گفتگوی اختصاصی با مهندس علی اوسط هاشمی، رئیس سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور
فنی حرفه ای، مهارت گرایی به جای مدرک گرایی
نظام آموزش فنی و حرفه ای مهم ترین بخش پازل مهارت آموزی نظام آموزشی کشور شناخته می شود و تربیت نیروی انسانی ماهر در بخش فنی و حرفه ای از جمله مهم ترین رویکردهای این سازمان است. از این رو توجه به آموزش های فنی و حرفه ای در دستیابی به توسعه پایدار از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ زیرا رشد این مهم محور توسعه منابع انسانی و کلید آن آموزش فنی و حرفه ای به شمار می رود. بنابراین با ارائه آموزش های غیررسمی فنی و حرفه ای در کنار آموزش های رسمی تحت عنوان مراکز جهاد دانشگاهی می توان در توسعه اشتغال منابع انسانی گام های بسیار موثری برداشت.
بیان ضرورت پرداختن به موضوع آموزش و فنی حرفه ای برای برطرف ساختن پیامدها و معضلات اجتماعی در جامعه کنونی بسیار اهمیت دارد. از این رو توجه به آموزشهای فنی و حرفهای و اصلاح آن به عنوان ابزاری کارآمد، برای تربیت و افزایش کارایی و بهره وری نیروی انسانی به منظور زمینه سازی برای اصلاحات اقتصادی، باید از اولویتهای نخست اصلاح نظام آموزشی کشور باشد. همچنین تکیه بر افزایش توانایی فنی و حرفهای نیروی انسانی گامی استوار در نیل به خودکفایی در زمینه فناوری است.
از همین رو خبرنگار راسخون با علی اوسط هاشمی، رئیس سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور به مناسبت هفته مهارت گفتگویی را انجام داده است.
امروز معیارهای سواد تغییر کرده است
راسخون: مشکلات و چالش های مهمی که بر سرراه آموزش های فنی و حرفه ای وجود دارد از نظر شما چیست؟
جهان رو به تحول و سواد هم به رو به تغییر است. امروز سایه سنگین تکنولوژی و پیشرفت را بر بازار شاهد و ناظر هستیم و همچنین در حال حاضر تعریف سواد تغییر کرده است.
این دو مهم نیازمند این هست که ما هم بتوانیم خود را همسو با این فعل و انفعالات و تغییر و تحول و به زمان آماده پاسخگویی کنیم. در غیر این صورت از جامعه، تقاضا و بازار فاصله خواهیم گرفت که شکاف و خسارت های این فاصله بر کسی پوشیده نخواهد بود.
کمبود تجهیزات نسبت به تقاضا
امروز ما از حیث تجهیزات نسبت به تقاضا فاصله داریم ولی مربیانی داریم که زبده و توانمند هستند، آموزشگاه های آزادی داریم که توانسته اند تا حدودی خود را به زمان آماده کنند و با تمام سختی هایی که در مسیر دارند از عهده پاسخ به گونه ای بر بیاییند که چراغ آموزشگاه ها، مراکز و کارگاه های دولتی و خصوصی خاموش نگردد.
این نکته بسیار مهم است که اگر بخواهیم در جامعه موثرباشیم و پاسخ کسانی که در جستجوی کار با تکیه بر علاقه، استعداد و قابلیت فردی هستند را بدهیم باید به سمت سرمایه گذاری برویم.
در گذشته به خوبی از حیث زیرساخت ها و تجهیز به زمان خود و نیاز آن زمان در سازمان آموزش فنی و حرفه ای اقدامات ارزشمندی انجام شده است؛ دولت های گذشته در این بخش وقت گذاشته و سرمایه ایجاد کرده اند به طوری که در ده های60 و 70 در آموزشگاه های فنی و حرفه ای برای پذیریش کارآموزها نوبت دهی بوده است.
آموزشگاه های فنی حرفه ای با مطالبات روز متقاضیان پیش می رود
راسخون:تفاوت هنرجوها و متقاضیان دهه های قبل با دهه حال حاضر چگونه است؟
امروز وقتی جامعه بر مسیر و مدار دانش واقع شده است ما باید خودمان را آماده پاسخگویی بر سبک جدیدی از مطالبات برگرفته از نوع توانایی ها کنیم. این نکته، نکته مهمی است دیگر تفاوت دهه 60و70 با دهه های 90 را نمی توانیم نادیده بگیریم. باید امروز این تفاوت ها را ببینیم و منطبق با این تفاوت ها طوری ریل گذاری کنیم که بتوانیم از عهده بودن در کنار متقاضیان به خوبی بربیاییم.
اگر در دهه 60و70 کارآموزان ما را دیپلم و زیردیپلم شکل می داد اما در این دهه و دهه های پیشرو می توانیم بگوئیم فارغ التحصیلان دانشگاه ها که دارای دانش هستند و از حیث تئوری تا حدودی با حرفه، بازار، مشاغل و نوآوری های حاصل از تحولات در حوزه IT، ICT،هوش مصنوعی، بازار دیجیتال و حتی دولت های دیجیتال آشنایی دارند که ما هم باید سطح مهارت و توان تخصصی آموزش های فنی و حرفه ای را به همان وسعت بالا ببریم تا بتوانیم نوعی از ارتباط و ماندگاری را برقرار کنیم و دروازه تمام مراکز به روی مشتاقان آنگونه باز باشد که بعد از طی مراحل کارآموزی فضای باز جامعه را برای خود مستعد رویش و کسب موقعیت بدانند.
مهارت تحت تاثیر مدرک گرایی ضعیف شده است
در حال حاضر در این بخش ضعف هایی را در خود می بینیم ضمن این که خود جامعه(حکومت و ملت)هم باید نسبت به ارزش مهارت بازنگری کنند. مهارت تحت تاثیر پیشرفت و بودن در مسیر دانش ضعیف شده و بودن در حوزه مدرک گرایی تحقیر شده است؛ همان طوری که در گذشته نتوانستیم نگاه به رشته های کارودانش و هنرستان های صنعتی را برجسته و باارزش کنیم تا روی آوری به این ها با میل باشد. این ها یکی از ضعف های جدی است که بر جامعه وارد می باشد.
باید جامعه خود را از نگاه های یک جانبه بیرون بیاورد و تمام سرمایه گذاری ها در سبد هزینه خانوار به سمت دانشجو و دانشگاهی کردند آن هم تا تمام سطوح عالی هست خارج شود چرا که با این نگاه مهارت نمی تواند وزن بدست بیاورد.
راسخون: تفاوت بین توانمندی ، تجربه و دانش در جامعه چیست؟چگونه مهارت را در جامعه بیاوریم؟
در این زمینه باید یک اقدام فرهنگی جدی صورت بگیرد تا تفاوت های ارزش انسان توانمند با ارزش انسان دارای مدرک و دانش و یا انسان عالم بی عمل با انسان عالم باعمل نمایان شود.
عالم با عمل قیمت دارد هر عالمی نمی تواند کسب موقعیت رفیع در نزد افکار عمومی برای خود داشته باشد. این ها نکاتی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.لذا از این جهت ما نیازمند یک نگاه نو هستیم.
باید حکومت پیش آهنگی و به نوعی گام های بلند خود را آن گونه بردارد که نگاه مردم را معطوف به ارزش مهارت کند.
باید مهارت آموزی به کارآفرینی تبدیل شود
یکی از راهکارهای رساندن انسان به یک مرحله از توانمندی و بالندگی و دانایی برای بودن در یک موقعیت موثر این است که او را یک انسان هنرمند، خلاق و قابلیت دار و دارای ابداع بار بیاوریم تا حتی در کنار مهارت آموزی به یک کارآفرین هم تبدیل شود.
در این مقطع می توانیم سخن از نحو اشتغال زایی و کارآفرینی و تسهیل گری و سرمایه گذاری بگوئیم. تا مهارت نباشد سخن از اشتغال زایی هم آن گونه که مد نظر است به دست نخواهد آمد.
افزایش مهارت باعث خوداتکای است
راسخون: به توانمندسازی هنرجو و مهارتی که بدست می آورند اشاره کردید.مهارت و توانمندسازی چه تاثیری در کاهش آمار بیکاری در کشور خواهد داشت؟
مطمئنا اولین محصول این قضیه کاهش تقاضا در حوزه حکومت خواهد بود و همچنین تاثیر بعدی روی آوری به خود اتکایی است.
با این اتفاق دیگر انسان ها همه آرزوهای خود را به بودن در نظام اداری محدود نمی کند. دایره انتخاب را برای خود وسعت می دهند و می توانند در بازار وسیع، متنوع و کثیر از فرصت ها انتخاب کنند. انتخابی که با علاقه، قابلیت و عشق باشد انگیزه را افزایش می دهد. یعنی خوداشتغالی بعد کارآفرینی و مرجعیت داشتن برای ایجاد شغل برای دیگران حاصل می شود.
ارتباط با آموزش و پرورش و صنعت
راسخون: باتوجه به اینکه سازمان فنی و حرفه ای می تواند نیاز نیروی انسانی کشور در مشاغل مختلف را برطرف کند نیازمند ارتباط با دیگر ارگان ها است.ارتباط شما با آموزش و پرورش ، صنعت و صمت چگونه است.
در این زمینه ریل گذاری مناسبی صورت گرفته است چون ما با شرکای اجتماعی، بازار، صنعت و با مشتری می توانیم وزن خودمان را بدست بیاوریم. امروز سهم کارآفرینان و صاحبان صنعت در عرصه فناوری و نوآوری نسبت به دانشگاه ها بیشتر است.
شرکای ما واقعا در بین اقشار فعال جامعه که می توان به اتاق بازرگانی، خانه صنعت و معدن، نظام های مهندسی منابع طبیعی، کشاورزی و راه وساختمان، خانه کشاورز اشاره کرد.
این ها نکات مهم ما است سازمان ها و نهادهایی که در امر سیاست های حمایتی از اقشار مختلف نقش آفرینی دارند مانند دانشگاه ها، مدارس، پادگان ها و برخی ارگان های دیگر که در گلوگاه اجتماع نیروهای جوانی قرار دارند که کسب مهارت در آنها می تواند در مدیریت فضای کشور بسیار تاثیرگذار باشد.
همه این ها شناسایی شده است و با همه این سازمان ها به یک تفاهم و یک درک درست رسیده ایم و در حدود یک سال اخیر بالغ بر 37 تفاهم نامه ای که قابلیت اجرایی داشته باشد را بسته ایم.
هفته آینده با وزارت راه و شهرسازی در بازآفرینی شهری تفاهم نامه ای خواهیم داشت همچنین در بنادر، دریا ، ساحل که سرمایه های این کشور هستند. به سمت این شرکا روی آورده ایم تا بتوانیم مشاغل نو و جدیدی را هم در سازمان فنی و حرفه ای مبنا قرار دهیم.
مهارت در جامعه مورد توجه نبوده است
راسخون: به بحث سرمایه گذاری اشاره کردید.بودجه آموزش را چگونه می بینید؟
وزن مهارت در جامعه مورد عنایت و توجه خاص واقع نبوده است به همین دلیل می گوییم وقتی تقاضاها از دانشگاه ها بالا بود همه توجه ها معطوف به دانشگاه شد. از همین رو سرمایه گذاری هایی در این مسیر شد و امروز در برخی روستاها هم دانشگاه ساخته شده است.
امروز در کشور مدرک، مهارت را تحت شعاع قرار داده است
باید نگاه جامعه را به ارزش ها تغییر دهیم و نگذاریم ارزش حاصل از قابلیت و توانمندی آدمی تحت شعاع مدرک ضعیف شمرده شود. وقتی این موضوع را مبنا قرار دادیم مانند چهار دهه گذشته اقدام به توسعه مراکز آموزش عالی در کشور کردیم در حالی که شکی نیست در گسترش مراکز آموزش عالی در کشور زیاده روی کردیم.
بسیاری از کشور های جهان دو برابر جمعیت ما را دارند ولی نصف مراکز آموزشی عالی کشور ما را ندارند این نشان از آن است که نظام آموزشی آنها بر پایه تربیت، مهارت و توانمندی است نه تکثیر مراکز آموزش عالی.
باید سهم مهارت در نظام برنامه ای و بودجه ای ارتقا یابد
ما باید نگاه خودمان را نو کنیم و تغییر دهیم و سهم مهارت را در نظام برنامه ای و بودجه ای منطبق با قابلیت عمومی جامعه ارتقا ببخشیم تا کمتر دغدغه بیکاری و عدم توانایی به پاسخگویی مطالبات جامعه که بر قبضه حکومت انباشت شده است را داشته باشیم.
نیازمند نواندیشی و نگاه نو نسبت به ارزش مهارت هستیم. شاید در برنامه هفتم توسعه بتوانیم این نگاه توسعه ای را به ارزش مهارت در نگاه ها به رویانیم تا به امیدآن که مهارت در سبد مردم جا بگیرد.