با سلام و تشکر از مکاتبه مجدد و اظهار نظر پیرامون پاسخ های این مرکز ، وارد نشدن برخی از علما به عرصه حکومت را نمی توان به طور کلی به معنای انحراف از مسیر اسلام ناب و توجه نداشتن به جامعه و مردم تلقی نمود .این مسأله ناشی از عوامل مختلفی است که به برخی از آنها به اختصار اشاره می کنیم ؛1- دیدگاه فقهی فقها در مسأله ولایت فقیه و حوزه اختیارات آن ؛ دیدگاه فقهی فقها در مسأله ولایت فقیه و گستره اختیارات و حوزه قلمرو ولی فقیه درعملکرد و موضع گیری ایشان بسیار تأثیر گذار است ، فقیهی که ولایت فقیه را در حد امور حسبیه و ضروری برای فقیه جامع شرایط در عصر غیبت می داند و امور حسبیه را در امور جزیی مانند سرپرستی ایتام ، محجوران وامور زمین مانده این چنین محدود می داند بر اساس دیدگاه خویش چنین وظیفه ای را در عصر غیبت بر عهده فقیه نمی داند تا در راستای آن اقدام نماید البته تا حد امکان از باب امر به معروف و نهی از منکر در برابر ظلم و فساد موضعگیری می کند اما نسبت به اصل حکومت اقدامی انجام نخواهد داد .2- پیشینه تاریخی و تجربه تلخ نهضت مشروطه نیز از عواملی است که منجر به انفعال و انزوای برخی علما در عرصه سیاست و حکومت شده است . این پیشینه تاریخی که از دوران ائمه اطهار و دوران حکومت بنی امیه و بنی عباس آغاز شده و تا پیش از انقلاب اسلامی را در برمی گرفت و تجربه تلخ نهضت مشروطیت که با نفوذ روشنفکران به سرانجام نرسید ، موجب شده تا این ذهنیت در میان برخی از علما شکل بگیرد و نسبت به اقدام برای تشکیل حکومت ، مأیوس شوند . هر چند حرکت امام ره با استفاده ازتجربه تلخ مشروطیت ، همگان را به قدرت اسلام در انسجام بخشیدن به مردم و توانایی آن در اداره امور آنان ، آگاه ساخت و موجب بیداری و آگاهی همگان گردید . 3- مهیا ندیدن شرایط و زمینه برای تشکیل حکومت و اقدام در این راستا ؛ یکی دیگر از دلایلی که برخی از علما نسبت به براندازی حکومت های فساد و تشکیل حکومت اسلامی تلاش جدی صورت نمی دادند ، آماده ندیدن شرایط و زمینه های لازم برای تشکیل حکومت بود . در برهه ها ی تاریخی براستی زمینه وشرایط برای تشکیل حکومت فراهم نبود اما در برخی برهه ها نیز تردید نسبت به موفقیت در این مسیر و همراهی مردم موجب می شد که بسیاری از علما با دیده تردید به این مساله بنگرند .آنچه امام ره را از این دسته از علما جدا نمود این بود که امام راحل بر خلاف بسیاری از فقها که منتظر فراهم شدن شرایط بودند ، شرایط ولایت فقیه و تشکیل حکومت اسلامی را تحصیلی دانسته و معتقد بودند « این گونه نیست که اگر مردم حاضر شدند و امکان داشت که بدون خطر ، نظام اسلامی تأسیس شود ، فقط در این شرایط ، برفقیه جامع اوصاف رهبری لازم باشد زمام نظام را به دست گیرد ، بلکه بسیاری از شرایط ولایت فقیه تحصیلی می باشد و مانند وضو برای نماز است که باید آن را به دست آورد ، نه حصولی مثل استطاعت برای حج که تحصیل آن واجب نیست .»( جوادی آملی ، عبد الله ، ولایت فقیه ، ولایت فقاهت و عدالت ، قم، مرکز نشر اسرا، 1385، ص 284)بر این اساس امام در آگاه ساختن توده مردم و بیدار نمودن آنان تلاش زیادی نمود و آنگاه که مردم بیدار شدند ، در برابر حکومت ستم شاهی ایستادگی نمودند و یکپارچه در برابر ظلم ایستادند و رهبری ایشان را به جان و دل پذیرفتند . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 30/100130783)