به طور کلى در نماز و عبادات، چند نوع شرط مطرح شده است: «شرط صحّت»، «شرط قبولى» و «شرط کمال».شرایط صحّت نماز، شرایطى مى باشند که در صورت فقدان یکى از آنها نماز باطل بوده و اصل تکلیف نماز از انسان ساقط نگردیده و در صورت عدم جبران، در قیامت حسابرسى مى شود.
صحیح بودن شکل نماز؛ به این است که به همان شکل و شیوه معیّن از سوى خدا و شریعت انجام گیرد؛ نه از روى سلیقه هاى شخصى.
رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید: «لاَ قَوْلَ وَ لاَ عَمَلَ وَ لاَ نِیةَ إِلاَّ بِإِصَابَةِ السُّنَّةِ»[1] ؛ «ارزشى براى گفته ها و عمل ها و نیت ها نیست، مگر آن که طبق دستور و سنّت انجام گیرد».
حضرت ابراهیم علیه السلام از خداوند درخواست مى کند:
«أَرِنا مَناسِکَنا»[2] ؛ «خدایا! نحوه صحیح عبادت را به ما نشان بده».
پس این که کجا باید شکسته بخوانیم و یا تمام، آهسته بخوانیم یا بلند، تعداد رکعات و امثال آن چگونه باشد و… مربوط به شکل ظاهرى نماز است که باید به همان صورتى که دستور داده اند، انجام دهیم. در غیر این صورت باطل و بى ارزش است؛ مثل دندانه هاى یک کلید که اگر اندکى ریز یا درشت باشند، دیگر قفل را باز نمى کنند.
شرایط قبولى نماز
در نماز صحیح اگرچه شکل ظاهرى آن صحیح و شرایط صحیح بودن را دارا مى باشد و انسان تکلیفش را انجام داده و از عذاب خدا رهایى پیدا کرده است، ولى ممکن است رشد معنوى و تعالى را به دنبال نداشته باشد.
مقصود از شرایط قبولى نماز، شرایطى است که رعایت آنها، علاوه بر درستى عمل، موجب قرب به خدا و کسب پاداش الهى مى شود. به طور مثال حضور قلب، رعایت خشوع و تواضع، دورى از حرام و آزار دیگران و… به قبولى نماز و رشد معنوى هر چه بیشتر نمازگزار کمک مى کند.[3]
همان گونه که گفته شد نماز، غیر از شرایط صحّت، شرایط «قبول» و «کمال» هم دارد.
در آیات و روایات، شرایطى براى قبولى اعمال و عبادات بیان شده که به چند نمونه اشاره مى شود:
پذیرش ولایت
در حدیث از امام باقر علیه السلام است: «کُلُّ مَنْ دَانَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِعِبَادَةٍ یجْهِدُ فِیهَا نَفْسَهُ وَ لاَ إِمَامَ لَهُ مِنَ اللَّهِ فَسَعْیهُ غَیرُ مَقْبُول»[4] ؛ «هر کسى که به خدا ایمان دارد و عبادت هاى طاقت فرسا هم انجام مى دهد ولى امام لایقى از طرف خدا ندارد، تلاشش بى فایده است».
در حدیث دیگر امام زین العابدین علیه السلام در پاسخ کسى که پرسید چه چیزى سبب قبولى نماز است؟ فرمودند: «وَلاَیتُنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا»[5] ؛ «ولایت ما اهل بیت، و برائت از دشمنان ما». بنابراین شرط قبولى نماز، ولایت است، ولى همراهش باید تقوا هم باشد.
امام باقر علیه السلام مى فرماید: «وَ مَا تُنَالُ وَلاَیتُنَا إِلاَّ بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ»[6] ؛ «در خط رهبرى ما نیستند، مگر آنان که اهل عمل و تقوا باشند».
رعایت تقوا
رسول خدا صلى الله علیه و آله نیز در روایتى فرموده اند: «لَوْ صَلَّیتُمْ حَتَّى تَکُونُوا کَالْأَوْتَارِ وَ صُمْتُمْ حَتَّى تَکُونُوا کَالْحَنَایا لَمْ یقْبَلِ اللَّهُ مِنْکُمْ إِلاَّ بِوَرَعٍ»[7] ؛ «اگر آن قدر نماز بخوانید تا همچون زه کمان شوید، و آن قدر روزه بگیرید تا همچون کمان خم شوید، خدا از شما قبول نمى کند، مگر این که انسان با ورع باشید».
حضور قلب
امام باقر علیه السلام: «عَلَیکَ بِالاْءِقْبَالِ عَلَى صَلاَتِکَ فَإِنَّمَا یحْسَبُ لَکَ مِنْهَا مَا أَقْبَلْتَ عَلَیه»[8] ؛ «در نماز توجّه به خدا داشته باش، زیرا از نماز آن مقدار قبول مى شود که تو به آن توجّه دارى».
رعایت حقّ خدا و حقّ مردم
رسیدگى به نیازمندان و اداى حقوق محرومان به درجه اى از اهمیت است که گاهى قبولى عبادت بستگى به آن دارد. پرداختن زکات، یا داشتن درآمد مشروع، از این نمونه هاست.
امام رضا علیه السلام مى فرماید: «فَمَنْ صَلَّى وَ لَمْ یزَکِّ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ صَلاَتُه»[9] ؛ «هر کس نماز بخواند ولى زکات (و مالیات اسلامى) نپردازد، نمازش قبول نمى شود».
امام صادق علیه السلام فرموده اند: «قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِنَّمَا أَقْبَلُ الصَّلاَةَ لِمَنْ تَوَاضَعَ لِعَظَمَتِى وَ یکُفُّ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهَوَاتِ مِنْ أَجْلِى وَ یقْطَعُ نَهَارَهُ بِذِکْرِى وَ لاَ یتَعَاظَمُ عَلَى خَلْقِى وَ یطْعِمُ الْجَائِعَ وَ یکْسُو الْعَارِى وَ یرْحَمُ الْمُصَابَ وَ یؤوِى الْغَرِیب»[10] ؛ «خداوند متعال فرمود: نماز کسى را مى پذیرم که در مقابل عظمت من خاضع باشد؛ از خواسته هاى نفسانى به خاطر من خود را دور کند؛ روزش را با یاد من به پایان برد؛ بر بندگانم بزرگى نفروشد؛ به گرسنه غذا دهد؛ برهنه را بپوشاند؛ به مصیبت دیده مهربانى کند؛ غریب را پناه دهد».
مال حلال
حضرت على علیه السلام خطاب به کمیل فرمود: «یا کُمَیلُ انْظُرْ فِى مَا تُصَلِّى وَ عَلَى مَا تُصَلِّى إِنْ لَمْ یکُنْ مِنْ وَجْهِهِ وَ حِلِّهِ فَلاَ قَبُولَ»[11] ؛ «اى کمیل! نگاه کن ببین که در چه چیز نماز مى گزارى و بر روى چه چیز به نماز ایستادى. اگر آن چیزى را که براى نمازت استفاده مى کنى، حلال و مباح نباشد، نمازت قبول نیست».
خوش رفتارى
آئین مقدس و متعالى اسلام، میان عبادت و سیاست و اخلاق و اجتماع، پیوندى منسجم ایجاد کرده است. در امور خانوادگى هم رعایت احترام و حقوق متقابل زن و شوهر را چنان مهم دانسته که بى توجّهى به آن گاهى باعث قبول نشدن نماز مى گردد. و قطع پیوندهاى زمینى، به قطع پیوند آسمانى مى انجامد.
در این زمینه پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله فرموده است: «من کان له امرئه توذیه لم یقبل الله صلاتها و لاحسنهً من عملها… و على الرّجل مثل ذلک»[12] ؛ «هر کس زن بدرفتار و اذیت کننده اى داشته باشد، خداوند نماز و کارهاى نیک آن زن را نمى پذیرد (مرد نیز همچنین است)».
امام صادق علیه السلام فرمود: «من نظر الى أبویه نظر ماقتٍ و هما ظالمان له لم یقبل الله له صلاهً»[13] ؛ «نماز فرزندانى که با خشم به پدر و مادر خود نگاه مى کنند قبول نمى شود. گر چه والدین، نسبت به آنان کوتاهى و ظلمى کرده باشند»[14] .
خداوند متعال درباره قبولى نماز، معیارى را در قرآن بیان فرموده است: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر»[15] ؛ «و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتى ها و گناه بازمى دارد».
با توجّه به این مطلب، نشانه قبولى نماز، این است که انسان از گناه دورى کند؛ زیرا نماز باعث مى شود که انسان به یاد خداوند باشد و این، باعث خوفِ از نافرمانى مى شود.
امام صادق علیه السلام با تأکید بر این شاخص در روایتى فرموده است: «فَمَنْ أَحَبَّ أَنْ یعْلَمَ مَا أَدْرَکَ مِنْ نَفْعِ َتِهِ فَلْینْظُرْ فَإِنْ کَانَتْ َتُهُ حَجَزَتْهُ عَنِ الْفَوَاحِشِ وَ الْمُنْکَرِ فَإِنَّمَا أَدْرَکَ مِنْ نَفْعِهَا بِقَدْرِ مَا احْتَجَز»[16] ؛ «هر کس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتى بازمى دارد یا نه؟ پس به هر اندازه که نمازش او را از گناه باز بدارد به همان مقدار نمازش قبول واقع شده است».
پاورقی:
1- الکافى، ج 1، ص 70.
2- بقره 2، آیه 128.
3- محسن قرائتى، پرتویى از اسرار نماز، مرکز فرهنگى درس هایى از قرآن، 1387ش، هجدهم، ص 50.
4- الکافى، ج 1، ص 183.
5- بحارالأنوار، ج 81، ص 244.
6- الکافى، ج2، ص74.
7- بحارالأنوار، ج81، ص 258.
8- الکافى، ج 3، ص299.
9- وسائل الشیعة، ج9، ص 25.
10- بحارالأنوار، ج 81، ص 242.
11- وسائل الشیعة، ج 5، ص 119.
12- همان، ج 20، ص 163.
13- الکافى، ج 2، ص349.
14- محسن قرائتى، پرتویى از اسرار نماز، مرکز فرهنگى درس هایى از قرآن، 1387ش، هجدهم، ص 53.
15- عنکبوت 29، آیه 45.
16- وسائل الشیعة، ج 5، ص 476، 2- باب تأکد استحباب الخشوع فى الصلاة.
صحیح بودن شکل نماز؛ به این است که به همان شکل و شیوه معیّن از سوى خدا و شریعت انجام گیرد؛ نه از روى سلیقه هاى شخصى.
رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید: «لاَ قَوْلَ وَ لاَ عَمَلَ وَ لاَ نِیةَ إِلاَّ بِإِصَابَةِ السُّنَّةِ»[1] ؛ «ارزشى براى گفته ها و عمل ها و نیت ها نیست، مگر آن که طبق دستور و سنّت انجام گیرد».
حضرت ابراهیم علیه السلام از خداوند درخواست مى کند:
«أَرِنا مَناسِکَنا»[2] ؛ «خدایا! نحوه صحیح عبادت را به ما نشان بده».
پس این که کجا باید شکسته بخوانیم و یا تمام، آهسته بخوانیم یا بلند، تعداد رکعات و امثال آن چگونه باشد و… مربوط به شکل ظاهرى نماز است که باید به همان صورتى که دستور داده اند، انجام دهیم. در غیر این صورت باطل و بى ارزش است؛ مثل دندانه هاى یک کلید که اگر اندکى ریز یا درشت باشند، دیگر قفل را باز نمى کنند.
شرایط قبولى نماز
در نماز صحیح اگرچه شکل ظاهرى آن صحیح و شرایط صحیح بودن را دارا مى باشد و انسان تکلیفش را انجام داده و از عذاب خدا رهایى پیدا کرده است، ولى ممکن است رشد معنوى و تعالى را به دنبال نداشته باشد.
مقصود از شرایط قبولى نماز، شرایطى است که رعایت آنها، علاوه بر درستى عمل، موجب قرب به خدا و کسب پاداش الهى مى شود. به طور مثال حضور قلب، رعایت خشوع و تواضع، دورى از حرام و آزار دیگران و… به قبولى نماز و رشد معنوى هر چه بیشتر نمازگزار کمک مى کند.[3]
همان گونه که گفته شد نماز، غیر از شرایط صحّت، شرایط «قبول» و «کمال» هم دارد.
در آیات و روایات، شرایطى براى قبولى اعمال و عبادات بیان شده که به چند نمونه اشاره مى شود:
پذیرش ولایت
در حدیث از امام باقر علیه السلام است: «کُلُّ مَنْ دَانَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِعِبَادَةٍ یجْهِدُ فِیهَا نَفْسَهُ وَ لاَ إِمَامَ لَهُ مِنَ اللَّهِ فَسَعْیهُ غَیرُ مَقْبُول»[4] ؛ «هر کسى که به خدا ایمان دارد و عبادت هاى طاقت فرسا هم انجام مى دهد ولى امام لایقى از طرف خدا ندارد، تلاشش بى فایده است».
در حدیث دیگر امام زین العابدین علیه السلام در پاسخ کسى که پرسید چه چیزى سبب قبولى نماز است؟ فرمودند: «وَلاَیتُنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا»[5] ؛ «ولایت ما اهل بیت، و برائت از دشمنان ما». بنابراین شرط قبولى نماز، ولایت است، ولى همراهش باید تقوا هم باشد.
امام باقر علیه السلام مى فرماید: «وَ مَا تُنَالُ وَلاَیتُنَا إِلاَّ بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ»[6] ؛ «در خط رهبرى ما نیستند، مگر آنان که اهل عمل و تقوا باشند».
رعایت تقوا
رسول خدا صلى الله علیه و آله نیز در روایتى فرموده اند: «لَوْ صَلَّیتُمْ حَتَّى تَکُونُوا کَالْأَوْتَارِ وَ صُمْتُمْ حَتَّى تَکُونُوا کَالْحَنَایا لَمْ یقْبَلِ اللَّهُ مِنْکُمْ إِلاَّ بِوَرَعٍ»[7] ؛ «اگر آن قدر نماز بخوانید تا همچون زه کمان شوید، و آن قدر روزه بگیرید تا همچون کمان خم شوید، خدا از شما قبول نمى کند، مگر این که انسان با ورع باشید».
حضور قلب
امام باقر علیه السلام: «عَلَیکَ بِالاْءِقْبَالِ عَلَى صَلاَتِکَ فَإِنَّمَا یحْسَبُ لَکَ مِنْهَا مَا أَقْبَلْتَ عَلَیه»[8] ؛ «در نماز توجّه به خدا داشته باش، زیرا از نماز آن مقدار قبول مى شود که تو به آن توجّه دارى».
رعایت حقّ خدا و حقّ مردم
رسیدگى به نیازمندان و اداى حقوق محرومان به درجه اى از اهمیت است که گاهى قبولى عبادت بستگى به آن دارد. پرداختن زکات، یا داشتن درآمد مشروع، از این نمونه هاست.
امام رضا علیه السلام مى فرماید: «فَمَنْ صَلَّى وَ لَمْ یزَکِّ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ صَلاَتُه»[9] ؛ «هر کس نماز بخواند ولى زکات (و مالیات اسلامى) نپردازد، نمازش قبول نمى شود».
امام صادق علیه السلام فرموده اند: «قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِنَّمَا أَقْبَلُ الصَّلاَةَ لِمَنْ تَوَاضَعَ لِعَظَمَتِى وَ یکُفُّ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهَوَاتِ مِنْ أَجْلِى وَ یقْطَعُ نَهَارَهُ بِذِکْرِى وَ لاَ یتَعَاظَمُ عَلَى خَلْقِى وَ یطْعِمُ الْجَائِعَ وَ یکْسُو الْعَارِى وَ یرْحَمُ الْمُصَابَ وَ یؤوِى الْغَرِیب»[10] ؛ «خداوند متعال فرمود: نماز کسى را مى پذیرم که در مقابل عظمت من خاضع باشد؛ از خواسته هاى نفسانى به خاطر من خود را دور کند؛ روزش را با یاد من به پایان برد؛ بر بندگانم بزرگى نفروشد؛ به گرسنه غذا دهد؛ برهنه را بپوشاند؛ به مصیبت دیده مهربانى کند؛ غریب را پناه دهد».
مال حلال
حضرت على علیه السلام خطاب به کمیل فرمود: «یا کُمَیلُ انْظُرْ فِى مَا تُصَلِّى وَ عَلَى مَا تُصَلِّى إِنْ لَمْ یکُنْ مِنْ وَجْهِهِ وَ حِلِّهِ فَلاَ قَبُولَ»[11] ؛ «اى کمیل! نگاه کن ببین که در چه چیز نماز مى گزارى و بر روى چه چیز به نماز ایستادى. اگر آن چیزى را که براى نمازت استفاده مى کنى، حلال و مباح نباشد، نمازت قبول نیست».
خوش رفتارى
آئین مقدس و متعالى اسلام، میان عبادت و سیاست و اخلاق و اجتماع، پیوندى منسجم ایجاد کرده است. در امور خانوادگى هم رعایت احترام و حقوق متقابل زن و شوهر را چنان مهم دانسته که بى توجّهى به آن گاهى باعث قبول نشدن نماز مى گردد. و قطع پیوندهاى زمینى، به قطع پیوند آسمانى مى انجامد.
در این زمینه پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله فرموده است: «من کان له امرئه توذیه لم یقبل الله صلاتها و لاحسنهً من عملها… و على الرّجل مثل ذلک»[12] ؛ «هر کس زن بدرفتار و اذیت کننده اى داشته باشد، خداوند نماز و کارهاى نیک آن زن را نمى پذیرد (مرد نیز همچنین است)».
امام صادق علیه السلام فرمود: «من نظر الى أبویه نظر ماقتٍ و هما ظالمان له لم یقبل الله له صلاهً»[13] ؛ «نماز فرزندانى که با خشم به پدر و مادر خود نگاه مى کنند قبول نمى شود. گر چه والدین، نسبت به آنان کوتاهى و ظلمى کرده باشند»[14] .
خداوند متعال درباره قبولى نماز، معیارى را در قرآن بیان فرموده است: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر»[15] ؛ «و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتى ها و گناه بازمى دارد».
با توجّه به این مطلب، نشانه قبولى نماز، این است که انسان از گناه دورى کند؛ زیرا نماز باعث مى شود که انسان به یاد خداوند باشد و این، باعث خوفِ از نافرمانى مى شود.
امام صادق علیه السلام با تأکید بر این شاخص در روایتى فرموده است: «فَمَنْ أَحَبَّ أَنْ یعْلَمَ مَا أَدْرَکَ مِنْ نَفْعِ َتِهِ فَلْینْظُرْ فَإِنْ کَانَتْ َتُهُ حَجَزَتْهُ عَنِ الْفَوَاحِشِ وَ الْمُنْکَرِ فَإِنَّمَا أَدْرَکَ مِنْ نَفْعِهَا بِقَدْرِ مَا احْتَجَز»[16] ؛ «هر کس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتى بازمى دارد یا نه؟ پس به هر اندازه که نمازش او را از گناه باز بدارد به همان مقدار نمازش قبول واقع شده است».
پاورقی:
1- الکافى، ج 1، ص 70.
2- بقره 2، آیه 128.
3- محسن قرائتى، پرتویى از اسرار نماز، مرکز فرهنگى درس هایى از قرآن، 1387ش، هجدهم، ص 50.
4- الکافى، ج 1، ص 183.
5- بحارالأنوار، ج 81، ص 244.
6- الکافى، ج2، ص74.
7- بحارالأنوار، ج81، ص 258.
8- الکافى، ج 3، ص299.
9- وسائل الشیعة، ج9، ص 25.
10- بحارالأنوار، ج 81، ص 242.
11- وسائل الشیعة، ج 5، ص 119.
12- همان، ج 20، ص 163.
13- الکافى، ج 2، ص349.
14- محسن قرائتى، پرتویى از اسرار نماز، مرکز فرهنگى درس هایى از قرآن، 1387ش، هجدهم، ص 53.
15- عنکبوت 29، آیه 45.
16- وسائل الشیعة، ج 5، ص 476، 2- باب تأکد استحباب الخشوع فى الصلاة.