هرچند ممکن است در فرایند سیاست گذاری خارجی در
شرایطی بین آرمانها و اهداف ایدئولوژیکی یک کشور با منافع ملی آن تعارض به وجود
بیاید ؛اما این موضوع دائمی وکلی نیست بلکه می توان این دو را با هم جمع نمود و در
کنار هم پیش برد. نمونه این موضوع مساله فلسطین است که همواره از اول انقلاب هم به
عنوان موضوعی ایدئولوژیک وهم به عنوان منافع ملی کشورمان مورد توجه سیاست خارجی
جمهوری اسلامی بوده است . البته در مقاطعی ممکن است به دلیل شرایط خاص و اقتضای
مصالح کلان نظام اسلامی درمیزان توجه به هرکدام تغییراتی به وجود آمده باشد -که
البته در جای خود ضروری و مورد دفاع است -اما به هیچ وجه نمی توان ادعانمود که
همواره منافع ملی بر ارزش ها ترجیح داده شده است :بلکه برعکس نگاهی به عملکردهای
نظام اسلامی در قبال فلسطین و هزینه های سنگینی که تا کنون در قبال این مساله
پرداخته ، همگی اثبات کننده غلبه بعد ارزشها بر منافع ملی در قضیه فلسطین است خصوصا
با توجه به این که انجام حمایت هاى اقتصادى، سیاسى و تبلیغاتى در حد وسع و توان از
ملت هاى مسلمان دیگر خصوصا فلسطین، نه تنها با منافع ملى ما تعارض ندارد بلکه در
راستاى تأمین منافع ملى ایران به حساب میآید؛ زیرا:
اولاً، منافع ملى یک کشور فقط در مرزهاى جغرافیایى آن محدود نمیشود. لذا دولت ها به
میزان هزینه هایى که در کشورهاى دیگر مبذول میدارند، از توان و قدرت تصمیم گیرى و
تأثیرگذارى بیشترى نیز در آینده آن کشور و معادلات منطقه اى برخوردار میباشند.
ثانیا، حفظ موجودیت، استقلال و تمامیت ارضى و امنیت ملى کشور که از عناصر کلیدى و
حیاتى تشکیل دهنده منافع ملى میباشد، نیازمند صرف چنین هزینه ها و کمک به ملت هایى
که در خط اول مبارزه با دشمنان ما قرار دارند میباشد.
آینده نگرى و تأمین منافع بلندمدت خود بهترین دلیل بر انجام چنین اقداماتى میباشد،
زیرا آرمان ها و اهداف توسعه طلبانه رژیم صهیونیستى هرگز به فلسطین محدود نبوده
بلکه آرزوى سیطره بر جهان اسلام و خصوصا ام القراى آن یعنى جمهورى اسلامى ایران را
در سر میپروراند.
بنابراین در قضیه فلسطین منافع ملی تقویت کننده بعد ارزشی است و اقتضا می نمایید که
به این مساله توجه دقیق شود.
در ادامه لازم است به چند نکته اساسى توجّه شود:
الف) بررسى سیاست خارجى و اقدامات ایران در قبال جهان اسلام.
یکم: بر اساس اصول و مبانى اسلام، جامعه اسلامى پیکره واحدى است و مسلمین
نمیتوانند در قبال سایر مسلمانان بیتفاوت باشند. پیامبر اسلام(ص) میفرمایند: من
اصبح و لم یهتمّ بامور المسلمین فلیس بمسلم و یا در
روایاتى دیگر فرموده اند: من سمع رجلاً ینادى یا
للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم. آن حضرت در جاى دیگر میفرماید: مثل المؤمنین
فىتوادّهم و تراحمهم و تعاطفهم کنثل الجسد الواحد، اذا اشتکى بعضهم تداعى سائرهم
بالسهر و الحمى؛ حکایت مؤمنان دردوستى ومهربانى، چون اعضاى یک پیکر است؛ وقتى یکى
از آنها رنجور شود دیگران به مراقبت و حمایت از او همداستان میشوند»،(نهج الفصاحه،
ش 2712).
این همبستگى عمیق اسلامى، تعاون اسلامى را نیز به همراه دارد؛ بدین معنا که
مسلمانان در کلیه امور و شؤون مشترک اجتماعى، اقتصادى و سیاسى خود، موظّف به همکارى
و همیارى یکدیگرند. تعالیم مذکور در چارچوب عقیده و ایمان، بسیار کارساز است و
مجموعه امتاسلامى را – از مشرق تا مغرب عالم – همچون دانه هاى تسبیح به یکدیگر
پیوند میدهد.
دوم: اصول و قوانین نظام انقلاب اسلامى، ناشى از آموزه هاى دین مبین اسلامى است؛
لذا از بدو شکل گیرى تاکنون، اهداف خود را منحصر به برپایى حکومت اسلامى در ایران
نکرده؛ بلکه خود را موظف به آزادى و بیدارى سایر ملل مظلوم جهان و حمایت از حقوق
آنانمیداند. بر اساس تحقق عملى حاکمیت ملّى، دولت به نمایندگى از تمام افراد مردم،
موظّف به ایفاى «تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان» است. به همین جهت، ضمن آن که
«موظف است سیاست کلى خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامى قرار دهد»، در اعمال
سیاست خارجى«دفاع از همه مسلمانان را» باید وجهه همّت خود سازد، (قانون اساسى، اصول
6، 11، 56، 153).
بر این اساس جمهورى اسلامى ایران، حمایت هاى بى دریغ مادى و معنوى خود را در حد
امکانات و اجازه شرایط بین المللى، از ملت هاى مظلوم به عمل آورده است (مانند حمایت
از مردم ستمدیده آفریقاى جنوبى، حمایت از مسلمانان بوسنى – هرزگوین، افغانستان،
قفقاز،لبنان و فلسطین و…).
سوم: از آن جا که مشکل اسرائیل مربوط به همه جهان اسلام است و تمامى مسلمانان مورد
تهدید هستند، نجات ملت فلسطین و تشکیل دولت مستقل، و طرد و نابودى اسرائیل، پیوسته
مورد اهتمام مسؤولان، مردم و نظام جمهورى اسلامى ایران بوده است و در این جهت
تدابیرقانونى و انواع حمایت هاى مالى، معنوى، تبلیغاتى و… صورت گرفته است.
قانون حمایت از انقلاب اسلامى مردم فلسطین (مصوب 19/2/69 مجلس شوراى اسلامى) خطوط
اصلى سیاست حمایت از مردم فلسطین را چنین مقرر داشته است:
1. اعتقاد بر تعلّق فلسطین به ملّت فلسطین و غاصب بودن اسرائیل و حمایت از مردم
ستمدیده، آواره و مبارز فلسطین تا رسیدن به حقوق حقّه خویش به هر نحو ممکن (ماده
1)؛
2. تشکیل صندوق کمک هاى انسانى جهت حمایت از مردم فلسطین، آوارگان و مبارزان
فلسطینى؛
3. حمایت معنوى و مادّى از خانواده شهدا، جانبازان، اسرا و مفقودان سرزمین هاى
اشغالى به وسیله بنیاد شهید؛
4. اعطاى بورس تحصیلى دانشگاهى به داوطلبان فلسطینى؛
5. تشکیل کمیته دائم نظارت بر اجرا، پیگیرى و هماهنگیهاى لازم نسبت به امور
فلسطینیان و ارائه گزارش به مجلس شوراى اسلامى؛
6. حمایت هاى تبلیغاتى مؤثر برون مرزى از سوى سازمان هاى مربوط (وزارت فرهنگ و
ارشاد اسلامى و سازمان صدا و سیماى جمهورى اسلامى)؛
7. تعیین و پیشنهاد رسمیت بیت المقدس به عنوان موطن و مرکز دولت اسلامى در تبعید
فلسطین به کشورهاى اسلامى؛
8. تحریم رابطه اقتصادى نسبت به تمام مؤسسات و شرکت هاى وابسته به صهیونیست ها در
سطح جهان.
این مواضع فرهنگى، سیاسى و اقتصادى، حداکثر حمایتى است که در حال حاضر جمهورى
اسلامى ایران از فلسطینیان آواره و اخراج شده از کشورشان به عمل می
آورد.
ب) بررسى موانع و مشکلات بین المللى و واقعیت هاى موجود
بر اساس آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامى و جهت گیریهاى سیاست خارجى، استراتژى
خارجى ایران در سال هاى اولیه پیروزى، بر صدور انقلاب بر این اساس در سال هاى اولیه
انقلاب استراتژى خارجى ایران بر صدور انقلاب متمرکز بود و این امر با شدت تعقیب
میشد و دراین راستا حمایت هاى گوناگون تبلیغاتى و مالى و… از جنبش هاى مردمى در
کشورهاى همسایه و دور به عمل آمد ولى متأسفانه بازدهى مثبتى نداشت و در عوض باعث
حساسیت حکومت هاى مجاور ایران و قدرت هاى جهان شد و محدودیت هاى زیادى بر علیه
ایران از لحاظاقتصادى سیاسى و نظامى و.. به وجود آمد.
نتیجه این امر ایجاد یک نوع تعدیل و تغییر الگوهاى عملى استراتژى صدور انقلاب بود.
زیرا نتایج اولیه حاکى از این مطلب بود که براى صدور انقلاب باید مردم کشورهاى
مسلمان آمادگى لازم را براى پذیرش و ایجاد تحول انقلابى داشته باشند و این نیازمند
به گذشت زمان وامرى تدریجى است، همچنان که انقلاب ایران پس از چندین دهه بیدارى و
مبارزات مردم ایران حاصل شد. از طرف دیگر هر نوع کمک نظامى یا… به گروه هاى مبارز
علاوه بر این که مشکلات زیادى را در روابط ایران با دیگر کشورها به وجود میآورد
باعث سرکوبى آن گروه ها توسطدولت هایشان و در نتیجه نابود شدن جنبش انقلابى در نطفه
میشود. خصوصا این که جنبش هاى انقلابى در این کشورها در اقلیت میباشند و توانایى
بسیج همگانى مردم را ندارند. با توجه به این نتایج سیاست خارجى ایران در کنار
استراتژى صدور انقلاب به سوى استراتژى حفظ وتقویت ام القرى و الگو شدن جمهورى
اسلامى تحول پیدا کرد، بر این اساس خیلى از گروه هاى اسلام گرا در کشورهاى اسلامى
منتظر این میباشند که آیا انقلاب اسلامى در ایران توانسته است به اهداف سیاسى،
اقتصادى، نظامى و… خود دست یابد تا بتوانند آن را به عنوان الگویى مفید ومثبت
براى مردم خود مطرح کنند و این خود یکى از راه هاى صدور انقلاب است ولى جمهورى
اسلامى به این حد اکتفا نمیکند بلکه از طریق کمک هاى معنوى و مالى و فرهنگى این
استراتژى را ادامه میدهد.
ج ) وظایف سایر مسلمانان در قبال مردم فلسطین:
ملت هاى مسلمانان جداى از اقداماتى را که دولت هاى آنان با حضور خود در صحنه و
حمایت از مبارزات مردم فلسطین نقش بسزایى در تقویت روحیه مبارزات فلسطین و تقویت
اتحاد و همبستگى میان مسلمانان دارد.
د ) ارائه راه حل ها:
با توجه به علل ضعف مسلمانان در قبال غرب، ملت هاى اسلامى باید براى رفع این
مشکلات به پا خیزند. اقدامات اساسى در این راستا شامل:
1- تلاش براى شناساندن اسلام ناب محمدى و آشنایى مسلمانان با احکام و تعالیم واقعى
اسلام.
2- تلاش براى بیدارى مسلمانان و شناساندن اهداف و توطئه هاى قدرت هاى بزرگ و زدودن
جهل و خرافات.
3- مقابله با حکومت هاى دست نشانده که خود یکى از موانع عمده در پیشرفت و اتحاد
مسلمانان میباشد.
4- تلاش براى اتحاد بین الملل اسلامى و جلوگیرى از مسائل تفرقه انگیز.
در این راستا اقدامات مفیدى نیز صورت گرفته است مانند: اعلام هفته وحدت، روز قدس،
تشکیل مجمع تقریب المذاهب اسلامى، سازمان هایى مانند سازمان کنفرانس اسلامى و…
در نهایت میتوان چنین گفت که چون مشکل اسرائیل مربوط به همه جهان اسلام میباشد و
تمامى مسلمانان را تهدید میکند تنها راه حل آن اتحاد و همبستگى مسلمانان و دست زدن
به اقدام جمعى توسط همه کشورهاى اسلامى میباشد و براى تحقق این هدف باید تمامىموانع
این اتحاد و همبستگى را از میان برداشت.
بنابراین دست زدن به گزینه های دیگری علاوه بر مسائل سیاسی ، اقتصادی و تبلیغاتی
،در شرایط فعلى – که قدرت هاى جهانى تمام تلاش خود را براى شکست و تضعیف جمهورى
اسلامى، به کار برده اند و مترصد به دست آوردن بهانه اى براى ایجاد فشارهاى بین
المللى بیشتر بر ایران میباشند – به هیچ وجه مورد نیاز ملّت فلسطین نیست؛زیرا
جوانان فلسطین مبارز و انقلابى بسیارى در داخل فلسطین اشغالى وجود دارند. هم چنین
به صلاح منافع جمهورى اسلامى ایران نیز نمیباشد. خصوصا در شرایطى که هیچ کدام از
کشورهاى اسلامى در انجام دادن این قبیل اقدامات، متفق القول و هماهنگ نیستند.
براى آگاهى بیشتر ر.ک:
1- جهان اسلام از دیدگاه امام خمینى، مؤسسه نشر آثار امام خمینى
2- فلسطین از دیدگاه امام خمینى، مؤسسه نشر آثار امام خمینى
نویسنده : علیرضا محمدی
Mohammadi@porseman.org