ميدانيم كه افعال از نظر اسلام احكام متفاوتي دارند، بعضي كارها لزوماً بايد انجام شوند يا بايد ترك شوند و بعضي كارها بهتر است انجام شود يا انجام نشود و بعضي كارها انجام يا ترک آنها تفاوتي ندارد. و از جهتي بيشترين عنايت به افعالي است كه يا بايد انجام شوند يا بايد انجام نشوند به گونهاي كه «اگر كار مستحبي به كار واجب ضرر بزند آن كار مستحبي را بايد ترك كرد.»؛[1] مثلاً اگر كسي آن قدر نماز مستحبي خوانده كه خسته شده و نميتواند نماز واجب خود را با حال و توجه بخواند راه غلطي رفته است و اگر كسي هم به دنبال تقرب خداست بهترين وسيله تقرب همين واجبات ميباشند. «هيچ بندهاي از بندگانم با چيزي دوست داشتنيتر از واجبات نزد من، به من نزديك نميشود.»[2]بنابراين آنچه در درجه اول از ما خواسته شده است، همان انجام واجبات و ترک محرمات است که اگر آنها را به جاي نياوريم عقاب خواهيم شد و اگر آنها را با انگيزه بهشت انجام دهيم به بهشت خواهيم رسيد و اگر با انگيزهاي والاتر انجام دهيم به آنچه قصد كردهايم خواهيم رسيد.
اما در مورد انجام نمازهاي مستحبي به بعضي احاديث که در رابطه با فلسفه بعضي مستحبات بيان شده است رجوع مي کنيم ، از جمله: امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «همانا براي بنده از نمازش يا نصف يا ثلث يا يك چهارم يا يك پنجم بالا ميرود . و بالا نميرود براي او مگر به مقداري كه با قلبش توجه داشته است و همانا به نمازهاي مستحبي امر شدهايم تا بوسيله اين نمازها، كاستيهاي نمازهاي واجب برطرف و تكميل شود.»[3] در اين روايت اشاره شده است كه مقداري از نماز واجب قبول ميشود كه حضور قلب داشته باشد و براي جبران مقداري كه حضور قلب نداشته و نماز به همان مقدار ناقص شده است، نمازهاي مستحبي قرار داده شده است. در حديثي ديگر آمده است كه امام رضا ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: همانا خداوند تبارك و تعالي نمازهاي واجب را با نمازهاي مستحبي كامل كرد و روزه رمضان را با روزه هاي مستحبي و حج را با عمره و زكات را با صدقه و وضو را با غسل جمعه کامل کرد.[4]به خوبي ميبينيم که در اين حديث شريف اعمال مستحبي به عنوان كامل كننده اعمال واجب معرفي شدهاند، پس ميتوان گفت آنچه در درجه اول اهميت بوده است، همان واجبات است ولي خداوند متعال به دليل لطف و رحمتش به بندگان كارهاي مستحبي را قرار داده تا نقش كامل كنندة واجبات را داشته باشند و نواقص آن را برطرف نمايند.
پس فلسفه اصلي اعمال مستحبي همان تكميل كردن اعمال واجب و تقرب بيشتر به خداوند متعال ميباشد.
در پايان لازم است به چند نکته اشاره شود:
1. اهميت امور مستحبي از جمله نمازهاي مستحبي، تا آن حد است كه اگر در وقت خود موفق به انجام آنها نشديم، قضاي آنها مورد تأكيد قرار گرفته است.[5]2. امور مستحبي را بايد هنگامي انجام داد كه قلب متمايل به عبادت باشد نه متنفر از آن.[6]3. امور مستحبي را اگر ضرر به انجام واجبات ميزند، نبايد انجام داد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، دارحياء تراث عربي، چاپ3، 1403، ج84، ص22.
2. ثقة الاسلام كليني، اصول كافي، دفتر نشر فرهنگ اسلامي اهل بيت، ج3، ص128و129.
3. امام خميني، چهل حديث، مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام، چاپ1، 1371، ص592.
4. شيخ حرعاملي، وسائل الشيعه، كتابفروشي اسلاميه، چاپ6، 1402،ج3، باب تأكيد استحباب المداومه علي النوافل.
پي نوشت ها:
[1] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، داراحياء تراث عربي، چاپ سوم، 1403، ج 68، ص217.
[2] . كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ترجمه سيد جواد مصطفوي، دفتر نشر فرهنگ اهل بيت ـ عليهم السلام ـ ج4، ص 53.
[3] . بحارالانوار، ج78، ص238.
[4] . همان، ج78، ص129.
[5] . وسايل الشيعه، ج3، ص55 ـ 57.
[6] . همان، ص51.