منفعتطلبان عالم و سلطهطلبان برای به دست آوردن منافع بیشتر در پی مدیریت امروز و مدیریت فردا هستند. آنها برای دست یابی به این مهم برنامههایی را در دست اجرا دارند.
از جمله مهم ترین این برنامه ها آیندهسازی و ساختن فضا به گونهای است که بتوانند آینده را رقم بزنند. در این فضا یکی از مسائلی که برای آنها جدی است و در مدیریت آنها جایگاه مهمی پیدا میکند، موضوع مهدویت است. این موضوع از دو بعد قابل بررسی است؛ بعد نظری و بعد عملی(مصداقها).
تعریف از مهدویت، گاه به مثابة صفت نسبی است که
” غربیان از روش های زیر استفاده می کنند: ۱. تخریب طرف مقابل، ۲. القای روانی ناتوانی به حریف، ۳. ترساندن حریف از طریق به رخ کشاندن ادوات و تکنولوژی مبهوت کننده. ۴. القای اینکه اگر قرار باشد در عالم اتفاق هولناکی بیفتد یگانه نجاتدهنده فقط اینها هستند. “
بدین ترتیب عبارت از آموزهها، رفتارها و هر چیزی است که به گونهای به حضرت مهدی (ع) ارتباط پیدا میکند. و گاه نیز از آن معنای وسیعتری همچون منجی در نظر گرفته می شود، یعنی هر آنچه به موضوع منجیگرایی مربوط است. اهمیت مسئلة مهدویت و انتظار از حیث تأثیرگذاری به روز در حرکت اجتماع، از سوی غربیان درک گردیده است. از همین رو آنان حرکت خود را در جهت مقابله با جریان انتظار و ظهور امام مهدی (ع) بویژه از طریق رسانههای دیداری و شنیداری آغاز کرده اند. آنها هم اکنون به دنبال همراه کردن مسیحیان و یهودیان صهیونیست از طریق زمینهسازی برای آمدن دوباره مسیح موعود هستند؛ با این توجه که کاملاً فریبکارانه آن را مطرح میکنند. از طرفی نیروهایشان را علیه اسلام، شیعه، و – بعد از انقلاب اسلامی- علیه انقلاب جمع میکنند و از طرف دیگر به بهانة زمینهسازی، نیروهایشان را سازماندهی میکنند.
نکته مهم دیگر اینکه آنها منتظر نیستند که عیسی بن مریم(ع) ـ که آنها نعوذ بالله میگفتند دروغگوست ـ برگردد ؛ بلکه دارند برنامهریزی میکنند که حادثهای که باید رخ
” ابزار دیگر آنان، شعار مبارزه با تروریسم است که آن را به مبارزه با مسلمانان تبلیغ می کنند. اقدام دیگر نیز فرقهسازی و جایگزینسازی (بدل سازی) است. “
بدهد برای مردمی که منتظر او هستند ساخته شود.
غرب برای دست یافتن به اهداف خود ابزارهای متفاوتی به کار میبرد؛ از جمله ابزار هنر و رسانه. رویارویی رسانه ای، غربیان از روش های زیر استفاده می کنند: ۱. تخریب طرف مقابل، ۲. القای روانی ناتوانی به حریف، ۳. ترساندن حریف از طریق به رخ کشاندن ادوات و تکنولوژی مبهوت کننده. ۴. القای اینکه اگر قرار باشد در عالم اتفاق هولناکی بیفتد یگانه نجاتدهنده فقط اینها هستند.
این مسائل از طریق فیلم ها و بازی های کامپیوتری القا می شود؛ مواردی مانند فیلم “آرمهگدون” یا “یونایتد۹۳”.
دشمنان اندیشه مهدویت فهمیدهاند که انقلاب اسلامی ایران، با وجود همه مشکلات داخلی، معادلاتی را در جهان به هم زده است. از این رو، به مقابله با آن برخاسته اند. این منظور در فیلم هایی مانند “پیشگویی های نوسترآداموس” و “فتنه” یا بازی های
” تعریف از مهدویت، گاه به مثابة صفت نسبی است که بدین ترتیب عبارت از آموزهها، رفتارها و هر چیزی است که به گونهای به حضرت مهدی (ع) ارتباط پیدا میکند. و گاه نیز از آن معنای وسیعتری همچون منجی در نظر گرفته می شود، یعنی هر آنچه به موضوع منجیگرایی مربوط است. “
کامپیوتری “آی جی آی” و “دلتافورس” به مخاطب غربی القا می شود. مسیحیان و یهودیان هر چند درباره اعتقاد به بازگشت مسیح کاملا بر خلاف هم می اندیشند اما در مقام مبارزه با موعود اسلامی و شیعی و با هدف آینده سازی مطلوب، همین را نقطه اتفاق بیان کرده، از آن به عنوان ابزاری برای همراه کردن پیروان آن دو در این راستا استفاده می کنند.
ابزار دیگر آنان، شعار مبارزه با تروریسم است که آن را به مبارزه با مسلمانان تبلیغ می کنند. اقدام دیگر نیز فرقهسازی و جایگزینسازی (بدل سازی) است. این هر سه، از طریق ابزار بسیار موثر رسانه واقع می شود؛ مانند فیلم “ماتریکس”. اقدام دیگر آنها تحریف است. تحریف انواعی دارد؛ ۱. تحریف تاریخ انبیا و ادیان (مانند فیلم ده فرمان یا کتاب آفرینش)، ۲. تحریف تاریخ، و ۳. تحریف تاریخ ملتها (مانند فیلم ۳۰۰ یا یک شب با پادشاه). در برابر اقدامات غربی ها این شناخت ها ضرورت می یابد: ۱. شناخت خود، ۲. شناخت امام(ع)، ۳. شناخت زمان، ۴. شناخت دشمن. در این میان یگانه راه نجات “رصد کردن امام” است؛ انتظار امام(ع) یعنی مترصد بودن. شخص منتظر خودش را با امام همسو میکند.
به کوشش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات