خانه » همه » مذهبی » فرهنگ سلام کردن عامل توسعه و پیشرفت جامعه اسلامی

فرهنگ سلام کردن عامل توسعه و پیشرفت جامعه اسلامی

فرهنگ سلام کردن عامل توسعه و پیشرفت جامعه اسلامی

انسان با روش های مختلف می تواند در مقابل دیگران تواضع کند که یکی از آن روش ها سلام کردن است. وقتی انسان به کسی سلام می کند در مقابل او تواضع و فروتنی کرده است.

22092bb7 1ede 4878 9877 e5ea58d4ad12 - فرهنگ سلام کردن عامل توسعه و پیشرفت جامعه اسلامی

ضرورت فرهنگ سازی سلام کردن به دیگران

سلام کردن اولین عکس العمل گفتاری هنگام برخورد با دیگران است. اقوام مختلف روش ها یا کلمات متفاوتی هنگام برخورد با یکدیگر به کار می برند، اما اسلام دستور به “سلام” داده است. در آموزه های اسلامی درباره سلام کردن تاکید زیادی شده است.

سلام کردن به قدری مهم و ضروری است که که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمودند: “مَنْ بَدَأَ بِالْکَلَامِ قَبْلَ السَّلَامِ فَلَا تُجِیبُوهُ وَ قَالَ ابْدَءُوا بِالسَّلَامِ قَبْلَ الْکَلَامِ فَمَنْ بَدَأَ بِالْکَلَامِ قَبْلَ السَّلَامِ فَلَا تُجِیبُوهُ”، “هرکس قبل از سلام شروع به صحبت کند جوابش را ندهید و فرمود ابتدا به سلام کنید قبل از صحبت کردن پس هرکس قبل از سلام شروع به صحبت کند جوابش را ندهید”.[1]

درحالی که اسلام آنقدر به ادب تاکید کرده است اما در صورت سلام نکردن از جواب دادن نهی کرده است، این نشانگر جایگاه بلند سلام است، پس سلام کردن باید به صورت فرهنگ اجتماعی درآید و مردم وقتی با یکدیگر روبرو می شوند قبل از هر صحبتی به یکدیگر سلام کنند.

حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) می فرمایند: “إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ إِفْشَاءَ السَّلَامِ”، “خداوند عزّوجل افشاء سلام را دوست دارد”.[2] منظور از افشاى سلام، سلام کردن به افراد مختلف است.[3]

برخی از مردم تصور می کنند که فقط باید به افراد آشنا سلام کنند، درحالی که انسان به هر مسلمانی که از کنارش عبور کند باید به او سلام کند. پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) می فرمایند: “أمّا أبخَلُ النّاسِ، فَرَجُلٌ یَمُرُّ بِمُسلِمٍ ولَم یُسَلِّم عَلَیهِ”، “اما بخیل ترینِ مردم، مردى است که بر مسلمانى مى گذرد در حالی که بر او سلام نمى کند”.[4]

اصل این نیست که انسان با هر کسی که کار داشته باشد فقط به آن شخص سلام کند، و نیز سلام کردن فقط برای شروع کردن سخن نیست، بلکه خود سلام کردن مهم است و اگر انسان با طرف مقابل هیچ کاری نداشته باشد و حتی قصد سخن گفتن با او را هم نداشته باشد، خود سلام کردن برقرار کردن ارتباط است، نه آنکه انسان هنگامی که فقط بخواهد با کسی سخنی بگوید باید سلام کند، بله وقتی با کسی بخواهد سخنی بگوید، باید قبل از سخن گفتن سلام کند، اما اگر سخنی نخواهد بگوید، همین که سلام کند، ارتباط برقرار شده است. پس ارتباط فقط با سخن گفتن برقرار نمی شود، بلکه با صرف سلام کردن ارتباط برقرار می شود.

بنابراین انسان نه فقط به افراد آشنا بلکه از کنار هر مسلمانی که عبور کند باید به او سلام کند، و سلام کردن اختصاص به کار داشتن و قصد سخن گفتن با طرف مقابل نیز ندارد، بلکه خود سلام کردن کار مهمی است که گاهی ممکن است پس از سلام کردن کار یا صحبتی که انسان با شخص مقابل دارد، از اهمیت خاصی برخوردار نباشد و او در این دیدار و گفتگو تنها کار مفیدی که انجام داده است فقط همین سلام باشد که با سلام کردن کار مستحبی را انجام داده است. زیرا “لِلسّلامِ سَبعونَ حَسَنَةً؛ تِسعٌ وَسِتُّونَ للمُبتَدِئ وواحِدَةٌ للرّادِ”، “سلام، هفتاد حسنه دارد که شصت و نه تا براى آغاز کننده است و یکى براى پاسخ دهنده است”.[5]

مهم این سلام کردن است، زیرا ممکن است انسان یک ساعت با دیگران صحبت کند و هیچ اجر و ثوابی را به دست نیاورد، چون صحبت های او هیچ رنگ خدایی ندارد، بلکه شاید سخنان بی فایده ای باشد که نه برای دنیا او مفید است و نه برای آخرت او، اما سلام ثواب دارد.
 

سلام نکردن نشانه تکبر

سلام کردن را نباید کار کوچکی شمرد. سلام کردن به قدری دارای اهمیت است که باعث جلوگیری از تکبر شخص می شود، لذا بعضی از افراد مغرور و متکبر سلام نمی کنند و مردم را از خود حقیر می پندارند و خود را برتر از دیگران می دانند. آنها دو چیز را حقیر می شمارند: هم طرف مقابل خود را و هم سلام را.

نباید کسی را حقیر دانست، زیرا ممکن است او از ما بهتر باشد، و نباید سلام را کار کوچکی دانست، زیرا سلام کردن مستحب است و جواب سلام واجب است: حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) می فرمایند که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمودند: “السَّلَامُ تَطَوُّعٌ وَ الرَّدُّ فَرِیضَةٌ”، “سلام کردن مستحب است و جوابِ (سلام) واجب است”.[6]

بعضی از افراد جواب سلام را نمی دهند! چرا؟ شاید چون خود را بالاتر از آن می دانند که به آنها سلام داده شود و جواب سلام دادن را خلاف شأن خود می دانند، غافل از اینکه همین سلام کردن احترام و اکرام آنهاست و اگر به آنها سلام داده نشود بی احترامی به شخصیت آنها شده است، پس این سلام کردن به آنها مطابق با شأن و شخصیت آنهاست و سلام نکردن به آنها خلاف شأن آنها خواهد بود.

جواب سلام ندادن مانند آن است که انسان به کسی احترام بگذارد و او بگوید: نه من نمی خواهم به من احترام بگذاری! این گونه برخورد از چه مطلبی حکایت می کند؟ تکبر، بی احترامی به سلام کننده، ناشکری نعمت خدا، بی اعتنایی به آموزه های دینی، جهل نسبت به سبک زندگی اسلامی، گرایش به فرهنگ منحط و ذلت بار غربی، ندانستن احکام شرعی؟ کسی که جواب سلام را ندهد باید بداند که عمل واجبی را ترک کرده است و مرتکب معصیت شده است.

وقتی انسان به کسی سلام می کند به نحوی از تکبر خود کاسته است و به صفت فروتنی خود افزوده است. حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) می فرمایند: “مِنَ التَّوَاضُعِ أنْ تُسَلِّمَ عَلَی مَنْ لَقِیتَ”، “از فروتنی این است که با هر کس برخورد کنی بر او سلام کنی”.[7] و طبق فرمایش حضرت امام علی (علیه السلام) “التَّواضُعُ ثَمَرَةُ العِلمِ”، “تواضع ثمره علم است”.[8]

سلام سبب فروتنی

انسان با روش های مختلف می تواند در مقابل دیگران تواضع کند که یکی از آن روش ها سلام کردن است. وقتی انسان به کسی سلام می کند در مقابل او تواضع و فروتنی کرده است.

سلام کردن قبل از سخن گفتن علاوه بر اینکه علامت تواضع و فروتنی است، علامت احترام به شخص مقابل نیز هست. وقتی انسان به شخص مقابل احترام می گذارد، ابتدا با تحیت و سلام آغاز می کند و سپس احوالپرسی و پس از آن با او سخن می گوید.

برخی از مردم تصور می کنند که اگر سلام نکنند برتری خود را حفظ کرده اند و این باعث عزت آنهاست و سلام کردن باعث کوچک شدن آنهاست. این فکر کاملاً فکر نادرستی است، برتری و ذلت آن نیست که انسان فکر می کند، باید نشانه های عزت و ذلت را از آموزه های دینی جستجو کرد و با عمل کردن به آنها، از صفات نیکو برخوردار شد و از صفات زشت اجتناب جست.

انسان با تکبر بزرگ نمی شود و با تواضع حقیر و کوچک نمی شود، بلکه تواضع عامل بزرگ شدن انسان است و تکبر باعث کوچک و حقیر شدن انسان است. “رسول خدا (ص) حتی به کودکان نیز سلام می کرد که حاکی از نهایت تواضع بود”.[9]

پی نوشت ها:
[1] الکافی، ج۲، ص۶۴۴۔
[2] الکافی، شیخ کلینی، ج۲، ص۶۴۵۔
[3] تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ناصر، ج۴، ص۶۶۔
[4] بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۸۱، ص۲۵۸۔
[5] بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۲۰۔
[6] الکافی، ج۲، ص۶۴۴۔
[7] بحارالانوار، ج۷۲، ص۱۲۰۔
[8] غررالحکم، ص۴۶، ح۸۱۹۔
[9] درس خارج فقه آیت الله مکارم، کتاب الحج، 92/12/14۔

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد