خانه » همه » مذهبی » فرشته بزرگ روح القدس چگونه فرشته‌اي است؟ و فرق آن با فرشتگان ديگر چگونه است توضيح دهيد؟

فرشته بزرگ روح القدس چگونه فرشته‌اي است؟ و فرق آن با فرشتگان ديگر چگونه است توضيح دهيد؟

ابتدا كلام محققين را درباره روح‌القدس مي‌آوريم و سپس نظر صحيح و نهايي را بيان مي‌كنيم.
مرحوم طبرسي در تفسير مجمع البيان ذيل آيه 87 سوره بقره «وايدناه بروح القدس» مي‌نويسد: مراد از روح القدس جبرئيل ـ عليه‌السّلام ـ است (كه نظر قتاده و سدي و ضحاك و ربيع نيز همين است) و ابن زيد مي‌گويد مراد از روح القدس، انجيل است، همان طور كه قرآن را روح ناميده‌اند، «كذلك اوحينا اليك روحاً من امرنا» و ضحاك از ابن‌عباس نقل مي‌كند كه «روح» اسمي است كه عيسي ـ عليه‌السّلام ـ بوسيله آن مرده‌ها را زنده مي‌كرد. در ادامه مرحوم طبرسي مي‌گويد، قوي‌ترين نظرها، گفته كسي است كه گويد: مراد جبرئيل ـ عليه‌السّلام ـ است. مي گويد: اگر سؤال شود چرا از بين انبياء فقط عيسي ـ عليه‌السّلام ـ را از بين انبياء ذكر نمود، در حاليكه همه انبياء مورد تائيد جبرائيل ـ عليه‌السّلام ـ بوده‌اند؟ در جواب بايد گفت: چون حضرت عيسي ـ عليه‌السّلام ـ از ابتداي زندگي تا آخر، جبرائيل او را همراهي مي‌كرد و هنگامي كه يهود مي‌خواست او را به شهادت برسانند، عيسي ـ عليه‌السّلام ـ را به آسمان، بالا برد.[1]فخر رازي در تفسير‌كبير چنين مي‌گويد:
اختلفوا في‌الروح علي وجوه، احدها: انه جبرئيل ـ عليه‌السّلام ـ( در اين كه مراد از روح چيست؟ نظرات مختلف است. نظر اول اين است كه: مراد جبرائيل است» و علت اينكه جبرائيل را روح ناميده‌اند چند وجه دارد؛ 1. مراد از روح القدس يعني روحي كه مقدس است… و بخاطر بلند مرتبه‌اي آن در نزد خدا؛ 2. چون بوسيلة جبرائيل دين زنده مي‌شود، همان طور كه بدن بوسيله روح زنده مي‌شود؛ زيرا جبرائيل مأمور آوردن وحي به سوي انبياء است و پيامبران بوسيله آن دين را زنده مي‌كنند؛ 3. چون روحانيت در اين فرشته غلبه دارد… نظر دوم: مراد انجيل است همان‌گونه كه درباره قرآن آمده: روحاً من امرنا (شوري:52) و وجه نامگذاري به اين نام به خاطر اين است كه چون دين بوسيله آن زنده مي‌شود و مصالح دنيا بخاطر انجيل منظم و رديف مي‌شود. نظر سوّم: اسمي كه عيسي ـ عليه‌السّلام ـ بوسيله آن مرده‌ها را زنده مي‌كرد… چون جبرائيل از هواي نوراني، لطيف خلق شده، بيشتر به روح شباهت دارد، از اين رو اطلاق اسم روح بر جبرائيل او‌لويت دارد…[2]نظر علامه مجلسي رحمه الله از بحار الانوار:
روح القدس، اسم ديگر جبرائيل ـ عليه‌السّلام ـ است و با اذن خداي تبارك و تعالي انبياء و ائمه ـ عليهم السّلام ـ را به وسيله ي علم تربيت و تائيد مي‌كرد و الروح، اسم ملكي ديگر است كه روز قيامت خدا مي‌فرمايد: يوم يقوم الروح…[3] آيت الله مصباح در معارف قرآن چنين گويد:
نحل 102 «قل نزله روح القدس». ظاهراً روح القدس در تطبيق با آيه‌اي ديگر، حضرت جبرائيل ـ عليه‌السّلام ـ است (بقره97): «من كان عدوا الجبرئيل فانه نزله علي قلبك»[4].
آيت الله مكارم، در تفسير نمونه ذيل آيه، 87 بقره چنين گويد:
مفسران بزرگ دربارة روح القدس تفسيرهاي گوناگوني دارند.
1. برخي گفته‌اند منظور جبرئيل است، شاهد اين سخن آيه 102، نحل است: «قل نزّله روح القدس من ربك بالحق…» اما چرا جبرئيل را روح القدس مي‌گويند؟ به خاطر اين است كه از طرفي جنبه روحانيت در فرشتگان مسأله روشني است و اطلاق «روح» بر آن ها كاملاً صحيح است، و اضافه كردن آن به «القدس» اشاره به پاكي و قداست فوق العاده اين فرشته است.
2. بعضي ديگر معتقدند «روح القدس» همان نيروي غيبي است كه عيسي ـ عليه‌السّلام ـ را تائيد مي‌كرد…
3. بعضي از مفسران نيز روح القدس را به معني«انجيل» تفسير كرده‌اند. ولي دو تفسير اول نزديكتر به نظر مي‌رسد.[5]

جمع بندي و نتيجه گيري:
بر اساس سخنان دانشمندان و استدلال هاي آنها به قرآن و روايات روح القدس، فرشته بزرگ خدا همان جبرئيل ـ عليه‌السّلام ـ است و كار تائيد و كمك كردن به انبياء و ائمه ـ عليهم السّلام ـ و نازل كردن وحي الهي بر پيامبران را انجام مي‌دهد، البته چون خودش فرشته بزرگ الهي است، ممكن است، در برخي از كارها از فرشته‌هاي تحت فرمان خود هم استفاده كند و باز صحيح است كه گفته شود روح القدس (جبرئيل) آن كار را انجام داده است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسير نمونه، حضرت آيت الله مكارم شيرازي، ج1، ص 329.
2. معارف قرآن، مصباح يزدي، ج1ـ3، ص 285.

پي نوشت ها:
[1] . طبرسي، مجمع البيان، بيروت، دارالمعرفة، چاپ دوم، ج1، ص 199، ذيل آيه 78 بقره.
[2] . كلام فخررازي، تفسير كبير، بيروت، داراحياء التراث العربي، چاپ دوم، 1417ه‍ ، ج 1، ص 596، چاپ رحلي.
[3] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 17، ص 106 ، ذيل ح 16 باب 16 و ج 25، ص 40، باب 2، ذيل ح 11، و ج 61، ص 63، باب 42، ذيل حديث 50.
[4] . مصباح، محمد تقي، معارف قرآن، قم، انتشارات مدرسه امام خميني، ج3، ص285.
[5] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1371، ج 11، ص 329.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد