سنت از جمله تفسير فخر رازي، مستدرك الصحيحين، ينابيع الموده، شواهد التنزيل و شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد چنين آمده كه منظور از«الناس» حضرت علي عليه السلام است كه براي رضاي خدا، جان خود را در معرض خطر قرار مي دهد. مقصود همان قضيه خوابيدن در بستر پيامبر صلي الله عليه و آله است (7) كه تفاسير متعددي اين جريان را به طور مفصل ذكر كرده اند. حاكم نيشابوري در مستدرك الصحيحين مي گويد:«اين، حديث معتبري است هر چند مسلم و بخاري در كتاب خود آن را نياورده اند». (8)
آيه وحدت
يا ايُّهَا الّذينَ آمَنوا اتَّقوا الله حق تقاته و لا تَموتُنَّ اِلُا وَ انْتُمْ مُسْلِمونَ وَ اعْتَصَمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَميعا و لا تَفَرَّقوا.(آل عمران/102).
«اي اهل ايمان!… همگي به رشته دين خدا چنگ زده و به راه هاي متفرق نرويد». در غايه المرام با ذكر چهار حديث از اهل سنت آمده است كه منظور از«حبل الله» اميرمؤمنان عليه السلام است.(9) برخي منابع ديگر نيز مانند: تفسير روح المعاني و ينابيع الموده همين نكته را تأييد مي كنند.(10)
آيه مباهله
فَمَنْ حاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءكَ مِنَ العِلمِ فَقُلْ تَعالَوا نَدعُ اَبْناءَنا وَ اَبْناءَكُمْ و نِساءنا و نساءَكُم وَ اَنْفُسَنا و انْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ الله ِ عَلي الْكاذِبينَ).(آل عمران/61).
«پس هر كس با تو در مقام مجادله بر آيد بعد از آگاهي، تو به او بگو بيايد ما و شما فرزندان و زنانمان را بخوانيم و در دعا و التجا به درگاه خدا اصرار كنيم تا دروغگو و كافران را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازيم».
اين آيه، مشهور به آيه«مباهله» و مضمون آن در بين مفسران و محدثان متواتر است. به اتفاق برخي از مفسران و محدثان متواتر است. به اتفاق برخي از مفسران مانند: احمد بن حنبل، سيوطي، طبري و حاكم نيشابوري؛ مراد از«ابنائنا» حسن و حسين عليهما السلام، مراد از«نسائنا» فاطمه زهرا عليها السلام و مراد از«انفسنا» اميرمؤمنان عليه السلام است به جهت نهايت محبت و مودت رسول خدا صلي الله عليه و آله نسبت به آن حضرت. و نمي توان گفت كه مراد به «انفسنا» نفس پيامبر صلي الله عليه و آله باشد؛ زيرا معقول نيست انسان داعي نفس خود باشد بلكه حق آن است كه دعوت، متعلق به غير باشد كه در اينجا نيز اميرمؤمنان عليه السلام مراد است.(11)
آيه خير البريه
اِنَّ الّذينَ آمَنوا وَ عَمِلوا الصّالِحاتِ اولئكَ هُمْ خَيْرُ الْبَريَّهِ. (بينه/7) .
«كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند ، بهترين مخلوقات اند».
خداوند در اين آيه، مؤمناني كه در پرتو ايمان راه حق را يافته اند و منبع اعمال صالح هستند را به عنوان«خير البريه» معرفي مي نمايد.
مفهوم خير البريه گرچه ظاهراً منحصر به شخص يا اشخاص معيني نيست اما در منابع اهل سنت مانند: شواهد التنزيل، الدر المنثور، نور الابصار و احقاق الحق با بيان روايات متعددي از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله، حضرت علي عليه السلام، و شيعيان ايشان را داراي صفت خير البريه مي دانند و اين صفت را از بهترين دلائل براي افضليت علي عليه السلام براي امامت، نسبت به همه مسلمين ذكر مي كنند.(12) مي توان نتيجه گرفت كه مقدم داشتن غير افضل بر افضل، كاري ناپسند است و بنابراين بايد نخستين جانشين پيامبر صلي الله عليه و آله ، حضرت امير مؤمنان عليه السلام باشد.
آيه صالح المؤمنين
(وَ اِنْ تَظاهَرا عَليْهِ فَانَّ اللهَ هُوَ مَوْلاهُ وَجِبريلُ وَ صالِحُ المُومِنينَ وَ المَلائكَهُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهيرُ).(تحريم/4)
«اي دو زن پيامبر! اگر بر ضد او دست به دست هم دهيد(كاري از پيش نخواهيد برد)؛ زيرا خداوند و جبرئيل و صالح المؤمنين، مولا و ياور او هستند و فرشتگان هم بعد از آنها پشتيبان اويند».
«صالح المؤمنين» مطلق آمده است و همه افراد با ايمان شايسته و صالح و درستكار را شامل مي شود و بلكه همه اعصار بعد از ظهور اسلام را نيز در بر مي گيرد. ولي با اين حال در روايات متعددي،«صالح المؤمنين» به حضرت علي عليه السلام تفسير شده است. از پيامبر صلي الله عليه و آله بارها به اين مضمون نقل شده كه: «صالح المؤمنين، علي بن ابي طالب عليه السلام است». در منابع شيعه (مانند: الغدير، تفسير الميزان، تفسير نمونه و تفاسير ديگر) و نيز منابع اهل سنت ( مانند: شواهد التنزيل و روح البيان ) به اين گونه روايات مكررًا اشاره شده است. (13)
آيه تطهير
اِنَّما يُريدُ الله ُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجسَ اَهْلَ الْبَيْتَ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً. (احزاب/33)
«خدا چنين مي خواهد كه رجس و هرآلايش را از شما خانواده[پيامبر] ببرد و شما را از هر عيب، پاك و منزه گرداند».
در اينجا منظور اراده تكويني است كه تخلف ناپذير مي باشد. همچنين بيش از هفتاد روايت از اهل سنت، مصداق اهل بيت را خمسه طيبه مي دانند، كه مي توان به روايات احمد بن حنبل، حاكم نيشابوري و ترمذي اشاره نمود. (14)
علماي شيعه، يكي از دلائل عصمت امام عليهم السلام را همين آيه ذكر مي كنند. براي تفسير و توضيح بيشتر، مي توان به كتب معتبر عقائد مراجعه نمود و دريافت كه اين نوع تفسير براي آيه فوق، مورد توافق همه مفسران شيعه و اهل سنت است.
آيه قربي
قُلْ لا اسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ اجْراً الَّا الْمَوَّدهَ فَي القُرْبي . (شوري/23).
«بگو من از شما اجر رسالت جز اين نخواهم كه مودت و محبت مرا در حق خويشاوندان منظور داريد».
اين آيه در خصوص فضيلتي است كه خداوند به اهل بيت عليهم السلام داده است و عقيده اكثر مفسران اهل سنت (مانند: حاكم حسكاني حنفي، حاكم نيشابوري، خوارزمي، زمخشري، فخر رازي، سيوطي و طبري) اين است كه مقصود از«موده في القربي» نزديكان پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله، از جمله حضرت علي عليه السلام است.(15)
آيه صراط مستقيم
وَ اِنَّ هذا صراطِي مُسْتَقيماً فَاتَّبعُوهُ وَ لا تَتَّبِعوا السُّبلَ فَتَفرقَ بِكُمْ عَنْ سَبيلِهِ ذلِكُمْ وَصّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُم تتَّقونَ. (انعام/153).
«و اين است راه راست من، پيروي كنيد و از راه هاي ديگر كه موجب تفرقه و (پريشاني) شماست، متابعت نكنيد. اين است سفارش خدا به شما، باشد كه پرهيز كار شويد».
در اين آيه، مراد ازصراط الله و سبيل خدا، اهل بيت عليهم السلام هستند كه در تفاسير متعدد شيعه و سني به اين مطلب تصريح شده است. (16)
آيه هاديان
(اِنَّما انْتَ مُنْذِرُ وَلِكُلِّ قوْمِ هادِ.(رعد/7)
«اي پيامبر! تنها وظيفه تو، اندرز و ترسانيدن است و هر قومي را از طرف خدا راهنما و هدايتگري است».
در تفاسير اهل سنت «هاديان به سوي خدا» به اهل بيت عليهم السلام تفسير شده اند. (17)
آيه نعمت
ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَومَئذِ عَنِ النَّعيم.(تكاثر/8)
«آنگاه از نعمت ها، شما را در آنجا باز مي پرسند».
بنابر روايت امام صادق عليه السلام، منظور روز قيامت است كه خداوند از انسان ها در مورد«نعيم -كه در تفاسير به ولايت اهل بيت عليهم السلام تعبير شده است- بازخواست مي كند و بنابر نقل شواهد التنزيل و ينابيع الموده، اين تفسير مورد اتفاق اكثر علماي سني نيز مي باشد، (18)
سوره هل اتي
(…وَ يُطعِمونَ الطَّعامَ علي حُبِّهِ مسْكيناً وَ يتيماً وَ اسيراً…(انسان/5-22).
«…و آنها بر دوستي خداوند، به فقير، يتيم و اسير غذا مي دهند…».
بعضي از مفسران اهل سنت همچون: شيخ سليمان قندوزي در ينابيع الموده، خوارزمي در مناقب، قرطبي در تفسير خود، فخر رازي در تفسير خود، زمخشري در كشاف، ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه و… معتقدند شأن نزول اين آيات و بلكه تمامي سوره هل اتي«الانسان» در مورد اهل بيت عليهم السلام و دشمنان آنان بوده است.(19)
در اكثر تفاسير به جريان انفاق حضرت علي عليه السلام و حضرت فاطمه عليه السلام اشاره مي كنند كه سه روز متوالي به مسكين، يتيم و اسيري در حال روزه كمك نموده و خود با آب افطار مي كنند؛ روز چهارم، جبرئيل از طرف خداوند مي گويد:«اي محمد! بگير اين سوره را، خداوند با داشتن چنين اهل بيتي به تو تبريك مي گويد» و سپس سوره «هل اتي» را بر پيامبر صلي الله عليه و آله خواند. اين بيان، از ابن عباس نقل شده كه اكثر تفاسير آن را ذكر كرده اند.(20)
همان طور كه در آغاز اين نوشتار آمد، آيات ديگري نيز در خصوص امر ولايت و فضائل امير مؤمنان علي عليه السلام نازل شده است كه در تفاسير مختلف شيعه و اهل سنت به آنها تصريح شده است.(21) اميد است اين بيان كوتاه، سرآغازي جهت تعمق بيشتر پيرامون تحليل و تفسير آيات مربوط به امامت و ولايت خاندان وحي باشد و مورد رضايت حضرت ولي عصر(عج) قرار گيرد. ان شاء الله .
پي نوشت ها :
1.ينابيع الموده، ص114و119؛ تفسير فخر رازي، ج3، ص357.
2. ر.ك: كشف الاسرار، صفحات 100 به بعد.
3. ينابيع الموده، ص46و119؛ تفسير قرطبي، ج11، ص272؛ تفسير طبري، ج12، ص109.
4. الغدير، ج2، ص277؛ ينابيع الموده، ص115؛ شواهد التنزيل، ج1، ص262.
5. كشف الاسرار، ص139؛ ينابيع الموده، ص116؛ مناقب خوارزمي، ص198؛ تفسير روح المعاني، ج11، ص41.
6. مناقب خوارزمي، ص189؛ مناقب عبدالله شافعي، ص154؛ شواهد التنزيل، ج1، ص259.
7. مستدرك حاكم، ج3، ص4؛ ينابيع الموده، ص92؛ تفسير فخر رازي، ج5، ص213؛ شرح ابن ابي الحديد، ج13، ص262؛ شواهد التنزيل، ج1، ص196،100،96و… براي تفصيل بيشتر ، ر. ك: الغدير، ج2، ص48 به بعد.
8. مستدرك حاكم، ج3، ص4.
9. به نقل از كشف الاسرار، ص130 به بعد.
10. ينابيع الموده، ص119و274و297؛ روح المعاني، ج4، ص16.
11. مستدرك حاكم، ج3، ص150؛ صحيح مسلم، ج15، ص176؛ صحيح ترمذي، ج4، ص293 و ج5، ص225و638؛ مسند احمد بن حنبل، ج1، ص185؛ تفسير فخر رازي، ج8، ص85؛ تفسير طبري، ج3، ص192.
12. شواهد التنزيل، ج2، ص357، 359 و 364؛ الدر المنثور، ج6 ، ص379؛ صواعق المحرقه، ص96؛ نور الابصار، ص70 و 101؛ احقاق الحق، ج3، ص288.
13. شواهد التنزيل، ج2، ص255-263؛ روح البيان، ج10، ص53.
14. غايه المرام، ج6، ص287و293؛ مستدرك حاكم، ج3، ص133، 146، 147، 158؛ صحيح ترمذي، ج2، ص209، 308و 319؛ مسند احمد بن حنبل، ج1، ص330.
15. مستدرك حاكم، ج3، ص172؛ تفسير طبري، ج25، ص16و25؛ تفسير زمخشري، ج3، ص402؛ تفسير فخر رازي، ج27، ص165و166؛ شواهد التنزيل، ج2، ص130-135 و ص141؛ الدر المنثور، ج6، ص7؛ مناقب خوارزمي، ص307.
16. ينابيع الموده، ص111.
17. مستدرك حاكم، ج3، ص129؛ ينابيع الموده، ص99و104 ؛ تفسير طبري، ج13، ص108؛ تفسير فخر رازي، ج5، ص271.
18. ينابيع الموده، ص111؛ شواهد التنزيل، ج2، ص368.
19. ينابيع الموده، ص93و212؛ مناقب خوارزمي، ص188و194؛ تفسير قرطبي، ج19، ص130؛ تفسير فخر رازي، ج13، ص243؛ تفسير كشاف، ج4، ص194؛ شرح ابن ابي الحديد، ج13، ص276.
20. تفسير كشاف، ج4، ص670؛ تفسير قرطبي، ج10، ص6922؛ تفسير فخر رازي، ج3، ص242.
21. براي آگاهي بيشتر، ر.ك: تفاسير الميزان؛ نمونه؛ پيام قرآن ، ج9.
منبع:فرهنگ کوثر 81