طلسمات

خانه » همه » مذهبی » قاعده تَجاوُز

قاعده تَجاوُز

نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول

قاعده تَجاوُز

هرگاه در انجام دادن عملی شك كرده باشیم در حالی كه زمان آن گذشته باشد، و یا وارد جزء دیگر شده باشیم، «قاعده‌ی تجاوز» می‌گوید: به شك خود اعتنا نكن.

14150 - قاعده تَجاوُز
14150 - قاعده تَجاوُز

 

نویسنده: عیسی ولائی

 

نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول

هرگاه در انجام دادن عملی شك كرده باشیم در حالی كه زمان آن گذشته باشد، و یا وارد جزء دیگر شده باشیم، «قاعده‌ی تجاوز» (1) می‌گوید: به شك خود اعتنا نكن.

مثال1:

آفتاب طلوع كرده و من شك دارم آیا نماز صبح را به جا آورده‌ام یا خیر؟ با اعمال قاعده تجاوز حكم می‌كنم كه نماز صبح را خوانده‌ام، و فراغ ذمّه حاصل شده.

مثال2:

وارد ركوع شدم شك می‌كنم آیا قرائت نماز را به جا آورده‌ام یا خیر؟ و یا وارد سجده شده شك می‌كنم آیا ركوع را به جا آورده‌ام یا خیر؟ قاعده‌ی تجاوز از محلّ می‌گوید: به شك خود اعتنا نكن و بگو به جا آورده‌ام. در كتاب اصول الاستنباط (2) ده روایت در مورد این قاعده ذكر می‌كند، كه ما به ذكر دو روایت اكتفا می‌كنیم: 1.در صحیحه‌ی زراره از امام صادق (علیه السلام) سؤال می‌شود: شخصی در ركوع است شك می‌كند آیا قرائت را به جا آورده یا خیر؟ تكلیف چیست؟ حضرت فرمود: بگذرد (یعنی به شك خود اعتنا نكند). عرض كرد: شك كرد آیا ركوع را به جا آورده یا خیر؟ در حالی كه در حال انجام دادن سجده است، فرمود: بگذرد. بعد حضرت فرمود: وقتی از چیزی خارج و داخل در غیر آن شدی به شك خود اعتنا نكن. (3) 2. در روایت دیگر فرمود: اگر زمان انجام دادن امری منقضی شده باشد و تو شك در انجام دادن آن كردی اعاده لازم نیست. (4) در این قاعده در چهار مقام بحث خواهیم داشت.

مقام اول:

آیا قاعده‌ی تجاوز همان قاعده‌ی فراغ است یا دو قاعده هستند؟ برخی معتقدند كه قاعده‌ی تجاوز غیر از قاعده‌ی فراغ است، زیرا قاعده‌ی تجاوز فقط در مورد شك در اجزاء نماز جاری است برخلاف قاعده‌ی فراغ كه در سایر موارد نیز جاری است. به همین دلیل می‌گویند: بین قاعده‌ی تجاوز و قاعده‌ی فراغ عموم و خصوص من وجه است. زیرا مورد «قاعده‌ی تجاوز» شك در وجود است. اما مورد «قاعده‌ی فراغ» شك در صحت است. برای هریك از موارد افتراق و اجتماع مثالی ذكر می‌شود:

مثال1:

هرگاه نمازگزار پس از ورود به جزء بعدی شك بكند، آیا جزء قبلی را انجام داده یا خیر؟ مثلاً وارد سجده شده تردید دارد آیا ركوع را انجام داده یا خیر؟ در اینجا قاعده‌ی تجاوز جاری می‌گردد و او نباید به شك خود اعتنا كند.

مثال2:

اگر نمازگزار بداند جزئی را انجام داده لكن تردید دارد آن را صحیح انجام داده یا نه، مثلاً حمد را به جا آورده اما نمی‌داند در نماز ظهر حمد خود را عمداً با صدا و جهر خوانده یا نه؟ در این صورت قاعده‌ی فراغ جاری می‌گردد و نمازش صحیح است.

مثال3:

نمازگزار شك در صحّت نماز خود می‌كند، زیرا شك دارد آیا ركوع را به جا آورده یا خیر؟ در این فرض قاعده‌ی تجاوز و قاعده‌ی فراغ هر دو جاری می‌گردند. (5)
برخی معتقدند قاعده‌ی تجاوز همان قاعده‌ی فراغ است، زیرا آنچه از روایات فهمیده می‌شود این است كه شارع مقدس در مقام بیان قاعده‌ی كلی در مورد شك بعد از محلّ است. و كبرای هر دو قاعده یكی است و آن عدم اعتنا به مشكوك بعد از تجاوز از آن است. به دیگر سخن هر دو قاعده در مورد «شك در وجود» است ولكن قاعده‌ی تجاوز در مورد شك در «وجود چیزی» جاری می‌گردد، و قاعده‌ی فراغ در مورد «شك در وجود چیز صحیح» جاری است. (6) همان گونه كه از ظاهر كلام فرائد الاصول و انوارالهدایه نیز، یكی بودن آنها فهمیده می‌شود. (7)

مقام دوم:

قاعده‌ی تجاوز در طهارت‌های سه گانه (غسل- وضو- تیمم) جاری نخواهد شد. بنابراین اگر در حال وضو مشغول شستن دو دستم باشم، و شك كنم آیا صورتم را شسته‌ام یا خیر؟ قاعده‌ی تجاوز جاری نمی‌گردد، بلكه باید نخست صورت را شسته، سپس دست ها را به قصد وضو شستشو دهیم. مرحوم نائینی می‌گوید: خروج طهارت‌های سه گانه از قاعده‌ی تجاوز تخصّصی است نه تخصیصی، زیرا قاعده‌ی تجاوز فقط در اجزای نماز جاری است و در اجزای سایر مركبات جاری نمی‌گردد. (8)

مقام سوم:

آیا قاعده‌ی تجاوز در غیر مورد طهارت سه گانه در هر عملی كه دارای اجزاء باشد جاری می‌گردد. یا این قاعده مخصوص نماز است؟ بعضی معتقدند كه این قاعده مخصوص نماز است. (9)

مقام چهارم:

آیا «قاعده‌ی تجاوز» اصل است یا اماره؟
امام خمینی (10) می‌گوید: قاعده‌ی تجاوز اصل است نه اماره، زیرا در روایات ائمه (علیهم السلام) می‌فرمایند: به شك خودتان اعتنا نكنید و بنا را بر انجام دادن عمل بگذارید، نه آنكه بفرمایند شك خود را اسقاط كنید، تا نتیجه آن كاشفیت و اماریت باشد. همان گونه كه در روایت حماد بن عثمان راوی از امام صادق (علیه السلام) سؤال می كند: در سجده شك می‌كنم آیا ركوع به جا آورده‌ام یا خیر؟ تكلیف چیست؟ می‌فرماید: به جا آورده‌ای. (11) و معنای «اصل»‌نیز همین است كه به شك خود اعتنا نكن و بنا را بر عمل بگذار. اما برخی (12) معتقدند، كه این قاعده‌ی «اماره» است. زیرا در روایت آمده: چون او در حین عمل اذكر و متذكرتر بوده به شك خود اعتنا نكند و این اذكریّت كشف از واقع می‌كند. چه تفاوتی بین اصل یا اماره بودن این قاعده است؟ تفاوت در این خواهد بود اگر قاعده‌ی تجاوز «اماره» باشد، بر اصول عملیه مقدم خواهد بود، و در مقام تعارض باید جانب اماره را گرفت. اما اگر اصل باشد چنین تقدمی وجود ندارد.

تبصره:

آیا قاعده‌ی فراغ همان اصالة الصّحه است یا خیر؟ جواب منفی است زیرا اصالة الصّحه در عمل غیرجاری است ولی قاعده‌ی فراغ در عمل خود آدم است.

پی‌نوشت‌ها:

1.فوائد الاصول، ج4، ص 618؛ فرائد الاصول، ص410؛ نوارالهدایة، ج1،‌ ص 119؛ اصول الاستنباط، ص287؛ اصطلاحات الاصول، «قاعده‌ی تجاوز»، القواعد الفقهیه، ج1، ص 264.
2.اصول الاستنباط، ص288.
3.قال الصادق «یا زراره اذا حرجت من شیء ثم دخلت فی غیره فشككّ لیس بشیء» تهذیب الاحكام، ج2، باب 16، حدیث 1459.
4. «و ان شككت بعد ما خرج وقت الفوت و قد دخل حائل فلا اعاده علیك.»
5.فوائد الاصول، ج4، ص 623؛ اصطلاحات الاصول «قاعده تجاوز».
6.اصول الاستنباط، ص289؛ فوائد الاصول، ج4، ص 643.
7.انوارالهدایه، ج1، ص 119؛ فرائد الاصول، ص414.
8.فوائد الاصول، ج4، ص 626.
9.مأخذ پیشین، همان جا.
10.انوارالهدایه، ج1، ص 119.
11.قال قلت لابی عبدالله (علیه السلام) «اشك و انا ساجد فلا ادری ركعت ام لا؟ فقال قد ركعت» تهذیب الاحكام، ج2، باب تفصیل ما تقدم ذكره فی الصلاه.
12.اصول الاستنباط، ص287؛ هو حین یتوضا أذكر منه حین یشك. وسائل الشیعه، باب42 ابواب الوضو حدیث 7.

منبع مقاله :
ولائی، عیسی، (1391)، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران: نشر نی، چاپ نهم

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد