قوارع جمعِ قارعه از مادة «قرع» به معناي كوبيدن و كوفتن است و به كوبه و تازيانه «مِقَرعَهَ» و كوبنده را «قارع» گويند. و از آن جهت قيامت را «قارعهَ» گويند كه با گرفتاري هايش جهان و مردم را مي كوبد.[1]از اين رو تعدادي از سور و آيات قرآن (سورة معوذتين، سورة ياسين، آيه الكرسي، آيات آخر سورة بقره) قوارع يعني كوبندگان ناميده شده اند؛ چرا كه خوانندة اين سور و آيات با تمسك به اين آيات و سور در پناه و حمايت خداوند متعال قرار مي گيرند و شيطان به واسطة اين آيات وسور كوبيده و از بين مي رود.[2]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1 ـ دكتر سيد محمد باقر حجتي، پژوهشي در تاريخ قرآن (قم، دفتر نشر و فرهنگ اسلامي، 1378) ص 106.
2 ـ بهاءالدين خرمشاهي، دانشنامة قرآن، (تهران، دوستان (و) ناهيد، 1377) ج 2، ص 1778.
3 – احمد سيّاح، فرهنگ بزرگ جامع نوين (سياح) (تهران، اسلام، چ 16، 1371) ج 2، ص 1300.
4 ـ شيخ طبرسي. تفسير مجمع البيان، ترجمة دكتر احمد بهشتي، (تهران، انتشارات فراهاني، 1352 هـ. .ق)، ج 13، ص 66.
پي نوشت ها:
[1]. ابن منظور، لسان العرب، بيروت، داراحياء التراث العربي، 1408 هـ .ق، ج 11، ماده قرع.
[2]. جلال الدين عبدالرحمن سيوطي، الاتقان في علوم القرآن، ترجمة سيد مهدي حائري قزويني، تهران، انتشارات سپهر، چاپ اول، 1363، ج 1، ص200.