غنیمت شمردن فرصت جوانی برای تربیت فرزند
جایگاه اخلاق نیکو در جوانی
یکی از مسایل بسیار مهمی که در تربیت فرزند می تواند نقش بسزایی ایفا کند، تربیت کردن فرزند به خوش اخلاقی و خوش رفتاری است. اگر فرزند از کودکی و جوانی عادت به رفتار پسندیده کند، در مراحل مختلف زندگی خود به آسانی می تواند با مردم برخورد نیکو داشته باشد و در محیط خانواده و جامعه اخلاق نیکو را رعایت کند و از بسیاری از فسادها مصون بماند.
پدر و مادر به تعلیم و تربیت فرزند جوان خود بپردازند قبل از اینکه فرصت جوانی او از دست برود و فرزند آنها به بزرگسالی برسد و خود آنها دچار غم و اندوه شوند. نبی اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) می فرمایند: “مَنْ تَعَلَّمَ فِى شَبَابِهِ کَانَ بِمَنْزِلَةِ الرَّسْمِ فِى الْحَجَر وَ مَنْ تَعَلَّمَ وَ هُوَ کَبِیرٌ کَانَ بِمَنْزِلَةِ الْکِتَابِ عَلَى وَجْهِ الْمَاءِ”، “هر که در جوانى دانش آموزد علم او همچون نقشى است که بر سنگ حکّ شود، و هر که در بزرگسالى بیاموزد کارش همچون نوشتن بر روى آب است”.[1]
والدین باید فرصت جوانی فرزندان خود را مغتنم بشمارند و تربیت آنها را به زمان دیگری موکول نکنند، زیرا چه بسا به خاطر امروز و فردا کردن، فرصت از دست برود و صفات مذموم در فرزند کم کم جوانه بزند تا جایی که سن او زیاد شود و آن گاه نصیحت والدین بی تاثیر شود و به خاطر کوتاهی و غفلت در تربیت فرزند خود چیزی جز غم و اندوه برای آنها باقی نماند. چنانکه حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) در حدیث دیگری می فرمایند: “بادِرِ الْفُرْصَةَ قَبْلَ اَنْ تَکوُنَ غُصَّةً”، “به فرصت پیشی گیر قبل از آنکه اندوه شود”.[2]
تربیت فرزند در جوانی
حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: “العِلمُ مِنَ الصِّغَرِ کالنَّقشِ فی الحَجَرِ”، “(آموختن) دانش در خُردسالى، همچون نقشى است که بر روى سنگ (کنده شود)”.[3]
تعلیم و تربیتی که در جوانی به فرزند داده شود مانند نقشی است که بر سنگ زده می شود، چون نقشی که بر سنگ می زنند ثابت، عمیق و پایدار است، اما وقتی سن بالا رفت و شخص به بزرگسالی رسید، تعلیم و تادیب در او اثر زیادی نمی گذارد و گذرا و ناپایدار است.
حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرمایند: “أَیْ بُنَیَّ … وَ إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ کَالْأَرْضِ الْخَالِیَةِ مَا أُلْقِیَ فِیهَا مِنْ شَیْءٍ قَبِلَتْهُ. فَبَادَرْتُکَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ یَقْسُوَ قَلْبُکَ، وَ یَشْتَغِلَ لُبُّکَ”، “پسرم! … قطعا قلب جوان همچون زمین خالى است (که تخم در آن نپاشیده باشند) و هر بذرى در آن پاشیده شود آن را مىپذیرد (و آنرا برویاند) پس به (تربیت و) تأدیب تو مبادرت کردم پیش از آنکه دلت سخت گردد، و عقلت مشغول گردد”.
والدین باید فرزندان خود را در سنین جوانی طبق آموزه های دینی مورد تعلیم و تربیت قرار دهند چون سنین جوانی مانند زمین خالی است و هرچه پدر و مادر به فرزند جوان خود وعظ و نصیحت کنند، قلب او آمادگی پذیرش آن را دارد، زیرا قلب او از افکار و عقاید باطل پاک و خالی است و هر بذر علمی، عملی و تربیتی در آن کاشته شود به آسانی رشد می کند، اما وقتی در زمین علف های هرزه روییده باشد یا بذر دیگری در آن کاشته شده باشد، مانع از کاشتن بذر جدید می شود یا رشد بذر جدید سخت و دشوار می گردد. اگر والدین در سنین جوانی فرزند خود را تعلیم و تربیت نکنند و سن انسان زیاد شود، به خاطر ملکه شدن حالات نفسانی و راسخ شدن عادات نادرست در نفس و روح انسان، پند و اندرز در او تاثیر خاصی نمی گذارد، چون قلب او با افکار و عقاید باطل و انحرافی سخت می شود و دل او آلوده به حبّ دنیا و گناهان و معاصی می گردد و در اثر رذایل اخلاقی و صفات مذموم دچار قساوت قلب می شود و نیز ذهن و عقل او با افکار مختلف و متناقض و شبهات مشغول می شود، در نتیجه زدودن این آلودگی ها از قلب و عقل او بسیار دشوار و چه بسا غیرممکن می شود.
بداخلاقی رذیله ای است که انواع فسادها را در جامعه به وجود می آورد، اما اگر فرزندان توسط والدین خود، طبق آموزه های دینی تعلیم و تربیت کسب کرده باشند، خود را آلوده به بداخلاقی نخواهند کرد و در نتیجه فسادهای ناشی از بداخلاقی در جامعه کاهش خواهد یافت.
از امام صادق علیه السلام پرسیدند: حسن خلق چیست؟ فرمود: “تُلینُ جانِبَکَ، و تُطیِّبُ کلامَکَ، و تَلْقى أخاکَ ببِشْرٍ حَسَنٍ”، “رفتار خود را آمیخته با نرمش کنی، و کلام خود را پاکیزه کنى، و با چهره گشاده برادرت را ملاقات نمایى”.[4]
جلوگیری از عادت به پرخاشگری
شخصی که عادت به ناسزاگویی و پرخاشگری کرده است، به محض اینکه از کسی خطایی نسبت به او سر بزند، او شروع به پرخاشگری و ناسزاگویی خواهد کرد و با فرد مقابل با اخلاق بد و رفتار زشت برخورد خواهد کرد. برای او مهم نیست که چه سخنانی را از زبان خود خارج می کند و چه رفتار و کردار بدی دارد، بلکه برای او مهم این است که طبق عادت همیشگی خود عمل کند و بلافاصله آتش خشم خود را بر شخص مقابل بیاندازد و بداخلاقی خود را آشکار کند و با این روش خود را شخصی شجاع وانمود کند، غافل از اینکه عادت بد هرچه بیشتر تکرار شود شدیدتر می شود و ترک آن دشوارتر می گردد. حضرت امام علی (علیه السلام) می فرمایند: “لا تُسرِعَنَّ إلَى الغَضَبِ فیَتَسَلَّطَ عَلَیکَ بِالعادَةِ”، “به سوى خشم مشتاب، که به عادت بر تو مسلّط مى شود”.[5]
حضرت امام علی (علیه السلام) می فرمایند: “لِسانُکَ یَستَدعیکَ ما عَوَّدتَهَ، و نَفسُکَ تَقتَضیکَ ما ألِفتَهُ”، “زبان تو، از تو همان مى خواهد که بدان عادتش داده اى و نفست از تو همان تقاضا مى کند که بدان خو گرفته اى”.[6]
با تامل در حدیث فوق شخص بداخلاق می تواند با تمرین و ممارست اخلاق خود را تغییر داده و تبدیل به فردی خوش گفتار، خوش اخلاق و خوش رفتار شود. او قبل از سخن گفتن باید کمی دقت کند که چگونه سخن بگوید و باید چه سخنی بگوید که سخنی پسندیده و نیکو باشد، و نیز چگونه با شخص مقابل رفتار کند که مناسب با اخلاق حسنه باشد. بنابراین انسان می تواند زبان و نفس خود را به خوبی ها عادت دهد و از بدی ها بازدارد.
نبی اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمودند: “إِنَّکُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِکُمْ فَسَعُوهُمْ بِأَخْلَاقِکُمْ”، “شما هرگز نمى توانید مردم را با اموال خود، پوشش دهید. پس با اخلاقتان، آنها را پوشش دهید”.[7]