خانه » همه » جدید ترین مطالب تخصصی » فرزندان وسط قربانی سندروم فرزند میانی

فرزندان وسط قربانی سندروم فرزند میانی

فرزندان وسط قربانی سندروم فرزند میانی

اغلب مواقع، فرزندان دوم خانواده تمایل دارند از برادر یا خواهر بزرگ تر خود پیشی گرفته و یک قدم جلوتر از آن ها بایستند. این افراد عموما جاه طلب و به دنبال کسب موفقیت های بیشتر هستند اما به ندرت خودخواه و از خود راضی می شوند.

9fcc5311 5d7d 4870 8f6e de1d2c85a2fc - فرزندان وسط قربانی سندروم فرزند میانی

اگر فرزند وسط هستید بخوانید

35(4) - فرزندان وسط قربانی سندروم فرزند میانی

 فرزندان دوم خانواده اغلب قربانی سندروم فرزند میانی Middle child syndrome هستند؛ سندرومی که به احساس به حاشیه رانده شدن فرزند وسط اطلاق می شود. به این صورت که، والدین فردی که یک برادر یا خواهر بزرگ تر و یک برادر یا خواهر کوچکتر از خود دارد، بیشترِ توجه و سرمایه گذاری خود را روی فرزندان اول و آخر می گذارند و لذا فرزند میانی کمتر به عنوان کودک مورد توجه قرار می‌ گیرد.

البته این پدیده، یک اختلال بالینی حقیقی شناخته نمی‌شود و پژوهشگران بر این باورند که این فرزندان رفته رفته با محیط و جایگاهشان وفق می‌یابند.

اغلب مواقع، فرزندان دوم خانواده تمایل دارند از برادر یا خواهر بزرگ تر خود پیشی گرفته و یک قدم جلوتر از آن ها بایستند. این افراد عموما جاه طلب و به دنبال کسب موفقیت های بیشتر هستند اما به ندرت خودخواه و از خود راضی می شوند.

آن ها به تعیین اهداف بزرگ برای خود علاقه بسیاری دارند. به همین خاطر تعداد شکست‌هایشان بیشتر از بقیه است اما به همان میزان هم یاد می گیرند چگونه با مصائب و مشکلات زندگی مواجه شده و موانع را از میان بردارند. در نتیجه تمامی این موارد، فرزند دوم خانواده همیشه شخصیتی قوی و مستقل دارد. این اشخاص بسیار اجتماعی، خودمحور و برقرار کننده صلح و آرامش هستند و کمتر روی خانواده خود متمرکز باقی می مانند.

بچه وسط خانواده بودن شاید سخت باشد چراکه آنها کودک بامزه خانواده نمی شوند و نمی توانند با هرچیزی به راحتی کنار بیایند ولی بچه وسط خانواده بودن در کل بدهم نیست چرا که آنها ویژگی هایی دارند که بچه های دیگر خانواده به ندرت حس می کنند ؛ در حقیقت بچه وسط غالباً قوی ترین بچه خانواده است.

آنها خلاق، و جالب هستند و به خوبی با مشکلات کنار می آیند- آنها در به اشتراک گذاشتن هر چیزی مهارت دارند ؛ برای آنکه در مورد این عضو خانواده بیشتر بدانید بهتر است ادامه این بخش از نمناک را با دقت بیشتری بخوانید.
 

ویژگی های شخصیتی فرزندان خانواده براساس ترتیب تولد آن ها

34(6) - فرزندان وسط قربانی سندروم فرزند میانی

فرزندان یک خانواده کاملا شبیه به یکدیگر نیستند و ممکن است دارای خصوصیات و روحیات منحصربفردی باشند.

شما هم اگر بیشتر از یک فرزند دارید،حتما به این نکته توجه کرده اید که حساسیت هایی که در فرزند اول داشتید در فرزند دوم ندارید یا با خودتان فکر کرده اید که بزرگ کردن فرزند دوم راحت تر از فرزند اول بوده است.

آنچه مسلم است رفتار والدین با اولین فرزند خود با رفتاری که با فرزندان بعدی دارند، متفاوت است. به طور کلی والدین به اولین فرزند خود توجه بیشتری می کنند و با او بیشتر حرف می زنند، در مقابل از او توقع و انتظارات بیشتری هم دارند. روانشناسان معتقدند، فرزندان اول و دوم از نظر شخصیتی با یکدیگر متفاوتند. برخی از این تفاوت ها به دلیل روش تربیتی متفاوتی است که والدین درپیش می گیرند و بخشی هم به خود بچه ها مربوط است. همین تفاوت ها باعث می شود ویژگی های شخصیتی منحصر به فردی را در بچه ها شاهد باشیم. بهتر است بیشتر با این تفاوت ها آشنا شوید و با علم بر آنها رفتار خود را تنظیم کنید.
 

سندروم فرزند میانی Middle child syndrome چه پیامدهایی دارد؟

بر اساس دانسته های موجود باید گفت که ترتیب تولد در خانواده ها می‌تواند روی هوش و شخصیت فرزندان تاثیر گذار باشد زیرا رفتار والدین با فرزندان روی شکل گیری احساسات، شخصیت و حتی هوش آن ها بسیار موثر است.

به‌طور مثال، بدنبال یک تحقیق علمی دانشمندان شخصیت ۳۷۷ هزار دانش آموز دبیرستانی در کشور آمریکا را مورد بررسی قرار دادند. نتیجه این مطالعه نشان داد که فرزندان اول خانواده صداقت بیشتری داشته و ویژگی مدیریتی و سرپرستی در آن ها بیشتر است. همچنین اعلام شد که این افراد چندان اجتماعی نیستند و بیشتر از بقیه استرس و اضطراب دارند.

فرزندان وسط بسیار کوشا، شریف و با وجدان هستند و این در حالیست که فرزندان آخر خانواده بسیار روشنفکر و اجتماعی بشمار می‌روند. در مورد افرادی که خواهر یا برادر ندارند هم گفته می‌شود که عموما عصبی اما اجتماعی و برون گرا هستند.

با این توضیحات شاید بد نباشد تمرکز مطلب را روی فرزندان وسط بگذاریم و در مورد پیامدهای سندرم کودک میانی صحبت کنیم.

32(7) - فرزندان وسط قربانی سندروم فرزند میانی

فرزندان وسط و موفقیت در زندگی

برخی گمانه‌زنی‌های علمی بر این اصل استوار است که فرزند میانی خانواده، در راستای غلبه بر این احساس که چندان مورد توجه و حمایت والدین نیست، تلاش‌های خود را در زندگی افزایش می‌دهد تا ثابت کند که به اندازه خواهر و برادرهای بزرگتر و کوچکترشان موفق است. در نتیجه، انرژی خود را، خوب یا بد، به سمت موفقیت بیشتر در زندگی هدایت می‌کند.

نتیجتا، فرزندان وسطی اغلب انسان‌های کارآمدی محسوب می‌شوند.
 

فرزندان وسط و عدم تعلق‌خاطر به خانواده

فرزندان میانی، همانند بچه‌های دیگر حس تعلق به خانواده ندارند. آنها اغلب بدنبال «احساس ناخواستگی» سعی می‌کنند مستقل بوده و وابستگی خود از خانواده را تا حد امکان کم کنند. همچنین گفته می‌شود که آنها وفاداری زیادی نسبت به خانواده دارند.
 

فرزندان وسط و متفاوت و خلاق بودن

پژوهشگران بر این باور هستند که فرزندان وسط خانواده اغلب سعی می‌کنند رفتار و خواسته‌های متفاوت از فرزند اول داشته باشند. به‌طور مثال، اگر فرزند بزرگتر به ورزش علاقه شدید داشته باشد، احتمال اینکه فرزند وسطی هنری یا دانشگاهی شود بسیار زیادتر خواهد بود. فرزند اول هر کاری بکند، فرزند دوم دنبال کاری کاملا متفاوت می رود.

به‌زبان دیگر، رفتار فرزندان میانی در واقع نتیجه‌ی واکنش هایی است که به کارهای فرزند اول خانواده نشان می‌دهند.

همچنین این افراد خلاقیت بیشتری در کارهای خود نشان می‌دهند. چون این کودکان توجه کمتری از سوی والدین دریافت می‌کنند، حس استقلال قوی‌تری دارند و ابداع و نوآوری در میان آنها نیز بیشتر مشاهده می‌شود.

33(6) - فرزندان وسط قربانی سندروم فرزند میانی

فرزندان وسط و عدم اعتمادبه‌نفس و انزواطلبی

شاید بتوان گفت یکی از مرسوم‌ترین نشانه‌های منفی سندروم فرزند میانی این است که حس ناخواسته بودن، اعتمادبه‌نفس فرد را کاهش می‌دهد. هیچ‌چیز بدتر از آن نیست که فردى احساس کند که خواستنی نیست. ازاین‌رو این‌گونه کودکان از فقدان خودباوری در هنگام رشد رنج می‌برند و در نتیجه، اعتمادبه‌نفس آنها در سطح پایینی قرار دارد.

حتی ممکن است کودک مبتلابه سندرم فرزند وسط بیش‌ازحد درون‌گرا یا حتی ضداجتماعی بشود. آن‌ها خود را همانند یک بیگانه تصور می‌کنند و درنتیجه، در موارد دیگر زندگی نیز تبدیل به یک فرد منزوی می‌شوند. این کودکان ترجیح می‌دهند که وقت خود را به‌تنهایی و نه با دیگران صرف کنند، چراکه آن‌ها احساس می‌کنند به آن‌ها بی‌توجهی شده است.
 

فرزندان وسط و عدم اعتماد به دیگران

فرزند وسط، بر اساس احساس نادیده گرفته شدن و ناخواستگی، ممکن است مشکل اعتماد به دیگران را نیز داشته باشند. این کودکان نمی‌توانند به دیگران اعتماد کنند و حتی گاهی اوقات در حسرت اعتماد و تکیه‌بر دیگران زندگی را سپری می‌کنند.

در آخر هم اشاره کنیم که مطالعات عزت‌نفس در کودکان نشان داده که سندرم فرزند وسط ممکن است در احساس ارزش‌گذاری کودک تأثیر مستقیم داشته باشد. فرزند میانی با توجه به موقعیت تولد خود، گاهی اوقات برای دریافت توجه بیشتر از پدر و مادر و دیگر بزرگ‌سالان، نسبت به بقیه خانواده به‌عنوان خواهر و برادر بزرگ‌تر و خواهر و برادر جوان‌تر اغلب احساس نامریی بودن دارند. برخی از مطالعات به‌طور قاطع نشان داده‌اند که کودکانی که تنها دختر یا تنها پسر در خانواده هستند اغلب سندرم فرزند وسط را تجربه نمی‌کنند.

منبع: سایت سیمرغ
سایت نمناک

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد