1. ابتدا آيه و ترجمه روان آن:
«وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ نُرِيَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما كانُوا يَحْذَرُون؛فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَ حَزَناً إِنَّ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما كانُوا خاطِئِين »
و در زمين قدرتشان دهيم و (از طرفي) به فرعون و هامان و لشكريانشان آن چه را كه از جانب آنان بيمناك بودند، بنمايانيم… آري، فرعون و هامان و لشكريان آنها خطاكار بودند.
2 . تفسير كوتاهي از دو آيه و آيات ديگر: نام «هامان» نه تنها در دو آية مورد نظر در سؤال، بلكه در آيات ديگر قرآن شريف، در كنار نام فرعون و يا فرعون و قارون آمده است. مجموعاً شش مرتبه نام هامان در قرآن شريف آمده است كه عبارتند از آيات 6، 8 و 38 از سوره قصص، در آيات 23، 24، و 36 از سورة غافر. در آيه 39 از سورة عنكبوت، قرآن شريف در آيه 36 از سوره غافر ميفرمايد: « وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا هامانُ ابْنِ لِي صَرْحاً لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْباب» و فرعون گفت: «اي هامان» براي من كوشكي بلند بساز، شايد من به آن راهها برسم. (راههاي دستيابي به آسمانها).
در جاي ديگر قرآن شريف ميفرمايد:
«… فَأَوْقِدْ لِي يا هامانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَلْ لِي صَرْحاً لَعَلِّي أَطَّلِعُ إِلى إِلهِ مُوسى وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكاذِبِين»[1] فرعون گفت: «اي بندگان قوم، من جز خويشتن براي شما خدايي نميشناسم. پس اي هامان برايم بر گِل آتش بيفروز و برجي (بلند) براي من بساز، شايد به (حالِ) خداي موسي اطلاع يابم، و من جدّاً او را از دروغگويان ميپندارم.»
هامان وزير معروف فرعون بود و تا به آن حدّ در دستگاه او نفوذ داشت. قرآن شريف از لشكريان مصر تعبير به لشكريان فرعون و هامون ميكند.[2]طبق بعضي از تواريخ، «هامان»دستور داد تا زمين وسيعي براي اين كاخ و برج بلند در نظر بگيرند، و پنجاه هزار مرد بنّا و معمار براي اين كار گسيل داشت و هزاران نفر كارگر براي فراهم آوردن وسايل كار مأمور كرد، درهاي خزانه را گشود و اموال زيادي در اين راه مصرف كرد و كارگران زيادي به كار گمارد به طوري كه در همه جا سرو صداي اين برج عظيم پيچيد.[3]باز ميفرمايد: « إِلى فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ قارُونَ فَقالُوا ساحِرٌ كَذَّاب»[4] (موسي را) به سوي فرعون و هامان و قارون (اين مثلث شوم فرستاديم اما آنان) گفتند: (موسي) افسونگري شيّاد است.
همچنين ميفرمايد: «وَ قارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مُوسى بِالْبَيِّناتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ما كانُوا سابِقِين»[5] يعني قارون و فرعون و هامان (اين مثلث شوم) را (هلاك كرديم). و به راستي موسي براي آنان دلايل آشكار آورده ولي (آنها) در آن سرزمين سركشي نمودند و (با اين همه بر ما پيشي) نجستند. در بعضي از تفاسير، آمده است، هامان وزير و پيشكار فرعون بود و قارون خزانه دار او.[6] به هر تقدير هامان در دستگاه حكومت فرعون نقش كليدي داشت و سپاهيان حكومت فرعون، تحت فرماندهي هامان قرار داشت.[7] صد هزاران طفل سر ببريده شد تا كليم الله صاحب ديده شد[8]به همين خاطر ارادة الهي به نابودي فرعون و دستگاه استكباري وي تعلق گرفت و «بت صامت» گوسالهاي ساخته شده سامري سوزانده شد و «بت ناطق» يعني فرعون و هامان و لشكريان او در دريا غرق شدهاند.[9]3 . اشارهاي ديگر: در كتاب اِستَر از مجموعه كتابهايي كه با تورات فعلي چاپ شده، «هامان» نامي ذكر شده كه وزير اول اخشويروش بوده و به واسطه خشمي كه بر مرد يهودي گرفت پادشاه را به قتل عام يهود در فارس تشويق كرد. اَستَر معشوقة شاه، آن فرمان را باطل و موجبات اعدام را فراهم كرد.
اگر اين مطلب صحت هم داشته باشد، به يقين هاماني كه در قرآن شريف از او ذكر شده او نيست. هاماني كه در قرآن از او ياد شده است، معاصر فرعون و از وزيران و همكاران فرعون بوده است.[10]4 . جمعبندي و نتيجه: 1 . نام هامان ششبار، در آيات و سورههاي متعدد ذكر شده است.
2. در تمام اين آيات، چينش و ترتيب بحث طوري است كه مرتبه و رتبة هامان را بعد از فرعون قرار ميدهد. 3 . محتوا و سياق آيات مورد نظر هم با چينش و ترتيب آيات همخواني دارد، طوري كه فرعون به هامان فرمان ميدهد كه برج و رصدخانهاي بسازد و يا براي انجام كارهاي ديگر به او فرمان ميدهد.
4 . از اين جهت بسياري از مفسرين گفتهاند هامان وزير فرعون بوده است.
5 . درقرآن شريف، غير از «هامان» مورد نظر و مورد سؤال، از فرد ديگري به نام «هامان» نامي به ميان نيامد و هامان در قرآن شريف، از تشابه اسمي برخوردار نيست. 6 . در تمام آيات بررسي شده موسي و هارون به عنوان ائمه هدايت و فرعون و هامان به عنوان ائمه كفر و ضلالت معرفي گشتهاند. 7 . بنابراين، هاماني كه نام او در قرآن ذكر شده است وزير و از پيشگامان فرعون بوده است و هيچ تشابه اسمي در قرآن ندارد؛ هاماني كه در كتاب «اِستَر» نامش ذكر شده كه وزير اول اخشويروش بوده و … اگر صحت هم داشته باشد به يقين هاماني كه در قرآن شريف نامش ذكر شده است، نيست؛ همچنين هاماني كه هزار سال بعد از فرعون در بابل بوده، اگر درست و مستند باشد، هامان مورد نظر قرآن نيست و صرفاً يك تشابه اسمي است كما اينكه ممكن است در عصر فعلي هم افراد زيادي باشند كه نامشان هامان بوده باشد و اين تشابه اسمي در تمام اسمها ممكن است وجود داشته باشد و هيچ مشكل و يا تضادي را در بر ندارد.
پي نوشت ها:
[1] . قصص/ 38.
[2] . تفسير نمونه، ج 16، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ دوازدهم، 74، ص 16.
[3] . همان، ص 87.
[4] . غافر/ 24.
[5] . عنكبوت/ 39.
[6] . قرشي، سيد علي اكبر، قاموس قرآن، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ هشتم، 1361، ج 7، ص 166.
[7] . تفسير راهنما، ج 13، قم، بوستان كتاب، چاپ اول، 1380، ص 442.
[8] . عطار.
[9] . تفسير تسنيم، قم، انتشارات اسري، چاپ اول، 1381، ج 4، ص 414.
[10] . قرشي، سيد علي اكبر، قاموس قرآن، همان.