عهد قدیم، کتابهای رسمی درجهی دوم (اپوکریفایی)
تاریخ نگارش یا تدوین نهایی بخش عمدهی مجموعهی عهد قدیم به دورهی پس از اسارت بابلی مربوط است. از این زمان به بعد در مدتی حدود هفت قرن کتابهای بسیار زیادی نوشته شده که تعداد زیادی از آنها باقی مانده است. اما از میان کتابهای موجود تعداد معینی از آنها در مجموعه متون مقدس رسمی آورده شده و بقیه کنار گذاشته شدهاند. این عمل و فرایند، «قانونی شدن متون» خوانده شده است. از قرن چهارم قبل از میلاد کلمه «کانون» (canon) از ریشهی یونانی به معنای «قانون معیار» برای تعیین کتابهایی که در متون مقدس پذیرفته شده به کار میرفته است. (1)
در سدههای قبل از میلاد دو نسخه از عهد قدیم وجود داشته، یکی نسخهی عبری، که به زبان اصلی بوده، و دیگری نسخه سبعینیه، که به زبان یونانی، بوده است. گفته میشود به دستور بطلمیوس فیلادلفوس، حاکم مصر، این ترجمه را در قرن سوم قبل از میلاد بیش از هفتاد نفر از یهودیان ساکن مصر انجام دادهاند. (2) این دو نسخه از دو نظر با هم تفاوت دارد، یکی اینکه نسخهی دوم تعدادی کتاب مجزا اضافه دارد و نیز در برخی از کتابها که در هر دو نسخه آمده، در نسخه سبعینیه بخشهایی اضافه است. دیگر اینکه ترتیب و تنظیم این دو نسخه با هم متفاوت است. نسخهی عبری با توجه به اهمیت نویسندگان کتابها آنها را به سه بخش تورات، نبییم (انبیاء) و کتوبیم (نوشتهها)، اما نسخهی سبعینیه با توجه به مطالب کتابها، آنها را به سه بخش، کتابهای تاریخی، حکمت، مناجات و شعر و کتابهای پیشگویی تقسیم کرده است.
در ابتدا یهودیان عبری زبان نسخهی عبری عهد قدیم را قبول داشتند، اما یهودیان یونانی زبان از نسخه سبعینیه استفاده میکردند. اما بعداً همهی یهودیان نسخهی عبری را پذیرفتند و بنابراین نوشتههای اضافی نسخه سبعینیه و نیز کتابهای دیگر، غیر قانونی و غیر رسمی اعلام شدند.
دربارهی اینکه کتابهای قانونی کتاب مقدس عبرانی، یعنی متن مقدس یهودی، در چه زمانی و به وسیله چه کسی معین و اعلام شده است اختلاف نظر وجود دارد. گاهی یهودیان براساس یک سخن قدیمی ادعا میکنند که این عمل را عزرای کاهن و اعضای انجمن کبیر انجام دادهاند. (3) اما نقادان میگویند کتابهای قانونی یهودی فرایند چند قرنی را طی کردهاند تا اینکه سرانجام در پایان قرن اول میلادی شکل نهایی خود را یافتهاند. گفته میشود از سه بخش کتاب مقدس یهودی تورات تا قرن چهارم قبل از میلاد شکل نهایی خود را یافته و به عنوان متن مقدس پذیرفته شده است، اما پذیرش بخش نبییم به عنوان کتاب مقدس و مشخص شدن محدودهی آن در حدود سال 200 ق. م. رخ داده است. اختلاف دربارهی بخش مکتوبات ادامه داشته تا اینکه سرانجام در سال 90 م. در شورایی که در شهر یاونه تشکیل شده، شکل نهایی متون مقدس یهودی مشخص گردیده است. (4)
به اعتقاد مسیحیان این فرایند مسیر دیگری را طی کرده است. مسیحیان نخستین با یهودیان یونانی زبان برخورد زیادی داشتند و بنابراین نسخهی سبعینیه را پذیرفتند. (5) بعدها ترجمههایی از نسخهی یونانی به زبان لاتین صورت گرفت که معروفترین آنها ترجمهی موسوم به «ولگات» است که در قرن چهارم میلادی جروم قدیس به دستور پاپ داماسیوس برای پایان دادن به اختلافات ترجمههای لاتینی قدیمتر، انجام داد. این ترجمه بیشتر بر نسخهی سبعینیه مبتنی بود و بنابراین بخشهای اضافی این نسخه را نیز دربرداشت. (6) کلیسای کاتولیک مسیحی در قرون وسطا از این نسخه استفاده میکرد، در حالی که اصل نسخهی یونانی مورد استفادهی کلیسای ارتدکس شرقی بود. به هر حال دو کلیسای کاتولیک و ارتدکس مسیحی اضافات نسخه سبعینیه را، با اختلافاتی، قبول داشتند. بعدها کلیسای پروتستان مسیحی به نسخه عبری بازگشت و اضافات نسخهی سبعینیه را کنار گذاشت. (7) آنان برای این کتابها نام «اپوکریفا» را به کار بردند که در زبان یونانی به معنای «مخفی و پوشیده» بود، ولی در زبان انگلیسی به معنای «آنچه کنار گذاشته شد» به کار رفت (8) و از آن پس این نوشتهها به همین عنوان معروف و «کتابهای اپوکریفایی» خوانده شد. یهودیان این نوشتهها را «غیرقانونی» و دو گروه کاتولیک و ارتدکس آنها را «قانونی درجهی دوم» یا «قانونی ثانوی» میدانند، که اشاره به رتبهی دوم آنها نسبت به سایر نوشتههاست. در این فصل کتابهای «قانونی درجهی دوم «یا اپوکریفایی» را به اختصار معرفی میکنیم. در فصل بعد کتابهای دیگری معرفی خواهد شد، که هیچ یک از گروههای یهودی و مسیحی آنها را قانونی نمیدانند. کتابهای قانونی ثانوی خود به دو بخش تقسیم میشود. یک دسته آنهایی که کاتولیکها و ارتدکسها هر دو برای آنها اعتبار و حجیت قائلاند، و دسته دوم آنهایی که فقط ارتدکسها یا بخشی از آنان آنها را معتبر میدانند.
الف) کتابهای قانونی ثانوی ویژهی کاتولیک و ارتدکس
این مجموعه مشتمل بر ده نوشته و کتاب است. از آنجا که ترجمهی کتاب مقدس به زبان فارسی را پروتستانها انجام دادهاند، این کتابها در ترجمههای فارسی کتاب مقدس موعود نیست. اما اخیراً دو ترجمهی مستقل از این مجموعه صورت گرفته است. ترجمهی نخست با عنوان کتابهایی از عهد عتیق، کتابهای قانونی ثانی ترجمهی پیروز سیار، و ترجمهی دیگر با عنوان اپوکریفای عهد عتیق ترجمهی عباس رسولزاده و دیگران. هرچند ترجمهی نخست ادیبانهتر است، اما ترجمهی دوم روانتر میباشد و با اصطلاحات رایج مطابقت بیشتری دارد. کتابهای این مجموعه عبارتاند از:
1. کتاب طُوبیت
کتاب طوبیت سرگذشت یک خانواده است، اما از آنجا که در آن از مکانها و اشخاص تاریخی نام برده شده، صورت کتاب تاریخی را به خود گرفته است. داستان این کتاب مربوط به حدود قرن هشتم قبل از میلاد و پس از آن است. اما از آنجا که در این کتاب اشتباهات تاریخی و جغرافیایی بسیار زیادی وجود دارد، محققان آن را یک داستان تخیلی به حساب میآورند. (9)
طوبیت فردی یهودی است از سبط نفتالی که پس از تجزیه کشور جزو کشور شمالی، یعنی اسرائیل، بود. طوبیت همراه قوم خود به اسارت به نینوا برده میشود و از آنجا که برای رفع مشکلات قومش جان خود را به خطر میاندازد و مرد نیکوکاری است، بینایی خود را از دست میدهد. در همان زمان دختری از بستگان او به نام ساره که در شهر همدان در اسارت و همچنین اسیر شیطان شده بود و هفت بار ازدواج کرده و هر بار شوهرش را در شب زفاف از دست داده بود، هر دو هم زمان به درگاه خداوند دعا میکنند و خداوند مشکلشان را حل میکند. بدین ترتیب که طوبیت پسر خود طوبیا را برای مأموریتی به سرزمین ماد میفرستد و فرشته خداوند، رافائیل، به صورت انسان در میآید و او را راهنمایی میکند. طوبیا با راهنمایی رافائیل به خانه ساره میرود و با او ازدواج میکند و در ثروت پدرش سهیم میشود و پس از بازگشت به خانه، پدر خود را نیز شفا میدهد.
محققان برآناند که این کتاب در قرن دوم پیش از میلاد (10) در فلسطین به یکی از زبانهای سامی، و احتمالاً آرامی، نوشته شده است. البته گاهی گفته میشود نسخهی اصلی این کتاب که به زبان سامی بوده، ناپدید و در ترجمهی ولگات از نسخهی آرامی استفاده شده است. (11) به هر حال یافتن نسخهی اصلی این اثر و دستیابی به متن اصلی با مشکلات جدی روبهروست. این کتاب خیلی دیر جزو کتابهای قانونی (ثانی) پذیرفته شد. کلیسای غربی در سال 382 م. و کلیسای شرقی در سال 692 م. آن را به عنوان متن مقدس قانونی پذیرفتند. (12)
2. کتاب یهودیت
کتاب یهودیت سرگذشت زندگی زنی یهودی است که با از خودگذشتگی، قوم خود را نجات میدهد. این کتاب ظاهراً حادثهای تاریخی را که در زمانی مشخص رخ داده است، نقل میکند. اما حوادث تاریخی، شخصیتها و مکانها چنان در این کتاب ناسازگار و ناهماهنگاند که محققان، تاریخی بودن آن را به صورت قطعی رد میکنند و آن را داستانی تخیلی برای تعلیم قوم خود میدانند. (13) به گفتهی این کتاب هنگامی که سربازان نَبوکَد نَصَّر (بُختُنَّصر) به کشور یهودا حمله میکنند و شهر را در محاصرهی خود دارند، زنی شجاع و زیباروی به نام یهودیت پس از مشورت با سران قوم، خود را به اردوگاه دشمن میرساند و چنین وانمود میکند که از شهر گریخته است و میخواهد اطلاعاتی به فرمانده بدهد. او به فرمانده میگوید من تو را راهنمایی میکنم تا شهر را فتح کنی به شرطی که شبها به من اجازه دهی به بیابان بروم و خدای خود را پرستش کنم. فرمانده که مجذوب زیبایی او شده است و میگریزد و لشکریان نبوکد نصر با کشته شدن فرمانده فرار میکنند و بدینسان قوم نجات مییابد.
این کتاب در اصل به زبان عبری نگاشته شده است و دربارهی تاریخ نگارش و نویسنده آن گفته میشود که در حدود سال 150 ق. م. و اندکی قبل از انقلاب مکابیان در فلسطین نویسندهای ناشناخته آن را نوشته است. (14) اما نسخهی عبری کتاب مفقود شده است. متنهای یونانی این کتاب سه شکل متفاوت دارد و نیز نسخهی ولگات نیز متن متفاوتی را ارائه میدهد. (15) بنابراین متنشناسی این کتاب و شناخت نسخه اصلی آن ناممکن است.
3. کتاب اِستَر
کتاب استر یکی از کتابهای قانونی عهد قدیم است که بنابر تقسیم یهودی در بخش مکتوبات و بنا بر تقسیم مسیحی در بخش تاریخی قرار میگیرد. این کتاب داستان زندگی دختری یهودی است که در زمان اسارت بابلی همسر اخشورش (خشایارشا) میشود. او که دین خود را مخفی کرده است، هنگامی که هامان وزیر، شاه را به قتلعام یهودیان تحریک میکند، دینش را آشکار مینماید و قوم خود را نجات میدهد.
اما نسخهی عبری این کتاب با نسخهی یونانی آن متفاوت و دومی مفصلتر است و بخشهایی از آن در نسخهی عبری نیست. در واقع بخشهای اضافی جزو بخش قانونی ثانی یا اپوکریفایی محسوب میشود. اضافات نسخهی یونانی بدین قرار است:
1. قبل از آغاز باب اول: مردخای، فردی یهودی، رؤیایی میبیند و توطئهای را برای خشایارشا کشف میکند و مقرب درگاه او میشود.
2. بعد از باب سوم، آیهی 13: متن نامهای که خشایارشا به ایالتهای مختلف میفرستد و در آن دستور قتلعام یهودیان را میدهد.
3. بعد از باب چهارم، آیهی 17: دو دعا از مردخای و اِستر.
4. ابتدای باب پنجم: آنجا که استر خود را آماده میکند تا نزد خشایارشا برود و از او برای یهودیان طلب بخشش کند؛ نسخههای غیرعبری مفصلتر است.
5. باب هشتم، بعد از آیهی 12: متن نامهی دیگری که خشایارشا برای تمجید و اکرام یهودیان به ایالات مختلف فرستاده است.
6. باب دهم، بعد از آیهی 3: مردخای رؤیای خود را تفسیر میکند.
این شش قسمت، که در متن عبری موجود نیست، در نسخهی سبعینیه به صورت فوق آمده است، ولی در نسخههای لاتینی همهی آن، به جز یک قسمت در پایان کتاب استر یعنی بعد از باب دهم آیهی 3، آمده (16) و همین موجب تشتت مطالب آن شده است. (17) بنابراین نسخههای عبری و یونانی ده باب (عبری 163 و یونانی 270 آیه) و نسخهی لاتینی یازده باب دارند. (18)
گفته میشود در اصل این اضافات بین سالهای 114 و 90 م. به زبان یونانی و به دست افراد مختلفی نوشته شده و بعداً به ترجمهی سبعینیه افزوده شده است. (19) برخی اصل چند مورد از این اضافات را به زبان عبری و اصل موارد دیگر را به زبان یونانی میدانند. (20)
عموماً دربارهی هدف نویسندگان این اضافات گفتهاند چون در کتاب استر آنگونه که در متن عبری آمده است، اسمی از خدا نیست و رنگ دینی ندارد، بنابراین نویسندگان خواستهاند که به آن رنگ دینی بدهند. (21) اما برخی دو هدف دیگر را نیز افزودهاند. یکی اینکه داستان با تفصیل بیان شود و دیگر اینکه برای یهودیت جنبهی دفاعی به خود بگیرد. (22) از آنجا که این اضافات در اصلِ عبری موجود نیست، یهودیان و پروتستانها آن را قانونی نمیدانند، ولیِ نزد کاتولیکها و ارتدکسها از اعتبار قانونی ثانوی برخوردار است. (23)
4. کتاب حکمت سلیمان
از عنوان این کتاب دو نکته برداشت میشود، یکی اینکه به سلیمان نبی منسوب و دیگر اینکه موضوع آن «حکمت» است و بنابراین باید مانند کتابهای امثال و جامعه در کتابهای قانونی، جزو کتابهای حکمتآمیز عهد قدیم به حساب آید.
به لحاظ انتساب به سلیمان، این کتاب در نسخهی سبعینیه به همین نام آمده، ولی در نسخهی ولگات تنها با عنوان «حکمت» آمده است و برخی از آبای اولیهی کلیسا مانند اریحن، جروم و آگوستین در انتساب آن به سلیمان تردید دارند و آن را به نویسندهای ناشناس نسبت دادهاند که از اشتهار سلیمان به حکمت استفاده کرده نام او را بر این کتاب نهاده است. (24)
به لحاظ محتوا این کتاب را به سه بخش کلی میتوان تقسیم کرد. (25) بخش اول که پنج باب نخست را دربر میگیرد، به بیان مشی و سلوک ابرار و کفار میپردازد و آن دو را با هم مقایسه میکند. هدف نویسنده در این بخش تثبیت ایمان یهود است و به یهودیان گوشزد میکند درد و رنجی که در راه ایمان با آن روبهرو میشوند، زمینهساز سعادت اخروی آنهاست. او مردم را به انجام اعمال نیک تشویق میکند و میگوید با عمل نیک است که نفس انسان جاودانه میشود و نیز میگوید که دشمنان حکمت به عذاب مبتلا میگردند.
بخش دوم که از باب ششم تا آیه سوم از باب یازدهم را دربر میگیرد، از زبان حضرت سلیمان به تمجید از حکمت میپردازد. در این قسمت حاکمان به حکمت دعوت میشوند، حکمت شخصیت مییابد و با انسان ملاقات میکند و به مثابه همسر مثالی انسان میشود، و حکمت از زبان حضرت سلیمان توصیف و مدح میگردد و برای نیل به آن دعا میشود.
بخش سوم (11: 4 تا 19: 22) به بیان عمل حکمت در تاریخ، از آدم تا موسی، در زمان موسی و ماجرای خروج از مصر، اقدامات حکمت برای بنیاسرائیل و علیه دشمنان آنان و غیره میپردازد.
نویسندهی کتاب یک یهودی اسکندرانی است که از زبان سلیمان سخن میگوید (26) و دانشمندان احتمال میدهند، بین قرن اول ق. م. تا قرن اول م. نگاشته شده باشد. (27) در این کتاب، که به زبان یونانی نوشته شده و نفوذ اندیشهی یونانی در آن نمایان است، به جای مفهوم یهودی رستاخیز، مفهوم افلاطونی جاودانگی ارواح مطرح شده است (3: 1-19)؛ به حکمت شخصیت داده شده (7: 21 تا 8: 21) (28) و اندیشهی لوگوس و بسیاری از اندیشههای دیگر مشرکان بیان گردیده است. (29)
5. کتاب حکمت یشوع بن سیراخ
این کتاب که در نسخهی عبری موجود نیست، اما در نسخههای یونانی، لاتینی و سریانی وارد شده است ویژگیهایی دارد؛ یکی اینکه در اصل به زبان عبری نوشته و سپس به یونانی و زبانهای دیگر ترجمه شده است؛ هر چند اصل عبری آن در دست نیست و تنها پارههایی از آن در قرن نوزدهم در مصر کشف گردیده است. با این حال جروم قدیس، که در قرن چهارم میزیسته، مدعی است نسخهی اصلی را دیده است و از کتاب تلمود نیز برمیآید که دانشمندان یهود تا قرن چهارم اصل عبری را در اختیار داشتهاند. (30)
ویژگی دوم اینکه برخلاف عمده کتابهای قانونی و قانونی ثانی عهد قدیم، نویسنده، زمان نگارش، مترجم یونانی و زمان ترجمه از خود متن آشکار است و در آنها اختلاف زیادی وجود ندارد. این کتاب را فردی به نام یشوع بن سیراخ، که فردی یهودی و از فرقهی فریسیان بوده و در اواخر قرن سوم و اوایل قرن دوم پیش از میلاد در اورشلیم میزیسته، در اوایل قرن دوم پیش از میلاد نوشته است. مترجم یونانی مقدمهای بر آن نوشته که به نظر میرسد مترجم نوهی یشوع بن سیراخ بوده و در سال 132 ق. م. این کتاب را به یونانی ترجمه کرده است. (31)
مترجم یونانی دربارهی موضوع آن میگوید: «جد من یشوع، مدتها احکام تورات، کتب انبیا و کتابهای پیشینیان را قرائت کرد، آنگاه به نگارش کتابی در تربیت و احکام پرداخت» (32). پس این کتاب را نیز باید مانند کتاب حکمت سلیمان جزو کتابهای حکمتآمیز به حساب آورد. اما تفاوت آن با کتاب سلیمان در این است، تأثیر اندیشههای یونانی در کتاب حکمت سلیمان بسیار مشهود است، اما این کتاب در واقع برای مبارزه با اندیشهی یونانی نوشته شده است. (33) در این کتاب بر عقاید و اندیشههای سنتی یهودی از قبیل یگانگی خدا (36: 1-5)، عالم مطلق بودن (42: 18)، ابدی بودن (18: 1)، مقدس بودن (23: 9)، عادل بودن او (35: 12-13) و رحمت او (2: 11؛ 48: 20 و 50: 19) تأکید شده است. (34)
در این کتاب که به صورت اشعار دو بیتی سروده شده، حکمت عملی و اینکه سرچشمهی آن خداست و انسان باید آن را سرلوحهی خود قرار دهد و نیز پندهای اخلاقی زیادی آمده است. اهمیت این کتاب به لحاظ تاریخی آن است که وضعیت یهودیان را در دورهی قبل از حکومت مکابیان نشان میدهد. از این کتاب بر میآید که یهودیان در این زمان به یک نظام طبقاتی که فقیر را از غنی، قوی را از ضعیف و مرد را از زن جدا میکرد، دچار شده بود. (35)
6. کتاب باروک (36)
این کتاب که در نسخهی عبری موجود نیست، در نسخهی یونانی مشتمل بر پنج باب و در نسخهی لاتینی وُلگات رسالهی ارمیا باب ششم آن است. این رساله در نسخهی یونانی کتابی مستقل است. (37)
مطالب کتاب باروک به دورهی اسارت بابلی مرتبط است. در ابتدای این کتاب مطالبی دربارهی نویسنده، زمان نگارش و زمینهی نگارش آن آمده است. در بخش بعدی به گناه قوم اعتراف و گویا گناهان قوم موجب اسارت شده و از خداوند طلب عفو و بخشایش شده است. سخنانی دربارهی حکمت و نیز جایگاه حکمت در میان یهودیان و اینکه دوری از آن سبب بدبختی شده در بخش بعدی آمده است. بخش پایانی این کتاب به پند و اندرز یهودیان اختصاص دارد. (38)
از مقدمهی این کتاب برمیآید که در قرن ششم پیش از میلاد باروک، دوست و منشی ارمیای نبی (ارمیا، 32: 12)، آن را نوشته است. اما آنچه در این کتاب دربارهی اسارت بابلی آمده با دیگر قسمتهای کتاب مقدس ناسازگار است و همین امر موجب میشود که انتساب کتاب به باروک زیر سؤال برود. گفته میشود نویسنده مدتها پس از اسارت بابلی مطالبی را از منابع موجود گردآورده است. (39) اما برخی این امور را شاهدی بر این مسئله گرفتهاند که این کتاب به دست افراد مختلف و در زمانهای متفاوت نگاشته شده است. (40) دربارهی تاریخ نگارش آن اختلاف است، اما بسیاری از دانشمندان جدید، قرن دوم یا اول پیش از میلاد را ترجیح میدهند (41) و برخی اواسط قرن اول پیش از میلاد را مقرون به صحت میدانند. (42) درباره زبان اصلی آن نیز اختلاف وجود دارد و برخی بر آناند که در اصل به زبان عبری نوشته شده و برخی معتقدند که حداقل قسمتهایی از آن به عبری نگاشته شده است.
7. رسالهی ارمیا (43)
این رساله در برخی از نسخهها باب ششم کتاب باروک، به ارمیای نبی منسوب است. ارمیانی نبی در این نامه به مردم گوشزد میکند اسارتی که در پیش دارید در اثر گناهانتان است. او قوم را از اینکه در دورهی اسارت بابلی به بتپرستی روی آورند برحذر میدارد و دربارهی پستی و حقارت بتها و عدم شایستگی آنها برای پرستش سخن میراند. (44)
اعتقاد بر این بوده این رساله همانی است که در باب بیست و نهم کتاب ارمیای نبی به آن اشاره شده است. (45) اما محققان جدید از درون خود متن شواهدی بر نفی این انتساب آوردهاند و بنابراین نویسندهی آن را ناشناخته میدانند. (46)
دربارهی تاریخ نگارش این رساله بین محققان جدید اختلافنظر وجود دارد، اما بسیاری قرن دوم پیش از میلاد یا حدود سال 100 ق. م. را ترجیح میدهند. (47)
در گذشته گمان بر این بود که این رساله در اصل به زبان یونانی نوشته شده است، اما امروزه بیشتر دانشمندان زبان اصلی آن را عبری میدانند. (48)
8. اضافات کتاب دانیال نبی
کتاب دانیال نبی از کتابهای قانونی عهد قدیم است که در نسخهی عبری هم وجود دارد. چنانکه گفتیم محتوای این کتاب مربوط به دورهی اسارت بابلی است. نسخهی یونانی آن و نیز ترجمهی ولگات اضافاتی دارد که در نسخهی عبری وجود ندارد. این اضافات با سه عنوان آمده است:
الف) غزل سه جوان (یا مناجات عَزَریا) (49)
باب سوم کتاب دانیال در نسخهی سبعینیه بسیار طولانیتر از نسخهی عبری است و 67 آیهی اضافه دارد. این اضافات بین شماره 23 و 24 از نسخهی عبری واقع شده است. در 23 شمارهی نخست این باب بختنصر، پادشاه بابل، تمثالی از طلا میسازد و از مردم میخواهد که بر آن سجده کنند. اما به او گزارش میرسد سه جوان اسرائیلی، که در اسارت بابلی بودند، بر این تمثال سجده نکردهاند. پس بختنصر آنان را احضار میکند و دستور میدهد در آتش بیندازند در شماره 24 آمده است که چون بختنصر میبیند آنان به سلامت در آتش نشستهاند، دستور میدهد از آتش بیرون آورند و به آنان پست و مقام میدهد و توهین به خدای آنان را ممنوع میکند. در نسخهی سبعینیه بین این دو بخش، یعنی زمانی که سه جوان در آتش بودند، مناجاتی که خواندهاند، آمده است ابتدا عزریا، که یکی از آن سه نفر بود، مناجاتی میخواند و سپس هر سه با هم سرود میخوانند و خدا را ستایش میکنند.
برخی از محققان این فقره را به دو بخش تقسیم کرده و گفتهاند مناجات عزریا بین 168 و 165 ق. م. و در بحبوحهی انقلاب مکابی نوشته شده و بخش دوم، یعنی «سرود سه جوان» پس از پیروزی سروده شده است. (50) اما برخی دیگر تعیین تاریخ دقیق برای هر دو قسمت را مشکل میدانند و از اواسط قرن دوم پیش از میلاد تا پایان آن را احتمال میدهند. (51) گفته میشود این بخش در اصل به زبان عبری یا آرامی بوده و به زبان یونانی ترجمه شده است. (52)
ب) قصه سوسنه (53)
کتاب دانیال در نسخهی عبری تنها دوازده باب دارد؛ اما در نسخه یونانی، و نیز ولگات، دو باب اضافه دارد که دو سرگذشت در آنها آمده است. در باب سیزدهم سرگذشت زنی به نام «سوسنه» آمده است. سوسنه زن یهودی زیبارویی است که به همسری فردی ثروتمند در میآید. اما دو قاضی یهودی سالخورده در او طمع میورزند و چون او به خواستهی آنان تن نمیدهد به او تهمت زنا میزنند و دادگاه بدون تحقیق او را به مرگ محکوم میکند. سوسنه به درگاه خداوند دعا میکند و خداوند دعایش را مستجاب مینماید و دانیال جوان را به یاریش میفرستد. دانیال به دادگاه اعتراض میکند که چرا بدون تحقیق محکوم کردهاند و سپس از دو قاضی جداگانه بازجویی میشود و چون ضد و نقیض سخن میگویند، دروغشان آشکار میگردد و اعدام میشوند.
گفته میشود در اواخر قرن دوم و اوایل قرن اول پیش از میلاد که بحث اصلاح شریعت مطرح بوده دو فرقهی یهودی صدوقیان و فریسیان دربارهی مجازات اعدام برای شهادت دروغ دربارهی جرمی که مجازاتش اعدام است اختلاف داشتهاند و آن اینکه آیا فقط در صورت اجرای حکم، این مجازات اعمال میشود یا اینکه در هر صورت اعمال میشود. بنابراین گفته میشود این داستان در این زمان نوشته شده است. (54) یک نظریه دربارهی این بخش آن است که در حدود سال 100 ق. م. در شهر اسکندریه نوشته شده است. (55) دربارهی زبان اصلی این داستان احتمال داده میشود که در اصل به زبان عبری نوشته و سپس به یونانی ترجمه شده است. (56)
ج) قصه بعل (57) و اژدها
باب چهاردهم از کتاب دانیال، که در نسخهی عبری نیست و در نسخهی یونانی و ولگات آمده، به دو داستان پرداخته است. در داستان نخست پادشاه بابل بت «بعل» را میپرستد و از دانیال میخواهد که او هم این بت را بپرستد. اما دانیال میگوید من تنها خدای زنده را میپرستم. پادشاه میگوید «بعل» خدای زنده است، چرا که غذاهای اهدایی را میخورد، دانیال ثابت میکند که بت غذا نمیخورد بلکه کاهنان مخفیانه غذاها را میخورند. پس پادشاه بت را از بین میبرد و کاهنان را اعدام میکند.
در داستان دوم پادشاه اژدهایی را میپرستد و به دانیال میگوید این دیگر خدای زنده است. اما دانیال میگوید من با این خدا میجنگم و او را از بین میبرم و چنین میکند. مردم شورش میکنند و پادشاه بالاجبار دانیال را تسلیم آنان میکند. دانیال به لانهی شیران گرسنه افکنده میشود، اما شیران به او آزاری نمیرسانند و خداوند معجزهآسا به وسیله حبقُوق نبی به او غذا میرساند. چون هفت روز به همین صورت میگذرد، پادشاه دانیال را آزاد میکند و دشمنانش را از بین میبرد.
دربارهی تاریخ نگارش این دو داستان اختلاف نظر وجود دارد و از قرن دوم تا اول پیش از میلاد احتمال داده شده است. (58) محققان بر آناند که این دو داستان در اصل به زبان عبری نگاشته و به زبان یونانی ترجمه شدهاند. (59)
9. کتاب اول مکابیان
با فتوحات و کشورگشایی اسکندر مقدونی کشور یهودا جزو مناطق تحت نفوذ یونانیان درآمد و پس از او و با تقسیم قلمرو پهناور حکومت او کشور یهودا بین دو بخش از قلمرو او قرار گرفت. کشور یهودا درست بین دو کشور سوریه و مصر واقع شده بود که بر اولی سلوکیان و دومی بطلمیوسیها حکومت میکردند. بنابراین کشور یهودا به میدان جنگ این دو کشور تبدیل شده بود و بین آنها دست به دست میشد. در طول این دوره فرهنگ یونانی دیانت و فرهنگ یهود را تهدید میکرد تا اینکه نوبت به یکی از پادشاهان سلوکی به نام آنتیوخوس اپیفانوس رسید. این یکی بر آن میشود که دیانت و فرهنگ یهودی را از بین ببرد و با زور فرهنگ یونانی را تحمیل کند. کاهنی به نام متتیای حشمونایی اعتراض میکند و با پسران خود به کوهستان میرود و شورشی را پایهگذاری مینماید. با کشته شدن متتیا، پسرش، یهودا، رهبری نهضت را برعهده میگیرد که به دلیل شجاعتهایش، مکابی (چکش) خوانده میشود و این عنوان برای سلسلهای که بعداً به وجود میآید، باقی میماند. با کشته شدن یهودا برادران او یکی پس از دیگری به رهبری نهضت میرسند تا اینکه در زمان آخرین برادر، یعنی شمعون، نهضت به پیروزی میرسد و کشور یهودا استقلال مییابد و سلسلهای روی کار میآید که مکابیان خوانده میشود.
کتاب اول مکابیان، تاریخ این دوره است. این کتاب ماجرا را از زمان حمله اسکندر شروع میکند و حوادث پس از آن را پی میگیرد و به چگونگی پیدایش نهضت مکابی و مبارزات آنها میپردازد تا اینکه نهضت پیروز میشود. سرانجام شمعون مکابی با فریب یکی از یارانش به دام میافتد و کشته میشود. کتاب اول مکابیان در اینجا پایان مییابد.
اهمیت این کتاب از این نظر است که بهترین منبع تاریخی این دوره میباشد. (60) گفته میشود این کتاب را یک یهودی معتقد، احتمالاً از فرقه صدوقیان، که درصدد موجه جلوه دادن انقلاب مکابیان بوده، نوشته است. او بلاها را نتیجهی گناهان قوم و پیروزیها را موهبت الهی میداند. (61) گفته میشود این کتاب در اصل به زبان عبری و در فلسطین نگاشته شده و پس از ترجمه به یونانی، اصل آن از بین رفته است. (62) تاریخ نگارش آن از پایان قرن دوم تا حدود سال 70 ق. م. احتمال داده میشود. (63) اما برخی برآناند که سه باب آخر آن بعدها اضافه شده و پس از تخریب دوم معبد در سال 70 م. کل کتاب دوباره ویرایش شده است. (64)
10. کتاب دوم مکابیان
کتاب دوم مکابیان کتاب مستقل تاریخی است و دنبالهی کتاب اول نیست. این کتاب حوادث دورهای کوتاه یعنی حدود 15 سال (176-161 ق. م.) را پوشش میدهد. اهمیت آن از این نظر است که با تفصیل بیشتری به حوادث آن دوره میپردازد. (65)
این کتاب از دو نظر با کتاب اول متفاوت است: یکی اینکه هدف نویسندهی کتاب اول دفاع از نهضت مکابی بوده، در حالی که توجه کتاب دوم به معبد و شریعت و دفاع از آنها بوده است. (66) حتی گاهی نویسندهی این کتاب دشمن مکابیان قلمداد شده است. (67) تفاوت دوم آن است که این کتاب، برخلاف اولی، در اصل به زبان یونانی نوشته شده است. (68)
این کتاب به سه بخش تقسیم میشود. دو باب اول آن به دو نامه پرداخته است که از سوی یهودیان اورشلیم و یهودا به یهودیان مصر نوشته شده و در آنها به حوادثی که برای معبد پیش آمده اشاره و از آنان خواسته شده است در مراسمی مربوط به معبد شرکت کنند نویسنده در پایان این بخش مقدمهای برای کتاب خود آورده و در آن به این نکته اشاره کرده است کتابی که مینویسد خلاصهی یک کتاب بسیار مفصل است. در بخش دوم کتاب، یعنی بابهای سوم تا هشتم به هجوم فرهنگ یونانی و اهتمام یونانیان به از بین بردن دین و شریعت یهود پرداخته شده است. بخش سوم کتاب، یعنی بابهای نهم تا پانزدهم به مبارزه و فعالیتهای یهودای مکابی اختصاص دارد و تا زمان فتح اورشلیم ادامه مییابد.
نویسندهی این کتاب یهودی ناشناسی است (69) و برخی احتمال دادهاند که از فرقهی فریسیان بوده است. (70) دربارهی تاریخ نگارش آن از ربع آخر قرن دوم پیش از میلاد تا قبل از سقوط حکومت مکابیان در سال 63 ق. م. اختلاف است. (71)
ب) کتابهای قانونی ثانوی ویژهی ارتدکس
علاوه بر کتابهای فوق که کاتولیکها و ارتدکسها، برخلاف یهودیان و پروتستانها، برای آنها اعتبار درجهی دوم قائلاند، نوشتههای دیگری موجود است که تنها فرقهی ارتدکس، یا بخشی از آن، برای آنها اعتبار قائلاند. این نوشتهها به قرار زیرند:
1. کتاب سوم مکابیان
این کتاب در نسخهی عبری و نیز ولگات نیامده و تنها در ترجمهی یونانی آمده است و به همین دلیل تنها ارتدکسها آن را جزو کتاب مقدس خود آوردهاند. (72) این کتاب گزارشی از یک حادثهی تاریخی است. بطلمیوس چهارم، که بین سالهای 221 و 205 پیش از میلاد بر مصر حکومت میکرد، یهودیان آن سرزمین را به دلیل اینکه یهودیان فلسطین از ورود او به معبد اورشلیم جلوگیری کرده بودند، تهدید میکند و به آنان فشار میآورد. این کتاب به گزارش این حادثه میپردازد. (73) گفته میشود این کتاب نزدیک به دورهی مسیحی، اندکی قبل یا بعد از آن، نوشته شده است. (74)
2. کتاب چهارم مکابیان
این کتاب نیز تنها در نسخهی سبعینیه موجود بوده و در کتاب مقدس ارتدکس، یعنی تنها گروهی که برای آن اعتبار قائل است، به صورت ضمیمه آمده است. (75) ماجرای آن به آغاز زجر و آزار یهودیان به وسیله آنتیوخوس اپیفانوس، که به انقلاب مکابیان منتهی شده است، برمیگردد. (76) دربارهی محتوای آن گفته میشود یک اثر فلسفی است که تحت تأثیر فلسفه یونان نوشته شده است. (77) پیام دینی اصلی این کتاب آن است که شهادت یهودیان به طور غیرمستقیم کفارهی گناه قوم میشود. (78) برخی تاریخ نگارش آن را در نیمهی اول قرن اول پیش از میلاد (79) و برخی دیگر از چند دهه قبل از میلاد تا سال 70 میلادی دانستهاند. (80)
3. کتاب اول عزرا (81) (اسدراس)
این کتاب نیز در نسخهی عبری نیامده، اما در دو نسخهی سبعینیه و ولگات آمده است. این کتاب در نسخهی سبعینیه عنوان کتاب اول عزرا را دارد و دو کتاب عزرا و نحمیا، که در نسخهی عبری آمده، به صورت یک کتاب و با عنوان کتاب دوم عزرا آمده است. در نسخهی ولگات دو کتاب عزرا و نحمیا به صورت مجزا و با عناوین اول و دوم عزرا آمده و این کتاب با عنوان کتاب سوم عزرا به صورت ضمیمه آمده است. به هر حال تنها فرقهی ارتدکس آن را قانونی و معتبر میداند. (82)
این کتاب به لحاظ محتوایی تاریخی است و عمدهی مطالب آن در دیگر کتابهای عهد قدیم، مانند کتاب تواریخ ایام، عزر و کتاب نحمیا، آمده و تنها مطلب ویژهی آن دو داستان «داریوش» و «سه جوان» و نیز مقطعی حکمتآمیز (3: 1-5: 6) است. (83) امروزه تنها نسخهی یونانی این کتاب موجود است و دربارهی اینکه آیا در اصل به زبان یونانی نوشته شده یا عبری اختلاف است. (84) محققان جدید دربارهی تاریخ نگارش و نویسندهی آن میگویند نویسندهی آن ناشناخته است و احتمالاً اواخر قرن دوم یا اوایل قرن اول پیش از میلاد نوشته شده است. (85)
4. کتاب دوم عزرا
این کتاب تنها در نسخهی ولگات و آن هم به صورت ضمیمه و پس از عهد جدید و با عنوان کتاب چهارم عزرا آمده است. زیرا کتابهای عزرا و نحمیا در این نسخه با عنوان کتابهای اول و دوم عزرا آمده است و کتابی که در شمارهی قبل با عنوان کتاب دوم عزرا مطرح شد، در این نسخه عنوان کتاب سوم عزرا را دارد. نسخهی عبری و یونانی این کتاب موجود نیست و تنها پارههایی از ترجمهی یونانی آن موجود است. (86) برخی این کتاب را جزو کتابهای قانونی (ثانوی) کلیسای ارتدکس آوردهاند، (87) و البته برخی آن را در فهرست کتابهای قانونی این کلیسا ذکر نکردهاند. (88)
این کتاب را به سه بخش تقسیم کردهاند در بخش اول دو باب اول کتاب دربارهی شکایت خداوند از وضعیت نابسامان ایمان مردم است. خداوند از عزرا میخواهد که ایمان مردم را تقویت کند. در این بخش آمدن قریبالوقوع ملکوت خداوند گوشزد شده است. گفته میشود این دو باب را مسیحیان افزودهاند و در حدود سال 100 م. نوشته شده است؛ (89) گاهی این دو باب کتاب پنجم عزرا خوانده میشود. (90)
بخش دوم، که بابهای سوم تا سیزدهم را دربر میگیرد، به هفت مکاشفه اختصاص دارد که ظاهراً برای عزرا در زمان تبعید بابلی رخ داده است. گفته میشود این بخش را یک یهودی ناشناس پس از تخریب دوم معبد و آوارگی یهود در سال 70 میلادی و نزدیک به پایان قرن اول نوشته است. (91) نویسندهی این کتاب شبهاتی را که پس از آوارگی یهود مطرح میشود در قالب این مکاشفات پاسخ میدهد. (92) این بخش در اصل به زبان عبری یا آرامی نوشته و بعد به عبری ترجمه شده است. (93)
بخش سوم که بابهای چهاردهم و پانزدهم را دربر میگیرد، بیان گرفتاریها و آلام آخرالزمان است. (94) گفته میشود این بخش نیز افزودهی مسیحیان است و بین سالهای 26 تا 270 میلادی نوشته شده است. گاهی این بخش کتاب ششم عزرا خوانده میشود. (95)
5. دعای مَنَسّی
در دو کتاب دوم پادشاهان و دوم تواریخ ایام از مجموعهی عهد قدیم سرگذشت پادشاهی یهودی به نام مَنَسّی آمده است. این پادشاه در فسق و فجور غرق است و به هشدارهای خدا گوش فرا نمیدهد. پس خدا او را مجازات میکند و به دست آشوریان به اسارت برده میشود. در اسارت به درگاه خداوند توبه میکند و خداوند او را نجات میدهد. در کتاب تواریخ ایام آمده است: «و بقیه وقایع منسی و دعایی که نزد خدای خود کرد… در تواریخ پادشاهان اسرائیل مکتوب است» (33: 18). اینک کتابی که این متن به آن اشاره میکند موجود نیست و اطلاعی درباره دعای منسی در دست نیست؛ اما در بین بخشهای اپوکریفا نوشتهای کوتاه مشتمل بر 15 آیه وجود دارد که به دعای منسی معروف است. در این دعا ابتدا به ستایش خداوند و سپس اعتراف به گناهان و در پایان طلب معرفت و بخشایش از خدا پرداخته شده است. این دعا در نسخهی عبری و نیز سبعینیه موجود نیست و تنها در برخی از نسخههای یونانی موجود است. این بخش در نسخهی اصلی ولگات موجود نبوده، اما بعدها به آن اضافه شده و در برخی از نسخهها به عنوان ضمیمه و در برخی دیگر پس از کتاب اول تواریخ ایام آمده است. (96) از آنجا که این نوشته بسیار مختصر است، تعیین زبان اصلی و زمان نگارش آن مشکل مینماید، (97) ولی برخی احتمال دادهاند که در قرن دوم یا اول پیش از میلاد در فلسطین نوشته شده باشد. (98) تنها کلیسای ارتدکس، (99) و یا بخشی از آن، (100) برای این دعا اعتبار قانونی ثانوی قائلاند.
6. مزمور 151 از کتاب مزامیر داود
کتاب مزامیر داود در نسخهی عبری مشتمل بر 150 مزمور است، اما در برخی از نسخهها پنج یا شش مزمور اضافه است. از آنجا که یکی از این مزمورها در کتاب مقدس ارتدکس آمده و بنابراین، کتاب مزامیر نزد آنان مشتمل بر 151 مزمور است، مزمور آخر جزو بخش قانونی درجهی دوم محسوب میشود. (101)
پینوشتها:
1. The Oxford Companion to the Bible, p. 100.
2. The New International Dictionary of the Bible, p. 916.
3. تاریخ قوم یهود، ج 2، ص 40؛ The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 279.
4. Harper’s Bible Dictionary, p. 153, The Oxford Companion to the Bible, p. 98-99.
5. The Encyclopedia of Religion, vol. 2, p. 155.
6. The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 1431.
7. The New International Dictionary of the Bible, p. 67-68.
8. Harper’s Bible Dictionary, p. 36.
9. کتابهایی از عهد عتیق، ص 63؛ و همچنین The Oxford Companion to the Bible, p. 745; The New International Dictionary of the Bible, p. 68; The Encyclopedia of Religion, vol. 2, p. 175.
10. اپوکریفای عهد عتیق، ص 12؛ The New International Dictionary of the Bible, p. 68.
11. کتابهایی از عهد عتیق، ص 61.
12. همان، ص 63.
13. همان، ص 64، The Oxford Companion to the Bible, p. 400.
14. The Encyclopedia of Religion, vol. 2, p. 155; Harper’s Bible Dictionary, p. 518.
15. کتابیهایی از عهد عتیق، ص 62.
16. سعید، المدخل الی کتاب المقدس، ص 192؛ Harper’s Bible Dictionary, p. 282.
17. همان، ص 193.
18. The New International Doctionary of the Bible, p. 68.
19. همان، ص 192.
20. The Oxford Companion to the Bible, p. 201, Harper’s Bible Dictionary, p. 282.
21. همان جا؛ The New International Dictionary of the Bible, p. 68; Harper’s Bible Dictionary, p. 282; The Oxford Companion to the Bible, p. 201.
22. The Encyclopedia of Religion, vol. 2, p. 176.
23. Kohlenberger, The Parallel Apocrypha, p. XLVLL, Harper’s Bible Dictionary, p. 219.
24. اپوکریفای عهد عتیق، ص 118.
25. الکتاب المقدس، ص 1394.
26. The New International Dictionary of the Bible, p. 68.
27. The Oxford Companion to the Bible, p. 803, Harper’s Bible Dictionary, p. 1136.
28. The Encyclopedia of Religion, vol. 2, p. 178, The New International Dictionary of the Bible, p. 68.
29. loc. cot, p. 68.
30. کتابهایی از عهد عتیق، ص 419.
31. اپوکریفای عهد عتیق، ص 167؛ سعید المدخل الی الکتاب المقدس، ص 196؛ Harper’s Bible Dictionary, p. 233.
32. اپوکریفای عهد عتیق، ص 168.
33. The Encyclopedia of Religion, vol. 2, p. 175.
34. Ibid., p. 178.
35. الکتاب المقدس، ص 1755-1758.
36. Baruck
37. The Parallel Apocrypha, p. XLVIII.
38. الکتاب المقدس، ص 1755-1758؛ سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 196.
39. اپوکریفای عهد عتیق، ص 301.
40. The New International Dictionary of the Bible, p. 680.
41. The Encyclopedia of Religion, v. 2, p. 11.
42. کتابهایی از عهد عتیق، ص 613.
43. همان جا؛ loc. cit, vol. 2, p. 11.
44. الکتاب المقدس، ص 1758-1759.
45. The New International Doctionary of the Bible, p. 69.
46. الکتاب المقدس، ص 1759؛ loc. cit.
47. اپوکریفای عهد عتیق، ص 317؛ سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 200؛ loc. cit, p. 69.
48. سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 100.
49. Azariah
50. همان، ص 201.
51. The Encyclopedia of Religion, vol. 2, p. 176.
52. loc. cit.; The New International Dictionary of the Bible, p. 69.
53. Susanna
54. همان، ص 202.
55. loc. cit, p. 69.
56. Harper’s Bible Dictionary, p. 1001.
57. نام خدای خورشید که در فینیقیه، کنعان و برخی مناطق دیگر پرستیده میشده است (قاموس کتاب مقدس، ص 108).
58. همان، ص 203؛ The New International Dictionary of the Bible, p. 69; Harper’s Bible Dictionary, p.102.
59. Harper’s Bible Dictionary, p. 102.
60. Harper’s Bible Dictionary, p. 69.
61. کتابهایی از عهد عتیق، ص 183؛ سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 205.
62. اپوکریفای عهد عتیق، ص 382؛ The Encyclopedia of Religion, vol. 2, p. 176.
63. همان جا؛ سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 205.
64. The New International Dictionary of the Bible, p. 69.
65. Harper’s Bible Dictionary, p. 591.
66. The Encyclopedia of Religion, vol. 2, p. 179.
67. همان، ص 206.
68. اپوکریفای عهد عتیق، ص 483؛ loc. cit.
69. The Encyclopedia of Religion, vol. 2, p. 179.
70. سعید المدخل الی الکتاب المقدس، ص 206.
71. همان جا؛ The Oxford Companion to the Bible, p. 47, The New International Dictionary of the Bible, p. 69.
72. The Parallel Apocrypha, p. XLVIII.
73. The New Encyclopedia Britanica, vol. 7, p. 659.
74. Harper’s Bible Dictionary, p. 840.
75. loc. cit.
76. The New Encyclopedia Britanica, vol. 7, p. 609.
77. Harper’s Bible Dictionary, p. 840.
78. The New Encyclopedia Britanica, vl. 7, p. 609.
79. loc. cit.
80. Harper’s Bible Dictionary, p. 840.
81. Ezra (Greek Esdras)
82. The Parallel Apocrypha, p. XLVIII.
83. سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 187؛ The New International Dictionary of the Bible, p. 68.
84. همان جا؛ The Encyclopedia of Religion, vol. 2, p. 175.
85. همان جا؛ loc. cit.
86. The Oxford Dictionary of Christian Church, p. 68, The Oxford Companion to the Bible, p. 2, Harper’s Bible Dictionary, p. 219.
87. The Parallel Apocrypha, p. LXVIII.
88. Harper’s Bible Dictionary, p. 219.
89. سعید، المدخل الی الکتاب المقدس، ص 188، Harper’s Bible Dictionary, p. 278.
90. loc. cit.; The Oxford Companion to the Bible, p. 196.
91. همان، ص 188؛ The New International Dictionary of the Bible, p. 98.
92. همان، ص 188-189.
93. The Oxford Companion to the Bible, p. 196.
94. Harper’s Bible Dictionary, p. 279.
95. همان، ص 189.
96. The Oxford Companion to the Bible, p. 486.
97. loc. cit.
98. The New International Dictionary of the Bible, p. 69.
99. The Parallel Apocrypha, p. XLVIII; Harper’s Bible Dictionary, p. 219.
100. The Oxford Companion to the Bible, p. 486.
101. Harper’s Bible Dictionary, p. 219; The Parallel Apocrypha, p. XLVIII.
منبع مقاله :
سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم؛ (1396)، بررسی متنی و سندی متون مقدس یهودی – مسیحی، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، پژوهشکدهی تحقیق و توسعهی علوم انسانی، چاپ اول.