فضلیت خانه کعبه در روایات
فضلیت خانه کعبه در روایات
غرض اصلى از خلقت انسان، شناختن خدا و وصول به مرتبه محبّت و انس به او است واین امروابسته به صفاى نفس و تجرّد آن است. پس هر چه نفس انسانى صافتر و تجرّد آن بيشتر شد انس و محبّت او به خدا بيشتر مىشود و حصول صفاى نفس و تجرّد آن وابسته به دورى از شهوات طبيعيّه و بازداشتن آن از لذّات شهويّه و ترك متاع و زخارف دنيويّه و صرف جوارح و اعضا به جهت خدا در اعمال شاقّه و مداومت به ياد خدا و متوجّه ساختن دل به اواست. .
از اين جهت خداى – تعالى – قرار عباداتى را فرمود كه متضمّن اين امور هستند، زيرا بعضى از عبادات، بذل مال است در راه خدا كه باعث دل كندگى از متاع دنيوى مىگردد، چون: زکات و خمس و صدقات. و بعضى متضمّن ترك شهوات و لذّات است، چون : روزه. و بعضى ديگر مشتمل بر ياد خدا و متوجّه ساختن دل به او و صرف كردن اعضا در عبادت او است، چون: نماز. و از ميان عبادات، حجّ مشتمل بر همه اين اموروبلکه بیشتر است ، زيرا در آن ترك وطن و مشقّت بدن و بذل مال و قطع آمال و تحمّل مشقّت و تجديد ميثاق الهى و طواف و دعا و نماز است. (1)
قرآن مجيد كعبه و بيت حرام را با جمله «قياما للناس» توصيف مىكند آنجا كه مىفرمايد:
جَعَلَ اللّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرْامَ قِياما لِلنّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ الْهَدْىَ وَ الْقَلائِدَ ذلِكَ لِتَعْلَمُوا انّ اللّهَ يَعْلَمُ ما فِى السَّمواتِ وَ ما فِى الارْضِ وَ انَّ اللّهَ بِكُلِّ شَىْءٍ عَليمٌ (مائده ، 97)
«خداوند كعبه را قوام (حيات) مردم قرار داده و همچنين ماه حرام و قربانيهاى بىنشان و با نشان را، اين احكام به خاطر آنست كه بدانيد خداوند در آنچه كه در آسمانها و زمين است آگاه است و خداوند به همه چيز دانا است.
اجتماع در موسم نه تنها حيات معنوى مسلمانان را تأمين مىكند بلكه مايه تأمين همه نوع عواملی است كه در حيات فردى و اجتماعى ما دخالت دارد، دقت در معنى آيه ما را به يك معنى وسيع رهبرى مىكند و آن اينكه آنچه با مصالح مسلمين در ارتباط است، و قوام حيات و كيان آنها به شمار مىرود در اين مراسم تأمين مىشود.(2)
خداوند وعده کرده است که هرسال ششصد هزار نفر کعبه را حج کنند اگر کمتر از آن باشد خداوند با ملائکه کامل می کند وکعبه در قیامت مانند عروسی زیبا محشور می شود وکسانی که حج کرده اند به آستار کعبه می گیرند تا این که کعبه وارد بهشت می شود و آنها نیز همراه آن وارد بهشت می شوند.(3)
اولین خشکی بر روی زمین
آسمانها وزمین همگی آفریده خداوند متعال می باشد واولین مکانی که بر روی کره زمین پدیدار شده است مکانی نیست جز زمین وخانه کعبه.
2- ((قال ابو جعفر صلوات اللَّه عليه لمّا اراد اللَّه عزّ و جلّ ان يخلق الارض امر الرّياح فضربن متن الماء حتّى صار موجا ثمّ ازبد فصار زبدا واحدا فجمعه فى موضع البيت ثمّ جعله جبلا من زبد ثمّ دحى الارض من تحته و هو قول اللَّه عزّ و جلّ إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً فاوّل بقعة خلقت من الارض الكعبة ثمّ مدّت الارض منها))
حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه عليه فرمودند كه چون حق سبحانه و تعالى اراده نمود كه زمين را بيافريند امر فرمود بادها را از اطراف كه آب را بر هم زدند پس همه دریا دراثر این امر خداوند تبدیل به موجهایی شد و كفهائى را كه از اطراف بوجودآمد در موضع خانه جمع فرمود و كوهى شد از كف .پس امر کرد که بصورت خشکی درآید وهمین خشکی رااززیرآن پهن کرد و اشاره باين است آن چه حق سبحانه و تعالى فرموده است به درستى كه اولین خانه ای كه برای مخلوقات ایجاد شد، آن خانهايست كه در مكّه است يعنى كعبه و آن را مبارك گردانيدم كه عالمى از بركت آن به نفع آخرت ودنیا منتفع شوند .
2-((و قال الصّادق صلوات اللَّه عليه انّ اللَّه تبارك و تعالى دحى الارض من تحت الكعبة إلى منى ثمّ دحاها من منى إلى عرفات ثمّ دحاها من عرفات إلى منى فالارض من عرفات و عرفات من منى و منى من الكعبه))
امام صادق عليه السّلام فرمود: «همانا كه خداى تبارك و تعالى زمين را از زير كعبه تا منى بگسترد، و سپس آن را از منى تا عرفات گسترش داد، و پس از آن از عرفات تا منى گسترده ساخت. پس زمين از عرفاتست، و عرفات از منى و منى از كعبه است.
روز دحو الارض وفضیلت آن
1-((و روى عن موسى بن جعفر صلوات اللَّه عليهما انّه قال فى خمسة و عشرين من ذى القعدة انزل اللَّه عزّ و جلّ الكعبة البيت الحرام فمن صام ذلك اليوم كان كفارة سبعين سنة و هو اوّل يوم أنزلت فيه الرّحمة من السّماء على آدم عليه السّلام))
حضرت امام صادق صلوات اللَّه عليه فرمودند كه در بيست و پنجم ماه ذى القعده حق سبحانه و تعالى كعبه را فرستاد يعنى خانه ای كه از ياقوت سرخ است، يا فرمودند كه حضرت آدم خانه را بساز و اين حكم را از آسمان فرستادند. پس كسى كه اين روز را روزه دارد كفاره هفتاد ساله گناهان او باشد و اين اولین روزيست كه رحمت الهى از آسمان بر حضرت آدم عليه السّلام آمد .
2-((و قال الرّضا صلوات اللَّه عليه ليلة خمسة و عشرين من ذى القعدة دحيت الارض من تحت الكعبة فمن صام ذلك اليوم كان كمن صام ستّين شهرا))
حضرت امام رضا صلوات اللَّه عليه فرمودند كه شب بيست و پنجم ذى قعده زمین از زیر کعبه گسترده شد. كسى كه آن روز را روزه دارد چنان است كه شصت ماه را روزه داشته باشد .(4)
نزول خانه کعبه ازآسمان
حضرت صادق صلوات اللَّه عليه فرموده است كه حديث من حديث پدر من است و حديث پدرم حديث جدّ من است تا به حق سبحانه و تعالى:
(( و انّ اللَّه عزّ و جلّ انزل البيت من السّماء و له اربعة ابواب على كلّ باب قنديل من ذهب معلّق))
(حق سبحانه و تعالى خانه را از آسمان فرستاد و آن چهار در داشت و بر هر درى قنديلى از طلا آويخته بود . )
از حضرت امام رضا صلوات اللَّه عليه ازکیفیت آفرینش حرم و نشانهاى ميلها كه نصب كردهاند سؤال شد. حضرت فرمودند : كه چون حضرت آدم از بهشت به زمین آمد بر كوه ابو قبيس ودرسرزمین صفا فرود آمد .
وعامه مىگويند در سرانديب به زمین آمد، پس شكايت كرد به حق سبحانه و تعالى از وحشت خود كه از مفارقت بهشت به او دست داده بود و شكايت نمود كه آن چه ازاذكار ملائكه و ساكنان بهشت مىشنيد در اينجا نمىشنوند ، پس حق سبحانه و تعالى ياقوت سرخى فرستاد و در جاى خانه كعبه گذاشتند و حضرت آدم آن خانه را طواف مىكردند و روشنايى آن چهار فرسخ را گرفت و برآن چهارفرسخ علامت گذاشتند و حق سبحانه و تعالى آن چهار فرسخ را حرم گردانيد، و مشهور آن است كه بيت المعمور بود و در طوفان نوح به آسمان بردند.
امام صادق صلوات اللَّه عليه فرمودند كه حق سبحانه و تعالى امر فرمود حضرت ابراهيم را كه خانه كعبه را بنا كند. حضرت گفت: خداوندا در كجا بنا كنم: خطاب رسيد كه در جائى بنا كن كه بر حضرت آدم قبه نازل شد و حرم روشن شد و آن قبه بود تا زمان حضرت نوح بالا بردند.(5)
چرا کعبه؟
((و رُوي عن الصادق ع أنّه سئل لمَ سمّيت الكعبه كعبه قال لانها مربعه فقيل له و لم صارت مربعه قال لانها بِحذاء البيت المعمور و هو مربع فقيل له و لم صار البيت المعمور مربَعا قال لأَنه بحذاء العرش و هو مرَبع فقيل له و لم صار العرش مربعا قال لأَنَّ الكلمات الّتي بني علیها الاسلامُ ارْبَع و هي سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله الا اللَه و اللّه اكبر)).
روایت شده از امام صادق (عليه السلام) پرسیدند :چرا نام کعبه را کعبه گذاشتند؟ فرمود: چون به شکل مربع است.گفتند چرا به شکل مربع است؟ فرمود:چون کعبه در مقابل بیت المعمور است وآن مربع است. گفتند چرا آن مربع است؟فرمود:چون آن هم در مقابل عرش است وعرش مربع است. گفتند چرا عرش مربع است؟فرمود: چون کلماتی که اسلام بر اساس آنها بنا شده است چهار تا می باشد وآن چهارکلمه :
((سبحان الله والحمد لله ولا اله الا الله والله اکبر)) می باشد.(6)
كعبه بهترين سرزمين پيش خدا
1-((و روى سعيد بن عبد اللَّه الاعرج عن ابى عبد اللَّه صلوات اللَّه عليه قال احبّ الارض إلى اللَّه تعالى مكّة و ما تربة احبّ إلى اللَّه عزّ و جلّ من تربتها و لا حجر احبّ إلى اللَّه عزّ و جلّ من حجرها و لا شجر أحبّ إلى اللَّه عزّ و جلّ من شجرها و لا جبال احبّ إلى اللَّه عزّ و جلّ من جبالها و لا ماء احبّ إلى اللَّه عزّ و جلّ من مائها))
حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه عليه فرمودند كه محبوبترين جاهاى زمين نزد حق سبحانه و تعالى مكه معظمه است. هيچ خاكى نزد حق سبحانه و تعالى محبوبتر از خاك آن نيست و هيچ سنگى نزد حق سبحانه و تعالى محبوبتر از سنگ آن نيست و هيچ كوهى محبوبتر از كوه آن نيست به نزد من و هيچ آبى محبوبتر از آب آن نيست به نزد من.( 5)
2-(( قال الباقر صلوات الله علیه: ما خلق اللَّه و تبارك و تعالى بقعة فى الارض احبّ اليه منها و أومى بيده إلى الكعبة و الا اكرم على اللَّه عزّ و جلّ منها لها حرّم اللَّه الاشهر الحرم فى كتابه يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ))
حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه عليه فرمودند : كه حق سبحانه و تعالى قطعه از زمين نيافريده است كه در نزد او از اين محبوبتر باشد و اشاره به كعبه فرمودند و نيست قطعه ای از زمين که نزد حق سبحانه و تعالى از كعبه گرامىتر باشد. بخاطر كعبه حق سبحانه و تعالى ماههاى حرام را در كتاب خود از روزى كه حق سبحانه و تعالى آسمانها و زمينها را آفريد مقرر فرمود .
3-((و روى عن الصّادق صلوات اللَّه عليه انّه قال انّ اللَّه عزّ و جلّ اختار من كلّ شىء شيئا و اختار من الارض موضع الكعبة))
حضرت صادق صلوات اللَّه عليه فرمودند: كه حق سبحانه و تعالى از هر چيز، چيزى را برگزيد و از زمين جاى كعبه را برگزيد و بالاتر از اين نمىباشد كه پيغمبران و اوصياى ايشان در حالت عبادت رو بسوى او كنند . (7)
معرفی صاحب کعبه
1-((و روى حريز عن ابى عبد اللَّه صلوات اللَّه عليه قال وجد فى حجر انى انا اللَّه ذو بكّة صنعتها يوم خلقت السّماوات و الارض و يوم خلقت الشّمس و القمر و حفّفتها بسبعة املاك حفيفا مبارك لأهلها فى الماء و اللّبن ياتيها رزقها من ثلاثة سبل من اعلاها و اسفلها و الثنية و روى انّه فى حجر اخر مكتوب هذا بيت اللَّه الحرام بمكّة تكفّل اللَّه عزّ و جلّ برزق أهلها من ثلاثة سبل مبارك لهم فى اللّحم و الماء))
حضرت امام جعفر صادقصلوات اللَّه عليه فرمودند كه در سنگى يافتند كه در آن نوشته بود منم خداوند صاحب بكّه كه من خلق كردهام كعبه رادر آن روزى كه آسمانها و زمين را آفريدم و روزى كه آفتاب و ماه راه آفريدم و در دور آن در آوردم هفت فرشته را كه هميشه محافظت آن نمايند و بركت دادم در آب و شير كه برای اهل آن می رسد و روزى آن از سه طرف آيد، از طرف اعلاء آن و اسفل آن كه ابطح باشد و از طرف عقبه مدنيين كه بيشتر آذوقه از جانب مصر و شام و از طرف يمن به طرف آن مىآيد ، و هم چنين از طرف طايف انواع ميوهها و حبوب مىآيد و از طرف اسفل خرما و ساير چيزها از عراقين و لحسا و نجد مىآيد و با اين كه حاصلى از خود ندارد هميشه انواع نعماء الهى در آنجا وافر است و از طرف جده و هميشه متاعها از هند مىآيد .
و در روایت است که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه عليه فرمودند:كه چون قريش كعبه را منهدم ساختند در يكى از پيهاى اركان آن يافتند سنگى را كه خطى بر آن نوشته بود و نتوانستند بخوانند تا بعد از تفحص شخصى پیداشد كه سواد خواندن آن خط را داشت
(در آن نوشته بود كه منم خداوند صاحب بكّه يا مكه معظمه من اين كعبه را حرام گردانيدهام و حرمت دادم از آن روزى كه هفت آسمان و زمين را آفريدم و اين كعبه را در ميان اين دو كوه مقرر فرمودم و هفت فرشته بر دور آن مقرر ساختم كه هميشه آن را محافظت نمايند.)
و اينها همه از آيات بينات است كه حق سبحانه و تعالى فرموده است كه فِيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ.(5)
بقای دین با بقای کعبه
1-((و قال الصادق صلوات اللَّه عليه لا يزال الدّين قائما ما قامت الكعبة))
از حضرت صادق صلوات اللَّه عليه منقول است كه هميشه دين بر پاست تا كعبه برپاست و بعد از وفات حضرت صاحب الامر و ائمه معصومين صلوات اللَّه عليهم كه قرآن را بالا برند كعبه را نيز به آسمان خواهند برد .
2-((و قال زرارة بن اعين لأبي جعفر صلوات اللَّه عليه قد ادركت الحسين صلوات اللَّه عليه
قال : نعم اذكر و انا معه فى المسجد الحرام و قد دخل و فيه السّيل و النّاس يقومون على المقام .
قال الحسین صلوات الله علیه: انّ اللَّه عزّ و جلّ قد جعله علما لم يكن ليذهب به فاستقرّوا و كان موضع المقام الّذى وضعه ابراهيم عليه السّلام عند جدار البيت فلم يزل هناك حتّى حوّله اهل الجاهليّة إلى المكان الّذى هو فيه اليوم فلمّا فتح النّبيّ صلّى اللَّه عليه و آله مكّة ردّه إلى الموضع الّذى وضعه ابراهيم عليه السّلام فلم يزل هناك إلى ان ولّي عمر فسال النّاس من منكم يعرف المكان الّذى كان فيه المقام فقال له رجل انا قد كانت اخذت مقداره بنسع فهو عندى فقال ائتنى به فاتاه فقاسه ثم ردّه إلى ذلك المكان))
منقولست از زراره كه گفت عرض نمودم به حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه عليه كه آيا شما حضرت امام حسين صلوات اللَّه عليه را دیدید؟
حضرت فرمودند: كه بلى بخاطر دارم كه من با آن حضرت در مسجد الحرام بودم و سيل داخل مسجد شده بودو مردم بخاطر مقام غمگین بودندکه مبادا سیل آن راببرد ، حضرت امام حسين صلوات اللَّه عليه فرمودند: كه حق سبحانه و تعالى مقام را معجزه حقيقت خانه و دين اسلام گردانيده است .موضع مقام كه حضرت ابراهيم عليه السّلام در آنجا قرار دادند، بامر الهى نزد ديوار خانه كعبه بود و هميشه در آنجا بود تا در زمان جاهليت و كفر اكثر قريش مقام را از آنجا بر داشتند و به جائى گذاشتند كه هم اکنون در آنجاست ،پس چون حضرت سيد المرسلين صلّى اللَّه عليه و آله مكه معظمه را فتح نمودند، مقام را به جايى كه در زمانحضرت ابراهيم در آنجا بود نقل فرمودند و در آنجا بود تا در زمان پادشاهى عمر، از مردمان تفتيش كرد كه كيست كه داند كه اين مقام در جاهليت در كجا بود، شخصى از منافقان گفت: من اندازهاش را برداشتهام از پوست و نزد من است. گفت: بيار چون پوسته را آورد اندازه گرفتند و مقام را در جاى زمان جاهليت گذاشتند .( 7)
در اخبار بسيار روايت است كه چون حضرت صاحب الامر (عليه السلام) ظهور كند اول مقام را به جاى خود گذاردو در خطبه طويلى حضرت امير المؤمنين صلوات اللَّه عليه مىفرمايد: كه اگر فرصت يابم بدعتهاى بعدازپیامبر را برطرف كنم و از آن جمله مقام را در جاى خود گذارم.(5)
بافضیلت ترین جاى زمين
((و روى عن ابى حمزة الثّمالى قال قال لنا عليّ بن الحسين صلوات اللَّه عليهما أيّ البقاع افضل فقلنا اللَّه و رسوله و ابن رسوله اعلم فقال لنا افضل البقاع ما بين الرّكن و المقام و لو انّ رجلا عمّر ما عمّر نوح فى قومه الف سنة الّا خمسين عاما يصوم النّهار و يقوم اللّيل فى ذلك المكان ثمّ لقي اللَّه عزّ و جلّ بغير ولايتنا لم ينفعه ذلك شيئا))
از ابو حمزه روايت شده است كه حضرت سيد الساجدين صلوات اللَّه عليه رو به ما كردند و فرمودند كه كدام موضع بافضیلت تر است: همه گفتيم يا من گفتم خدا و رسول و فرزند رسولش اعلمند. پس خود فرمودند: كه بهترين جاهاى عالم ميان ركن و مقام است كه آن را حطيم مىگويند و اگر شخصى به اندازه عمر حضرت نوح عمر کند و روزها روزه باشد و شبها درآن مکان عبادت كند اگربغير اعتقاد به امامت ما از دنيا برود آن عبادات برای او هيچ سودی ندارد. (8)
احترام كعبه از ابتداى خلقت
1-((عن الصادق صلوات الله علیه قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله يوم فتح مكّة: انّ اللَّه تبارك و تعالى حرّم مكّة يوم خلق السّماوات و الارض و هي حرام إلى ان تقوم السّاعة لم تحلّ لأحد قبلى و لا تحلّ لا حد من بعدى و لم تحلّ لي الّا ساعة من النّهار))
از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه عليه هست كه حضرت سيد المرسلين صلّى اللَّه عليه و آله در روز فتح مكه فرمودند: به درستى كه خداى سبحانه و تعالى حرام كرده است كه كسى به عنوان جنگ داخل شود ، و حرام ومحترم است تا روز قيامت و حلال نشده است پيش از من و حلال نيست و نخواهد شد برای كسى بعد از من و حلال نشد برای من مگر يك ساعت از روز كه با سلاح جنگ داخل شدم.
2-((و روى كليب الاسدىّ عن ابى عبد اللَّه صلوات اللَّه عليه انّ رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله استاذن اللَّه عزّ و جلّ فى مكّة ثلاث مرّات من الدّهر فاذن اللَّه له فيها ساعة من النّهار ثمّ جعلها حراما ما دامت السّماوات و الارض))
از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه عليه هست كه حضرت سيد المرسلين صلّى اللَّه عليه و آله از حضرت حق سبحانه و تعالى سه مرتبه برای فتح مكه رخصت طلبيد. پس حق سبحانه و تعالى آن حضرت را در يك ساعت از روز رخصت داد و بعد از آن ساعت حرام كرد مكه را تا آسمانها و زمين باشد، يعنى تا روز قيامت كه آسمانها در هم پيچيده خواهد شد و زمين به زمين ديگر مبدل خواهد شد.
3-((و قال الصادق صلوات اللَّه عليه انّ اللَّه عزّ و جلّ حرّم مكّة يوم خلق السّماوات و الارض و لا يختلى خلاها و لا يعضد شجرها و لا ينفّر صيدها و لا يلتقط لقطتها الّا المنشد ))
حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه عليه فرمودند:
حق سبحانه و تعالى مكه را حرام گردانيده است از روزى كه آسمانها و زمين را آفريده كه در آن قتال واقع نسازند و حرمت آن را بدارند و علفش را نچينند، و خلالى از او نچينند كه دندانها را به آن خلال كنند و درختش را قطع نمىتوان كرد و صيدش را نمىتوان باخود برد و لقطهاش راکسی نمی تواندبردارد مگر برای اینکه صاحب آن را پیدا کند و به او برساند.
نیت سوء به کعبه وغضب الهی
(( ما اراد الكعبة احد بسوء الّا غضب اللَّه عزّ و جلّ لها و روی اسماعیل بن جابر عن الصادق صلوات الله علیه: نوى يوما تبّع الملك ان يقتل مقاتلة اهل الكعبة و يسبي ذرّيتهم ثمّ يهدم الكعبة فسالت عيناه حتّى وقعتا على خدّيه فسال عن ذلك فقالوا ما نرى الّذى اصابك الّا بما نويت فى هذا البيت لأنّ البلد حرم اللَّه و البيت بيت اللَّه و سكّان مكة ذرّيّة ابراهيم خليل اللَّه فقال صدقتم فما مخرجى ممّا وقعت فيه قالوا تحدّث نفسك بغير ذلك فحدّث نفسه بخير فرجعت حدقتاه حتّى ثبتنا فى مكانهما فدعا القوم الّذى اشاروا عليه بهدمها فقتلهم ثمّ اتى البيت فكساه الانطاع و اطعم الطّعام ثلثين يوما كلّ يوم مائة جزور حتّى حملت الجفان إلى السّباع فى رءوس الجبال و نثرت الاعلاف للوحش ثمّ انصرف من مكّة إلى المدينة فانزل بها قوما من اهل اليمن من غسّان و هم الانصار))
كسى اراده بدى به كعبه معظّمه نكرد مگر آن كه حق سبحانه تعالى بر او بخاطر كعبه غضب كرد.
اسماعيل بن جابر روايت كرده است كه در ميان مكه و مدينه بوديم و با دوستان خود درموردحالات انصار پیامبر گفتگو می کردیم. جمعى مىگفتند كه آنها از هر قبيله وطايفه جمع شدهاند و جمعى گفتند كه آنها از يمناند ،تا به حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه عليه رسيديم و خواستيم كه دراین مورد از آن حضرت بپرسيم. حضرت در سايه درختى نشسته بودند، خودشروع کردند و فرمودند: چون تبع كه پادشاه يمن بود و عالم گير شد و از جانب عراق برگشت علماء و فرزندان انبياء با او بودند و چون به وادى هذيل رسيد جمعى به او گفتند كه شما متوجه مكهايد و اهل مكه مدتهاى مديد است كه مردمان را فريب دادهاند و شهر خود را حرم خدا نامیده اند و خانه كعبه را خداى خود كردهاند. تبّع گفت اگر چنين باشد مردان جنگى آن را مىكشم و زن و فرزند ايشان را اسير مىکنم و خانه هايشان را خراب مىكنم. پس چون اراده را در ذهن جا داد، هر دو چشمش از كاسه بيرون آمد و بر روى او آويخته شد. پس علماء و فرزندان انبياء را طلبيد و گفت فكرى بكنيد كه چرا و چنين واقعه پيش من آمده است. علما نخواستند به او بگویند، تا آن كه علمارا قسم داد يا تهديدبه قتل کرد.
علما گفتند: چه نیتی در ذهن خود داری؟
گفت: اين كه اهل مكه را بكشم و خانه هایشان را خراب كنم و زن و فرزندانشان را اسير كنم.
علما گفتند: البته که اين بلا به سبب اين نيت بد به نزد تو آمده است.
گفت: چرا ؟
گفتند: زيرا كه اين شهر حرم الهى است و خانه خداوند عالميان است و ساكنان اين شهر فرزندان ابراهيم خليل الرحمناند.
گفت راست گفتيد. حال چه علاج بايد كرد؟
علما گفتند: آن فکر را از ذهن خود بيرون كن و نيت خوبى كن. شايد كه حق سبحانه و تعالى اين بلا را دفع كند. پس چون نيت را خوب كرد چشمهایش به جاى خود برگشت و خوب شد. پس کسانی راکه آن سخن را به او گفته بودند کشت و به زيارت خانه آمد و خانه را جامه پوشانيد و سى روز هر روز صد شتر كشت كه جمعا سه هزار شتر می شود تا آن كه امر كرد كاسهها را پر از گوشت كنند و برای درندگان بر سر كوهها برند و برای وحشيان دانه و علف بسيار در صحرا ريختند كه حيوانات و وحوش و طيور همه از آن بهرهمند شدند و بعد از آن از مكه معظمه به مدينه مشرفه آمد و جمعى از قبيله غسّان را در آنجا جا داد و اين جماعت انصارند.( 7)
کراهت بناء بلندتر از كعبه
((و روى العلا عن محمّد بن مسلم عن ابى جعفر صلوات اللَّه عليه قال لا ينبغى للرّجل ان يقيم بمكّة سنة قلت كيف يصنع قال يتحوّل عنها و لا ينبغى ان يرفع بناء فوق الكعبة))
حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه عليه فرمودند كه سزاوار نيست كه يك سال در مكه اقامت نمايند. عرض نمودم كه چه كند اگر كسى در مكه بماند؟ حضرت فرمودند : كه در اثناى سال به جاى ديگر رود مانند مدينه مشرفه و سزاوار نيست كه خانه بسازند كه ارتفاعش بيشتر از كعبه باشد.( 6)
سفارش امیرالمومنین در مورد خانه کعبه
((والله والله فی بیت ربکم لا تُخلوه ما بقیتم فانه اِن تُرک لم تُناظِروا))
بترسید از خدا ، بترسیداز خدا درباره خانه پروردگارتان، تا زنده هستید آن را خالی مگذارید، که اگر ترک شود ورها گردد مهلت داده نمی شوید.(9)
وامصيبت كعبه در زنجير شيطان بنگريد مكه را چون يوسف مصرى به زندان بنگريد
در حريم وحى بانك شرك و عصيان بشنويد بر لواى عدل نقش ظلم و طغيان بنگريد
در مقام قرب آثار نفاق و افتراق در سراى امن رسم جور و عدوان بنگريد
در صفا و مروه و اعراف و مشعر رو كنيد شرطگان را در كمين اهل ايمان بنگريد
لهو و لعب و ميسر و ازلام در مرآى عام بنگريد از چار سو با چشم گريان بنگريد
در فناى شرع فرياد دريغا سر كنيد كفر مطلق در لباس شرع و قرآن بنگريد
در كنار روضه پاك رسول هاشمى افتراء بر شارع و بر شرع بهتان بنگريد
سر برآريد اى مسلمانان و در بيت الحرام حرمت اسلام را پامال شيطان بنگريد
سر بر آريد اى مسلمانان و در امّ القرى دشمنان دين و ايمان را به جولان بنگريد
دردها درمان پذيرد گر به حبل اتحاد چنگ يا زيد و به وحدت سوى قرآن بنگريد
تيغ لا شرقى و لا غربى بر آريد از نيام راه حق گيريد و پس امداد يزدان بنگريد
قامت مردى بر افرازيد و حق خويش را در كف از شمشير بران روز ميدان بنگريد
نغمه وحدت، شعار رزم آواى نجات بر لب روح خدا پير جماران بنگريد
توشه برگيريد از پيغام جان بخش امام پرتو حق را ز رخسارش نمايان بنگريد
ما دواى درد خود را در جماران جستهايم اللّه اللّه اى مسلمانان به ايران بنگريد(2)
((اللهم انّا نرغب إليك في دوله كريمه تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله))
منابع:
1)معراج السعاده، محمد مهدی نراقی، ج2
2) نقدی برآیین وهابیت، آیت الله سبحانی
3)شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج2
4)من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ترجمه غفاری،ج(3و2)
5)لوامع صاحبقرانی، محمد تقی مجلسی،ج7
6)علل الشرایع، شیخ صدوق،ترجمه ذهنی تهرانی،ج2
7)ثواب الاعمال وعقاب الاعمال، شیخ صدوق، ترجمه غفاری
8)پیام مولا از بستر شهادت، آیت الله مصباح یزدی
ارسالي از طرف کاربر محترم : modir_saba
/ع