از آن جا که دين اسلام به بصيرت و توجه در اعمال و دقت نظر در آنها اهتمام زيادي قائل است لذا به قدر ادراك بشري، فلسفه و حكمت آنها را بيان نموده است تا در پرتو آگاهي به فلسفه و حكمت آنها علاوه بر تعبّد و تسليم در برابر فرمان حق، با بصيرت و شناخت بيشتري به انجام اعمال خود بپردازد.
اما در مورد فلسفه نماز، در اين جا به طور خلاصه به ذکر پاره اي از آن ها مي پردازيم:
ارتباط با خدا
انسان فطرتاً نياز به ارتباط با آفريدگارش دارد و بايد اين نياز دروني را با شيوهاي مفيد و سازنده ارضاء كند و به آن پاسخ مثبت دهد،[1]چون هر موجودي كه لباس هستي پوشيده و از عدم، پاي به عرصة وجود و حيات نهاد به طور ناخودآگاهي خواستار و پوياي آفريدگار و صانع خويش است تا پاس حرمت و احترام لازم را بنمايد و فطرت يك شعور باطني است كه انسان را به طور ناخودآگاه به سوي خالق و آفريدگارش رهبري مينمايد و در اين هدايت به سوي خدا به هيچ گونه استدلال و برهاني نياز ندارد.
دانشمندان غربي هم بر اين مسأله اذعان دارند از جمله ژان ژاك روسو ميگويد: راه خداشناسي منحصر به عقل نيست بلكه شعور فطري بهترين راهي است كه براي اثبات اين موضوع كه همة موجودات غير انسان با شعور، خدا را ميپرستند.[2]اگر اين ارتباط با خدا كه يك نياز دروني است ، رها شود و بدان توجه نگردد ، هرگز نابود نميشود بلكه در ميان سردرگمي يا سر از الحاد در ميآورد و يا خدايان باطل را جايگزين خداي حقيقي ميكند.
نماز در اسلام برنامة جامع و زندة توحيدي است كه انسان را از سر درگمي بيرون آورده و نياز ارتباط با آفريدگار را براي انسان به صورت صحيح هدايت مينمايد و تكرار نماز در هر شبانه روز اين ارتباط را هموارتر و تازه نگه داشته و كامل مينمايد.
درس بندگي ازكلاس نماز
مهمترين فلسفة نماز، بلكه همة عبادات، درس عبوديت و بندگي خدا است. در دستور نماز شرايط و وظائف متعددي وجود دارد مانند وضو، غصبي نبودن مكان ، لباس ، آب و پاك بودن بدن و روبه قبله بودن و… كه انسان مسلمان خود را روزي پنج نوبت مسئول و موظف به انجام آنها ميداند و فرمان الهي را با كمال تسليم و تواضع انجام ميدهد و همين مراقبت درس بندگي را به انسان آموزش ميدهد و بر همين اساس است كه در تشهد نماز، اول به عبوديت و بندگي پيامبر و بعد به رسالت و نبوت پيامبر اقرار ميكنيم .[3]
مايه آرامش و اطمينان
ياد خدا ماية حيات قلوب و آرامش دلها و رفع پريشاني و اضطراب است، همچنانكه خدا ميفرمايد: الا بذكر الله تطمئن القلوب «آگاه باشيد كه ياد خدا ماية اطمينان دلهاست» .[4] ياد خدا بسياري از فضائل انساني را در درون انسان زنده ميكند و انسان را به انجام مسئوليتها وا ميدارد و همة عبادات ذكر خداست و چون نماز نقش بارزتري در زنده نگه داشتن ياد خدا در دلها دارد خداوند متعال در قرآن ميفرمايد: نماز را بر پا دار تا به ياد من باشي[5] و تكرار نماز در هر شبانه روز ، غفلت را از سر راه بيرون رانده و برنامه ارتباط و پيوند با خدا را شكوفا ميكند.
و جاي هيچ شك و ترديدي وجود ندارد كه يكي از مشكلات اساسي بشر امروزي، فراموشي خدا و روي آوردن به ظواهر دنيا است و هر چه هم بيشتر غرق در لذات زود گذر دنيا ميشوند از خدا دورتر و مشكلات آنها بيشتر ميشود و همين سردرگمي و پوچي بشر امروز بهترين دليل بر اهميت ياد خدا است كه در پرتو پيروي از دين مترقي اسلام به دست ميآيد.
بازدارندگي از گناهان
نماز پرورندة روح و پاك كنندة آن از زشتيها و ناپاكيها است، نماز در روح انسان ارادة قوي و نيروي خداترسي ميآفريند و انسان را عبد و بندة حق ميكند و از اسارت و بندگي نفس و هواي شهواني آن آزاد ميكند و در پرتو چنين اراده و نيرويي است كه انسان از پليديها دور ميشود و استعدادهاي خود را در جهت ترقي و كمال الهي و انساني خود به كار ميگيرد. و لذا با توجه به همين اراده و قدرت معنوي در برابر معاصي، به زانو در نميآيد و آلودة به آنها نميشود و چنانچه آلودگي هم حاصل شود در پرتو نماز آن آلودگيها را از روح خود پاك ميكند.
استقامت و بردباري
نماز انسان را با پناهگاهي مطمئن و ياري مهربان آشنا ميكند كه در برابر سختيها و مشكلات زندگي به او اتكاء ميكند و در برابر آنها ذليل و خوار نميگردد بر همين اساس، خداوند متعال در دو جاي قرآن ميفرمايد: از خصلت صبر و نماز كمك بجوئيد.[6]
نظم و انضباط
انجام نماز در اوقات معين و مخصوص ، آداب نماز در مورد نيت و قيام و ركوع و سجود و و جاي گرفتن هر موضوعي در محل خودش، علاوه بر آثار مفيدي كه در روح انسان ميگذارد، موجب نظم و انضباط در زندگي خواهد شد، همانطور كه در زندگي بزرگان ما ، اين امر به وضوح مشهود بود و با توجه به اين كه يكي از عوامل پيشرفت و بسيار مهم در تكامل، نظم و انضباط است و مسائل تربيتي در پرتو نظم و انضباط است كه به نتيجه ميرسد، جايگاه نماز درتكامل انسان بهتر معلوم ميشود.
درس تواضع در پرتو نماز
يكي از اسرار نماز اين است كه انسان خودبيني و تكبّر را درهم ميشكند و درس تواضع و فروتني در برابر خدا ميآموزد. زيرا در هر شبانه روز در هفده ركعت نماز واجب، 34 بار پيشاني بر خاك و زمين مينهد و به سجده ميافتد كه نشانه نهايت تواضع است و در سجده خود را همچون پركاهي در ميان اقيانوس بزرگ مينگرد و خود را ناچيز و بندة كوچك خدا دانسته و هرگونه خودخواهي و غرور را از خود دور ميسازد. در اين رابطه امام علي (ع) ميفرمايند: خداوند ايمان را به جهت پاك ساختن از شرك و آلودگي شرك و نماز را به خاطر دور شدن از تكبّر واجب كرده است.[7]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ابواب رحمت ، ص 69تا ص 183،علي نمازي شاهرودي ، ناشر حاذق، چاپ سوم، 1362ش قم.
2. سجادة عشق، ص 52تا ص62 ، صالحي حاجي آبادي، ناشر مؤلف، چاپ اول، 1377ش، قم.
3. يكصد و چهارده نكته دربارة نماز، قرائتي، سازمان تبليغات اسلامي ، چاپ چهارم، 1372ش تهران.
پي نوشت ها:
[1]. محمدي اشتهاردي، محمد، نماز از ديدگاه قرآن و عترت، ناشرانتشارات نبوي، ص 6.
[2]. موسوي راد لاهيجي، حسين، نماز از ديدگاه قرآن و حديث، قم، ناشر جامعه مدرسين حوزه علميه ص7 – 8.
[3]. محمدي اشتهاردي، محمد، نماز از ديدگاه قرآن و عترت، ناشرانتشارات نبوي، ص 90-91.
[4]. رعد/28.
[5]. طه/14.
[6]. بقره/45-153.
[7]. نهج البلاغه، حكمت 252.