خانه » همه » مذهبی » قدرت ایمان۱

قدرت ایمان۱


این مقاله دو قسمتی، با عنوان «ایمان

و کامیابی» به دست تحریریه رسید، اما مسئول گروه اخلاق و عرفان این عنوان را

پسندیده تر دانستند. نظر شما چیست؟

 


ایمان کلید دست یابی به نیروی درون

است . نیرویی که در اثر شناخت و گرایش
[1]

نسبت به یک مقصد و هدف برانگیخته شده و می‌جوشد، و هر چه این مقصود و مطلوب بزرگتر

و با عظمت‌تر باشد نیرویی که درون انسان پدید می‌آید بزرگتر خواهد بود تا جایی که

با مراتب بالای ایمان که یقین نامیده ‌شده و بر اساس معرفت عمیق و گرایش شدید

استوار است؛

 




می‌توانی معجزه کنی


«یقین بنده را به هر حال خوش و

جایگاه شگفت­انگیز می­رساند.»
[2]

روزی یکی از یاران پیامبراکرم صلی­الله­علیه­و­آله به ایشان گفت حضرت عیسی (ع) روی

آب راه می­رفت رسول اعظم (ص) پاسخ دادند: «اگریقین او بیشتر بود روی هوا راه می

رفت.»
[3]


قطعا این نیرو مخصوص پیامبران نیست

بلکه، نیروی ایمان و یقین است که در آن‌ها به خاطر ایمان قوی و یقین بالا بروز کرده

و هر که از ایمان و یقینی مستحکم برخوردار شود، نیروی عظیم ایمان را در خود خواهد

یافت. هم از این رو پیامبر خطاب به پیروان خویش فرمود: «اگر خدا را چنان که شایسته

است می‌شناختید بدون تردید روی دریاها راه رفته، به خواست شما کوه ها فرو می‌ریخت.»
[4]


نیروی بی کرانی که در

هر فرد نهفته است با ایمان به جریان می‌آید. نیروی عظیمی که به منبع نامحدود قدرت

خداوند متصل است. ایمان انسان را به جریان قدرت خداوند در جهان تبدیل کرده و قدرت

خویش را در زندگی و عمل او می‌نماید. وقتی مبدا و معدن هستی شناخته شود و ربط خود

را با آن در می‌یابیم و بدانیم که هر چه داریم از اوست و همة وجود و حیات مان برای

اوست؛ دیگر فاصله‌ای میان خود و خداوند احساس نمی‌کنیم و این حقیقی‌ترین احساس است.

بنابراین به او پیوسته، برای او خواهیم شد. و هر آنچه برای او باشد در نهایت کمال و

قدرت و زیبایی است. پس شخص با ایمان در نور و حضور الاهی غرق می‌شود و نسبتی نزدیک

با تمام قدرت هستی برقرار می‌کند. در نتیجه به اوج توانمندی، فتح و پیروزی، حمایت و

یاری و خرد و دانایی نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود.


انسان با ایمان خود را

پیدا کرده، می‌فهمد دانش و قدرت خلاق هستی بسیار نزدیک است و در دل و جان و وجودش

حضور دارد. از اینجاست که نیروی ایمان آزاد و آشکار شده، زندگی متحول می‌گردد.


ایمان نگرش انسان را به خود و جهان

تغییر داده، هدف و معنای روشن همه چیز را نمایان می‌سازد. در اثر این تغییر نگرش

تمام جهان پر نور و با معنی شناخته شده، بیش از همه خود شخص معنی پیدا می‌کند و

هستی خود را لبالب از روشنایی و توانمندی تجربه می‌بیند. در این وضعیت همه چیز را

برای نشاط معنوی و تقویت نیروی ایمان خویش مناسب می‌بیند. چون نور و رحمت پروردگار

همه جا را پر کرده و سراسر عالم نشانه‌های او را به جلوه در آورد و منشا زایش و

پرورش هوشیاری و شناخت و عظمت و عشق و اراده است. شکوه و عظمت درونی شخص با ایمان

چنان ریشه‌دار و عمیق است که گویا مومن از روشنایی و مهربانی سرشته شده است. که

پیامبر فرموند: «المومن . ..ابوه النور و امه الرحمه».
[5]

مومن پدرش روشنایی و مادرش مهربانی است. برخی از شاخص های ایمان راستین را بدین

ترتیب می توان برشمرد.

 


برای

تمام زندگی


انسان زندگی جامع و فراگیری دارد که

در دنیا و آخرت کشیده شده است. و باید برای تمام زندگی عمل کند و اثر ایمان را در

تمام دوره‌های زندگی‌اش ببیند. مومن با بیهودگی بیگانه است و همواره با جدیت و تلاش

می‌کوشد
[6]

و جدیت و تلاش و عملش تنها به عبادت و نماز وروزه و حج و صدقه‌ای ناچیز نیست، بلکه

او در دنیا و برای دنیا می‌کوشد اما هدف نهایی او سعادت اخروی و خشنودی الاهی است.

تردیدی نیست که متعلق ایمان خداست و مومن همه چیز را در رابطه با خداوند می‌بیند.

اما چشم بر دنیا نبسته و دست از آن نشسته و همواره در کنج محراب نشسته است.


«دنیا میدان مسابقه مومن بوده و همت

او عمل است.»
[7]

البته فرهنگ ما معانی اولیه‌ای که برای این قبیل احادیث به ذهن متبادر می‌کند،

مسابقه برای آخرت و عمل به معنای عبادت‌های مرسوم و مشخص است. اما براستی این روایت

و نظایر آن از چنین تخصص‌هایی ابا دارد.


این‌ها را باید در

فرهنگی فهمید که علی ابن ابی طالب علیه السلام اسوه برگزیده آن است؛ او که دهها چاه

حفر کرد، هکتارها بیان را به سرسبزی آراست ، سالها در راس حکومتی ایستاد و به تمام

معنا عدالت را آبرو بخشید و شبانگاه بستر را در حسرت به آغوش گرفتن پیکر خویش

می‌گذاشت و تا سجده‌گاه را در برکه‌ای از جاری چشمانش از خوف و عشق خداوند شناور

نمی‌کرد، سر از سجده برنمی‌داشت.


علی (ع) که می‌گفت: «مومن کسی است که

دینش را با دنیا حفظ می‌کند.»
[8]

خوب می‌دانست که با دنیایی ضعیف و زبون نمی‌توان پاسداری دین را کرد. این دنیایی

قدرتمند و داراست که می‌تواند برای دین هزینه شود و فدای آن گردد. دین و دنیا دست

در دست هم دارند و خوشبختی و موفقیت هر یک بی‌نیاز از دیگری نیست.


ادامه دارد




پی نوشت ها:








[1]


. محمد تقی مصباح یزدی ، به

سوی او چ دوم « 1382» موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ص 199 .200.








[2]


« الیقین یوصل العبد الی کل

حال سنی و مقام عجیب . بحارالانوار ج 70 ص 179 ج 45.








[3]


. کذلک اخبر رسول الله (ص) عن

عظم شان الیقین حین ذکر عنده ان عیسی بن مریم کان یمشی علی الماء فقال

لوزاد یقینه لمشی فی الهواء.» بحارالانوار ج 70 ص 179 ج 45.








[4]


. « لو عرفتم الله حق معرفه

لمشیتم علی البحور و لزالت بدعائکم و الجبال .» میزان الحکمه باب معرفت ح

12244 .








[5]


. بحار الانوار ج 64 ص 75 .








[6]


. المومن یعاف اللهو و تالف

الجد. تصنیف غرر ح 1520 .








[7]


. «لمومن الدنیا مصماره 

والعمل و همته و …» تصنیف غرر الحکم حدیث 1534 .








[8]


« المومن من وقی دینه

بدنیاه». همان ص 1546.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد