نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول
قاعدهی نَفْی عُسْر و حَرَج
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول
برای روشن شدن قاعدهی فوق ذكر یك مقدمه ضروری است؛ رابطهی انسان با كارها (اعم از فعل یا ترك) از سه حال خارج نیست: 1.كارهایی كه به آسانی قابل انجام است. مثل خوردن، آشامیدن، صحبت كردن. 2.كارهایی كه انسان قادر به انجام دادن آن نیست. مثل پرواز به آسمان (بدون وسیله) و نفس نكشیدن انسان زنده. 3.كارها و اعمالی كه انسان با مشقّت تمام قادر به انجام آن است. مثل روزه گرفتن در حال بیماری. (1)
امر و نهی و تكلیف الهی به قسم اول محال نبوده و از نظر عقلی قبیح نخواهد بود. زیرا احكام تكلیفیه به آن قسم از اعمال تعلق گرفته است. برخلاف قسم دوم كه تكلیف به آنها قبح عقلی دارد. زیرا عقلای عالم تكلیف به غیرمقدور نخواهند داشت و به اصطلاح تكلیف مالایطاق ندارند. پس خداوندی كه حكیم است به طریق اولی چنین دستوری نخواهد داشت. خداوند در قرآن میفرماید: خداوند هر كسی را به اندازهی توانش تكلیف میكند. (2)
اما دربارهی قسم سوم یعنی تكلیف و اجبار، به اعمالی كه دارای عسر و حرج و مشقّت باشد، آنچه از ادّله در این مورد استفاده میشود منتفی بودن چنین تكلیفی است. و قاعدهی نفی عسر و حرج نیز در چنین موردی است.
ادلّهی قاعدهی نفی عسر و حرج
1.خداوند میفرماید: آیینی كه دارای مشقت باشد بر شما وضع نگردیده است. (3) 2. و باز میفرماید: منظور خدا آسان گرفتن بر شماست نه سختگیری. (4) 3.پیامبر فرمود: (مؤاخذه یا تكلیف) اموری كه در توان امّتم نیست مرفوع است. (5) 4. و باز پیامبر فرمود: من با شریعتی آسان برانگیخته شدم. (6)
از مجموع آیات و روایات مستفیضه استنباط میگردد، كه خداوند از روی لطف و تفضّل احكام حرجی را از امت پیامبر اسلام برداشته است. لذا خداوند از زبان پیامبر در شب معراج میفرماید: بارالها كار دشوار را بر ما بار نكن، همان گونه كه بر گذشتگان ما بار كردی. (7)
سؤال:
میدانیم كه در دین اسلام احكام بسیاری وجود دارد كه انجام دادن آن دشوار بوده و موجب عسر و حرج است. مثل جهاد، عدم جواز فرار از میدان جنگ، روزه گرفتن در هوای گرم تابستان، بنابراین چگونه ممكن است بین این احكام و آیات و روایات و قاعدهی مستفاد از آنها التیام بخشید؟
جواب:
رفع و یا عدم جعل احكام حرجی از باب لطف و امتنان خداوند بر امّت پیامبر اسلام است. بدیهی است اگر در موردی رفع و یا عدم جعل خلاف لطف و امتنان بر امت اسلامی باشد، در آن صورت لطف و امتنان اقتضای عدم اجرای قاعدهی مذكور را دارد. مثلاً مصلحت جامعهی اسلامی اقتضای جهاد و دفاع از كیان اسلام و ناموس و حیثیت امت اسلامی را دارد. به یقین در چنین مواردی قاعدهی مزبور جاری نخواهد شد. به بیان روشنتر جریان اهمّ و مهم در میان خواهد بود. زیرا همانگونه كه برای حفظ اسلام شهادت عزیزترین فرزندان اسلام یعنی ائمه معصومین (علیهم السلام) پذیرفتنی است، چگونه برای حفظ اسلام احكام شاق و دشوار مقبول نباشد؟ البته اگر با جعل حكمی امّت و كلّ مكلّفین در عسر و حرج قرار نگیرند. بلكه عدهی خاصّی با چنین مشكلی روبه رو شوند. مثلاً وضو یا روزه بر یك یا چند نفر حرجی باشد طبیعی است كه با استناد به این قاعده وجود از آنها برداشته می شود.
تبصره:
قاعدهی نفی عسر و حرج بر عمومات احكام (واجبات یا محرّمات) حكومت دارد.
پینوشتها:
1.فرائد الاصول، ص257؛ القواعد الفقهیه، ج1، ص 209؛ عوائد الایام، ص57.
2.«لاَ یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا» سورهی مباركهی بقره، آیهی 286 و «لاَ یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ مَا آتَاهَا» سورهی مباركهی طلاق، آیهی 7.
3.«مَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ» سورهی مباركهی حج، آیهی 78.
4.«یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لاَ یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ» سورهی مباركهی بقره، آیهی 185.
5.قال النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) «رفع عن امّتی تسعه… ما لا یطیقون» من لا یحضره الفقیه، ج1، ص 59، حدیث 132.
6.قال رسول الله «بعثت بالشریعه السمحه السهله»، القواعد الفقهیه، ج1، ص 211، قال رسول الله یا عثمان: «لم یرسلنی الله تعالی بالرهبانیه و لكن بعثنی بالحنفیّه السّهله السّمحه» الكافی، ج5، ص 494.
7.«رَبَّنَا وَ لاَ تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْراً کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنَا» سورهی مباركهی بقره، آیهی 286.
منبع مقاله :
ولائی، عیسی، (1391)، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران: نشر نی، چاپ نهم