طلسمات

خانه » همه » مذهبی » فوتبال زندگي(3)

فوتبال زندگي(3)

فوتبال زندگي(3)

براي بازيکنان يک تيم در مسابقه فوتبال مي توان پنج حالت در نظر گرفت: الف. بازيکناني که تمام زمان بازي در زمين مسابقه هستند. ب. بازيکناني که تمام زمان بازي در نيمکت ذخيره هستند. ج. بازيکناني که مقداري از زمان بازي را در زمين و بقيه را در نيمکت ذخيره قرار مي گيرند.

e5abc128 555f 406e 8190 ea0c7adb5fcf - فوتبال زندگي(3)

0023787 - فوتبال زندگي(3)
فوتبال زندگي(3)

 

نویسنده : محمد فاتحی

 

نکته سي ام: انواع بازيکنان
 

براي بازيکنان يک تيم در مسابقه فوتبال مي توان پنج حالت در نظر گرفت:
الف. بازيکناني که تمام زمان بازي در زمين مسابقه هستند.
ب. بازيکناني که تمام زمان بازي در نيمکت ذخيره هستند.
ج. بازيکناني که مقداري از زمان بازي را در زمين و بقيه را در نيمکت ذخيره قرار مي گيرند.
د. بازيکناني که مقداري از زمان را در نيمکت ذخيره و بقيه را در زمين مي آيند.
ه. بازيکناني که مقداري از زمان بازي را در نيمکت ذخيره سپس مقداري از زمان را در بازي و آنگاه باز به نيمکت ذخيره بر مي گردند.
– توجه: بازيکناني که به هر دليلي از بازي اخراج مي شوند جزء حالت «ج» محسوب شده اند براي انسان نمازگزار در يک نماز جماعت نيز همين پنج حالت متصور است.
الف. افرادي که از اول جماعت تا آخر همراه امام جماعت و ساير مأمومين هستند.
ب. افرادي که همانند بازيکنان ذخيره روي نيمکت پارکها يا مغازه ها يا… مي نشيند و در نماز جماعت شرکت نمي کنند.
ج. افرادي که آغاز نماز را با جماعت هستند اما به دلايلي ضرورتي پيش مي آيد که بقيه نماز را فرادي به اتمام مي رسانند.
د. افرادي که در رکعت اول و دوم به نماز نمي رسند اما در ادامه نماز به جماعت متصل مي شوند.
ه. افرادي که دير به جماعت مي رسند مقداري با جماعت هستند اما به دلايل و ضرورتي که پيش مي آيد از جماعت جدا مي شوند.

نکته سي و يکم: چهره هاي خندان و گريان
 

بينندگان بازيهاي فوتبال مکرر مشاهده نموده اند که در پايان بازيها به ويژه بازيهاي فينال چهره هاي بازيکنان دو تيم بسيار متفاوت از يکديگر است تيم برنده با چهره هايي شاد و خندان با حرکاتي حاکي از موفقيت و پيروزي اما تيم بازنده با چهره هايي عبوس و گرفته و گاهي با چشماني گريان و اشکبار، مشاهده مي شوند گاهي هم برخي از بازيکنان تيم مغلوب روي زمين مي نشيند و با حسرت دروازه ها را مي نگرند و براي فرصتهاي از دست رفته افسوس مي خورند اما ديگر پشيماني سودي ندارد. عزيزان خواننده اين دو حالت براي تمام انسانها در پايان اين جهان فاني و آغاز آن جهان باقي پديد مي آيد در قرآن کريم مي خوانيم:
«يَومَ تَبيَضُّ وَجُوهٌ وَ تَسوَدُّ وُجُوهٌ» روزي که چهره هايي شاد نوراني و سفيد و روشن و چهره هايي گرفته سياه و غمگين مشاهده مي شود.(آل عمران:106)
چهره هاي شاد صدا مي زنند اي اهل محشر بياييد و دوباره فيلم اعمال ما را ببينيد نامه اعمال ما را بخوانيد که ما از فرصتها و موقعيتهاي عمر خود خوب استفاده نموديم.
چهره هاي سياه غمگين در حسرت عمر تباه نموده و فرصتهاي از دست رفته مي گويند اي کاش از نتيجه بازي دنيا با خبر نمي شديم اي کاش دوباره فرصت دنيا تکرار مي شد و اي کاش… .
اما ديگر وقت تمام شده و داور هستي به وسيله اسرافيل در صور که همان سوت پايان دنيا است دميده است.

نکته سي و دوم: سوت آغاز و پايان
 

همه مي دانيم که بازي فوتبال با يک سوت آغاز و با سوتي ديگر پايان مي پذيرد به طور طبيعي همان داوري که سوت آغاز را زده سوت پايان را مي زند.
بازي و نقش آفريني مخلوقات در هستي هم با اراده الهي آغاز و پايان مي يابد در قرآن کريم آمده است.
هُوَ الَّذي يبدَأ الخَلقَ ثُمَّ يُعيدُهُ (روم: 27)
اوست خدايي که خلقت را آغاز و هم اوست که پايان مي بخشد.
البته پاياني دراين جهان و آغازي در جهان آخرت.

نکته سي و سوم: فريب دروازبان
 

يکي از شيوه ها و تاکتيکهاي بازيکنان خط حمله به ويژه در زماني که در موقعيت زدن ضربه پنالتي قرار مي گيرند توانايي فريب دادن دروازبان حريف مي باشد. به طور مثال بازيکني که براي زدن پنالتي پشت توپ قرار گرفته است به شيوه اي به طرف توپ مي رود که دروازبان فکر نمايد سمت چپ دروازه را نشانه گرفته اما بازيکن توپ را از سمت راست وارد دروازه حريف مي نمايد.
اي عزيز در زندگاني بشر هم شيطانهايي هستند که فريبکارند خود را امين نشان مي دهند اما خيانتکار از آب در مي آيند خود را دوست نشان مي دهند اما دشمن هستند و… شيطان بزرگ جني يعني ابليس هم بيشتر ضربه ها را به انسان از راه فريب و نيرنگ مي زند اين موجود نيرنگ باز پليد جد ما حضرت آدم (ع)را با حيله و نيرنگ از بهشت بيرون نمود. شيطان تا وقتي که خداوند به او مهلت داده سعي مي نمايد با حيله و نيرنگ نگذارد فرزندان آدم به سعادت ابدي و بهشت برين نايل شوند.

نکته سي و چهارم: غفلت دروازبان
 

بارها و بارها در جريان بازيهاي مختلف فوتبال دروازبانان تذکرات مربيان را به فراموشي سپرده و از جريان بازي غفلت نموده اند.
به طور معمول دروازبانها با چشماني باز بازي را زير نظر دارند و مراقب حرکات بازيکنان حريف مي باشند اما گاهي صحنه اي از بازي يا شعارهاي تماشاگران دروازبان را به خود مشغول مي دارد و براي لحظاتي از بازي غافل مي شوند آري زماني از اين غفلت بيرون مي آيند که توپ به تور دروازه آنان دوخته شده است.
اي عزيز يکي از راه هاي تسلط شيطانها بر انسان به غفلت انداختن انسان است اين غفلتهاي ماست که فرصتهاي استفاده را به شيطان مي دهد و گل گناه را وارد دروازه نامه اعمال ما مي نمايد وقتي انساني از سرمايه هاي اصلي خود يعني عمر و جواني و ولايت، قرآن و مرگ و… غافل شد ضربه هاي هولناکي مي خورد قرآن کريم مي فرمايد:
اقتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُم وَ هُم فِي غَفلَه معرضونَ. (انبياء: 1)
قيامت با زمان حسابرسي مردم آرام آرام مي رسد اما متأسفانه آنان در غفلت و سرپيچي به سر مي برند.

نکته سي و پنجم: بازيکنان ذخيره
 

هر تيمي دو نوع بازيکن دارد بازيکنان اصلي و ذخيره و مي دانيم که بازيکنان ذخيره هر تيمي آماده هستند که در صورت نياز و تأييد مربي و اجازه داور جايگزين بازيکنان اصلي شوند تا خللي در بازي ايجاد نشود.
در دستورات اسلام عزيز نيز دو نوع عبادت وجود دارد. عبادات اصلي يا واجب که چون بازيکنان اصلي و ثابت هستند و عبادات فرعي يا مستحب که به نوعي جبران کمبود عبادات واجب را مي نمايند.
در روايات آمده است که نمازهاي مستحبي را بخوانيد تا چنانچه کسري و کمبودي در نمازهاي واجب شما باشد جبران شود. يا مستحب است ماه خدا ماه رجب را روزه بگيريد و اگر شخصي عذري دارد يا توانايي روزه را ندارد مي تواند براي جبران هر روز روزه ماه رجب صد مرتبه به تکرار ذکري که به آن اشاره مي شود مبادرت نمايد تا به پاداش روزه آن روز برسد.
سُبحانَ اللهِ الجليلِ من لا يَنبَغِي التَّسبيحَ اِلاّ لَهُ سُبحانَ الاَعَزُّ الاَکرَمُ سُبحانَ مَن لَبِسَ العزّ وَ هُوَ لَهُ اَهل. (1)

نکته سي و ششم: بازيکن جوان
 

يکي از عوامل کارآمدي و درخشش يک بازيکن عامل جواني اوست. بارها در بازيهاي مختلف بازيکنان پر تجربه را ديده ايم که به علت پيري، ديگر آن تحرک لازم جواني را ندارند و نمي توانند از تجربه و تاکتيک بالاي خود استفاده نمايند.
در بازي بزرگي که ما انسانها در فرصت عمر به آن مشغول هستيم عامل جواني عامل بسيار مهم و کارساز و تعيين کننده مي باشد در فرهنگ غني اسلام به جوان و قدرت جواني اهميت فراواني داده شده است. از اولين سؤالات در روز محاسبه، روز قيامت سؤال از فرصت جواني است که انسان دوران جواني خود را در چه مسير و راهي مصرف نموده است. «عَن شبابِهِ في ما اَفناهُ»
براي تشويق جوانان به عبادت و روايات اسلام آمده است که پاداش عباداتي را که يک جوان در جواني انجام مي دهد در دوران پيري، که به خاطر ضعف بدني نمي تواند انجام دهد براي او محفوظ است.

نکته سي و هفتم: تير دروازه
 

بارها مشاهده نموده ايم که در مسابقات فوتبال تيرهاي دروازه ناجي دروازه بوده اند و از ورود توپ به دروازه ها جلوگيري نموده اند. اين آهنها مي خواهند به زبان بي زباني بگويند ما هم چون شما انسانها در بازي نقشي داريم.
بايد بدانيم که تمام هستي داراي نقش و شعور و فهم مي باشد و به ايفاي نقش خود در هستي مشغولند از بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران حضرت امام خميني (رضوان الله تعالي عليه) شنيده شده است که در واقعه طبس که نظاميان آمريکايي جنايتکار با طوفان شن نابود شدند فرمودند: شنها در طبس مأموريت داشته. آري به قول مولانا:
باد و خاک و آب و آتش بنده اند
با من و تو مرده با حق زنده اند
آري اين آب بود که مخالفان نوح پيامبر و موسي پيامبر (عليهم السلام) را به امر الهي غرق نمود و اين باد بود که قوم سرکش عاد را نابود نمود.

نکته سي و هشتم: تشويق تماشاگران
 

يکي از عوامل مهم موفقيت تيم روحيه تيم مي باشد و از عوامل تقويت روحيه يک تيم تشويق طرفداران تيم و تماشاگران مسابقه مي باشد.
روحيه آرام و اميدوار و شاد بازيکنان است که قدرت عمل و تفکر آنان را فزوني مي بخشد و گاهي تشويق تماشاگران آنچنان بازيکني را به وجد مي آورند که اين بازيکن توپ را وارد دروازه حريف مي نمايد آري تشويق در انسان مؤثر است، تشويق انگيزه و انرژي انسان را افزايش مي هد، تشويق يکي از اصول حياتي موفقيت و آرامش و نيل به اهداف مي باشد.
بر مديران و مربيان و پدران و مادران و همسران است که از اين اصل غافل نباشيد. البته مي دانيم که تشويق بايد مناسب و به اندازه باشد تشويق کمتر از استحقاق بخل و حسادت است و تشويق بيشتر از اندازه تملق است و چاپلوسي که هر دو از آفات تشويق مي باشند.

نکته سي و نهم: نقاط قوت و ضعف حريف
 

مربيان با تجربه براي غلبه بر حريف و تيم مقابل مي کوشند تا نقاط ضعف و قوت تيم مقابل را بدست آورند بارها فيلم بازيها را مي بيند يا اگر ميسر باشد عازم ورزشگاه مي شوند و به ديار بازي آنها مي روند.
مربيان با تجربه تر نه تنها به دنبال نقاط ضعف و قوت تيم حريف هستند بلکه مي کوشند تا نقاط قوت و ضعف تک تک بازيکنان و عوامل تيم را بدست آورند و از آنها پلي براي پيروزي تيم خود بسازند.
داستان مقابله انسان و شيطان هم اينگونه است انسانهاي با تجربه مي کوشند نقاط ضعف شيطان را بدست آورند چون مي دانند شيطان اکثر نقاط قوت و ضعف انسانها را مي داند و از آنها براي فريب انسانها استفاده مي کند.
نقطه ضعف شيطان آن مطلبي است که او را به فغان و ناله درآورد. مي گويند هنگام بعثت خاتم پيامبران حضرت محمد رسول اعظم (صلي الله عليه و آله) شيطان ناله و فغان داشت چون مي دانست اين پيامبر همه جهانيان را به عبادت و سجده پروردگار عالميان فرا مي خوانند.
آري يکي از نقاط ضعف شيطان اين است که انسان پروردگار خود را سجده نمايد چنين سجده ها موجب خشم و عصبانيت اوست به همين خاطر مي کوشد سجده و کرنش و تواضع انسانها براي خدا نباشد بلکه براي امور پوچ ديگر چون سجده براي مقام، براي قدرت، براي شهوت و… باشد.

نکته چهلم: ضعف تيم مقابل و دريافت گل از حريف
 

در بررسي عوامل گل خوردن يک تيم گاهي مشاهده شده که عامل آن قدرت و تاکتيک تيم مقابل نبوده بلکه ضعف تيم شکست خورده بوده است. ضعف بازيکنان و ضعف مربي فرصت را به تيم مقابل براي گلزني داده است.
بسياري از موفقيتهاي شيطان در فريب دادن انسانها به خاطر قدرت شيطان نيست بلکه به خاطر ضعف بيش از حد انسانهاست.
در قرآن کريم مي خوانيم که در روز رستاخيز شيطان رجيم خطاب به انسانهايي که فريب او را خورده اند و گمراه شده اند و اکنون به سرزنش شيطان مي پردازند مي گويد شما اي انسانهاي گمراه مرا سرزنش ننماييد بلکه خود را سرزنش نماييد من فقط همين مقدار قدرت داشتم که شما را صدا بزنم و دعوت به کار شر نمايم اما اين ضعف شما (ضعف اعتقادي و ايماني خود شما) بود که با يک صدا به دنبال من راه افتاديد و مرتکب گناه شديد اکنون نه من مي توانم به فرياد شما برسم و نه شما توانايي کمک نمودن به من را داريد. (2)

نکته چهل و يکم: برخوردهاي فيزيکي و نزاع با يکديگر عامل شکست تيم
 

يکي از صحنه هاي بد در فوتبال درگيري بازيکنان دو تيم با يکديگراست وبدتر از آن درگيري و نزاع بازيکنان يک تيم با يکديگر است اين اختلافات است که راه شکست تيم را هموار مي سازد.
اسلام به پيروان خود دستور داده با يکديگر مهربان باشيد نزاع و درگيري را کنار بگذاريد که در غير اين صورت به سستي و شکست و کم شدن ابهت شما مي انجامد.
وَ لا تَنَازَعُوا فَتَفشَلُوا وَ تَذهَبَ ريحُکُم. (انفال: 46)

نکته چهل و دوم: همه اميدها و چشمها به سمت دروازبان تيم
 

بازي حساس و سرنوشت ساز در وقت اصلي و اضافي با نتيجه مساوي پايان يافته است اکنون نوبت ضربات پنالتي است… اين آخرين ضربه پنالتي است که اگر دروازبان مانع ورود توپ به دروازه شود، تيم پيروز مي شود. نفسها در سينه ها حبس شده چشمها و دوربينها به دستها و حرکات دروازبان خيره شده است. ديگر تمام بازيکنان تلاش خود را کرده اند هيچ کاري از هيچ شخصي نمي آيد فقط اين دروازبان است که در ميدان مانده و با تصميم و حرکت صحيح خويش مي تواند پيروزي را به ارمغان آورد.
به صحنه بازي بزرگ برگرديم در اسلام هم لحظاتي بسيار سرنوشت ساز هست و مي باشد که فقط شخص امام و رهبر بايد تصميم درست را بگيرد و اسلام و مسلمانان را به موفقيت و پيروزي برساند به نمونه هايي از اين لحظات اشاره مي نمايم.
الف. استعمار پليد انگلستان امتياز انحصار خريد و فروش تنباکوي ايران را به دست آورد امتيازي که با آن مي توانست فقر و بدبختي و نفوذ شيطاني خود را در ايران گسترش دهد لحظات حساسي براي کشور مسلمان ايران است، اينجاست که امام و رهبر آن عصر آيه الله مجاهد ميرزاي شيرازي تصميم درست را مي گيرد و با نيم سطر فتوا تمام سطوت استعمار را در هم مي شکند و پيروزي را براي مسلمانان به ارمغان مي آورد.
اليوم استعمال تنباکو بايّ نحو کان حرام.
اکنون استفاده از دخانيات به هر شکل و از هر راه حرام است.
ب. حکومت نظامي نظام ستم شاهي اعلام شده هيچ شخصي حق بيرون آمدن از خانه را ندارد. در پشت پرده اعلام حکومت نظامي حاکمان مي کوشند با استفاده از خلوت شدن خيابانها به دستگيري انقلابيون و امام انقلاب اقدام نمايند. لحظات حساسي است که تصميم به موقع امام انقلاب حضرت امام خميني (قدس سره) مبني بر باطل بودن حکومت نظامي و واجب بودن حضور در خيابانها نقشه دشمن را نقش بر آب مي نمايد و پيروزي را براي اسلام و مسلمانان به ارمغان مي آورد.
ج. جنگ خليج فارس است بيشتر مسئولين نمي دانند چه موضعي داشته باشند حتي برخي تأکيد بر کمک به صدام و مبارزه با امريکا دارند و جو عمومي را براي اين مسئله آماده مي نمايند اينجاست که رهبر معظم حکيم و فرزانه انقلاب حضرت آيت الله العظمي خامنه اي تصميم شايسته را مي گيرند و کشور را از افتادن به دام توطئه امريکا رها مي سازند.

نکته چهل و سوم: بازوبند کاپيتاني
 

مربيان براي ادره بازي در زمين مي کوشند بازوبند کاپيتاني را به يکي از بهترين و با تجربه ترين بازيکنان بدهند تا بتواند تيم را به سوي پيروزي رهبري نمايد اگر بازو بند کاپيتاني را به يک بازيکن کم تجربه بدهند همه به او اعتراض مي نمايند.
ما هم سعي نماييم در انتخابات مختلف چه انتخابات شخصي چه ملي بازوبند مسئوليتها را به افرادي که شايستگي و توان و تجربه آن مسئوليت را بيشتر از ديگران دارند بدهيم. خداوند در قرآن کريم به ما دستور مي دهد که مسئوليتها را که امانتها مي باشند به اهل آنها و امانتداران آن مسئوليتها بسپارم.
إنَّ اللهَ يَأمُرُکُم أن تودُّوا الأماناتِ إلي أهلِها. ( نساء: 58)

نکته چهل و چهارم: تمرينات و کسب آمادگي
 

مي دانيم که يکي از برنامه هاي تيمها براي حضور در مسابقات، انجام تمرينات مختلف قبل ازمسابقات حتي برگزاري مسابقات دوستانه مي باشد.
تيمها در تمرينها پي به نقاط قوت و ضعف خود مي برند و مي کوشند از نقاط ضعف بکاهند و بر نقاط قوت خود بيفزايند تيمها به خوبي مي دانند که در روز مسابقه ديگر فرصت تمرين و کسب آمادگي نيست.
ما انسانها هم بايد خوب بدانيم که در فرصت عمر دنيايي زمان کسب آمادگي براي روز حساب و قيامت مي باشد چرا که در آن روز ديگر فرصت کسب هيچ گونه آمادگي وجود ندارد.
رسول اعظم (صلي الله عليه و آله) مي فرمايند:
اَليَومُ عَمَلٌ بِلاحِساب وَغَداً حِسابٌ بِلاعَمَل.
امروز در فرصت دنيا زمان کسب آمادگي و ذخيره سازي اعمال صالح است چرا که فردا (قيامت) هنگام حساب و رسيدگي است و ديگر فرصت کسب آمادگي و عمل صالح نيست.
در حديث ديگري حضرت علي (ع)مي فرمايد:
الا و اَنِ اليومَ المضمارٌ وَ غَداً السِباق و السَّبقَهُ الجَنّه.(3)
امروز روز تمرين است و فردا روز مسابقه، مسابقه اي که به برنده آن بهشت جايزه مي دهند و بازنده آن را به جهنم مي برند.

نکته چهل و پنجم: دروازبان
 

هر تيمي که داراي دروازباناني قوي و هوشمند باشد ساير بازيکنان بهتر مي توانند از دروازه خود دور شده به دروازه حريف هجوم آورند. در مقابل بازيکناني که مي دانند دروازبان آنان ضعيف است به ناچار مقداري از وقت و انرژي خود را صرف دفاع از دروازه خود مي نمايند در نتيجه فرصت کمتري براي هجوم به دروازه حريف مي يابند.
مسئولان مختلف يک کشور همچون دروازبانان تيمها هستند مسئولاني که مردم به توانايي و ايمان و تخصص آنان اطمينان دارند مي دانند چنين مسئولاني در مقابل تهديد و تطميع و ساير آفتها مقاوم هستند در اين حالت مردم با آرامش بيشتر و بهتري به زندگي مي پردازند و با قدرت و انرژي بيشتري در سازندگي کشورشان شرکت مي کنند و با مقاومت بيشتري در مقابل دشمنان ايستادگي مي نمايند.
منبع :فاتحی محمد / فوتبال زندگي / انتشارات زمزم هدایت /چاپ اول : 1386

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد