مجازات ها بر سه گونه است:
1. مجازات قراردادى،
2. مجازاتى که با گناه رابطه تکوینى و طبیعى دارد،
3. مجازاتى که تجسم خود گناه است.
مجازات هاى اخروى، ویژگى هاى مجازات هاى قراردادى (مانند تنبیه، عبرت، تربیت و…) را ندارد؛ زیرا آخرت جاى عمل نیست، بلکه جاى حساب است. مجازات هاى اخروى یا رابطه تکوینى با گناه دارد که پاره اى از آیات و روایات بر این مطلب دلالت دارند. امام على(ع) که مى فرماید: «عمل صالح کشت آخرت است»(نهج البلاغه، خطبه 22.)
در این گونه مجازات ها، تناسب بین عمل و نتیجه، از لحاظ کمى شرط نیست؛ چنان که یک لحظه غفلت در رانندگى، نقص عضو همیشگى به دنبال خواهد داشت. و یا اینکه مجازات هاى اخروى، تجسّم خود گناه است که پاره اى دیگر از آیات و روایات بر این حقیقت تأکید دارند.
امام صادق(ع) در جواب پرسشى درباره خلود در بهشت و جهنّم مى فرماید: «علت همیشه بودن دوزخیان در دوزخ، این است که تصمیم آنان این بوده که هر گاه در دنیا جاودانه بمانند، خدا را نافرمانى کنند و جهت همیشه بودن بهشتیان در بهشت نیز این است که تصمیم آنان این بوده که هرگاه در این دنیا جاودانه بمانند، اطاعت خدا کنند. پس تصمیم هاى این دو گروه، آنان را بهشتى دائم و دوزخى همیشگى کرده است». (بحارالانوار، ج 8، ص 347.)
برای توضیح بیشتر توجه شما را به مطالب زیر جلب می کنیم.
1. نعمت ها و عذاب های عارض شونده بر نفس انسانی ، همان ملکات و حالات رسوخ کرده بر نفس انسان است که جزء ذات نفس شده ، و نفس را به صورتی خاص و به نوع جدیدی تناسب با آن خلق و خوی ذاتی تبدیل کرده است آن گاه این نفس، با همان حالت وارد عالم برزخ می شود، در نتیجه به همان شکل، جاودانه خواهد ماند.
به عنوان نمونه ، چنان چه شخصی به بیماری مالیخولیا یا یک کابوس مستمر، مبتلا شده باشد، در این صورت تخیلات هولناکی او را محاصره می کند . عذاب دائم نیز، هر چند با تفاوت بسیار، مانند مثال یاد شده است؛ چرا که این عذاب ْآثار صورت شقاوتی است که، لازمه یک نفس شقی است، از این رو، دیگر پرسش از این که چرا آثار و لوازم متناسب با استعداد تام نفس نمایان شده است، بی معناست آن چه که در زبان عربی در معنای واژه «خلود» گفته شده؛ یعنی بقا چیزی بر حالتی که بوده است ، همین ادعا را ثابت و تأیید می کند
1. مجازات قراردادى،
2. مجازاتى که با گناه رابطه تکوینى و طبیعى دارد،
3. مجازاتى که تجسم خود گناه است.
مجازات هاى اخروى، ویژگى هاى مجازات هاى قراردادى (مانند تنبیه، عبرت، تربیت و…) را ندارد؛ زیرا آخرت جاى عمل نیست، بلکه جاى حساب است. مجازات هاى اخروى یا رابطه تکوینى با گناه دارد که پاره اى از آیات و روایات بر این مطلب دلالت دارند. امام على(ع) که مى فرماید: «عمل صالح کشت آخرت است»(نهج البلاغه، خطبه 22.)
در این گونه مجازات ها، تناسب بین عمل و نتیجه، از لحاظ کمى شرط نیست؛ چنان که یک لحظه غفلت در رانندگى، نقص عضو همیشگى به دنبال خواهد داشت. و یا اینکه مجازات هاى اخروى، تجسّم خود گناه است که پاره اى دیگر از آیات و روایات بر این حقیقت تأکید دارند.
امام صادق(ع) در جواب پرسشى درباره خلود در بهشت و جهنّم مى فرماید: «علت همیشه بودن دوزخیان در دوزخ، این است که تصمیم آنان این بوده که هر گاه در دنیا جاودانه بمانند، خدا را نافرمانى کنند و جهت همیشه بودن بهشتیان در بهشت نیز این است که تصمیم آنان این بوده که هرگاه در این دنیا جاودانه بمانند، اطاعت خدا کنند. پس تصمیم هاى این دو گروه، آنان را بهشتى دائم و دوزخى همیشگى کرده است». (بحارالانوار، ج 8، ص 347.)
برای توضیح بیشتر توجه شما را به مطالب زیر جلب می کنیم.
1. نعمت ها و عذاب های عارض شونده بر نفس انسانی ، همان ملکات و حالات رسوخ کرده بر نفس انسان است که جزء ذات نفس شده ، و نفس را به صورتی خاص و به نوع جدیدی تناسب با آن خلق و خوی ذاتی تبدیل کرده است آن گاه این نفس، با همان حالت وارد عالم برزخ می شود، در نتیجه به همان شکل، جاودانه خواهد ماند.
به عنوان نمونه ، چنان چه شخصی به بیماری مالیخولیا یا یک کابوس مستمر، مبتلا شده باشد، در این صورت تخیلات هولناکی او را محاصره می کند . عذاب دائم نیز، هر چند با تفاوت بسیار، مانند مثال یاد شده است؛ چرا که این عذاب ْآثار صورت شقاوتی است که، لازمه یک نفس شقی است، از این رو، دیگر پرسش از این که چرا آثار و لوازم متناسب با استعداد تام نفس نمایان شده است، بی معناست آن چه که در زبان عربی در معنای واژه «خلود» گفته شده؛ یعنی بقا چیزی بر حالتی که بوده است ، همین ادعا را ثابت و تأیید می کند