خانه » همه » مذهبی » كتاب مسلمانان به نام قرآن مجيد و قرآن كريم ناميده مي شود، در حالي كه نام كتاب مسيحيان، كتاب مقدس و كلام مقدسه مي باشد، چرا هيچ گاه مسلمانان عنوان مقدس را به كتاب شان نمي دهند؟

كتاب مسلمانان به نام قرآن مجيد و قرآن كريم ناميده مي شود، در حالي كه نام كتاب مسيحيان، كتاب مقدس و كلام مقدسه مي باشد، چرا هيچ گاه مسلمانان عنوان مقدس را به كتاب شان نمي دهند؟

كتب آسماني داراي منشاء وحياني هستند و در اصول تعاليم الهي مشتركند و مي توان آنها را با اوصاف مقدس، كريم، مجيد، مطهّر و … عنوان كرد. چون كتب الهي، تجلي وحي خداوند كه شايسته بيشترين احترام ازسوي مردم است.
ذكر اين نكته لازم است كه واژة «قدس» در لغت عرب، مرادف واژة «طهارت» و «مقدّس» مرادف «مطّهر» مي باشد.[1] شهرت قرآن به «كريم» و «مجيد» دليل بر عدم اتصاف به اوصاف و عناوين بزرگ ديگر نيست؛ از جملة اوصاف قرآن علاوه ر کريم و مجيدمي توان به موارد زير اشاره كرد:
1.مبين ( روشن گر): « الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُبِينٍ[2] ؛ الر، اين آيات كتاب‏، و قرآن مبين است‏. »
2. عظيم ( بزرگ ) : « وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ [3] ؛ ما به تو سوره حمد و قرآن عظيم داديم‏! »
3. هادي ( هدايت گر): « شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ[4]؛ روزه‏، در چند روز معدودِ- ماهِ رمضان است‏؛ ماهى كه قرآن‏، براى راهنمايى مردم ، و نشانه‏هاى هدايت‏، و فرق ميان حق و باطل‏، در آن نازل شده است‏. »، «ذَلِكَ الْكِتَابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ [5] ؛ آن كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد؛ و مايه هدايت پرهيزكاران است‏.»
4. مبشّر ( بشارت دهنده): « إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا [6]؛ اين قرآن‏، به راهى كه استوارترين راه‏هاست‏، هدايت مى‏كند؛ و به مؤمنانى كه اعمال صالح انجام مى‏دهند، بشارت مى‏دهد كه براى آنها پاداش بزرگى است‏. »
5. مطّهر(پاکيزه): « رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً [7]؛ پيامبرى از سوى خدا [بيايد] كه صحيفه‏هاى پاكى را [بر آنها] بخواند » ، « فِي صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ .مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ[8] ؛ در الواح پرارزشى ثبت است‏ .  الواحى والاقدر و پاكيزه .‏»
6. شافي(شفادهنده): « وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلا خَسَارًا[9]؛ و از قرآن‏، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان‏، نازل مى‏كنيم‏؛ و ستمگران را جز خسران [و زيان‏] نمى‏افزايد. »
7. رحيم(بخشايشگر): « وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلا خَسَارًا[10]؛ و از قرآن‏، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان‏، نازل مى‏كنيم‏؛ و ستمگران را جز خسران [و زيان‏] نمى‏افزايد. »
8. حكيم(حکمت آموز): « وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ [11]؛ سوگند به قرآن حكيم‏. »
9. مجيد(با عظمت فراوان): « ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِيدِ[12]؛ ق‏، سوگند به قرآن مجيد»
10. كريم(بامعارفي والاو ارزنده): « إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ[13] ؛ كه آن‏، قرآن كريمى است »
آنچه ذكر گرديد، گوشه اي از اوصاف بزرگ كتاب الهي است كه براي نمونه مطرح شد.
يكي از اوصاف قرآن، وصف «مطهّر» است. حق تعالي در سورة مبارك بيّنه مي فرمايد: « رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً . فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَةٌ ؛[14]رسولي از جانب خدا (چون محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ) فرستاده شد، تا كتب آسماني پاك و منزّه را بر آنها تلاوت كند كه در آن كتب، نامه هاي حقيقت و راستي مسطور است.»
مراد از مطهّر بودن صحف در « صُحُفًا مُطَهَّرَةً [15]» تقدّس و پاكي قرآن از آلودگي به باطل است و اين كه هيچ شيطاني را به حقيقت پاكش راهي نيست.[16]  در سورة عبس نيزدر وصف طهارت قرآن سخن گفته: « آيات الهي در كتاب هاي مكرّم نگاشته شده است، كه آن كتاب ها بسي بلند مرتبه و پاك و منزه است، به دست سفيران حق (و فرشتگان وحي) است، كه ملائكة مقرّب و عالي رتبة با حُسن و كرامت اند. [17]» افزون بر دو آية در باب مطهّر بودن قرآن، حق تعالي در سورة واقعه از يك حقيقت در مورد قرآن مطهّر پرده برداشت و در ضمن آن يك دستور و ادب در برخورد با قرآن پاك ارائه فرمود. در سورة واقعه فرمود:« لا يَمَسُّهُ إِلا الْمُطَهَّرُونَ [18]؛كه جز دست پاكان (و فهم خاصان) بدان نرسد.»
 اوج طهارت قرآن در مرتبه اي است كه هيچ ناپاكي و آلودگي به آن راه ندارد؛ زيرا حقيقت قرآن در «كتاب مكنون» قرار دارد، همان گونه كه در سورة زخرف از «كتاب مكنون» به «امّ الكتاب» ياد شده است:«و همانا اين كتاب نزد ما در امّ الكتاب كه اصل مخزن كتب آسماني است، بسي بلند پايه و محكم اساس است. [19]»
از آنچه مطرح گرديد، روشن مي شود كه قرآن از جانب حق تعالي به وصف «مطهّر» اتّصاف يافته است و شهرت يك يا دو وصف براي قرآن، دلالتي بر نفي ساير اوصاف نوراني از آن نمي كند.
نكته جالب توجه آن است كه در وصف «كريم»، معني «طهارت و تقدس» نيز نهفته است؛ زيرا در معناي كرامت آمده كه «كرامت» در مقابل دنائت، به معني نزاهت از پستي و فرومايگي و كريم نقطه مقابل دنّي، به معني حقيقت بزرگوار و منزه از هر پستي آمده است.[20]اطلاق كرامت و فراگير بودن آن بر نزاهت از هر نوع پستي و نقص، شامل وصف «مطهّر» كه به معني نزاهت از آلودگي ها و نقايص است مي باشد؛ از اين بيان تلازم و ترادف معنوي وصف كريم و مطهّر براي قرآن، روشن مي گردد، لذا اگر گفته شود «قرآن كريم»، همان بار معنوي «قرآن مطهّر و مقدّس» را نيز به همراه دارد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1.الميزان في تفسير القرآن، علامه طباطبائي، سيد محمد حسين، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ج 19، ص 137 . و ج 20، ص 337.
2. البرهان في تفسير القرآن، همان، ج 5، ص 272.

پي نوشت ها:
[1] . مجمع البحرين، ماده قدس.
[2] . حجر/ 1، ورک : يس/ 69.
[3] . حجر/ 87.
[4] . بقره/ 185.
[5] . بقره/ 2.
[6] . اسراء/ 9.
[7] . بينه / 2 .
[8]  . عبس / 14 – 13 .
[9] . اسراء/ 82.
[10] . اسراء/ 82.
[11] . يس/ 2.
[12] . ق/ 1.
[13] . واقعه/ 77.
[14] . بيّنة/ 3-2 .
[15] . بيّنة/ 2.
[16] . طباطبائي، سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، ج 20، ص 138.
[17] . عبس/ 16- 13 .
[18]  . واقعه / 79.
[19] . زخرف/ 4.
[20] . مجمع البحرين، مادة كرم.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد