خانه » همه » مذهبی » فرقة موريش ساينس تمپل چگونه فرقه‌اي است؟

فرقة موريش ساينس تمپل چگونه فرقه‌اي است؟

موريش (Moorish ) در لغت انگليسي به معناي «وابسته به اهالي شمال آفريقا» و ساينس (science ) به معناي علم و دانش و تمپل (Temple) به معناي معبد و پرستشگاه مي‌باشد. و تركيب اين سه كلمه كه عبارت مي‌شود از: «Moorish  science  temple» عنواني است براي فرقه‌اي كه در آمريكا تحت اسم اسلام در بين سياهان فعاليت مي‌كند. اين فرقه با متأثر گرديدن از فرقه «قاديانيه» يا «احمديّه» منسوب به ميرزا غلام احمد قادياني ـ متولد 1251 ق در شهر قاديان استان پنجاب هند و متوفاي 1326 ق در اثر مرض وباء در شهر لاهور پاكستان[1] ـ در ميان سياه‌پوستان امريكا به رهبري شخصي به نام «نويل دروعلي» به وجود آمده است.
ميرزا غلام احمد قادياني كه در يك خانواده مسلمان به دنيا آمده بود، بعد از اتمام تحصيلاتش به پندار خودش آيه «و مبشراً برسول يأتي اسمه احمد»[2] منطبق بر خود نموده و ادّعاي نبوت را سر داد، ولي به خاطر عدم استقبال جامعه اسلامي هند از اين ادعاي خود، تا حدودي عقب‌نشيني نموده و اعلان كرد كه نبوت او يك نوع نبوت منعكس شده‌اي از نبوت پيامبر اسلام است، چون او با توجه به اعتقاد به تناسخ، حلول و وحدت‌ وجود، معتقد بود كه تمام كمالات انبياء در حضرت محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ جمع شده است و اين كمالات بعد از پيامبر در او انعكاس پيدا كرده است.[3] او و پيروانش به خاطر همين ادّعاي نبوّت «ظليّه» و اينكه نبوّت او در ساية نبوّت پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ قرار دارد، از طرف مسلمين تكفير شده و فرقه‌اش يك فرقة غير اسلامي معرّفي گرديده است.[4] به هر حال اين فرقه هر چند نتوانست در كشورهاي اسلامي و مراكز فرهنگي آنان، براي خودش اعتباري كسب كند، امّا در كشورهاي غير اسلامي در ميان مهاجرين مسلمان و نو مسلمانان بومي تأثير گذارده و توانسته است به حيات خودش ادامه دهد. اين فرقه از سال 1920 در آمريكا فعّاليت خود را آغاز نموده و باعث شده است كه زمينة به وجود آمدن فرقه‌هاي ديگر هم سنخ با خودش را در ميان سياه پوستان آمريكا فراهم كند.
فرقة موريش يكي از همين فرقه‌هايي است كه اكثر سياه پوستان آفريقايي تبار آمريكا در اوائل قرن بيستم اين فرقه را براي رفع بحران دين و اعاده هويت مذهبي و ملي شان به وجود آوردند. زيرا آنان در دورة بردگي از آفريقا به آمريكا انتقال داده شده بودند و به مرور زمان به صورت اجبار، دين و مذهب و هويّت ملي‌شان را از دست داده بودند. سياه پوستان تلاش‌هاي زيادي را براي احقاق حقوق‌شان و رفع ظلم و ستم سفيدها و حكّام منطقه، از اوائل قرن بيستم آغاز نمودند و نتيجة اين تلاش‌ها به وجود آمدن فرقه‌هاي متعدد ظاهراً اسلامي مي‌باشد.
رهبر اين فرقه براي نجات سياه‌پوستان آفريقايي نخواسته است كه از فاكتورهاي نژادي و قومي استفاده كند، بلكه تلاش او بر اين بوده است كه با نيروي معيارها و شعارهاي اسلامي از يك طرف و با عنوان نمودن مظلوميت و فقر سياهان از طرف ديگر، بين آنان اتّحاد و انسجام فكري و سياسي به وجود آورد تا هم از نظر اقتصادي براي آنان تحوّلي ايجاد شود و هم يك نوع پشتوانة ديني و مذهبي داشته باشد كه بتواند سياهان غير آفريقايي را هم به سوي خودشان جذب نمايد.[5]پس اين فرقه نتيجة دو عامل بيروني و يك عامل دروني در ميان سياهان مي‌باشد، دو عامل بيروني يكي فشارهاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي سفيدها و حكّام دولتي منطقه و ديگري وجود و نفوذ فرقه قاديانيه (احمديه) در جامعة آمريكايي توسط مبلّغين اين فرقه مي‌باشد. عامل دروني، بحران هويّتي و ديني آنان است كه در كنار دو عامل فوق موجب ايجاد فرقه‌اي مذهبي در بين آنان گرديده است.

پي نوشت ها:
[1] . الظاهر العاملي، سليمان، القاديانيه، قم، مركز الغدير للدراسات الاسلاميه، اول، 1420 ق، ص 6 و 24.
[2] . صف/6.
[3] . القاديانيه، ص6.
[4] . حسن بن علي السقاف، صحيح شرح العقيده الطحاويه، اردن، دار الامام النودي، اول، 1416 ق، ص 408.
[5] . www. Balagh. Net / persian / din / islam / islam _ melal / adyan / pro _ ahl / islam _ va _ musalmanan _ dar amrika / 06 . htm 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد