قرائت پذیری دین در واقع عنوان دیگر بحث معروف «قرائت های مختلف از دین» است. بحث قرائت های مختلف از دین ـ به طور دقیق تر ـ روشی افراطی در بحث اختلاف در فهم دین است.در نظریه قرائت های مختلف از دین، این طور عنوان می شود که پیش داوری ها، انتظارات قبلی و علایق و سلایقِ مفسر و عالم ، در فهم او تاثیرگذار است؛ پس سرّ این که اختلاف قرائت وجود دارد این است که پیش داوری ها و پیش دانسته های اندیشمندان دینی با هم فرق دارد؛یعنی اختلافات را ناشی از ذهنیت افراد می دانند. ما با مجموعه ای از فهم های متفاوت از دین مواجه هستیم که نمی توانیم بین آن ها داوری کنیم و بگوییم چه فهمی صحیح و چه فهمی ناصحیح است. نظریه «قبض و بسط» که در اواخر دهه هفتاد شمسی در ایران مطرح شد در واقع، تقریری از بحث قرائت های مختلف از دین است. این نظریه، تبیین ها و تقریرات مختلفی دارد؛ دو تفسیر مهم از نظریه قرائت های مختلف از دین مربوط به دو فیلسوف سرشناس غربی؛ یعنی پوپر و گادامر است. نظریه قبض و بسط، جانمایه اصلی اش را از گادامر (یعنی هرمنوتیک فلسفی) گرفته است. قرائت پذیری دین با هر تقریری ـ چه پوپری و چه گادامری ـ تا آنجا که از اختلاف در فهم دین سخن می گوید صحیح و قابل قبول است، اما آنجا که مدعی است همه فهم ها از دین اسیر پیش داوری هایند، پس فهم واحدی وجود ندارد ؛ سخنی گزاف، دجال گونه (دارای ظاهری فریبنده و باطنی ناحق) و نادرست ارزیابی می شود زیرا معتقدین به نسبیت معرفت دینی لاجرم به نسبیت خود دین می رسند.