حکومت امام علی(ع) شامل منطقه پهناوری بود که ظاهراً فرماندار منصوب در هر منطقه، قاضی آنجا را نیز تعیین میکرد.
این فراز از عهدنامه مالک اشتر، تأیید کننده این موضوع است؛ امام علی(ع) میفرماید: «براى قضاوت میان مردم، فردى را برگزین که در پیشگاه تو و دیدگاه مردم؛ از نظر علم، بردبارى، پارسایى و سخاوت از همه بالاتر باشد، از آن مردان که کارها او را در تنگنا قرار ندهد، دادخواهان [و رد و ایرادهاى آنان] به خشمش نیاورند و [اگر اشتباهى کرد] در لغزش و اشتباهش پافشارى نکند. و از بازگشت به حق، آنگاه که آنرا شناخت، خوددارى نورزد، نفسش پیرامون طمع نگردد، و بیتحقیق و تأمّل بدانچه در آغاز به ذهنش میرسد بسنده نکند. در مورد شبههها آگاهتر و در استناد به برهانها تواناتر و از مراجعه دادخواهان نستوهتر و بر کشف حقیقت امور شکیباتر و هنگام روشن شدن حکم قاطعتر باشد. ستایش فراوان، او را به خودبینى نکشاند و تشویق و تحریک دیگران، او را مجذوب نگرداند؛ و اینان اندکاند».[1]
اما در مرکز حکومت آنحضرت؛ یعنی شهر کوفه، شُریح قاضی که از زمان خلفای گذشته، قضاوت در این شهر را بر عهده داشت،[2] همچنان قاضی باقی مانده بود و حضرت علی(ع) تنها به تذکرات لازم در مورد او بسنده میکرد.
در روایتی آمده است: به امام علی(ع) خبر دادند که شریح قاضى، خانهاى به هشتاد دینار خریده است. حضرت علی(ع) او را احضار کرد و به او هشدار داد.[3]
همچنین ابوالاسود دُؤلى مدتی قاضی بود. ابن کثیر در معرفی او میگوید: «ابو الاسود دؤلی، قاضی کوفه و از تابعان جلیل القدر بود».[4]
البته، بنابر روایتی حضرت علی(ع) او را بعدها برکنار کرد؛ زیرا صدای او بلندتر از صداى اصحاب دعوا بود.[5]
این فراز از عهدنامه مالک اشتر، تأیید کننده این موضوع است؛ امام علی(ع) میفرماید: «براى قضاوت میان مردم، فردى را برگزین که در پیشگاه تو و دیدگاه مردم؛ از نظر علم، بردبارى، پارسایى و سخاوت از همه بالاتر باشد، از آن مردان که کارها او را در تنگنا قرار ندهد، دادخواهان [و رد و ایرادهاى آنان] به خشمش نیاورند و [اگر اشتباهى کرد] در لغزش و اشتباهش پافشارى نکند. و از بازگشت به حق، آنگاه که آنرا شناخت، خوددارى نورزد، نفسش پیرامون طمع نگردد، و بیتحقیق و تأمّل بدانچه در آغاز به ذهنش میرسد بسنده نکند. در مورد شبههها آگاهتر و در استناد به برهانها تواناتر و از مراجعه دادخواهان نستوهتر و بر کشف حقیقت امور شکیباتر و هنگام روشن شدن حکم قاطعتر باشد. ستایش فراوان، او را به خودبینى نکشاند و تشویق و تحریک دیگران، او را مجذوب نگرداند؛ و اینان اندکاند».[1]
اما در مرکز حکومت آنحضرت؛ یعنی شهر کوفه، شُریح قاضی که از زمان خلفای گذشته، قضاوت در این شهر را بر عهده داشت،[2] همچنان قاضی باقی مانده بود و حضرت علی(ع) تنها به تذکرات لازم در مورد او بسنده میکرد.
در روایتی آمده است: به امام علی(ع) خبر دادند که شریح قاضى، خانهاى به هشتاد دینار خریده است. حضرت علی(ع) او را احضار کرد و به او هشدار داد.[3]
همچنین ابوالاسود دُؤلى مدتی قاضی بود. ابن کثیر در معرفی او میگوید: «ابو الاسود دؤلی، قاضی کوفه و از تابعان جلیل القدر بود».[4]
البته، بنابر روایتی حضرت علی(ع) او را بعدها برکنار کرد؛ زیرا صدای او بلندتر از صداى اصحاب دعوا بود.[5]
[1]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، محقق، مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 135، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[2]. ر.ک: ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج 3، ص 270 – 272، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق؛ ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 9، ص 22 – 26، بیروت، دار الفکر، 1407ق.
[3]. ر.ک: سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، نامه 3، ص 364 – 365، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[4]. «أبو الأسود الدؤلی و یقال له الدیلی. قاضى الکوفة، تابعی جلیل»؛ البدایة و النهایة، ج 8، ص 312.
[5]. ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج 2، ص 343، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1405ق.