فاعل خیر و فاعل شرّ
امام علی (علیه السلام) میفرماید: «فَاعِلُ الخَیرِ خَیرٌ مِنهُ وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنهُ؛ کسی که کار نیک انجام میدهد، خودش از آن کار بهتر است و انجام دهنده کار شرّ، از آن کار بدتر است».
برگرفته از درسهای اخلاق آیتالله مکارم شیرازی
تحریر:سیدمحمد عبدالله زاده
تحریر:سیدمحمد عبدالله زاده
امام علی (علیه السلام) میفرماید: «فَاعِلُ الخَیرِ خَیرٌ مِنهُ وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنهُ؛ کسی که کار نیک انجام میدهد، خودش از آن کار بهتر است و انجام دهنده کار شرّ، از آن کار بدتر است». (1)
سؤالی که مطرح است، این که دلیل این بهتر بودن چیست؟ شاید یکی از این سه نکته یا هر سه نکته که عرض میکنیم در این مسأله دخیل باشد:
1. فلاسفه میگویند: علّت همیشه از معلول قویتر است؛ چون معلول چکیده و تراوشی از علّت است لذا در حدیث آمده است: فاعل خیر که علّت خیر و نیکی میباشد، از معلول بهتر است.
2. شاید حدیث بیشتر به این نکته اشاره داشته باشد که بر اساس روایات، به امام (علیه السلام) عرض کردند: چرا مؤمنان در بهشت و کافران در جهنم جاودانه هستند، با این که مؤمنان در دنیا زمان کوتاهی را اطاعت و کافران چند سالی را معصیت کردند؟ امام جواب فرمودند که نیت اینها بیش از آنچه بود که انجام دادند و اگر در دنیا جاودانه و همیشگی هم بودند، کار خوب یا کار بد انجام میدادند و همین رویه را تا همیشه در پی میگرفتند.
دامنه نیتهایی که در دل فاعل نهفته شده، از دامنه عملش گستردهتر است؛ چون کسی که کار خوب انجام میدهد، دلش میخواهد که خیلی از کارهای نیک دیگر را هم انجام دهد؛ امّا اسبابش فراهم نیست و یا نیتهایی دارد که دستش به تحقق آنها نمیرسد.
در ذیل آیه 84 سوره اسراء که میفرماید: (قُل کُلُّ یَعمَلُ عَلَی شاکِلَتِهِ) در اصول کافی، امام صادق (علیه السلام) «شاکله» را به «نیت» تفسیر کرده است:
«النیة افضل من العمل الّا و ان النیة هی العمل، ثمٌ تلا قوله عزّ و جلّ: (قُل کُلُّ یَعمَلُ عَلَی شاکِلَتِهِ) یعنی علی نیّته؛ نیّت افضل از عمل است. اصلاً نیت، همان عمل است». سپس آیه (قُل کُلُّ یَعمَلُ عَلی شاکِلّتِهِ) را قرائت فرمود و اضافه کرد: «منظور از شاکله، نیت است». (2)
تفسیر حضرت از این آیه، نکته جالب توجهی را در بردارد و آن این که نیت انسان که از اعتقادات او برمیخیزد، به عمل او شکل میدهد و اصولاً خود نیت، امری مقید کننده است.
در حدیث دیگری از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) آمده است: «لاعمل الّا بالنیة» و اسلام هر عمل را بر اساس رنگ نیت و انگیزه آن میپذیرد.
3. عمل یک مسئله گذراست و این که فاعل و ایمانش ملاک است به آن دلیل است که ایمان و نیت امر ثابتی است و امر ثابت بهتر از امر گذراست. در این جا لازم است به آیه 261 سوره بقره اشاره کنیم که میفرماید:
«(مَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَموَالَهُم فِی سَبِیلِ اللهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أنبَتَت سَبعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ واللهُ یَضاعِفُ لِمَن یَشَآءُ واللهُ وَاسِعُ عَلِیمُ)؛ مثل کسانی که در راه خدا انفاق میکنند، مانند یک دانه گیاه است که هفت خوشه از آن بیرون میآید و در هر خوشهای صد دانه است…»
آیه نمیگوید کار خوب مثل دانه گندم است بلکه آدم خوب را مثل دانه گندم عنوان کرده است؛ لذا فاعل و نیت او را ملاک گرفته است. در انفاق، قبل از آن که عمل نموّ کند، فاعل آن، نموّ میکند؛ نموّ اخلاقی و روحی.
سؤالی که مطرح است، این که دلیل این بهتر بودن چیست؟ شاید یکی از این سه نکته یا هر سه نکته که عرض میکنیم در این مسأله دخیل باشد:
1. فلاسفه میگویند: علّت همیشه از معلول قویتر است؛ چون معلول چکیده و تراوشی از علّت است لذا در حدیث آمده است: فاعل خیر که علّت خیر و نیکی میباشد، از معلول بهتر است.
2. شاید حدیث بیشتر به این نکته اشاره داشته باشد که بر اساس روایات، به امام (علیه السلام) عرض کردند: چرا مؤمنان در بهشت و کافران در جهنم جاودانه هستند، با این که مؤمنان در دنیا زمان کوتاهی را اطاعت و کافران چند سالی را معصیت کردند؟ امام جواب فرمودند که نیت اینها بیش از آنچه بود که انجام دادند و اگر در دنیا جاودانه و همیشگی هم بودند، کار خوب یا کار بد انجام میدادند و همین رویه را تا همیشه در پی میگرفتند.
دامنه نیتهایی که در دل فاعل نهفته شده، از دامنه عملش گستردهتر است؛ چون کسی که کار خوب انجام میدهد، دلش میخواهد که خیلی از کارهای نیک دیگر را هم انجام دهد؛ امّا اسبابش فراهم نیست و یا نیتهایی دارد که دستش به تحقق آنها نمیرسد.
در ذیل آیه 84 سوره اسراء که میفرماید: (قُل کُلُّ یَعمَلُ عَلَی شاکِلَتِهِ) در اصول کافی، امام صادق (علیه السلام) «شاکله» را به «نیت» تفسیر کرده است:
«النیة افضل من العمل الّا و ان النیة هی العمل، ثمٌ تلا قوله عزّ و جلّ: (قُل کُلُّ یَعمَلُ عَلَی شاکِلَتِهِ) یعنی علی نیّته؛ نیّت افضل از عمل است. اصلاً نیت، همان عمل است». سپس آیه (قُل کُلُّ یَعمَلُ عَلی شاکِلّتِهِ) را قرائت فرمود و اضافه کرد: «منظور از شاکله، نیت است». (2)
تفسیر حضرت از این آیه، نکته جالب توجهی را در بردارد و آن این که نیت انسان که از اعتقادات او برمیخیزد، به عمل او شکل میدهد و اصولاً خود نیت، امری مقید کننده است.
در حدیث دیگری از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) آمده است: «لاعمل الّا بالنیة» و اسلام هر عمل را بر اساس رنگ نیت و انگیزه آن میپذیرد.
3. عمل یک مسئله گذراست و این که فاعل و ایمانش ملاک است به آن دلیل است که ایمان و نیت امر ثابتی است و امر ثابت بهتر از امر گذراست. در این جا لازم است به آیه 261 سوره بقره اشاره کنیم که میفرماید:
«(مَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَموَالَهُم فِی سَبِیلِ اللهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أنبَتَت سَبعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ واللهُ یَضاعِفُ لِمَن یَشَآءُ واللهُ وَاسِعُ عَلِیمُ)؛ مثل کسانی که در راه خدا انفاق میکنند، مانند یک دانه گیاه است که هفت خوشه از آن بیرون میآید و در هر خوشهای صد دانه است…»
آیه نمیگوید کار خوب مثل دانه گندم است بلکه آدم خوب را مثل دانه گندم عنوان کرده است؛ لذا فاعل و نیت او را ملاک گرفته است. در انفاق، قبل از آن که عمل نموّ کند، فاعل آن، نموّ میکند؛ نموّ اخلاقی و روحی.
پینوشتها
1. نهج البلاغه، حکمت 32.
2. نورالثقلین، ج 3، ص 214.
منبع مقاله :
عبدالله زاده، سیدمحمد؛ (1394)، گفتار معصومین (ع)، جلد سوم (درس اخلاق حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مدّظله))، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ دوم