زنان به صورت عادی در هر ماه چند روز خون می بینند (حداقل 3 روز و حداکثر 10 روز) که اگر با اوصاف خاص (در بیشتر اوقات گرم، غلیظ، رنگ تیره و همراه با سوزش و فشار) همراه باشد به آن خون حیض، قاعدگی یا عادت ماهیانه گویند. قرآن کریم می فرماید: «یسئلونک عن المحیض قل هو اذی فاعتزلوا النساء فی المحیض و لا تقربوهن حتی یطهرن … ؛ و از تو درباره خون حیض سؤال می کنند، بگو: چیز زیان بار و آلوده ای است و لذا در حالت قاعدگی از زنان کناره گیری نمائید و با آنها نزدیکی ننمایید و به آنها نزدیک نشوید تا پاک شوند … » (بقره، آیه 222).نزول:
آئین کنونی یهود و مسیحیت احکام ضد یکدیگر در مورد آمیزش مردان با چنین زنانی دارند. جمعی از یهود می گویند: «معاشرت مردان با این گونه زنان مطلقا حرام است ولو این که به صورت غذا خوردن سر یک سفره و یا زندگی در یک اطاق باشد».
در مقابل این گروه مسیحیان می گویند: «هیچ گونه فرقی میان حالت حیض و غیر حیض زن نیست، همه گونه معاشرت حتی آمیزش جنسی با آنان بی مانع می باشد».
مشرکین عرب به خصوص آنها که در مدینه زندگی می کردند، کم و بیش به خلق و خوی یهود انس گرفته بودند و با زنان حائض مانند یهود رفتار می کردند و در زمان عادت ماهیانه از آنها جدا می شدند. همین اختلاف در آئین و افراط و تفریط های غیر قابل گذشت، سبب شد که بعضی از مسلمانان از پیغمبر اکرم (ص) در این باره سؤال کنند و در پاسخ آنان این آیه نازل گردید (ر.ک: تفسیر نمونه، ج 2، صص 92-91).
از آنجا که زنان در این حالت از نزدیکی با مردان تنفر دارند و با توجه به این که ممکن است برخی از مردان اراده خود را بر زنان تحمیل کنند، قرآن خطاب به مردان می کند و به آنان دستور دوری و عدم آمیزش با زنان را می دهد.
تاریخچه:
دوری از زنان در حالت حیض، تاریخی طولانی در سرگذشت بشر دارد. ایرانیان قدیم معاشرت با زنانی را که در حالت عادت ماهیانه بودند ممنوع می ساختند (ر.ک: شهید مطهری (ره)، مسأله حجاب، ص 35 به بعد).
در تورات کنونی می خوانیم که: «اگر زنی جریان دارد و جریانی که در بدنش است خون باشد هفت روز در حیض خود بماند و هر که او را لمس نماید تا شام نجس باشد و بر هر چیزی که در حیض خود بخوابد نجس باشد و بر هر چیزی که بنشیند نجس باشد و هر که بستر او را لمس کند رخت خود را بشوید و به آب غسل کند و تا شام نجس باشد … و اگر مردی با او هم بستر شود و حیض او بر وی باشد تا هفت روز نجس خواهد بود» (کتاب مقدس، سفر لاویان، باب پانزدهم، آیه 25-19).
ممنوعیت نزدیکی با زنان در این حالت (با وجود همه ضررهای بهداشتی آن) امروزه از طرف بسیاری از مردم جهان رعایت نمی شود و حتی از مسیحیان نقل شده که آن را جایز می شمارند (تفسیر نمونه، ج 2، ص 92).
تذکر: در اسلام آن افراط و تفریط هایی که در برخی مذاهب و جوامع نسبت به زنان هست وجود ندارد بلکه فقط آمیزش با زنان در حالت عادت ماهیانه ممنوع است.
احکام:
در دین مبین اسلام چند حکم فقهی در مورد زنان حائض وجود دارد:
1. جماع کردن در فرج هم برای مرد و هم برای زن حرام است.
2. عبادت هایی که مانند نماز باید با وضو یا غسل یا تیمم بجا آورده شود بر حایض حرام است.
3. تمام چیزهایی که بر جنب حرام است بر حائض هم حرام است، مثل: رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا اسم خدا و پیامبر و ائمه (ع)، توقف در مساجد و گذاشتن چیز در آنها و رفتن به مسجد الحرام و مسجد النبی (ص)، خواندن سوره ای که سجده واجب دارد.
4. طلاق دادن زن در این حالت باطل است.
5. اگر کسی در حال حیض با زن نزدیکی کرد کفاره (جریمه نقدی برای گناه) بر او واجب می شود (ر.ک: امام خمینی (ره)، تحریر الوسیله، و رساله عملیه مراجع معظم تقلید، مبحث احکام حائض و غسل جنابت).
6. پس از اتمام دوره حیض برای انجام نماز و … غسل حیض بر زن واجب می شود.
تذکر: برخی از این احکام از آیه قرآن استفاده شده و برخی دیگر از روایات اهل بیت (ع) به دست آمده است.
حکمت ها و اسرار علمی:
در مورد ممنوعیت آمیزش با زنان حائض در روایات اهل بیت (ع) مطالبی بیان شده و این امر موجب پیدایش برخی بیماری ها معرفی شده است (فلسفه احکام، ص 258).
برخی از پزشکان و صاحب نظران نیز در مورد این حکم و اسرار علمی آن اظهار نظر کرده اند که پاره ای از سخنان آنان را نقل می کنیم:
1. حکمت این حکم از طرفی مربوط به مردان است، یعنی عادت کردن آنها به صبر و جلوگیری از اسراف در شهوت رانی است و از طرفی دیگر مربوط به زنان است. یعنی این حالت باعث ناراحتی زنان است که در صورت نزدیکی این ناراحتی تشدید می شود.
2. جلوگیری از افراط و تفریط در مورد زنان: برخی مفسران معاصر می نویسند:
«جمله های اول این آیه که امر به گوشه گیری و اعتزال «فاعتزلوا النساء فی المحیض و لا تقربوهن» و نهی از نزدیک شدن و آمیزش با زنان حائض می کند، در بدو نظر شباهتی به دستورات کنونی آئین یهود دارد لکن به قرینه جمله بعد «فأتوهن من حیث امرکم الله» که درباره آمیزش جنسی با زنان بعد از پاک شدن از خون حیض می باشد، معلوم می شود که مراد از گوشه گیری و نزدیک نشدن، فقط دوری از آمیزش جنسی است.
پس اسلام راه میانه را در مورد عادت ماهیانه زنان پیموده است و روش اسلام همه جا راه میانه است و از افراط و تفریط برکنار است. در اینجا نیز از تند روی یهود جلوگیری کرده و گفته که معاشرت و هرگونه آمیزش و نشست و برخاست با زنان در این حالت، غیر از عمل جنسی هیچ گونه مانعی ندارد. همچنین از رفتار مسیحیان که هیچ گونه محدودیتی برای زنان حائض قائل نیستند جلوگیری کرده است و به این ترتیب ضمن حفظ احترام و شخصیت زن و ترک تحقیر او از کارهایی که زیان های بهداشتی فراوانی برای مرد و زن دارد پیشگیری نموده است» (تفسیر نمونه، ج 2، صص 94-93).
3. یکی از حکمت های این دستور الهی، مصون ماندن مرد و زن از بیماری ها است. یکی از پزشکان می نویسد:
«در شرایط طبیعی، مهبل زن بوسیله ترشحاتی نرم می شود و از آسیب محفوظ می ماند و این ترشحات که خاصیت اسیدی (اسید لاکتیک Lactic Acid) دارد مهبل را از آلودگی توسط میکروب ها مصون می دارد. وجود خون در مهبل باعث تغییر این حالت می شود و نزدیکی با زنان به هنگام قاعدگی، میزان آلودگی را افزایش می دهد که ضررهایی برای مرد و زن دارد. چون از طرفی باعث ایجاد خراش هایی (که التهاب یافته است) می شود و غشای مخاطی رحم (که در حالت پوست اندازی و مثل زخم سرباز است) محل نفوذ میکروب ها از مهبل می شود. رحم نیز دچار التهاب می شود و در نتیجه باعث پیدایش دردهای شدید در رحم و احساس سنگینی آن و بالا رفتن تب می شود و در صورت شدید بودن التهاب ممکن است به سایر قسمت ها هم سرایت کند و در نهایت زن را عقیم نماید. و نیز آمیزش موجب احتقان خون شده و خونریزی را افزایش می دهد و از طرف دیگر مردی که در این حالت با زن نزدیکی کند در معرض بیماری قرای می گیرد و ممکن است دچار التهاب مجرای بولی شود. و گاهی این التهاب به سایر قسمتها از جمله بیضه ها سرایت می کند» (برگرفته از طب در قرآن، صص 51-50).
برخی از مفسران معاصر با طرح آیه «یسئلونک عن المحیض قل هو اذی؛ ای پیغمبر از تو درباره حیض و احکام آن سؤال می کنند در پاسخ به آنها بگو «هو اذی» آن چیز زیان آور و ناپاکی است» (در مفردات راغب می خوانیم: «الاذی ما یصل الی الحیوان من الضرر اما فی نفسه او جسمه او تبعاته دنیو یا کان او اخرویا (قل هو اذی) فسمی ذلک اذی باعتبار الشرع و باعتبار الطب») می نویسند:
«در حقیقت این جمله فلسفه حکم اجتناب از آمیزش جنسی با زنان را در حالت قاعدگی که در جمله بعد آمده است را بیان می کند زیرا آمیزش جنسی با زنان در چنین حالتی علاوه بر این که تنفر آور است زیان های بسیار به بار می آورد که طب امروز نیز آثار آن را اثبات کرده است از جمله: احتمال عقیم شدن مرد و زن و ایجاد یک محیط مساعد برای پرورش میکروب بیماری های آمیزشی چون سفلیس و سوزاک و نیز التهاب اعضای تناسلی زن و وارد شدن مواد حیض، که آکنده از میکروب های داخل بدن است، در عضو تناسلی مرد و غیر این ها که در کتب طب موجود است. لذا پزشکان، آمیزش جنسی با چنین زنانی را ممنوع اعلام می دارند … اصولا خونی که به هنگام عادت ماهیانه دفع می شود خونی است که هر ماه در عروق داخلی رحم برای تغذیه احتمالی جنین جمع می گردد. زیرا می دانیم که رحم زن در هر ماه تولید یک تخمک می کند: و مقارن آن عروق داخلی رحم به عنوان حالت آماده باش برای تغذیه نطفه مملو از خون می شود.
اگر هنگامی که تخمک از لوله ای بنام شیپور «فالپ» عبور و وارد رحم می شود اسپرماتوزئید که نطفه مرد است در آنجا موجود باشد تشکیل جنین می دهد و خون های موجود در عروق صرف تغذیه آن می گردد در غیر این صورت خون های موجود بر اثر پوسته پوسته شدن مخاط رحم و شکافتن جدار رگ های رحم به صورت حیض از رحم خارج می شود. از این سخن روشن می شود که چرا آمیزش جنسی در این حال زیان آور و ممنوع است، زیرا رحم زن در موقع تخلیه این خون ها هیچ گونه آمادگی طبیعی برای پذیرش نطفه ندارد و به همین دلیل از آن صدمه می بیند» (تفسیر نمونه، ج 2، صص 93-92).
و یکی از صاحب نظران می نویسد: «در خون رگل (حیض) و زایمان علاوه بر میکروب هائی که در خون های عادی بدن است میکروب های دیگری هست و … اصولا نطفه مرد یا اسپرماتوزئید و تخمدان زن خیلی پاک و عاری از میکروب است و خداوند این طور اراده فرموده که این محل که در آنجا یک جسم صغیر غیر قابل رؤیت برای آدم شدن وجود می گیرد بری از هر کثافتی باشد. اگر هم اتفاقا میکروبی بدانجا راه پیدا کرد اسپرماتوزئیدها خود برای دفاع آماده اند و آن را از بین می برند. اما در موقع حیض، میکروب های بسیاری بوسیله خون وارد شده که اسپرماتوزئیدها قدرت ندارند همه آنها را از بین بردارند و ناچار غلبه با میکروب می شود و نطفه ناقص و علیل می گردد» (فلسفه احکام، ص 258 و 270 به نقل از کتاب اسلام و علم امروز، ص 428).
آئین کنونی یهود و مسیحیت احکام ضد یکدیگر در مورد آمیزش مردان با چنین زنانی دارند. جمعی از یهود می گویند: «معاشرت مردان با این گونه زنان مطلقا حرام است ولو این که به صورت غذا خوردن سر یک سفره و یا زندگی در یک اطاق باشد».
در مقابل این گروه مسیحیان می گویند: «هیچ گونه فرقی میان حالت حیض و غیر حیض زن نیست، همه گونه معاشرت حتی آمیزش جنسی با آنان بی مانع می باشد».
مشرکین عرب به خصوص آنها که در مدینه زندگی می کردند، کم و بیش به خلق و خوی یهود انس گرفته بودند و با زنان حائض مانند یهود رفتار می کردند و در زمان عادت ماهیانه از آنها جدا می شدند. همین اختلاف در آئین و افراط و تفریط های غیر قابل گذشت، سبب شد که بعضی از مسلمانان از پیغمبر اکرم (ص) در این باره سؤال کنند و در پاسخ آنان این آیه نازل گردید (ر.ک: تفسیر نمونه، ج 2، صص 92-91).
از آنجا که زنان در این حالت از نزدیکی با مردان تنفر دارند و با توجه به این که ممکن است برخی از مردان اراده خود را بر زنان تحمیل کنند، قرآن خطاب به مردان می کند و به آنان دستور دوری و عدم آمیزش با زنان را می دهد.
تاریخچه:
دوری از زنان در حالت حیض، تاریخی طولانی در سرگذشت بشر دارد. ایرانیان قدیم معاشرت با زنانی را که در حالت عادت ماهیانه بودند ممنوع می ساختند (ر.ک: شهید مطهری (ره)، مسأله حجاب، ص 35 به بعد).
در تورات کنونی می خوانیم که: «اگر زنی جریان دارد و جریانی که در بدنش است خون باشد هفت روز در حیض خود بماند و هر که او را لمس نماید تا شام نجس باشد و بر هر چیزی که در حیض خود بخوابد نجس باشد و بر هر چیزی که بنشیند نجس باشد و هر که بستر او را لمس کند رخت خود را بشوید و به آب غسل کند و تا شام نجس باشد … و اگر مردی با او هم بستر شود و حیض او بر وی باشد تا هفت روز نجس خواهد بود» (کتاب مقدس، سفر لاویان، باب پانزدهم، آیه 25-19).
ممنوعیت نزدیکی با زنان در این حالت (با وجود همه ضررهای بهداشتی آن) امروزه از طرف بسیاری از مردم جهان رعایت نمی شود و حتی از مسیحیان نقل شده که آن را جایز می شمارند (تفسیر نمونه، ج 2، ص 92).
تذکر: در اسلام آن افراط و تفریط هایی که در برخی مذاهب و جوامع نسبت به زنان هست وجود ندارد بلکه فقط آمیزش با زنان در حالت عادت ماهیانه ممنوع است.
احکام:
در دین مبین اسلام چند حکم فقهی در مورد زنان حائض وجود دارد:
1. جماع کردن در فرج هم برای مرد و هم برای زن حرام است.
2. عبادت هایی که مانند نماز باید با وضو یا غسل یا تیمم بجا آورده شود بر حایض حرام است.
3. تمام چیزهایی که بر جنب حرام است بر حائض هم حرام است، مثل: رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا اسم خدا و پیامبر و ائمه (ع)، توقف در مساجد و گذاشتن چیز در آنها و رفتن به مسجد الحرام و مسجد النبی (ص)، خواندن سوره ای که سجده واجب دارد.
4. طلاق دادن زن در این حالت باطل است.
5. اگر کسی در حال حیض با زن نزدیکی کرد کفاره (جریمه نقدی برای گناه) بر او واجب می شود (ر.ک: امام خمینی (ره)، تحریر الوسیله، و رساله عملیه مراجع معظم تقلید، مبحث احکام حائض و غسل جنابت).
6. پس از اتمام دوره حیض برای انجام نماز و … غسل حیض بر زن واجب می شود.
تذکر: برخی از این احکام از آیه قرآن استفاده شده و برخی دیگر از روایات اهل بیت (ع) به دست آمده است.
حکمت ها و اسرار علمی:
در مورد ممنوعیت آمیزش با زنان حائض در روایات اهل بیت (ع) مطالبی بیان شده و این امر موجب پیدایش برخی بیماری ها معرفی شده است (فلسفه احکام، ص 258).
برخی از پزشکان و صاحب نظران نیز در مورد این حکم و اسرار علمی آن اظهار نظر کرده اند که پاره ای از سخنان آنان را نقل می کنیم:
1. حکمت این حکم از طرفی مربوط به مردان است، یعنی عادت کردن آنها به صبر و جلوگیری از اسراف در شهوت رانی است و از طرفی دیگر مربوط به زنان است. یعنی این حالت باعث ناراحتی زنان است که در صورت نزدیکی این ناراحتی تشدید می شود.
2. جلوگیری از افراط و تفریط در مورد زنان: برخی مفسران معاصر می نویسند:
«جمله های اول این آیه که امر به گوشه گیری و اعتزال «فاعتزلوا النساء فی المحیض و لا تقربوهن» و نهی از نزدیک شدن و آمیزش با زنان حائض می کند، در بدو نظر شباهتی به دستورات کنونی آئین یهود دارد لکن به قرینه جمله بعد «فأتوهن من حیث امرکم الله» که درباره آمیزش جنسی با زنان بعد از پاک شدن از خون حیض می باشد، معلوم می شود که مراد از گوشه گیری و نزدیک نشدن، فقط دوری از آمیزش جنسی است.
پس اسلام راه میانه را در مورد عادت ماهیانه زنان پیموده است و روش اسلام همه جا راه میانه است و از افراط و تفریط برکنار است. در اینجا نیز از تند روی یهود جلوگیری کرده و گفته که معاشرت و هرگونه آمیزش و نشست و برخاست با زنان در این حالت، غیر از عمل جنسی هیچ گونه مانعی ندارد. همچنین از رفتار مسیحیان که هیچ گونه محدودیتی برای زنان حائض قائل نیستند جلوگیری کرده است و به این ترتیب ضمن حفظ احترام و شخصیت زن و ترک تحقیر او از کارهایی که زیان های بهداشتی فراوانی برای مرد و زن دارد پیشگیری نموده است» (تفسیر نمونه، ج 2، صص 94-93).
3. یکی از حکمت های این دستور الهی، مصون ماندن مرد و زن از بیماری ها است. یکی از پزشکان می نویسد:
«در شرایط طبیعی، مهبل زن بوسیله ترشحاتی نرم می شود و از آسیب محفوظ می ماند و این ترشحات که خاصیت اسیدی (اسید لاکتیک Lactic Acid) دارد مهبل را از آلودگی توسط میکروب ها مصون می دارد. وجود خون در مهبل باعث تغییر این حالت می شود و نزدیکی با زنان به هنگام قاعدگی، میزان آلودگی را افزایش می دهد که ضررهایی برای مرد و زن دارد. چون از طرفی باعث ایجاد خراش هایی (که التهاب یافته است) می شود و غشای مخاطی رحم (که در حالت پوست اندازی و مثل زخم سرباز است) محل نفوذ میکروب ها از مهبل می شود. رحم نیز دچار التهاب می شود و در نتیجه باعث پیدایش دردهای شدید در رحم و احساس سنگینی آن و بالا رفتن تب می شود و در صورت شدید بودن التهاب ممکن است به سایر قسمت ها هم سرایت کند و در نهایت زن را عقیم نماید. و نیز آمیزش موجب احتقان خون شده و خونریزی را افزایش می دهد و از طرف دیگر مردی که در این حالت با زن نزدیکی کند در معرض بیماری قرای می گیرد و ممکن است دچار التهاب مجرای بولی شود. و گاهی این التهاب به سایر قسمتها از جمله بیضه ها سرایت می کند» (برگرفته از طب در قرآن، صص 51-50).
برخی از مفسران معاصر با طرح آیه «یسئلونک عن المحیض قل هو اذی؛ ای پیغمبر از تو درباره حیض و احکام آن سؤال می کنند در پاسخ به آنها بگو «هو اذی» آن چیز زیان آور و ناپاکی است» (در مفردات راغب می خوانیم: «الاذی ما یصل الی الحیوان من الضرر اما فی نفسه او جسمه او تبعاته دنیو یا کان او اخرویا (قل هو اذی) فسمی ذلک اذی باعتبار الشرع و باعتبار الطب») می نویسند:
«در حقیقت این جمله فلسفه حکم اجتناب از آمیزش جنسی با زنان را در حالت قاعدگی که در جمله بعد آمده است را بیان می کند زیرا آمیزش جنسی با زنان در چنین حالتی علاوه بر این که تنفر آور است زیان های بسیار به بار می آورد که طب امروز نیز آثار آن را اثبات کرده است از جمله: احتمال عقیم شدن مرد و زن و ایجاد یک محیط مساعد برای پرورش میکروب بیماری های آمیزشی چون سفلیس و سوزاک و نیز التهاب اعضای تناسلی زن و وارد شدن مواد حیض، که آکنده از میکروب های داخل بدن است، در عضو تناسلی مرد و غیر این ها که در کتب طب موجود است. لذا پزشکان، آمیزش جنسی با چنین زنانی را ممنوع اعلام می دارند … اصولا خونی که به هنگام عادت ماهیانه دفع می شود خونی است که هر ماه در عروق داخلی رحم برای تغذیه احتمالی جنین جمع می گردد. زیرا می دانیم که رحم زن در هر ماه تولید یک تخمک می کند: و مقارن آن عروق داخلی رحم به عنوان حالت آماده باش برای تغذیه نطفه مملو از خون می شود.
اگر هنگامی که تخمک از لوله ای بنام شیپور «فالپ» عبور و وارد رحم می شود اسپرماتوزئید که نطفه مرد است در آنجا موجود باشد تشکیل جنین می دهد و خون های موجود در عروق صرف تغذیه آن می گردد در غیر این صورت خون های موجود بر اثر پوسته پوسته شدن مخاط رحم و شکافتن جدار رگ های رحم به صورت حیض از رحم خارج می شود. از این سخن روشن می شود که چرا آمیزش جنسی در این حال زیان آور و ممنوع است، زیرا رحم زن در موقع تخلیه این خون ها هیچ گونه آمادگی طبیعی برای پذیرش نطفه ندارد و به همین دلیل از آن صدمه می بیند» (تفسیر نمونه، ج 2، صص 93-92).
و یکی از صاحب نظران می نویسد: «در خون رگل (حیض) و زایمان علاوه بر میکروب هائی که در خون های عادی بدن است میکروب های دیگری هست و … اصولا نطفه مرد یا اسپرماتوزئید و تخمدان زن خیلی پاک و عاری از میکروب است و خداوند این طور اراده فرموده که این محل که در آنجا یک جسم صغیر غیر قابل رؤیت برای آدم شدن وجود می گیرد بری از هر کثافتی باشد. اگر هم اتفاقا میکروبی بدانجا راه پیدا کرد اسپرماتوزئیدها خود برای دفاع آماده اند و آن را از بین می برند. اما در موقع حیض، میکروب های بسیاری بوسیله خون وارد شده که اسپرماتوزئیدها قدرت ندارند همه آنها را از بین بردارند و ناچار غلبه با میکروب می شود و نطفه ناقص و علیل می گردد» (فلسفه احکام، ص 258 و 270 به نقل از کتاب اسلام و علم امروز، ص 428).