مقدمه:
ابتداً لازم است جهت روشن شدن پاسخ به نكاتي اشاره شود:
1. معناي انضباط: انضباط ازمادّة ضبط، به معناي همراه بودن چيزي است كه هرگز از او جدا نشود. و ضابط به كسي گفته ميشود كه داراي هيبت و قدرت و تنومندي در جسم باشد.[1] در اصطلاح نظامي، مراعات اموري است كه براي قدرت و توان يك ارتش نيرومند لازم است. مخصوصاً اطاعت از فرماندهي، و مراعات سلسله مراتب، انجام دستورات نظامي، و حفظ قدرت و توان جنگي و اسرار نظامي. به بيان ديگر نظم و انضباط عبارت است از رابطه هماهنگ ميان اجزاء و اعضاء يك ارتش براي تحقق يافتن هدف مشخص كه حفظ توان ارتش، و مقابلة به موقع با دشمن باشد.
بعد از نكات پيش گفته، پاسخ پرسش را به ترتيب بيان مي گردد:
الف: كادر رهبري: قرآن شريف مي فرمايد: «از خدا و رسول خدا و صاحبان امر اطاعت كنيد»[2] آية فوق به ردهبندي فرماندهي هم اشاره دارد، چنانكه در آية ديگري آمده است: «و هنگامي كه در كار مهمّي با او باشند»[3] كه هم به تشكيلات كارشناسي اشاره دارد و هم به ردهبندي فرماندهي «بالله و رسوله»[4] و به مسئله، اطلاعات و ضد اطلاعات، و ستون پنچم آية 1 تا 8 سورة ممتحنه اشاره دارد «دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگيريد،… بعضي مخفيانه با دشمن رابطة دوستي برقرار ميكند، در حالي كه خدا از آن آگاهي دارد.» در آية ديگر محكمترين دستور را اطاعت از فرماندهي كل، صادر ميكند و ميفرمايد: «لا تقدّموا بين يدي الله…[5] اي كساني كه ايمان آوردهايد بر خدا و رسولش (به عنوان رهبر و فرمانده كل قوا) پيشي نگيريد، و تقواي الهي پيشه كنيد، كه خداوند شنوا و داناست» در تفسير و توضيح آيه آمده است: «مسأله مديريّت و فرماندهي بدون رعايت انضباط هرگز به سامان نميرسد و اگر بخواهند كساني تحت پوشش مديريّت و رهبري قرار نگيرند و به طور خودسرانه عمل كنند، شيرازية كارها به هم ميريزد. بسياري از شكستها و ناكاميها كه دامنگير جمعيّتها و گروهها و لشكرها شده است، از همين رهگذر بوه است و مسلمانان نيز طعم تلخ تخلّف از اين دستور را بارها در زمان پيامبر و بعد از او چشيدهاند، كه روشنترين آنها داستان احد به خاطر بيانضباطي گروه اندكي از جنگجويان بود،[6] البتّه دركنار كادر رهبري هميشه بايد گروه مشاور باشد «و شاورهم في الامر» و تقسيم كار «و لو لا نفر من كل فرقة»[7] كه هر كدام از آية شرح و تفسير طولاني دارد.
ب: بعد فرهنگي انضباط نظامي: در اين قسمت هم به برخي آيات اشاره ميشود: 1. (آنها رزمندگان اسلام) بايد وسايل دفاعي و سلاحهايشان را در حال نماز) با خود حمل كنند، (زيرا) كافران آرزو دارند كه شما از سلاح و متاعهاي خود غافل شويد، و يكباره به شما هجوم آورند…»[8] در آية به چند مسئله اشاره شده است:
1. شناسايي دشمن و نقشههاي آن؛ 2. لزوم نگهباني دائمي، و در ادامه آيه چند دستور مهمّ انضباطي داده است.
2. «و در راه تعقيب دشمن هرگز سست نشويد. زير اگر شما درد و رنج ميبينيد، آنها نيز همانند شما درد و رنج ميبينيد ولي شما اميدي از خدا داريد كه آنها ندارند…»[9] در آية فوق به اموري اشاره شده است. 1. به تبليغات رواني و جنگ سرد دشمن توجه داده شده است. 2. تعقيب دشمن تا پيرزوي نهائي و… 3. «و كساني كه بعداً ايمان آوردند و هجرات كردند، و با شما جهاد نمودند، از شما هستند.»[10] اشاره به شناسايي نيروهاي خودي و يا نيروهايي فعّال دارد.
4. تبليغات و تشويق به جهاد و ميدان رفتن «آنها كه ايمان آوردند، و هجرت كردند، و با اموال و جانهايشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها پيروز و رستگارند.»[11]5. توجّه به ستون پنجم، «شما مخفيانه با آنها رابطه دوستي برقرار ميكنيد در حالي كه من به آنچه پنهان يا آشكار ميسازيد از همه داناترم، و هر كس از شما چنين كاري كند از راه راست گمراه شده است»[12] علاوه بر مطلب فوق اشاره دارد كه با هركس نميتوان پيمان نظامي بست.
6. سياست جنگي، با كدام دسته زودتر بايد جنگيد «اي كساني كه ايمان آوردهايد، با كافران كه به شما نزديكترند پيكار كنيد(و دشمن دورتر شما را از دشمنان نزديك غافل نكند.»[13]7. نظم فرهنگي و تبليغي و رزمي جبهه و جنگ، گروهي براي مسائل ديني، گروهي براي رزم…
«شايسته نيست مؤمنان هنگي (به سوي ميدان جهاد كوچ كنند چرا زا آنان طايفهاي كوچ نميكند (و طايفهاي در مدينه بماند) تا در دين آگاهي يابند.»[14]8. عوامل بازدارنده جنگ و… در چند قسمت 1. آسيب شناسي متخلفين جنگ، و منافقين و راه چاره و مقابله با آنها «امّا گروهي از آنها چنانند كه» اگر غنايمي نزديك «و در دسترس) و سفر آسان باشد (به طمع دنيا) از تو پيروي ميكنند ولي (اكنون كه براي ميدان تبوك ) راه بر آنها دور (و پر مشقّت) است (سرباز ميزنند)»[15]2. بيان خطر بنيادين در جامعهاي كه جهد را ترك نموده است «اگر به سوي (ميدان جهاد) حركت نكنيد شما را مجازات دردناكي ميكند و گروه ديگري غير از شما قرار ميدهد، و هيچ زياني به او نميرسانيد.»[16]3. آسيب شناسي در ترك جهاد و ميدان جنگ نرفتن، و عوامل ضعف بسيج «اي كساني كه ايمان آرودهايد! چرا هنگامي كه به شما گفته ميشود «به سوي جهاد در راه خدا حركت كنيد» بر زمين سنگيني ميكنيد (و سستي به خرج ميدهيد ) ؟! آيا به زندگي دينا به جاي آخرت راضي شدهايد ؟! با اين كه متاع زندگي دينا، در برابر آخرت جز اندكي نيست.
4. آسيب شناسي روحي تاركين و متخلّفين جنگ و جهاد :«بگو اگر پدران و همسران و طايفة شما و اموالي كه به دست آوردهايد، و تجارتي كه از كساد شدنش ميترسيد، و خانههايي كه به آن علاقه داريد در نظرتان از خداوند و پيامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است در انتظار اين باشيد كه خداوند عذابش را بر شما نازل كند و خداوند جمعيّت نافرمانبردار را هدايت نميكند.»[17]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسير نمونه، حضرت آيت الله مكارم شيرازي، ج7، ص221.
2. الميزان، علامه طباطبائي، ذيل آيه 59، از سوره ي نساء و سوره ي بقره آية 245.
پي نوشت ها:
[1] . فراهيدي، خليل، تربيت كتاب العين، قم، مؤسسّه النشر الاسلامي، اوّل،
[2] . نساء/59، انفال/45، بقره/245،246.
[3] . نور/62.
[4] . همان.
[5] . حجرات/1.
[6] . مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامّيه، ج7، ص 222،221.
[7] . شوري.
[8] . نساء/103،102.
[9] . نساء/140،115.
[10] . انفال/75.
[11] . ر.ك: توبه/21، مائده/35، توبه/41،86، سورة انفال/72،75.
[12] . ممتحنه/5،1.
[13] . توبه/123.
[14] . توبه/122.
[15] . توبه/42.
[16] . توبه/39.
[17] . توبه/24.