فرشتگان و كتابت اعمال
فرشتگان و كتابت اعمال
فرشتگان و نگارش اعمال (1)
يكي ديگر از شئون فرشتگان در خصوص انسان ها، كتابت و نوشتن اعمال آنان به اذن و مشيت خداوند متعال است. آيه ياد شده به اين شأن ملائكه اشاره مي كند: «و قطعاً بر شما نگهباناني [گماشته شده] اند: ،[فرشتگان] بزرگوار و با كرامتي كه نويسندگان [اعمال شما] هستند، آنچه را مي كنيد، مي دانند». بر اساس اين آيات، گروهي از ملائكه ي با كرامت ــ كه صفات ذاتي ايشان است ــ مأمور نوشتن اعمال انسان ها در عرصه هاي گوناگون هستند؛ چه در حوزه ي نيات و انگيزه ها، چه در ساحت اعمال باطني و چه در قلمرو و اعمال ظاهري. اينان تمامي جزئيات اعمال را با تمام خصوصياتش ــ چه ظاهري و باطني ــ مي فهمند و مي دانند و آنها را به همان صورت حفظ و ثبت مي كنند. از اين رو ، هم حافظ اعمال اند و هم كاتب آنها و هر دو تعبير صحيح است؛ يعني، حفظ اعمال را با كتابت آنها محقق مي سازند. اين ملائكه داراي اصناف و درجات مختلف مي باشند و هر كدام در خصوص ثبت و حفظ اعمال مأموريتهاي ويژه اي دارند، اين گروه از فرشتگان ــ كه در واقع از اعوان و جناحهاي حضرت اسرافيل (عليه السلام) اند ــ حقايق و اسراري دارند كه بيان آنها در اين مختصر نمي گنجد، از اين رو، تنها به كيفيت نگاشتن آنها و سپس تذكر دو نكته بسنده مي كنيم:
كيفيت نوشتن فرشتگان
از آنجا كه فرشتگان موجودات نوري و مجردند، كتابت آنها تكويني و بر اساس يك سلسله قوانين و سنن تغيير ناپذير صورت مي گيرد. اين سنن ــ بنابراين حقيقت كه فرشتگان وراي قوانين هستند ــ از آثار وجودي همين ملائكه است. به اجمال براي مثال ــ چنان كه گذشت (3)ــ ملائكه «تصوير گر» يا «صورت دهنده»، از مظاهر و جلوه هاي اسم «مصوّر» خداوند متعال اند و آنچه كه در ماده ي اوليه و ثانويه خلقت بايد صورت دهي شود، به طور متصل به وسيله همين فرشتگان صورت مي گيرد. در حقيقت تصوير كننده خداوند است، ولي اين تصوير از طريق ملائكه «مصور» محقق مي شود. اما نكته قابل توجّه آن است كه آيا اين تصويرگري و صورت دهي، مانند نقاشي هاي دنيوي و صورت سازي مادي بر روي اجسامي مانند كاغذ، بوم و ديوار است؟ يا اين تصويري تكويني، حقيقي و عيني است؟ با كمي دقت روشن مي شود كه اين «مصوّر» بودن، از نوع دوّم است نه اوّل؛ يعني، فرشتگان «مصوّر» مثلاً حقيقت صورت انساني را ــ حال چه در قالب دختر چه در قالب پسر ــ بر روي نطفه و در رحم تصوير و در واقع با اين عمل خويش حقيقت انساني را به نطفه اعطا مي كنند. ملائكه «صورت دهنده» حقايق گوناگون و مختلف را روي مواد اوليه و ثانويه ي جهان مادي، تصوير كرده و اين تصوير حقيقي و تكويني است؛ نه نقاشي بر روي اجسام مادي. براي مثال فرشتگان «مصوّر» حقيقت صورت نباتي را به خاك مي دهند؛ نه آنكه صورت نباتي را بر روي خاك منقوش سازند.
نگاشتن و كتابت اعمال به وسيله فرشتگان «كاتب» نيز به اين معنا نيست كه در اينجا قلمي، صفحه اي و دواتي مادي باشد و ملائكه يادداشت برداري كنند؛ بلكه مقصود كتابت تكويني است و آن بر اساس يك سلسله سنن و قوانين تغيير ناپذير در جهان و نظام هستي است. اعمالي كه از ما سر مي زند، يك حقيقت خارجي و عيني است و ملائكه «كاتب» اين حقيقت خارجي را با قلم تكويني و نامرئي بر روي صفحه اي تكويني ــ كه در حدّ معرفت ما نيست ــ ثبت تكويني مي كنند؛ نه آنكه صورت مادي اعمال انسان ها با قلم مادي در روي كاغذي مادي نگاشته شود! براي تقريب به ذهن كتابت اعمال، مانند دوربين فيلمبرداري است كه بر اساس يك سلسله فعل و انفعالات نوري، افعال ظاهري ما بر روي آن نقش مي بندد و تمامي رفتارهاي ظاهري ــ با همه جزئيات و خصوصياتش ــ بر روي فيلم دوربين ثبت مي شود. ملائكه «كاتب» نيز چنين مي كنند، ولي با اين تفاوت كه تمامي افعال را ــ چه در حوزه ي ظاهر و چه در باطن ــ با تمامي جوانب، دقايق ريزه كاري ها و اهداف در صحيفه اي نوري مي نگارند و در اين نگاشتن، هيچ چيزي را فروگذار نمي كنند.(4)
در اين خصوص روايت ذيل قابل تدبر است:
عن خالد بن نجيح عن ابي عبدالله (عليه السلام) قال: اذا كان يوم القيامة دفع الي الانسان كتابه ثم قيل له اقرأ. قلت: فيعرف ما فيه؟ فقال: انه يذكره فما من لحظة و لا كلمة و لا نقل قدم و لا شيء فعله الا ذكره، كانه فعله تلك الساعة فلذلك قالوا: (يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هذَا الْكِتَابِ لاَ يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَ لاَ كَبِيرَةً إِلاَّ أحْصَاهَا)(5)
«هنگامي كه روز قيامت شود، كتاب (نامه ي اعمال) انسان را به او دهند و گويند: بخوان، راوي از امام (عليه السلام) سؤال كرد: آيا آنچه را كه در نامه هست، مي داند؟ امام (عليه السلام) پاسخ داد: خداوند متعال به ياد او مي آورد و بنابراين هيچ برهم زدن، گام برداشتن، سخن گفتن و عملي نيست كه به ياد نياورد؛ چنان كه گو در همان لحظه انجام داده است. از اين رو مي گويند: «واي بر ما اين چگونه كتابي است اعمال كوچك و بزرگ ما را سر مويي فرو نگذاشته جز آنكه همه را احصا كرده است».(6)
دو نكته
در خصوص اين فرشتگان دو نكته قابل تذكر است:
يكم.بر اساس برخي از روايات، به جهت مرتبت بالايي كه اولياي الهي ــ به خصوص حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) و معصومان (عليهم السلام) ــ دارند، فرشتگان كاتب، توان ثبت اعمال آنان را ندارند، معصومان به دليل آنكه از ملائكه برترند و فرشتگان توان راه رفتن به رتبه ي وجودي بالاتر را ندارند؛ از نگاشتن افعال و اعمال صاحبان ولايت مطلقه عاجزند. همان گونه كه در شب معراج حضرت رسول به مدارج بالاتر صعود كرد، ولي جبرئيل نتوانست:
احمد ار بگشايد آن پر جليل
تا ابد مدهوش ماند جبرئيل
در دعاي كميل به اين حقيقت اشاره شده است:
«و كل سيئة امرت باثباتها الكرام الكاتبين الذين وكلتهم بحفظ مايكون مني و جعلتهم شهوداً عليّ مع جوارحي و كنت انت الرقيب عليّ من ورائهم و الشاهد لما خفي عنهم…»
«و هر بدي را كه دستور دادي نويسندگان گرامي (فرشتگان)ــ كه آنها را براي حفظ و ضبط آنچه از من به وجود آيد گماشتي ــ ثبت كنند و آنان را گواه بر من با جوارحم قرار دادي و تو خودت هم وراي آنان مراقب مني و گواه آنچه از آنان نهان و مخفي است».
تعبير اميرمؤمنان به «كنت انت الرقيب…» نشانگر اين نكته است كه ملائكه، به دليل آنكه رتبه ي وجوديشان پايين تر از معصومان است، توان ثبت اعمال آنان را ندارند. از اين رو، خود خداوند از ورا و پشت فرشتگان، كاتب و حافظ اعمال آنان بوده و چيزهايي از كردار و نيات آنان مي داند كه بر ملائكه مخفي و پوشيده است.
دوّم.در صورتي كه ما اعمال خوب و نيكي داشته باشيم، اين حافظان و كاتبان، مصاحبت ها و عنايت هاي خاصي پس از مرگ با ما خواهند داشت و اگر اعمال ما بد و قبيح باشد، خود آنان پس از مرگ با ما حساب و كتاب ها دارند! فرشتگان در عشق مفرط به خداوند غرق اند و فاني در او و مستغرق ياد اويند؛ از اين رو اگر در حضور آنان خلاف و سرپيچي از فرمان خدا صورت گيرد، آنان در رنج و عذاب خواهند بود و از اين نافرماني به رنجش و تألم شديد مي افتند و به جهت اين ناراحتي ها ــ كه فرد گناهكار بر اثر گناه خود در آنان ايجاد كرده است ــ فرشتگان كاتب پس از مرگ حساب ها و كتاب هايي با گناه كار خواهند داشت؛ امّا اگر در محضر آنان طاعت و عبوديت خداوند باشد ــ به جهت آنكه اين طاعت ها و فرمانبري ها مطابق با خواست آنان است ــ پس از مرگ عنايت ها و لطف هاي ويژه اي نسبت به مؤمنان خواهند داشت. در روايتي آمده است:
«…فاذا حضر اجله، قالا للرجل الصالح جزاك الله من صاحب عنا خيرا و كم من عمل صالح اريتناه و كم من قول حسن اسمعتناه و كم من مجلس حسن احضرتناه و نحن لك اليوم علي ما تحبه و شفعاء الي ربك و ان كان عاصيا قالا له جزاك الله من صاحب عنا شرا و لقد كنت تؤذينا و كم من عمل سيئي اريتناه و كم من قول سيئي اسمعتناه و كم من مجلس سوء احضرتناه و نحن اليوم علي ما تكره و شهيدان عند ربك …»(7)
«زماني كه هنگام وفات شخصي رسيد و دو فرشته ــ كه يكي در روز مامور ثبت اعمال بود و ديگري در شب ــ به شخص داراي عمل صالح و نيك، مي گويند: خداوند به تو جزاي خير دهد، خوب همدم و مصاحبي بودي چه مقدار اعمال صالح به ما نشان دادي، چه مقدار گفتار نيك به ما شنواندي و چه مقدار مجالس نيكي كه ما را در آن حاضر كردي. ما امروز براي تو هستيم، بر آنچه كه تو دوست داري و شافعان تو در محضر پروردگارت هستيم. اما اگر آن [مرده] گناه كار باشد، اين دو ملك به او مي گويند: خداوند به تو ــ كه مصاحب و همراه ما بودي ــ جزاي شرّ دهد! تو ما را اذيت و ناراحت مي كردي، چه بسيار اعمال بدي كه به ما نشان دادي، چه گفتارهاي بدي كه به ما شنواندي، چه مجلس هاي بدي كه ما را در آنجا حاضر كردي! امروز ما براي تو آن گونه هستيم كه دوست نداشته و بد مي داري، عليه تو در نزد پروردگار شهات مي دهيم».
براين اساس ملائكه كاتب پس از مرگ با آدمي مواجه مي شوند و به جهت اعمال نيك او در نزد خداوند، دعا مي كنند كه خداوند به وي جزاي خير دهد. اين دعا مانند برخي از دعاهاي دنيوي، دعاي خشك و خالي نيست؛ بلكه بر اثر آن، عنايات خاصي براي او نازل مي شود. همان طور كه به جهت اعمال زشت انسان، آرزوي شرّ مي كنند و به دنبال اين خواسته، چه عذاب ها كه براي فرد گناهكار پديدار مي شود! فرشتگان نويسنده اعمال، به دليل آنكه فرد صالح عمل نيك انجام داده است و از اين جهت خوبي ها و حسنات نصيب فرشتگان كرده، او را در نزد پروردگار شفاعت مي كنند و از آن جهت كه فرد گناهكار، عمل ناپسند انجام داده و موجب رنجش فرشتگان شده، عليه او نزد پروردگار شهادت مي دهند و جزاي شرّ براي او مي خواهند.
توجه داشته باشيد، براي ثبت اعمال فردي دو دسته ملك هست: يك گروه مأمور ثبت اعمال در روز و دسته ي ديگر در شب. در روايت وارد شده كه انسان در روز دو ملك دارد و در شب نيز دو ملك ديگر. ملائكه روز از اوّل فجر تا غروب مأمور كتابت هستند و پس از آن تحويل مأموران شب مي دهند و آنها از غروب تا مقطع اوّل فجر، موظّف به ثبت اعمال مي باشند. در مقطع اوّل فجر ــ كه هنگامه ي مخصوصي است ــ هم ملك شب و هم ملك روز هستند و بدين جهت اعمال خاصي براي اين وقت وارده شده است كه هم ملك حافظ و كاتب روز آن را ثبت مي كند و هم فرشته حافظ و كاتب شب.(8)
بر اساس اين روايت، اين حقيقت دقيق و ظريف روشن مي شود كه باطن معصيّت، چه عواقب شومي دارد! هم بر نفس عمل، كيفري سخت مترتب مي شود و هم ملائكه، از انجام دادن اين فعل ناپسند شاكي آدمي اند. البته تنها فرشتگان مدعي انسان گناهكار نخواهند بود؛ بلكه هر مؤمن و عاشق حقيقي حضرت حق، بر نافرماني ديگران معترض اند. حضرت علي (عليه السلام) در خطبه جهاد، به دليل عشق مفرط به خداوند متعال و محو در جمال يار، علاوه بر آنكه معصيت گناه كاران را بر نمي تابد، به مدعيان ايمان نيز اين حقيقت را خاطر نشان مي سازد كه چگونه تاب و تحمّل نافرماني و گناه كاري معاويه و ياران او را دارند:
«و يعصي الله و ترضون»؛ (9) «خدا را معصيت مي كنند و شما راضي هستيد»!! اگر ما مؤمن حقيقي و دوستدار راستين امام علي (عليه السلام) هستيم، همواره در برابر سستي و چشم پوشي از لغزش ها و آلودگي هاي خود و ديگران، بايد اين عبارت تكان دهنده را با جان دل به ياد آوريم و نسبت به گناهان فردي و اجتماعي تا اين حدّ بي تفاوت نباشيم و بدانيم هنگامي كه پرده ها بالا رود و باطن امر روشن شود، ديگر اين تعارفات ظاهري و اغماض از خطاها، سودي نداشته و اعتراض ها و ايرادهاي محبّان حقيقي حضرت حق را به دنبال خواهد شد.
با توجه به مطالب پيشين بايد بيش از گذشته، نسبت به اعمال خويش مراقب بود و برانگيزه ها و نيات قلبي، انديشه ها و واردات ذهني و اعمال ظاهري و جوانحي دقت و مواظبت كرد؛ چه اينكه هر لغزش، انحراف، خطا، اشتباه وآلودگي ــ هر چند كم ــ به وسيله ي فرشتگان «كاتب» ثبت و حفظ مي شود و بر اساس آن، جزاها، عذاب ها و سختي هاي وصف ناكردني متوجّه انسان است.
پينوشتها:
1. 72/10/6(مصادف با ولادت حضرت علي (عليه السلام))
2.انفطار (82)، آيات 10ــ12.
3.نگا: همين نوشتار ــ گفتار اوّل.[ك]
4.براي فهم بهتر كتابت عمل نگا: مواقف حشر، از همين قلم، صص 29ــ 39، و تجسم عمل و شفاعت، از همين قلم، صص 46ــ73.[ك]
5.تفسير عياشي، ج2، ص 328، ح34.[ك]
6.كهف (18)، آيه ي 49.
7.نگا: بحارالانوار، ج 5، باب هفدهم، ص325.[ك]
8.نگا: همان، باب چهارم، ص 140، ح 8 و باب هفدهم، ص 321، ح2 و 5 و 21.[ك]
9.نهج البلاغه، خطبه ي 27.[ك]
منبع : کتاب ملائکه(سلسله دروس معارف اسلامی 1)گفتارهای آیت الله محمد شجاعی،تنظیم و نگارش کاشفی،انتشارات وثوق- 1385
/ج