واژه «صالح» از ریشهی «ص ل ح» در لغت به معنای درست و صحیح، است و در مقابل فساد میآید.[1]
عمل صالح یکی از واژههای قرآنی است که معنای وسیعی دارد و شامل هر کار خوبی میشود که برای خدا انجام گیرد.
نخست باید گفت؛ در بیشتر آیات قرآن کریم ایمان و عمل صالح در کنار هم آمدهاند، اما آنجا که ایمان تنها ذکر شده، براى آن است که ایمان خود منشأ عمل صالح میباشد. در ادامه بیان چند نکته ضروری است:
- اگرچه میتوان تصور کرد که فردی بیایمان، کرداری پسندیده انجام دهد و یا حتی فردی باایمان با انگیزههای غیر الهی دست به کاری نیک بزند، اما عمل صالحی که در قرآن بر آن تأکید و مستحق پاداش اعلام شده، کرداری است که با انگیزههای الهی انجام شود. در همین راستا اعمال صالحى که ریشهاش بر منبع ایمان استوار باشد، چون درختی پایدار خود را مینمایاند و گرنه دوام و بقاء نخواهد داشت و عملى شایسته درگاه خدا است که با خلوص نیت و به دستور او انجام گیرد.
- باید توجه داشت که براى انجام عمل شایسته مناسب، هوشیارى و موقعشناسى بیش از اصل ایمان لازم است. و به عبارت دیگر، اگرچه هر عمل صالحى باید از مبدء ایمان باشد، ولى ایمان به تنهایی منشأ عمل صالح نمیگردد؛ چون در موارد فراوانی صلاحیت با توجه به مقتضیات محیط تشخیص داده میشود و چه بسا کاری که با انگیزه الهی انجام شده و به خودی خود نیز ارزشمند باشد، اما نتوان آنرا عملی صالح به شمار آورد؛ زیرا ایمان نقشهی سعادت فرد و اجتماع را نشان میدهد و عمل صالح باید به گونهای طراحی شود که فرد و اجتماع را براى رسیدن به چنین سعادتی آماده نماید.
- در سایهی ایمان که منشأ عمل صالح و محرک استعدادها و موجب امنیت عمومى است، سرزمین دنیا که حاشیهی بهشت است آباد میگردد و منابع حیات در دسترس عموم قرار میگیرد؛ چرا که دنیاى فقر و ذلت نمیتواند مقدمهی آخرت ثروت و عزت گردد.[2]
- ایمان به تنهایی و جدا از عمل صالح تصور ندارد؛ بنابر این ایمان زیربنا و مانند ستون میماند و عمل صالح مثل بناء و سقفى است که بر آن نهاده میشود و هر چه ایمان قویتر باشد عمل صالح بیشتر از آن ظهور و بروز مینماید.
- عمل صالح شامل هر کار خوب و اصلاحی است که برای خدا انجام گیرد؛ لذا آنچه که در عمل صالح مهم است، این است که به قصد تقرّب به پروردگار انجام گیرد و با نیت خالص همراه باشد؛ از اینرو بزرگی یا کوچکی عمل مهم نیست، حتی اگر سنگی در وسط راه مردم افتاده باشد و انسان با نوک پا، آنرا به کناری بزند تا مزاحم عبور و مرور مردم نباشد، این کار خود عملی صالح محسوب میشود. همانگونه قرآن میفرماید: «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ».[3]
با توجه به تمام آنچه گفته شد، اگرچه عمل صالح مفهوم وسیعى دارد که هر برنامه مفید و سازنده فردى و اجتماعى را در تمام زمینههاى زندگى شامل مىشود، اما در عین حال پیشوایان و اندیشمندان دینی، معیارها و مصداقهایی را نیز برای عمل صالح برشمردهاند.
- امام علی(ع) میفرماید: مراد از عمل صالح، پنج وعده نماز یومیه است، به دلیل آنکه خدای متعال فرمود: «وَ أَقامُوا الصَّلاةَ إِنَّا لا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ».[4]
- از بعضى صحابه نقل شده است که مراد از عمل صالح، اخلاص عمل است.
- عمل صالح آن است که چهار ویژگی داشته باشد: علم، نیّت، صبر و اخلاص.
- عمل صالح آن است که بر طبق سنت باشد؛ چرا که عمل مبتدع(بدعت) عمل صالح نیست.
- عمل صالح همان اداى امانت است؛ زیرا که خدای متعال فرمود: «وَ کانَ أَبُوهُما صالِحاً …».[5][6]
همانگونه که گفته شد موارد فوق تنها بیان برخی معیارها و مصادیق است.
اما در اینکه رابطهی عبادت و عمل صالح چیست؟ باید گفت؛ در یک نگاه، «عبادت» خاص و «عمل صالح» عامتر از آن است؛ زیرا یک عمل میتواند به خودی خود رفتاری پسندیده باشد، اما چون انگیزه الهی همراهش نیست، زیر مجموعه عبادات جای نخواهد گرفت، اما با نگاهی که یک رفتار را تنها زمانی به عنوان عمل صالح ارزیابی میکند که دارای نیت درست هم باشد، و از طرفی هر عمل صالحی را عبادت به شمار میآورد، «عبادت» و «عمل صالح» با هم مترادف خواهند بود.
[1]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومی، مهدی، سامرائی، ابراهیم، ج 3، ص 117، قم، هجرت، چاپ دوم، 14107؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 3، ص 516، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[2]. ر. ک: طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، ج 1، ص 96- 97، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ چهارم، 1362ش؛ ر. ک: «رابطه ایمان و عمل صالح»، 31066.
[3]. زلزله، 7.
[4]. اعراف، 170
[5]. کهف ، 82.
[6]. ر. ک: ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر، ناصح، محمد مهدی، ج 1، ص 169، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1408ق.