طلسمات

خانه » همه » مذهبی » فضایل حضرت امیر مؤمنین علی علیه السلام

فضایل حضرت امیر مؤمنین علی علیه السلام

فضایل حضرت امیر مؤمنین علی علیه السلام

سخن گفتن درباره شخصیت حضرت امیر مؤمنین علی علیه السلام، سیره و گفتار امیر مؤمنان به حدی است که با وجود صدها کتاب، کسی نتوانسته است شخصیت آن حضرت را به طور کامل تبیین نماید.

2299 compressed - فضایل حضرت امیر مؤمنین علی علیه السلام

در گزارش‌های تاریخی نقل شده است که پس از آنکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خطبه معروف شعبانیه را بیان فرمود، حضرت علی ع بلند شد و فرمود: ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)! بهترین اعمال در این ماه چیست؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «یا أبا الحسن، أفضل الأعمال فی هذا الشهر الورع عن محارم الله عزوجل »ای ابوالحسن! برترین کارها در این ماه، پرهیز از حرام‌های الهی است. و سپس گریست. حضرت علی علیه السلام می‌پرسد: «ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، برای چه چیزی گریه می‌کنید؟» حضرت پاسخ می‌دهند: ای علی! بر این می‌گریم که حرمت تو را در این ماه می‌شکنند. گویا می‌بینم که تو در حال نماز برای پروردگار خویشی، و نگون بخت‌ترین اولین و آخرین، همو که برادر پی کننده ناقه قوم ثمود است، برمی‌خیزد و بر فرق سرت ضربتی می‌زند و محاسنت، از خون سرت، رنگین می‌شود.(1)
 
 بیست و یکم ماه مبارک رمضان، مصادف است با شهادت شخصیت بی نظیری که مقام و رابطه اش با خدا و فضایل اخلاقی اش چون ادب، اخلاق، زهد، شجاعت، عبادت، و هرچه که امروز به عنوان فضیلت در دنیا مطرح است، به حدی بود که مورد اعتراف دوست و دشمن قرار گرفته است. حضرت علی علیه السلام از تنها فردی است که جبرئیل در جنگ احد درباره او جمله: «لا سیف إلا والفقار و لافتی الا علی» را به زبان آورد؛ اول کسی است که در جزیره العرب در حالی که ده سال بیشتر نداشت، اسلام آورد؛ اول مردی است که نماز را به پیامبر اقتدا می‌کرد، تنها کسی است که پیامبر با او عقد اخوت بست و به او فرمود: «یا على، أنت أخی فی الدنیا و الآخرة»:  تنها کسی است که پیامبر درباره‌اش فرمود: «آنا مدینة العلم و على بابها فمن أراد العلم قلیأتها من بابها»؛  تنها کسی است که پیامبر درباره‌اش فرمود: حق على علیه السلام بر امت، مانند حق پدر بر فرزندش می‌باشد. تنها کسی است که در لیلة المبیت، ایثارگری نمود و قرآن کریم درباره اش فرمود: ( ومن الناس من یشترى نفسه ابتغاء مرضاة الله) ؛ تنها فردی است که سه تن از ملائکه به عنوان شاهد در مراسم عقد او حضور داشتند. تنها کسی است که پیامبر دری از خانه اش را به مسجدالنبی گشود. تنها کسی است که دشمنانش اقرار به عظمت او نمودند؛ حضرت علی علیه السلام افزون بر آنکه پدر شهید، همسر شهید، و برادر شهید بود، خود نیز در بهترین شب سال به شهادت رسید.
 
اما تنها این سؤال برای همیشه تاریخ در ذهن هر انسانی باقی می‌ماند که چه اتفاقی افتاد که چنین شخصیت منحصر به فردی که بارها از طرف پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)  به عنوان وصی و جانشین معرفی شده بود، و یکی از خلفای اهل سنت گفت: «بخ بخ لک یا على أصبحت مولای و مولی کل مسلم و مسلمه»؛ بیست و پنج سال خانه نشین شد و همسرش به خاطر دفاع از حقانیت او به شهادت رسید.
 
سخن گفتن درباره شخصیت، سیره و گفتار امیر مؤمنان به حدی است که با وجود صدها کتاب، کسی نتوانسته است شخصیت آن حضرت را به طور کامل تبیین نماید. افزون بر این، کتاب‌های نفیسی همچون نهج البلاغه نیز که برگرفته از برخی کلمات و مواعظ امیر مؤمنان می‌باشد، مورد غفلت ما قرار گرفته است و لازم است به عنوان درسی در تمام زندگی ما مورد توجه قرار گیرد، چرا که این سخنان، اساس انسان سازی است و وظایف هریک از مسلمان در جایگاه‌های مختلف را مشخص می‌کند.یکی از مواعظی که در نهج البلاغه ذکر شده، وصیت نامه حضرت است که گویای اهمیت فوق العاده هر کلام در واپسین ساعات حیات پربرکت آن بزرگوار است.

وصیت‌نامه حضرت امام علی علیه السلام

 امیر مؤمنان در آخرین لحظات عمر شریفشان این گونه وصیت می‌فرماید: بسم الله الرحمن الرحیم، این است آنچه علی بن ابی طالب علیه السلام به آن وصیت نموده است: وصیت می‌کند که شهادت می‌دهد به این که خدایی جز الله نیست، یکی است و شریکی ندارد. و محمد بنده خدا و پیامبر اوست که او را به هدایت و دین حق فرستاده تا بر همه ادیان غالب کند اگر چه مشرکین را خوش نیاید. نمازم و عبادتم و زندگی و مرگم برای خدای رب العالمین است که شریکی ندارد. به این مطلب دستور داده شدهام و من از تسلیم شدگانم. سپس ای حسن، تو را و همه فرزندان و اهل بیتم را و هر کس از مؤمنین را که این نوشته من به او می‌رسد به تقوای خداوند پروردگارتان وصیت می‌کنم.
 
از این دنیا نروید مگر آنکه اسلام را پذیرفته باشید. همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و متفرق نشوید. من از پیامبر شنیدم که می‌فرمود: اصلاح بین افراد بهتر از نماز و روزه بسیار است، و کینه و فساد بین افراد زایل کننده دین است، و قوتی جز با کمک خداوند نیست. به فامیل خود توجه کنید و با آن‌ها ارتباط داشته باشید، تا خداوند حساب را بر شما آسان کند. خدا را خدا را، درباره یتیمان در نظر بگیرید، آن‌ها را گاهی سیر و گاهی گرسنه نگذارید، و نکند با حضور شما ضایع شوند، از پیامبر شنیدم که می‌فرمود: «هر کس مخارج یتیمی‌ را بر عهده بگیرد تا او مستغنی شود خداوند در مقابل آن بهشت را بر او واجب می‌کند همان طور که به خورنده مال یتیم آتش را واجب می‌نماید». خدا را خدا را، درباره قرآن در نظر بگیرید. در عمل به آن دیگران از شما سبقت نگیرند. خدا را خدا را، درباره همسایگانتان در نظر بگیرید. که پیامبر درباره آنان سفارش کرده است. خدا را خدا را، درباره خانه پروردگارتان در نظر بگیرید. تا زنده هستید از شما خالی نماند، که اگر خانه خدا ترک شود به شما مهلت داده نمی‌شود. کمترین ارمغانی که زائر بیت الله با آن بر می‌گردد، آمرزش گناهان گذشته است. خدا را خدا را، درباره نماز در نظر بگیرید، که بهترین عمل و ستون دین شماست. خدا را خدا را درباره زکات در نظر بگیرید، که غضب پروردگارتان را خاموش می‌کند. خدا را خدا را، درباره ماه رمضان در نظر بگیرید، که روزه آن سپری از آتش است. خدا را خدا را، درباره فقرا و بیچارگان در نظر بگیرید، با آنان در زندگی خود شریک شوید. خدا را خدا را، درباره جهاد در راه او با اموال و جان‌هایتان در نظر بگیرید. در راه خدا دو نفر جهاد می‌کنند: یکی حاکم و پیشوای ره یافته، و دیگر فرد مطیعی که از او پیروی کند. خدا را خدا را، درباره فرزندان پیامبرتان در نظر بگیرید. در بین شما مورد ظلم قرار نگیرند در حالی که قدرت بر دفاع از آنان داشته باشید. خدا را خدا را، درباره آن دسته از اصحاب پیامبرتان که بدعتی ایجاد نکرده‌اند و بدعت گذاری را پناه نداده‌اند در نظر بگیرید. پیامبر درباره آنان سفارش کرده، و بدعت گذار از آنان و از غیر آنان و پناه دهنده بدعت گذار را لعنت کرده است. خدا را خدا را، درباره زنان و غلامان و کنیزانتان در نظر بگیرید.
 
زیرا واپسین سخنی که پیامبر شما بر زبان آورد این بود: [مراعات دو ناتوان را به شما سفارش می‌کنم: زنان و مملوکان». در راه خدا از ملامت سرزنش کننده ای نترسید تا خدا شما را کفایت کند، و با مردم سخن نیک بگویید همان طور که خدا به شما دستور داده است. امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید، که اگر ترک کنید] خداوند امورتان را به دست اشرارتان خواهد سپرد، و دعاهایتان را اجابت نخواهد کرد. پسرانم، بر شما باد بر ارتباط و بخشش و نیکی نسبت به یکدیگر. از نفاق و قطع ارتباط و قهر با یکدیگر و تفرقه بپرهیزید. در نیکی و تقوا یکدیگر را کمک کنید و بر گناه و دشمنی، یکدیگر را یاری ندهید. تقوای خدا را پیشه کنید که عذاب خداوند شدید است. خدا شما اهل بیت را حفظ کند و حرمت و فرمانبری از پیامبرتان را در میانه شما نگه دارد. شما را به خدای می‌سپارم و بر شما درود می‌فرستم و رحمت و برکات خدا را [برایتان] مسئلت دارم.. آنچه از این جملات نورانی استفاده می‌شود آن است:
 
 اولا: خطاب این وصیت نامه نه فقط فرزندان؛ بلکه به همه شیعیان و پیروان آن حضرت است چنان که خود آن بزرگوار در ابتدای وصیت نامه به آن تصریح می‌فرماید.
 
 ثانیا: اکثر قسمت‌های این وصیت نامه با قسم به خدا آغاز شده که نشانگر اهمیت هریک از این جملات است.
 
 ثالثا: توجه به این نکته مهم ضروری است که انسان‌ها در آخرین لحظات حیات خویش، به مهم‌ترین مسائل و دغدغه‌های خویش اشاره می‌کنند و این که بهترین مخلوقات پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به این نکات اشاره می‌فرماید نشانگر اهمیت فوق العاده این مسائل در جامعه اسلامی‌ است و لازم است مبلغان گرامی‌ به تبیین هر یک از این نکات بپردازند و مؤمنان نیز ضمن مرور این وصیت نامه، و تأمل در هریک از فقرات آن، خواندن آن را به فرزندان، دوستان و مؤمنین توصیه نمایند.
 
پی‌نوشت:
1. شیخ صدوق، الامالی، ص ۹۵.
 
منبع: فرصت‌های از ماه خدا، محمدمهدی فجری، صص183-177، مؤسسه بوستان کتاب، قم، چاپ أول، 1393

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد