رابطه بعضی از علوم با قرآن به گونه ای است بدون آن نمی توان به تفسیر و تحلیل آیات قرآن پرداخت؛ مانند: علم صرف و نحو، معانی و بیان، لغت و … پس مفسر باید در تمام علومی که در فهم بهتر قرآن دخالت دارد تبحر داشته باشد.
در قرآن، موارد عام و خاص، مطلق و مقید، ناسخ و منسوخ وجود دارد که برای درک دقیق آن، ناگزیر باید بر آیات قرآن احاطه داشت، تا مبادا بر اساس مطلق، عام یا منسوخ حکم نمود و به همین دلیل، ائمه (ع) بهترین مفسران قرآن هستند، بلکه حقیقت آن و قرآن ناطق اند.
از سویی، منع از تفسیر به رأی، به معنای جمود و نیندیشیدن و … نیست؛ زیرا عدم تدبر در قرآن مورد مذمت قرار گرفته است. خداوند در قرآن می فرماید: آیا درباره قرآن نمىاندیشند؟! اگر از سوى غیر خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مىیافتند.[i] خداوند در این آیه شریفه، علت انحراف و ضلالت مشرکان را عدم تدبر و اندیشه در قرآن معرفی می کند. تفسیر به رأی، تفسیری است که شخص، بدون توجه به احادیث و تفاسیری که از طرف معصومین (ع) پیرامون آیات قرآن رسیده و بدون توجه به آیات دیگر قرآن (عام و خاص، مطلق و مقید، ناسخ و منسوخ) یا بدون تسلط بر علم تفسیر (یا علم مربوط به تفسیر)، تنها با در نظر گرفتن پیش فرض هایی که در ذهن خود دارد، به تحلیل و تفسیر پیرامون آیات قرآن پرداخته و در صدد آن باشد که عقاید خود را به قرآن مستند نماید.