طلسمات

خانه » همه » مذهبی » قرآن کريم گاهي قيامت را چنان توصيف مي کند که گويي، افرادي وارد آن شده و نتيجه ي عملشان را ديده اند. ولي گاهي نيز از وصف قيامت به نظر مي رسد در آينده نه چندان دور قرار است اتفاق بيفتد؟

قرآن کريم گاهي قيامت را چنان توصيف مي کند که گويي، افرادي وارد آن شده و نتيجه ي عملشان را ديده اند. ولي گاهي نيز از وصف قيامت به نظر مي رسد در آينده نه چندان دور قرار است اتفاق بيفتد؟

در بسياري از آيات قرآن كريم به وجود بهشت و جهنم  تصريح شده است، و بايد دانست كه مقصود همة آيات بهشت و جهنم موعود نمي باشد، بلكه در برخي از آيات بهشت آدم و حوا و در بعضي از آيات بهشت و دوزخ برزخي موردنظر است. و روشن است كه از آيات مربوط به بهشت آدم و حوا، و بهشت و جهنم برزخي براي اثبات بهشت و جهنم موعود، نمي توان استفاده كرد، و در نتيجه وقوع قيامت را نتيجه گرفت. بايد ببينيم آيا آيات مربوط به بهشت و جهنم مخلوق بودن كنوني آن دو را اثبات مي كنند؟ و آيا آيات مربوط به قيامت خبر از وقوع آن در گذشته مي دهد؟ و يا آن كه از وقوع قيامت در آينده خبر مي دهد؟
بهشت و دوزخ هم اكنون خلق شده اند.
آياتي در قرآن حاكي از آن است كه براي برزخيان از نيكوكار و بدكار، بهشت و دوزخي وجود دارد، و هم اكنون هر دو خلق و آفريده شده اند. ولي هرگز اين آيات گواه بر مخلوق بودن بهشت و دوزخ مربوط به آخرت نيست و استدلال بر آن ها بر موضوع بحث كاملاً بيگانه است.
به عنوان مثال قرآن در بارة مؤمن به رسولان عيسي ـ عليه السلام ـ كه به خاطر ايمانش كشته شد، مي فرمايد:
«قيلَ ادخُل الجنّهَ قالَ يالَيَتَ قَومي يَعْلَمُونْ»[1]«به او گفته شد: داخل بهشت شو، وي گفت: اي كاش قوم من از وضع من مطّلع مي شدند».
جنت در اين آيه، بهشت برزخي است، نه جنت بهشت موعود.
براي اثبات مخلوق بودن بهشت و جهنم آخرت، بايد تنها به آياتي نگاه کنيم كه موضوع بحث آن بهشت و دوزخ موعود، امت هاي عالم است، از برخي از آيات، وجود كنوني بهشت و يا دوزخ كاملاً استفاده مي شود:
1 ـ «وَ لَقَدْ رَاهُ نَزلَهَ اُخْرَي. عِندَ سِدرهَ المُنْتَهي، عنِدهَا جَنَّهَ الْمَأوَي»[2]مقصود از ، جنهَ المأوي، همان بهشت موعود است كه در آيات ديگر از آن به جنات عدن و مانند آن تعبير شده است. اين آيه به روشني مي رساند كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ  فرشته وحي را در كنار «سدرهَ المنتهي» كه در جنب آن بهشت جاودان قرار دارد، ديده است. و اگر بهشت آفريده نشده بود، اين گونه نشانه دادن، خارج از فصاحت و بلاغت بود.
2 ـ آياتي كه در آن از آماده شدن بهشت و دوزخ براي نيكوكاران و بدكاران گزارش داده شده است، مي تواند گواه بر وجود كنوني هر دو باشد، مثلاً در بارة بهشت مي گويد:
«اُعِدَّت للمتقين»[3] براي پرهيزكاران آماده شده است. « اُعِدَّت لِلَّذِينَ اَمَنُوا بِالِله و رُسُلِه»[4] براي گروهي كه به خدا و رسولان او ايمان آورده اند، آماده شده است. «واتقوا النّارَ الَّتي اُعِدَّتْ لِلْكَافِرين»[5] از آتشي بپرهيزيد كه براي كافران آمده شده است.
و در برخي از آيات كلمة «اَعَدّ» به كار رفته، يعني آماده نمودن است. آن جا كه مي فرمايد: «واَعَدَّ لَهُمْ جَنّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأنْهَارُ»[6] بهشتي را كه زير درختان آن آب جاري مي شود، براي آنان آماده كرده است.
اين آيات كه در آن ها كلمة،  اعداد، به كار رفته است، حاكي از آماده بودن اين دو كانون است .
از ميان روايات نيز مي توان با روايت «هروي» كه از امام هشتم ـ عليه السلام ـ نقل حديث كرده است، استدلال نمود. وي مي گويد: «به امام رضا ـ عليه السلام ـ گفتم: اي فرزند پيامبر خدا؛ از بهشت و جهنم به من خبر بده، آيا آن دو الان آفريده شده اند؟ فرمود: آري، رسول خدا ـ صلي الله عليه و اله ـ آن گاه كه به معراج رفت، از بهشت و دوزخ ديدن نمود. گفتم: گروهي مي گويند: بهشت و دوزخ در قلمرو تقدير خدا است، و در آينده آفريده مي‌شود.
امام ـ عليه السلام ـ فرمود: آنان از ما نيستند و ما هم از آنان نيستيم، هر كس خلقت بهشت و دوزخ را انكار كند، پيامبر و ما را انكار كرده، و از ولايت مابيرون رفته، و در آتش دوزخ مخلّد خواهد بود.[7]ابن عماره از پدر خود نقل كرد: امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: آن كس كه چهار چيز را انكار كند، شيعة ما نيست، و آن ها عبارتند از: 1 ـ معراج، 2 ـ سؤال قبر، 3 ـ خلقت كنوني بهشت و دوزخ، 4 ـ شفاعت.[8]3 ـ و نيز از حضرت رضا ـ عليه السلام ـ نقل شده است كه فرمود: مؤمن كسي است كه به يكتايي خدا و رجعت و حلال بودن دو متعه (متعة حج و متعة زنان) و معراج و سؤال در قبر و حوض كوثر و شفاعت و آفرينش كنوني بهشت و دوزخ و … ايمان بياورد.[9]قيامت نزديك است
از آيات قرآن كريم استفاده مي شود كه قيامت هنوز واقع نشده است، و در آيات فراواني نشانه هاي نزديك شدن قيامت را بازگو مي كند، كه اين نشانه ها به عنوان «اشراط الساعهَ» معروف شده است. اين عنوان از خود قرآن گرفته شده است. «اشراط» جمع «شَرَطْ» به معناي «علامت» و «ساعهَ» در اين جا به معناي «قيامت» است.
در اين جا به يكي از آياتي كه از نزديك شدن قيامت خبر مي دهد اشاره مي شود:
«اِقْتَرَبَتِ الْسّاعَهَ وانْشَقَ الْقَمَرْ»، قيامت نزديك شده و ماه از هم شكافت.
اين آيه در حقيقت پاسخي است به سؤالي كه مكرراً از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و اله ـ مي كردند كه قيامت كي خواهد بود؟ در اين جا مي فرمايد: «قيامت نزديك است، و يكي از نشانه هاي آن شق القمر است»[10] حادثه اي كه هم دليل بر قدرت خداوند بزرگ بر همه چيز بود، و هم از صدق دعوي پيغمبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ آخرين سفير الهي حكايت مي كرد، و هم از نزديكي رستاخيز، زيرا خود آن حضرت مي فرمود: بعثت من از نشانه هاي نزديك شدن قيامت است»[11].
اما در مورد تاريخ قيام قيامت، بايد گفت: تاريخ آن مخفي، است و جز خداوند متعال كسي نمي داند، قيامت چه زماني واقع خواهد شد. در بارة علت مخفي بودن قيامت به تفسير نمونه ذيل آية 187 سورة اعراف و آية 15 سورة طه مراجعه نماييد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. معاد در قرآن؛ حسين مظاهري.
2. معاد در قرآن؛ عبدالله جوادي آملي.

پي نوشت ها:
[1] – يس/ 26.
[2] – نجم/ 15 ـ 13.
[3] – آل عمران/ 133.
[4] – حديد/ 21.
[5] – آل عمران/ 131.
[6] – توبه/ 100.
[7]. مجلسي، محمد باقر؛ بحارالانوار، بيروت، موسسه الوفاء، 1404 هـ . ق، ج8، ص 119، باب 23.
[8]. همان، ص 196، باب 23.
[9] – همان، ج18، ص 312، باب 3.
[10] – مکارم  شيرازي، ناصر؛ تفسير نمونه، تهران، داراکتاب الاسلاميه، ج 23، ص 12.
[11] – مکارم شيرازي، ناصر؛ پيام قرآن، قم، مدرسه علي بن ابي طالب ـ عليه السلام ، چاپ چهارم، 1374، هـ ش، ج6، ص 24.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد