عیادت مریض
تحریر:سیدمحمد عبدالله زاده
قبل از این که درباره عیادت، مریضی و عافیت و سلامت، وارد بحث شویم، به عنوان مقدمه چند نکته را ذکر میکنیم:
نکتهی اوّل:
این که امام (علیه السلام) ملاقات با مریض را به عنوان یک دستورالعمل دینی مطرح میکند و این نکته قابل توجّه است؛ چرا که در حالات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام) میخوانیم که گاهی از یک مطلب ساده، یک دستورالعمل بزرگ اسلامی استخراج میکردند و همه جا را کلاس درس قرار میدادند. به عنوان مثال: روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) عدّهای را دید که دیوانهای را مسخره میکنند. حضرت این صحنه را سوژه قرار داد و فرمود: بیایید تا دیوانه حقیقی را برای شما معرفی کنم. این شخص، مریض است؛ امّا دیوانه واقعی کسی است که با تکبر راه میرود و شانههایش را بالا نگاه میکند و پاهایش را به زمین میزند و کسی است که مردم از او در امان نیستند و امیدی به خیر او ندارند، در حالی که این شخص مجنون است.
نکتهی دوم:
این که بیماری و مرض دارای مصلحتی است که خداوند از آن اطّلاع دارد. یکی از فلسفههایش این است که گناهان انسان را میریزد؛ چرا که انسان بیمار معمولاً به درگاه خدا میرود؛ مخصوصاً اگر وسائل عادی از کار بیفتد، که در این صورت، تمام توجه بیمار به خدا خواهد بود. در این موارد، معمولاً بیمار به فکر تدارک جبران گناه میافتد و توبه میکند.
علمای کلام، درباره بیماری استدلال دیگری میکنند و آن این که بیماریای که انسان موجب آن نباشد، فعل خداست و خداوند عادل است و در مقابل آن خیری به بیمار خواهد داد که معمولاً به ازای آن، گناهان بیمار را میبخشد.
نکتهی سوم:
فرق بین بیماری و عمل این است که عمل، کاری است که از انسان صادر میشود و دارای اجر و پاداش است،؛ و حالا این پاداش یا بر اساس استحقاق است یا بر مبنای تفضّل (که در جایش بحث شد) امّا بیمار کاری نکرده است، فقط مصیبتی پیدا کرده و اگر بخواهند اجر و پاداش بدهند، عملی انجام نداده است؛ پس باید گناهانش را عفو کنند و خداوند این لطف را در حقّ بیمار انجام میدهد.
نکتهی چهارم:
خداوند، افراد را به واسطه داشتن نیت صالح به بهشت میبرد و نیت بدون عمل، دارای اجر و پاداش است که این بر اساس تفضّل خداوند میباشد.
امّا بحث اصلی ما درباره بیماری و عیادت بیمار و عافیت و سلامت است:
روایات درباره اصل بیماری فراوان است که چند نمونه از آن را بیان میکنیم:
1. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «اَلمَریِضُ تَحاتُّ خَطایَاهُ کَمَا یَتَحَاتُّ وَرَقُ الشَّجَر؛ گناهان شخص بیمار، همچون برگ درخت میریزد». (2)
2. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «سَهَرُ لَیلَةٍ مِن مَرَضٍ أَو وَجَعٍ أفضَلُ وَ أعظَمُ أجراً مِن عِبَادَةِ سَنَةٍ؛ اجر و پاداش شبی را از بیماری یا درد نخوابیدن، برتر و بزرگتر از یک سال عبادت است». (3)
3. امام کاظم (علیه السلام) فرمود: «هرگاه مؤمن بیمار شود، خداوند به فرشتهی دست چپ او وحی میکند که برای بندهام تا زمانی که در زندان و بند من است، گناهی ننویس و به فرشتهی دست راست او وحی میکند که همان حسناتی را که در زمان سلامتی بندهام مینوشتی، برایش بنویس». (4)
4. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره پنهان داشتن بیماری فرمود: «مِن کُنُوزِ البِرِّ کِتمَانُ المَصَائِبِ وَ الأمرَاضِ وَ الصَّدَقَةِ؛ از گنجهای نیکی، پنهان داشتن مصیبتها و بیماریها و صدقه است». (5)
5. امام باقر (علیه السلام) فرمود: «إنَّ الجَسَدُ إِذَا لَم یَمرَض أشِرَ وَ لَا خَیرَ فی جَسَدٍ لَا یَمرَضُ بِأَشَر؛ جسم اگر بیمار نشود، سرمست میشود و در بدنی که به بیماری دچار نشود و سرمست شود، خیری نیست». (6)
در خصوص عیادت بیمار که یکی از نشانههای اخلاق حسنه و حسن سلوک با مردم است، در اسلام سفارش فراوان شده و این نکته از حقوقی است که مسلمان بر یکدیگر دارند.
امام علی (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) نقل میکند که آن حضرت فرمود: لِلمُسلِمِ عَلَی أَخِیهِ ثَلاَثُونَ حَقّاً لَا بَرَاءَةَ لَهُ مِنهَا إِلَّا بِالأدَاءِ أوِ العَفوِ … وَ یَعُودُ مَرضَتَه …؛ هر مسلمانی نسبت به مسلمان دیگر سی حقّ دارد که باید آنها را انجام دهد و از این حقوق رهایی نخواهد یافت مگر این که آنها را ادا کند و یا آن که برادر مسلمانش از او درگذرد … و از جملهی آنها این است که هنگام بیماری از او دیدن کند». (7)
یکی از یاران امام صادق (علیه السلام) به نام معلی بن خنیس میگوید: «به امام عرض کردم: «حقّ مسلمان بر مسلمان چیست؟» حضرت فرمود: «برای او هفت حقّ است که همهی آنها بر برادرش واجب است و اگر چیزی از آن حقوق را ضایع کند، وظیفهاش را انجام نداده، از ولایت و اطاعت خدا بیرون رفته و از بندگی خدا بهرهای نبرده است.» عرض کردم: «قربانت گردم! آن حقوق کدام است؟» حضرت فرمود: «ای معلّی! من بر تو نگرانم! میترسم این حقوق را ضایع کنی و مراعات ننمایی؛ بدانی و عمل نکنی!» عرض کردم: «نیرویی جز از خدا نیست [و امیدوارم با کمک خداوند بتوانم به وظیفهام عمل کنم!] امام (علیه السلام) هفت حقّ را شمرد و فرمود: آسانترین آن حقوق آن است که آنچه برای خود دوست داری، برای او هم دوست داشته باشی و آنچه برای خود نمیپسندی برای او هم نپسندی … و حق هفتم آن است که قَسَمش را ادا کنی و دعوتش را بپذیری و در هنگام بیماری از او عیادت کنی.» (8)
معاویة بن وهب میگوید: «به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: وظیفهی ما در معاشرت با یکدیگر چیست و در رفت و آمد با دیگران [یعنی اهل سنّت] چگونه باید برخورد کرد؟» امام (علیه السلام) فرمود: «یکی از آن وظایف دیدار بیماران آنهاست». (9)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «مِن حَقِّ المُسلِمِ عَلَی المُسلِمِ إِذَا لَقِیَهُ أن یُسَلِّمَ عَلَیهِ وَ إِذَا مَرِضَ أن یَعُودَهُ وَ إِذَا مَاتَ أن یُشَیِّعَ جَنَازَتَهُ؛ حقّ مسلمان بر مسلمان آن است که وقتی او را ببیند بر او سلام کند و چون بیمار شود از او عیادت نماید و هنگامی که بمیرد، جنازهاش را تشییع کند». (10)
درباره ثواب عیادت بیمار هم روایات فراوانی در متون روایی ما موجود است که چند نمونه را ذکر میکنیم:
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «هر مؤمنی که مؤمنی را در بیماریاش عیادت کند، اگر صبح باشد هفتاد هزار ملک او را همراهی و بدرقه کنند و زمانی که نزد او بنشیند، رحمت خداوند او را فرا گیرد و تا شب برای او طلب آمرزش کنند، و اگر شب باشد همین پاداش تا صبح برای او خواهد بود». (11)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «مَن عَادَ مَرِیضاً شَیَّعَهُ سَبعُونَ أَلفَ مَلَکٍ یَستَغفِرُونَ لَهُ حَتَّی یَرجِعَ إِلَی مَنزِلِهِ؛ هر کس به عیادت بیماری برود، هفتاد هزار فرشته او را مشایعت میکنند و برایش آمرزش میطلبند تا آنگاه که به منزل خود برگردد». (12)
از بعضی از روایات استفاده میشود که دعا بر بالین شخص بیمار به اجابت نزدیکتر است؛ چون لطف و عنایت خداوند به دلهای شکسته همراه است و مؤمن بیمار، معمولاً دل شکسته است و عنایت خداوند شامل حال او است.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) فرمود: «روز قیامت خداوند بندهای از بندگانش را ملامت میکند و میفرماید:ای بندهی من! چه چیز تو را باز داشت از این که مرا عیادت کنی، آن گاه که بیمار شدم؟ عرض میکند: خدایا! تو خالق جهانی: درد و ناراحتی و مرض دربارهی تو معنی ندارد؛ تو منزّهی از این که مریض شوی. خداوند میفرماید: برادر مؤمن تو بیمار شد، به عیادتش نرفتی. به عزّت و جلالم سوگند، اگر به دیدنش میرفتی مرا نزد او مییافتی و هر حاجتی داشتی برمیآوردم و این به خاطر احترامی است که بندهی مؤمن نزد من دارد و من خدای رحمان و رحیمم». (13)
عیادت بیمار دارای آدابی است که در روایات به آنها اشاره شده است و ما در ادامه به طور اختصار به آن اشاره میکنیم:
1. دادن هدیه:
یکی از دوستان امام صادق (علیه السلام) میگوید: «یک نفر از یاران امام صادق (علیه السلام) بیمار شد و ما عدّهای از یاران امام برای عیادت او به منزلش رفتیم. در راه با امام برخورد کردیم. امام از ما پرسید: کجا بودید؟ عرض کردیم: به عیادت فلانی رفتیم. حضرت فرمود: بایستید. ما ایستادیم. فرمود: آیا سیبی، بِهی، تُرنجی، کمی عطر یا ترکهای از عود بِخور به همراه یکی از شما هست؟ عرض کردیم: از این چیزها با خود نداریم. حضرت فرمود: مگر نمیدانید که بیمار از این که چیزی برایش ببرند، آرامش مییابد؟!» (14)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «مَن أَطعَمَ مَرِیضاً شَهوَتَهُ أطعَمَهُ اللهُ مِن ثِمَارِ الجَنَّةِ؛ هر کس بیماری را به آنچه دوست دارد اطعام کند، خداوند از میوههای بهشت به او خواهد داد». (15)
2. دعا برای بیمار:
کسانی که نزد بیمار مینشینند، باید برای او دعا کنند. این نکته از جمله دستورالعملهای عیادت از بیمار است.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «عُودُوا المَرضَی وَاتَّبِعُوا الجَنَائِزَ یُذَکِّرُکُمُ الآخِرَةَ وَ تَدعُو لِلمَریضِ فَتَقُولُ اللهُمَّ اشفِهِ بِشِفَائِکَ وَدَاوِهِ بِدَوَائِکَ وَ عَافِهِ مِن بَلَائِکَ؛ بیماران را عیادت کنید و در تشییع جنازهها شرکت نمایید که این کار، آخرت شما را به یاد شما میآورد و برای بیمار دعا کنید و بگویید: خدایا! او را به شفای خود شفا مرحمت کن و به دوای خویش مداوا فرما و از بلای خود او را در امان دار!». (16)
آن حضرت در حدیث دیگر فرمود: «إِذَا دَخَلَ أحَدُکُم عَلَی أَخِیهِ عَائِداً لَهُ فَلیَدعُ لَهُ وَلیَطلُب مِنهُ الدُّعَاءَ فَانَّ دُعَاءهُ مِثلُ دُعَاءِ المَلاَئِکَة؛ زمانی که یکی از شما به عیادت برادر دینی خود میرود، باید برای او دعا کند و از او بخواهد که برای وی (عیادت کننده) دعا کند؛ زیرا دعای بیمار، مثل دعای فرشته است». (17)
3. تقویت روحی:
یکی از آداب عیادت بیمار این است که عیادت کننده او را دلداری دهد و روحیهاش را تقویت کند و به او با این عبارات آرامش خاطر بدهد که بزودی بیماریات برطرف خواهد شد و خداوند به تو صحّت و عافیت خواهد داد.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «إِذَا دَخَلتُم عَلَی المَرِیضِ فَنَفِّسُوا لَهُ فی الأجَلِ فَإِنهَّ ذَلِکَ لاَ یَرُدُّ شَیئاً وَ هُوَ یُطَیِّبُ النَّفَسَ؛ هنگامی که از بیماری دیدن میکنید، او را به زندگی امیدوار سازید. این کار گرچه مقدرات را تغییر نمیدهد و مانع مرگ نمیشود؛ امّا وسیلهی آرامش خاطر بیمار است». (18)
به همین دلیل است که وقتی رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلم) به عیادت سلمان فارسی رفت، همین که خواست از نزد او بلند شود، فرمود: «یَا سَلمَانُ کَشَفَ اللهُ ضُرَّکَ وَ غَفَرَ ذَنبَکَ وَ حَفِظَکَ فی دِینِکَ وَ بَدَنِکَ إِلَی مُنتَهَی أجَلِک؛ ای سلمان! خداوند رنج تو را برطرف سازد و گناهت را ببخشد و دین و بدن تو را تا آخر عمرت محفوظ نگه بدارد». (19)
3. کوتاه بودن عیادت:
امام علی (علیه السلام) فرمود: «إِنَّ مِن أَعظَمِ العُوَّادِ أجراً عِندَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ لَمَن إِذَا عَادَ أخَاهُ خَفَّفَ الجُلُوسَ إِلَّا أن یَکُونَ المَرِیضُ یُحِبُّ ذَلِکَ وَ یُرِیدُه؛ از عیادت کنندگان بیمار آن کس بیشتر اجر میبرد که زمان کوتاهی نزد او بنشیند، مگر این که خود بیمار دوست داشته باشد و از او بخواهد که بیشتر بنشیند». (20)
همچنین امام صادق (علیه السلام) فرمود: «أَعظَمُکُم أَجرًا فی العِیَادَةِ أَخَفُّکُم جُلُوساً؛ از عیادت کنندگان کسی که کمتر در نزد بیمار بنشیند، اجر و پاداشش بیشتر است». (21)
5. عیادت کامل کردن:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «تَمَامُ عِیَادَةِ ِالمَرِیضِ أَن یَضَعَ یَدَهُ عَلَیهِ وَیَسأَلَهُ کَیفَ هُوَ؛ عیادت کامل آن است که عیادت کننده دست روی بدن بیمار بگذارد و حال او را بپرسد». (22)
نیز فرمود: «تَمَامُ عِیَادَةِ المَرِیضِ أَن یَضَعَ أَحَدُکُم یَدَهُ عَلَیهِ وَیَسأَلَهُ کَیفَ أَنتَ؟ کَیفَ أصبَحتَ وَ کَیفَ أمسَیتَ؟ وَ تَمَامُ تَحِیَّتکُمُ المُصَافَحَةُ؛ عیادت کامل آن است که دستت را بر بدن بیمار بگذاری و از او احوال پرسی کنی؛ و کاملترین درود و تحیت مصافحه کردن است». (23)
در این زمینه امام علی (علیه السلام) نیز فرمود: «مِن تَمَامِ العِیَادَةِ أَن یَضَعَ العَائِدُ إِحدَی یَدَیهِ عَلَی یَدَیِ المَرِیضِ أو عَلَی جَبهَتِهِ؛ عیادت کامل آن است که عیادت کننده یک دست خود را روی دستهای بیمار یا بر پیشانی او بگذارد». (24)
6. توقع پذیرایی از بیمار نداشته باشد:
از آن جا که بیمار، خود گرفتار بیماری است و خانواده او هم معمولاً گرفتار پرستاری او هستند؛ توقع پذیرایی داشتن، توقعی بیجاست؛ لذا در حدیث آمده است: «نَهَی رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) أَن یَأکُلَ العَائِدُ عِندَ العَلِیلِ فَیَحبِطُ اللهُ أَجرَ عِیَادَتِهِ؛ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از خوردن چیزی توسط عیادت کننده نزد بیمار نهی کرده است؛ چون این سبب میشود که عیادت کننده پاداش خود را از بین ببرد». (25)
امّا آنچه در مقابل بیماری و مرض قرار دارد، سلامت و عافیت است که از گواراترین نعمتهای خداست. هیچ جامهای زیباتر از عافیت نیست. اصولاً لذّت زندگی زمانی چشیده میشود که زندگی با عافیت و سلامت همراه باشد؛ زیرا اگر کسی از تمام ثروت دنیا بهره مند باشد، امّا نتواند از آنها استفاده کند، از عمر و سرمایههایش، لذتی نخواهد برد.
امام علی (علیه السلام) فرمود: «بِالعَافِیَةِ تُوجَدُ لَذَّةُ الحَیَاةِ؛ با عافیت است که لذّت زندگی چشیده میشود». (26)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «العَافِیَةُ نِعمَةُ خَفِیَّةُ إِذَا وُجِدَت نُسِیَت وَ إِذَا فُقِدَت ذُکِرَت؛ عافیت، نعمتی است پنهان و ناشناخته که هرگاه در دسترس باشد، به دست فراموشی سپرده میشود و کسی قدرش را نمیداند و هرگاه نباشد، به یاد آورده میشود». (27)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «مَن صَلَّی عَلَیَّ مَرَّةً فَتَحَ اللهُ عَلَیهِ بَاباً مِنَ العَافِیَةِ؛ هر کس یک بار بر من صلوات بفرستد، خداوند دری از عافیت به رویش بگشاید». (28)
امام علی (علیه السلام) فرمود: «العَافِیَةُ عَشَرَة أَجزَاءٍ تِسعَةُ مِنهَا فی الصَّمتِ إِلَّا بِذِکرِ اللهِ وَ وَاحِدَةُ فی تَرکِ مُجَالَسَةِ السُّفَهَاء؛ عافیت ده جزء دارد. نُه جزء آن در سکوت است، مگر در ذکر خدا و یک جزء آن در ترک همنشینی با نابخردان است». (29)
همچنین امام صادق (علیه السلام) فرمود: «مَن سَرَّهُ طُولُ العَافِیَة فَلیَتَّقِ اللهَ؛ هر کس دوست دارد از عافیت طولانی برخوردار شود، تقوای خدا را در پیش گیرد». (30)
بر اساس روایات، معصومین (علیهم السلام) ما را تشویق کردند که از خداوند درخواست عافیت کنیم؛ چنان که:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «سَلُوا اللهَ المُعَافَاةَ، فَإِنَّهُ لَم یُؤتَ اَحَدٌ بَعدَ الیَقِینِ خَیراً مِنَ المُعَافَاةِ؛ از خداوند عافیت طلب کنید؛ چون بعد از نعمت یقین، نعمتی بهتر از عافیت به کسی داده نشده است». (31)
امام سجاد (علیه السلام) مردی را دید که طواف خانه کعبه میکند و میگوید: «خدایا! به من صبر عطا فرما!» حضرت دستی بر شانهی او زد و فرمود: «بلا میطلبی؟! بگو: خدایا! به من عافیت و شکر بر عافیت عطا فرما!» (32)
امام کاظم (علیه السلام) از خداوند این گونه درخواست عافیت میکند: «اللهمَّ إِنِّی أَسأَلُکَ العَافِیَةَ وَ أَسأَلُکَ جَمِیلَ العَافِیَةِ وَ أَسأَلُکَ شُکرَ العَافِیَةِ وَ أَسَألُکَ شُکرَ شُکرِ العَافِیَة؛ خدایا! من از تو عافیت مسألت دارم! عافیتی نیکو عطایم کن و شکر به عافیت و نیز شکر بر شکرِ عافیت به من عطا فرما!» (33)
در اعمال شبهای قدر آمده است که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) سؤال شد: اگر شب قدر را درک کردیم، از خدا چه چیزی بخواهیم؟ حضرت فرمود: عافیت را از خداوند درخواست کنید.
از خداوند میخواهیم به ما عافیت در دنیا و دین عنایت فرماید! آمین.
پینوشتها
1. نهج البلاغه، حکمت 42.
2. میزان الحکمه، ج 9، ص 121.
3. همان، ص 123.
4. اصول کافی، ج 3، ص 114.
5. میزان الحکمه، ج 9، ص 124.
6. همان، ص 127.
7. بحارالانوار، ج 7، ص 236.
8. اصول کافی، ج 2، ص 169.
9. محجة البیضاء، ج 3، ص 401.
10. مکارم الاخلاق، ص 359.
11. همان، ص 361.
12. میزان الحکمه، ج 9، ص 128.
13. نقطههای آغاز در اخلاق عملی، ص 555.
14. میزان الحکمه، ج 9، ص 129.
15. بحارالانوار، ج 78، ص 224.
16. همان.
17. مکارم الاخلاق، ص 361.
18. بحارالانوار، ج 78، ص 225.
19. مکارم الاخلاق، ص 361.
20. میزان الحکمه، ج9، ص 129.
21. مکارم الاخلاق، ص 361.
22. نقطههای آغاز در اخلاق عملی، ص 560.
23. مکارم الاخلاق، ص 359.
24. همان، ص 360.
25. بحارالانوار، ج 78، ص 228.
26. میزان الحکمه، ج 6، ص 381.
27. همان، ص 380.
28. همان، ص 381.
29. همان.
30. همان.
31. همان، ص 384.
32. میزان الحکمه، ج 6، ص 382.
33. همان، ص 384.
منبع مقاله :
عبدالله زاده، سیدمحمد؛ (1394)، گفتار معصومین (ع)، جلد سوم (درس اخلاق حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مدّظله))، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ دوم