يكى از موضوعات مهم و در عين حال بحث انگيز و جنجالى در عرصه علوم قرآن، زمان و چگونگى گردآورى و تأليف اين كتاب آسمانى و كلام الهى است. چگونگى سير تدوين، گردآورى و ترتيب آيه ها و سوره هاى قرآن در عهد نبوى و پس از آن از جمله فرازهاى مهم تاريخ قرآن است. آنچه كه بيشتر شواهد و مدارك بر آن صحه گذاشته و آنرا تاييد مي نمايد، اين است كه قرآن در زمان پيامبر گردآوري شده و ايشان برآن صحه گذاشته، آنرا تاييد كردند. در ادامه به بررسي برخي دلايل اثبات اين ديدگاه مي پردازيم:
1. رواياتي داريم كه مي گويد پيامبر(ص) خود به مسأله گردآوري قرآن اهتمام داشت.
2. رواياتي كه مي گويد اصحاب در زمان حيات پيامبر به گردآوري قرآن اشتغال داشتند و مصحف خود را به خدمت پيامبر عرضه مي كردند. به عنوان مثال در يك روايت آمده است: «هفت تن، قرآن را بر پيامبر گرامى عرضه كردند: عثمان بن عفان، على (ع)، ابىّ بن كعب، عبد اللّه بن مسعود، زيد بن ثابت، ابو موسى اشعرى و ابو الدرداء.» از اين روايات استفاده مى شود كه اين گروه، قرآنى را كه گردآورى كرده بودند بر پيامبر عرضه كردند تا مبادا در آن اشكالى بوجود آمده باشد، يا در ترتيب آن اشتباهى رخ داده باشد. حتي پيامبر صحابيان را تشويق مي كرد تا قرآن را از روي مصحف هايشان بخوانند. به عنوان مثال در يك روايت پيامبر به اصحاب فرمودند: « چيزى به مانند خواندن از روى مصحف، بر شيطان گران نمى آيد.» يا «نگاه به صحيفه قرآن عبادت است.»
3. پيامبر(ص) همواره به قرائت و ختم قرآن تشويق مي كردند. هم چنين رواياتي داريم كه دلالت دارد بر اينكه اصحاب در زمان حيات پيامبر قرآن را ختم مي كردند. كه اين نشان مي دهد قرآن در زمان پيامبر به طور كامل گردآمده و موجود بوده است.
4. در رواياتي از پيامبر نقل شده كه قرآن بر چهار مجموعه تقسيم شده است. چهار مجموعه اي كه اكنون هم در قرآن ديده مي شود. مفاد برخي از اين روايات چنين است: «خداوند به من هفت سوره طولانى (طوال) به جاى تورات و سوره هاى صد آيه اى (مئين) به جاى انجيل و سوره هاى دوگانه كمتر از صد آيه (مثانى) به جاى زبور و سوره هاى كوتاه و پى در پى (مفصلات) به جاى ديگر كتاب هاى انبياء عطا كرده است.» اگر قرآن در عهد پيامبر نظم و ترتيبى مشخص به مانند يك كتاب منسجم نداشت، حضرت اين فصل بندى و تقسيم را بيان نمى كرد.[1]
بنابراين بايد گفت قرآن در حيات پيامبر گرامى تأليف و ترتيب يافته و در همان زمان تقسيم بندى هايى كلى قرآن مانند سوره هاى طوال، مئين، مثانى و مفصلات موجود بوده و مسلمانان تلاوت و ختم قرآن را به همين شكل انجام مى دادند، ولى چون نگارش قرآن در زمان پيامبر بر روى نوشت افزارهاى پراكنده و غير قابل گردآورى در يك كتاب انجام گرفته بوده، برخى از آنها بر جريده چوب نخل (عيب) برخى بر روى سنگهاى سفيد و نازك (لخاف) و برخى بر برگهاى نازك كاغذ و پوست حيوانات (رقاع) و پارچه هاى حرير (حرير) و استخوان شانه شتر (اكتفاف) نوشته شده بود، و اين نگرانى مى رفت كه آنها نابود شود، پس از حيات پيامبر بنابر وصيتى كه پيامبر مى فرمايند، حضرت على (ع) و سپس ديگر صحابه آن را گردآورى و ميان دو جلد قرار دادند. از سوى ديگر، نظريه اي كه ترتيب و تأليف قرآن را به زمان پس از پيامبر نسبت مي دهد، ناشى از رواياتى است كه جمع قرآن را به عهد خلفا نسبت مى دهد و اين روايات داراى اشكالات فراوانى است كه با مردود دانستن اين روايات، جمع و تأليف در عهد نبوى ثابت مى شود.
بنابراين، تأليف و ترتيب سوره ها به همين شكلى كه الان موجود است، مربوط به زمان حيات پيامبر اكرم(ص) بوده و ترتيب آنها توقيفى است.[2]
پي نوشت:
[1] . كاوشى در تاريخ جمع قرآن، سيد محمد على ايازى، كتاب مبين، قم، 1378، ص: 35-22
[2] .كاوشى در تاريخ جمع قرآن، ص: 102 -101