قرآن جواب كساني را كه ميگفتند چرا قرآن يكجا نازل نمي شود چه مي گويد؟ واثرات عميق نزول تدريجي قرآن چيست؟
(وَ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْءَانُ جُمْلَةً وَحِدَةً كذَلِك لِنُثَبِّت بِهِ فُؤَادَك وَ رَتَّلْنَهُ تَرْتِيلاً).”و كافران گفتند: چرا قرآن يكجا بر او نازل نمى شود؟ اين بخاطر آنست كه قلب تو را محكم داريم،و آن را تدريجا بر تو خوانديم” .
اثرات عميق نزول تدريجى قرآن:درست است كه طبق روايات (بلكه ظاهر بعضى از آيات ) قرآن دو نزول داشته : يكى نزول دفعى و يكجا در شب قدر بر قلب پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) و ديگر نزول تدريجى در بيست و سه سال ، ولى بدون شك آنچه جنبه رسميت داشته و پيامبر و مردم با آن روبرو بوده اند نزول تدريجى قرآن است.و همين نزول تدريجى اسباب ايراد دشمنان بهانه گير شده بود كه چرا قرآن يكمرتبه نازل نمى شود؟و يكباره در اختيار مردم قرار نمى گيرد؟ تا آگاهتر و روشنتر شوند و جاى شك و ترديدى باقى نماند.ولى چنانكه ديديم قرآن با جمله كذلك لنثبت به فؤ ادك جواب كوتاه و جامع و پر معنى به آنها داد كه هر چه بيشتر روى آن بينديشيم اثرات نزول تدريجى قرآن آشكارتر مى شود:
1 – بدون شك هم از نظر تلقى وحى و هم از نظر ابلاغ به مردم ، اگر مطالب به طور تدريجى و طبق نيازها پياده شود و براى هر مطلبى شاهد و مصداق عينى وجود داشته باشد، بسيار مؤ ثرتر خواهد بود.
اصول تربيتى ايجاب مى كند كه شخص يا اشخاص تربيت شونده قدم به قدم اين راه را بپيمايند، و براى هر روز آنها برنامه اى تنظيم شود تا از مرحله پائين شروع كرده به مراحل عالى برسند، برنامه هائى كه اين گونه پياده مى شود هم براى گوينده و هم براى شنونده دلچسبتر و عميقتر است .
2 – اصولا آنها كه چنين ايرادهائى را به قرآن مى كردند به اين حقيقت توجه نداشتند كه قرآن يك كتاب كلاسيك نيست كه درباره موضوع يا علم معينى صحبت كند، بلكه يك برنامه زندگى است براى ملتى كه انقلاب كرده و در تمام ابعاد زندگى از آن الهام مى گيرد.
بسيارى از آيات قرآن به مناسبتهاى تاريخى مانند جنگ بدر و احد و احزاب و حنين نازل شده ، و دستورالعمل ها يا نتيجه گيريهائى از اين حوادث بوده است ، آيا معنى دارد كه اينها يكجا نوشته شود و به مردم عرضه گردد.
به تعبير ديگر قرآن مجموعه اى است از اوامر و نواهى ، احكام و قوانين تاريخ و موعظه ، و مجموعه اى از استراتژى و تاكتيكهاى مختلف در برخورد با حوادثى كه در مسير امت اسلامى به سوى جلو پيش مى آمده است .
چنين كتابى كه همه برنامه هاى خود را، حتى قوانين كليش را از طريق حضور در صحنه هاى زندگى مردم تبيين و اجرا مى كند امكان ندارد قبلا يكجا تدوين و تنظيم شود، اين بدان ميماند كه رهبر بزرگى براى پياده كردن انقلاب تمام اعلاميه ها و بيانيه ها و امر و نهى هايش را كه به مناسبتهاى مختلف ايراد مى شود يكجا بنويسد و نشر دهد، آيا هيچكس مى تواند چنين سخنى را عاقلانه بداند؟!
3 – نزول تدريجى قرآن سبب ارتباط دائم و مستمر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) به مبدء وحى بود، اين ارتباط دائمى قلب او را قويتر، و اراده او را نيرومندتر مى ساخت و تاثيرش در برنامه هاى تربيتى او انكار ناپذير بود.
4 – از سوئى ديگر ادامه وحى بيانگر ادامه رسالت و سفارت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) است ، و جائى براى وسوسه دشمنان نخواهد گذاشت كه بگويند اين يك روز از سوى خدا مبعوث شد، سپس خدايش او را ترك گفت !، همانگونه كه در تاريخ اسلام مى خوانيم كه به هنگام تاخير وحى ، در آغاز نبوت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) اين زمزمه پيدا شد و سوره والضحى براى نفى آن نازل گرديد.
5 – بدون شك اگر بنا بود برنامه هاى اسلام همه يكجا نازل شود، لازم بود يكجا نيز اجرا گردد، زيرا نازل شدن بدون اجرا ارزش آن را از بين مى برد، و مى دانيم اجراى همه برنامه ها اعم از عبادات زكات و جهاد و رعايت تمام واجبات و پرهيز از تمام محرمات يكجا كار بسيار سنگينى بود كه موجب فرار گروه عظيمى از اسلام مى شد. پس چه بهتر كه تدريجا نازل شود، و تدريجا مورد عمل قرار گيرد.
و به تعبير ديگر هر يك از اين برنامه ها به خوبى جذب شود و اگر سؤ ال و گفتگوئى پيرامون آن است ، مطرح گردد و جواب گفته شود.
6 – يكى ديگر از اثرات اين نزول تدريجى روشن شدن عظمت و اعجاز قرآن است ، چرا كه در هر واقعه آياتى نازل مى گردد، به تنهائى خود دليل بر عظمت و اعجاز است و هر قدر تكرار مى شود، اين عظمت و اعجاز روشنتر مى گردد و در اعماق قلوب مردم نفوذ مى كند.
منبع:
تفسير نمونه ج15 ص81تا 83